Dictiornary-Farsi | مجموعه حقوق کیفری | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 202 (11 milliseconds)

English	Persian
penal code	مجموعه حقوق کیفری
penal codes	مجموعه حقوق کیفری


Other Matches

jus gentium	مجموعه حقوق ژوستی نی ین امپراطور رم
common low	سیستم حقوقی انگلستان که ازحقوق مدنی و حقوق کلیسایی متمایز است زیرا این قسمت از حقوق انگلستان از پارلمان ناشی نشده عرف و عادت حقوق عرفی
subset	مجموعه کوچک داده ها که خود بخشی از یک مجموعه بزرگتر هستند
scrapbooks	مجموعه عکسها وقطعاتی که از کتب مختلف بریده شده مجموعه
scrapbook	مجموعه عکسها وقطعاتی که از کتب مختلف بریده شده مجموعه
restatement of the law	مجموعه قواعد حقوقی مجموعه اخرین تفسیرهای ارائه شده برای قوانین
universal	مجموعه کامل عناصر که یک مجموعه قوانین تشکیل میدهد
burster block	مجموعه منفجر کننده مجموعه خرج تلاش
public international law	حقوق بین الملل عمومی حقوق عام ملل
postliminum	قسمت پشت در قانون بازگشت حقوق یاقانون استعاده حقوق یا اعاده وضع حقوقی سابق
punitive	کیفری
retributive	کیفری
retributory	کیفری
punitory	کیفری
pnitive	کیفری
penal	کیفری
character set	دخشگان مجموعه دخشه ها مجموعه کاراکترها
criminal psychology	روانشناسی کیفری
retribution	کیفری مجازاتی
criminals	جنایی کیفری
criminal	جنایی کیفری
detention of pay	ممانعت ازپرداخت حقوق توقیف حقوق
law of criminal procedure	ائین دادرسی کیفری
criminal responsibility	مسوولیت پذیری کیفری
principle of criminal procedure	ایین دادرسی کیفری
absolution	منع تعقیب کیفری
criminal proceedure code	قانون ایین دادرسی کیفری
protective duty	حقوق و عوارض حمایتی حقوق گمرکی حمایت کننده حقوقی که جهت حمایت ازکالاهای داخلی وضع میگردد
harbour dues	حقوق اسکله حقوق لنگراندازی
to be after somebody	پی [دنبال] کسی رفتن [برای کیفری مجازاتی]
qui tam action	دعوی کیفری که واجد جنبه عمومی و خصوصی باشد
attainder	سلب و نفی کلیه حقوق مدنی شخص در موقعی که به علت ارتکاب خیانت یا جنایت به مرگ محکوم میشود محرومیت کامل از حقوق اجتماعی و مدنی
allotment advice	پیشنهاد تخصیص حقوق یاپرسنل پیشنهاد سهمیه بندی حقوق یا پرسنل
advalorem duty	حقوق گمرکی براساس ارزش کالا حقوق گمرکی از روی قیمت
cisc	مجموعه دستورات پیچیده کامپیوتری طرحی از CPU که مجموعه دستورات آن شامل تعدادی دستورات طولانی و پیچیده است که نوشتن برنامه را ساده تر ولی سرعت اجرا را کندتر میکند
authorized stoppage	برداشت قانونی از حقوق افرادکسورات قانونی از حقوق
penalizes	کیفری یا جزایی قلمداد کردن جریمه کردن
penalizing	کیفری یا جزایی قلمداد کردن جریمه کردن
penalize	کیفری یا جزایی قلمداد کردن جریمه کردن
penalised	کیفری یا جزایی قلمداد کردن جریمه کردن
penalising	کیفری یا جزایی قلمداد کردن جریمه کردن
penalises	کیفری یا جزایی قلمداد کردن جریمه کردن
penalized	کیفری یا جزایی قلمداد کردن جریمه کردن
gynoecium	مجموعه الت مادگی گل مجموعه مادگی
cable assembly	مجموعه کابل و پیچ مجموعه کابل
combination	مجموعه
setting up	مجموعه
set	مجموعه
yardage	مجموعه
sets	مجموعه
series	مجموعه
batches	مجموعه
assemblies	مجموعه
repertory	مجموعه
batches	یک مجموعه
batch	مجموعه
batch	یک مجموعه
repertoire	مجموعه
assortment	مجموعه
assortments	مجموعه
bundle	مجموعه
bundling	مجموعه
aggregate	مجموعه
aggregates	مجموعه
caboodle	مجموعه
bundles	مجموعه
working set	مجموعه دایر
omnium gatherum	مجموعه اشیا
omnium gatherum	مجموعه اشخاص
orthogonal set	مجموعه متعامد
partial sum	پاره مجموعه
mail application programming interface	مجموعه استانداردها
working set	مجموعه کاری
post	مجموعه پستی
post-	مجموعه پستی
nomanclature	مجموعه اصطلاحات
null set	مجموعه پوچ
null set	مجموعه تهی
posts	مجموعه پستی
posted	مجموعه پستی
library routine	روال مجموعه ها
dynamics	مجموعه نیروها
test battery	مجموعه ازمون
regular set	مجموعه منظم
complexes	گروهه مجموعه
libraries	مجموعه فایل ها
complex	گروهه مجموعه
instruction set	مجموعه دستورالعمل
television set	مجموعه تلویزیونی
library	مجموعه فایل ها
style sheet	مجموعه تعاریف
universal set	مجموعه فراگیر
universal set	مجموعه جهانی
empty set	مجموعه تهی
code	مجموعه قوانین
MAPI	مجموعه استانداردها
system	مجموعه سازمان
systems	مجموعه سازمان
product of sums	حاصلضرب مجموعه ها
igniter train	مجموعه چاشنی
void set	مجموعه تهی
subset	زیر مجموعه
character set	مجموعه علائم
cuspidation	مجموعه تیزه ها
code set	مجموعه رمز
codex	مجموعه قوانین
cluster of galaxies	مجموعه کهکشانی
end product	مجموعه قطعات
triads	مجموعه سه تایی
canonical ensemble	مجموعه بندادی
cable block	مجموعه کابل
collection	اجتماع مجموعه
collections	اجتماع مجموعه
bibliotheca	مجموعه کتب
bijouterie	مجموعه جواهرات
wiring	مجموعه سیم ها
triad	مجموعه سه تایی
data set	مجموعه داده ها
set theory	نظریه مجموعه ها
gymnasiums	مجموعه ورزشی
gymnasium	مجموعه ورزشی
set	دوره مجموعه
proper subset	زیر مجموعه
master plan	نقشه مجموعه
sets	دوره مجموعه
setting up	دوره مجموعه
master plans	نقشه مجموعه
nomenclature	مجموعه لغات
use case	مجموعه ای از رویدادها
set theory	تئوری مجموعه ها
set	مجموعه [ریاضی]
pays	حقوق
jurisprudence	حقوق
duties	حقوق
pay check	چک حقوق
stipends	حقوق
jus	حقوق
civil	حقوق
stipend	حقوق
rights	حقوق
paying	حقوق
salary	حقوق
laws	حق حقوق
law	حقوق
law	حق حقوق
salaries	حقوق
pay	حقوق
laws	حقوق
machine instruction set	مجموعه دستورالعمل ماشین
computer instruction set	مجموعه دستورالعمل کامپیوتر
data set name	نام مجموعه داده ها
data set ready	امادگی مجموعه داده ها
null	مجموعه حاوی صفرها
nomenclature	مجموعه اصطلاحات نامگذاری
data set label	برچسب مجموعه داده ها
ribbing	مجموعه رگبرگهای برگ
microprogram	مجموعه زیر دستورات
tools	مجموعه برنامههای کاربردی
data set organization	سازماندهی مجموعه داده ها
dsn	نام مجموعه داده
generation data set	مجموعه دادههای تولیدی
hayes command set	مجموعه فرمانهای هیز
ranges	مجموعه مقادیر مجاز
achievement battery	مجموعه آزمون پیشرفت
ranged	مجموعه مقادیر مجاز
gear assembly	مجموعه چرخ دنده ها
general aptitude test battery	مجموعه ازمون استعدادعمومی
gatb	مجموعه ازمون استعدادعمومی
range	مجموعه مقادیر مجاز
collecting system	مجموعه جمع کننده
condensation trail	مجموعه وسایل انجماد
thesaurus	قاموس مجموعه اطلاعات
thesauruses	قاموس مجموعه اطلاعات
consolidated pack ice	مجموعه یخهای شناور
language subset	زیر مجموعه زبان
ascii character set	مجموعه کاراکترهای اسکی
terminological	وابسته به مجموعه اصطلاحات
convex set	مجموعه کوژ [ریاضی]
numbers	مجموعه مقادیر مجاز
number	مجموعه مقادیر مجاز
set theory	نظریه مجموعه ها [ریاضی]
superset	مجموعه مرجع [ریاضی]
union [set theory]	اجتماع [مجموعه] [ریاضی]
convex set	مجموعه محدب [ریاضی]
temporary data set	مجموعه داده موقتی
sequential data set	مجموعه ترتیبی داده
school figures	مجموعه 96 حرکت در اسکیت
infinite set	مجموعه نامتناهی [ریاضی]
universal character set	مجموعه کاراکترهای جهانی
condominium	مجموعه های آپارتمانی
series	[مجموعه نقش و نگاره ها]
element	اعضا [مجموعه] [ریاضی]
relative complement	تفاضل [مجموعه] [ریاضی]
set-theoretic difference	تفاضل [مجموعه] [ریاضی]
finite set	مجموعه متناهی [ریاضی]
Intersection [set theory]	اشتراک [مجموعه] [ریاضی]
numeric	مجموعه کلیدها با اعداد
software	مجموعه کامل برنامه ها
set diagram [e.g. Euler or Venn diagram]	نمودار مجموعه [ریاضی]
child law	حقوق کودک