English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (20 milliseconds)
English Persian
data privacy محرمانه بودن داده ها
Other Matches
secrecy محرمانه بودن
data redundancy زائد بودن داده ها
head اولین عنصر داده در لیست بودن
validity بررسی و افقی بودن داده یا نتیجه
enquiry تقاضا برای داده یا اطلاع از وسیله یا پایگاه داده . دستیابی به داده در حافظه کامپیوتر بدون تغییر داده
validation بررسی انجام شده برای معتبر بودن داده
extend فناوری حافظه که کارایی بهتری را فراهم میکند با قادر بودن برای یافتن و خواندن داده از محلی از حافظه در یک عمل نیز می توان آخرین قطعه داده را که پنهانی در حافظه ذخیره شده بود و آماده خواندن دوباره است ذخیره کند
extending فناوری حافظه که کارایی بهتری را فراهم میکند با قادر بودن برای یافتن و خواندن داده از محلی از حافظه در یک عمل نیز می توان آخرین قطعه داده را که پنهانی در حافظه ذخیره شده بود و آماده خواندن دوباره است ذخیره کند
extends فناوری حافظه که کارایی بهتری را فراهم میکند با قادر بودن برای یافتن و خواندن داده از محلی از حافظه در یک عمل نیز می توان آخرین قطعه داده را که پنهانی در حافظه ذخیره شده بود و آماده خواندن دوباره است ذخیره کند
protects یا بیشتر که چند کاره بودن حافظه مجازی امنیت داده را پشتیبانی میکند
protecting یا بیشتر که چند کاره بودن حافظه مجازی امنیت داده را پشتیبانی میکند
protect یا بیشتر که چند کاره بودن حافظه مجازی امنیت داده را پشتیبانی میکند
data integrety ثبات و کامل بودن دادهای که توسط یک سیستم کامپیوتری نگهداری میشود بی نقصی داده ها
necessary house محرمانه
subrosa محرمانه
confidental محرمانه
cheek by jowl محرمانه
privily محرمانه
secrets محرمانه
esoteric محرمانه
secret محرمانه
in private محرمانه
in secret محرمانه
jackes محرمانه
private code کد محرمانه
tete a tete محرمانه
private محرمانه
confidentially محرمانه
arcane محرمانه
backsides محرمانه
backside محرمانه
hush-hush محرمانه
hush hush محرمانه
privates محرمانه
confidential محرمانه
privately محرمانه
restricted محرمانه
classified محرمانه
asynchronous داده یا وسیله سریال که نیازی به یکنواخت بودن با وسیله دیگر ندارند
paralleling بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند
paralleled داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند
parallelled داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند
parallels بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند
paralleled بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند
paralleling داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند
parallels داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند
parallelled بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند
parallelling داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند
parallelling بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند
parallel بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند
parallel داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند
source حرکت داده بین دو شبکه که داده را با Taken بررسی میکند و داده را به ایستگاه صحیح می فرستد
searchingly روش بازیابی داده که از بخشی از داده به جای آدرس برای یافتن محل داده استفاده میکند
searches روش بازیابی داده که از بخشی از داده به جای آدرس برای یافتن محل داده استفاده میکند
searching storage روش بازیابی داده که از بخشی از داده به جای آدرس برای یافتن محل داده استفاده میکند
search روش بازیابی داده که از بخشی از داده به جای آدرس برای یافتن محل داده استفاده میکند
searched روش بازیابی داده که از بخشی از داده به جای آدرس برای یافتن محل داده استفاده میکند
backstage محرمانه خصوصی
conclave انجمن محرمانه
conclaves انجمن محرمانه
private محرمانه سرجوخه
privates محرمانه سرجوخه
off the record محرمانه و خصوصی
closed conference گردهمایی محرمانه
closed meeting گردهمایی محرمانه
off-the-record محرمانه و خصوصی
surreptitious پنهان محرمانه
confide محرمانه گفتن
confidential خیلی محرمانه
confides محرمانه گفتن
privy خصوصی محرمانه
private talk گفتگوی محرمانه
in confidence بطور محرمانه
closed محرمانه بسته
surreptitiously محرمانه جانشین
confided محرمانه گفتن
private code رمز محرمانه
privileged communication مدارک محرمانه
privity موضوع محرمانه
tipping محرمانه رساندن نوک
underground تشکیلات محرمانه وزیرزمینی
behind the stage <adj.> <adv.> محرمانه [اصطلاح مجازی]
tip محرمانه رساندن نوک
confidential دارای ماموریت محرمانه
secret services دستگاه محرمانه دولت
hugger mugger تنهایی مطلب محرمانه
secret service دستگاه محرمانه دولت
tipsters فروشنده اسرار واطلاعات محرمانه
get wise to something/somebody <idiom> درمورد موضوع محرمانه فهمیدن
administrative crypto account نگهداری اسناد و مدارک محرمانه
to give one the straight tip محرمانه چیزیرا بکسی خبردادن
snoopy بعمل اورنده تحقیقات محرمانه
underplot دسیسه محرمانه دوز و کلک
tipster فروشنده اسرار واطلاعات محرمانه
under the rose نهانی زیر جلی محرمانه در خفا
collogue توط ئه چیدن محرمانه گفتگو کردن
top-secret مخصوص افسران وخواص خیلی محرمانه
top secret مخصوص افسران وخواص خیلی محرمانه
putsches توط ئه محرمانه برای برانداختن حکومت
putsch توط ئه محرمانه برای برانداختن حکومت
to have a closed meeting نشست محرمانه داشتن [بخصوص سیاست]
data preparation امایش داده ها اماده سازی داده مهیاسازی داده ها
tailed داده تشخیص داده شده در انتهای لیست داده
tail داده تشخیص داده شده در انتهای لیست داده
data processing پبشرفت تدریجی داده ها فرایند داده ها روند داده ها
tails داده تشخیص داده شده در انتهای لیست داده
Between you , me and the gatepost. Between ourselves . میان خودمان باشد( محرمانه باقی بماند )
declassifies تنزل رتبه دادن به غیر محرمانه کردن
declassified تنزل رتبه دادن به غیر محرمانه کردن
declassify تنزل رتبه دادن به غیر محرمانه کردن
declassifying تنزل رتبه دادن به غیر محرمانه کردن
privacy قانونی که کاربران غیر محغاز نمیتوانند درباره افراد خصوصی از پایگاه داده ها داده دریافت کنند یا هر شخص فقط میتواند اطلاعات مربوط به خودش را در پایگاه داده بداند
CDs دیسک درایوی که به کامپیوتراجازه میدهد داده ذخیره شده روی ROM-CD را بخواند داده خوان از یک اشعه لیزر برای خواندن الگوهای سطح ROM-CD استفاده میکند که معرف بیت داده هستند
CD دیسک درایوی که به کامپیوتراجازه میدهد داده ذخیره شده روی ROM-CD را بخواند داده خوان از یک اشعه لیزر برای خواندن الگوهای سطح ROM-CD استفاده میکند که معرف بیت داده هستند
protection عملی که مانع کپی گرفتن از دادههای محرمانه افراد بدون اجازه میشود.
sql زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و معروف استاندارد که برای تولید پرسش هایی برای داده از پایگاه داده ها به کار می رود
structuring زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و متداول که برای تولید پاسخ برای بازیابی داده از پایگاه داده ها استفاده میشود
structures زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و متداول که برای تولید پاسخ برای بازیابی داده از پایگاه داده ها استفاده میشود
structure زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و متداول که برای تولید پاسخ برای بازیابی داده از پایگاه داده ها استفاده میشود
querying زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود
query زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود
queried زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود
queries زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود
To be very conspicuous . To stick out a mile . To be a marked person . مثل گاو پیشانی سفید بودن ( انگشت نما ومشخص بودن )
peregrinate سرگردان بودن اواره بودن در کشور خارجی اقامت کردن
I was tipped off . به من رساندند (خصوصی خبر دادند ؟محرمانه اطلاع دادند )
contains در بر گرفتن محتوی بودن حاوی بودن محاصره کردن
contain در بر گرفتن محتوی بودن حاوی بودن محاصره کردن
to have short views د راندیشه حال بودن وبس کوته نظر بودن
contained در بر گرفتن محتوی بودن حاوی بودن محاصره کردن
outnumbered از حیث شماره بیشتر بودن افزون بودن بر
outnumber از حیث شماره بیشتر بودن افزون بودن بر
to be in one's right mind دارای عقل سلیم بودن بهوش بودن
up to it/the job <idiom> مناسب بودن ،برابربودن ،قادربه انجام بودن
corresponds بهم مربوط بودن مانند یا مشابه بودن
outnumbering از حیث شماره بیشتر بودن افزون بودن بر
to mind مراقب بودن [مواظب بودن] [احتیاط کردن]
correspond بهم مربوط بودن مانند یا مشابه بودن
outnumbers از حیث شماره بیشتر بودن افزون بودن بر
corresponded بهم مربوط بودن مانند یا مشابه بودن
QBE زبان ساده برای بازیابی اطلاعات از سیستم مدیریت پایگاه داده ها توسط وارد کردن درخواست با مقادیر مشخص که سپس با پایگاه داده تط بیق میشود و برای بازیابی داده صحیح استفاده میشود
forward pointer اشاره گری که محل داده بعدی در یک ساختار داده را بیان میکند
content addressable addressing روش بازیابی داده که از بخشی از داده ونه آدرس آن استفاده میکند
entities موضوعی که داده ذخیره شده در فایل یا پایگاه داده ها به آن مراجعه میکند
entity موضوعی که داده ذخیره شده در فایل یا پایگاه داده ها به آن مراجعه میکند
strobe سیگنالی که بیان میکند داده معتبر در باس داده قرار دارد
associative addressing روش باز یابی داده که از بخش داده و نه از آدرس آن استفاده میکند
cells در صفحه گسترده روشی که نتیجه یا داده در یک خانه نمایش داده میشود
transmissions مجموعه خط وط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان اجرا می کنند
transmission مجموعه خط وط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان اجرا می کنند
checks محلی در برنامه که داده و وضعیتهای داده قابل ضبط ونمایش هستند
checked محلی در برنامه که داده و وضعیتهای داده قابل ضبط ونمایش هستند
check محلی در برنامه که داده و وضعیتهای داده قابل ضبط ونمایش هستند
gremlins خطای شرح داده نشده در هنگام گم شدن داده در حین ارسال
gremlin خطای شرح داده نشده در هنگام گم شدن داده در حین ارسال
mass storage سیستم ذخیره داده که بیشتر از یک میلیون بیت داده را نگهداری میکند
cell در صفحه گسترده روشی که نتیجه یا داده در یک خانه نمایش داده میشود
initials خطای داده که اختلاف بین داده در شورع پردازش و مقدار خط ی آن است
serials یک دادهای که با خواندن لیست داده و رسیدن به داده صحیح بدست آید.
initial خطای داده که اختلاف بین داده در شورع پردازش و مقدار خط ی آن است
initialed خطای داده که اختلاف بین داده در شورع پردازش و مقدار خط ی آن است
storage ذخیره سازی داده به صورتی که به آن امکان پردازش دیرتر داده میشود
initialing خطای داده که اختلاف بین داده در شورع پردازش و مقدار خط ی آن است
initialled خطای داده که اختلاف بین داده در شورع پردازش و مقدار خط ی آن است
serial یک دادهای که با خواندن لیست داده و رسیدن به داده صحیح بدست آید.
initialling خطای داده که اختلاف بین داده در شورع پردازش و مقدار خط ی آن است
source فرم یا تنی که داده از آن بازیابی میشود تا وارد پایگاه داده ها شود
serials وسیلهای که داده سری می پذیرد و داده موازی ارسال میکند
parallel وسیلهای که داده موازی را می پذیرد و داده سریال ارسال میکند
serial وسیلهای که داده سری می پذیرد و داده موازی ارسال میکند
digital آنچه داده یاکمیتهای فیزیکی را به صورت داده بیان میکند
wait time خیر بین یک درخواست برای داده و ارسال داده از حافظه
ascends مرتب کردن داده ها بر طبق کوچکترین مقدار یا داده در لیست
receives ترمینال کامپیوتری که فقط داده نمایش داده شده را می پذیرد
ascend مرتب کردن داده ها بر طبق کوچکترین مقدار یا داده در لیست
receive ترمینال کامپیوتری که فقط داده نمایش داده شده را می پذیرد
long integer عدد صحیح که با چندین بایت داده نمایش داده شود
parallelled وسیلهای که داده موازی را می پذیرد و داده سریال ارسال میکند
parallels وسیلهای که داده موازی را می پذیرد و داده سریال ارسال میکند
parallelling وسیلهای که داده موازی را می پذیرد و داده سریال ارسال میکند
paralleled وسیلهای که داده موازی را می پذیرد و داده سریال ارسال میکند
ascended مرتب کردن داده ها بر طبق کوچکترین مقدار یا داده در لیست
paralleling وسیلهای که داده موازی را می پذیرد و داده سریال ارسال میکند
ddl بخشی از نرم افزارسیستم پایگاه داده ها ساختار سیستم و داده را شرح میدهد
bureau ادارهای که متخصص تایپ داده و پردازش دستهای داده ادارههای کوچکتر است
retrieval مکان دهی به حجمی از داده ذخیره شده درپایگاه داده ها وتولیداطلاعات ازداده
tree سیستم ساختار داده که هر داده به دادههای دیگر بوسیله انشعابها وصل است .
verification بررسی تایپ صحیح داده یا سمت ارسال داده ازیک رسانه به دیگری
preparation تبدیل داده به حالت قابل خواندن ماشین بیش از وارد کردن داده
loops برسی اینکه داده به درستی در خط منتقل شده با برگرداندن داده به ارسال کننده
preparations تبدیل داده به حالت قابل خواندن ماشین بیش از وارد کردن داده
loop برسی اینکه داده به درستی در خط منتقل شده با برگرداندن داده به ارسال کننده
looped برسی اینکه داده به درستی در خط منتقل شده با برگرداندن داده به ارسال کننده
bureaus ادارهای که متخصص تایپ داده و پردازش دستهای داده ادارههای کوچکتر است
onion skin language زبان عملیات پایگاه داده ها که میتواند ساختار داده سلسله مراتبی را پردازش کند
substitute character حرفی که در صورتی که حرف دریافت شده تشخیص داده نشود نمایش داده میشود
input bound وسیلهای که عمل به خارج فرستادن داده ها را با نرخی سریعتر از ورود داده هاانجام بدهد
output bound وسیلهای که عمل به خارج فرستادن داده ها را باسرعتی کمتر از ورود داده هاانجام بدهد
analogue ارسال داده که در آن داده به عنوان یک مجموعهای از تغییرات در سیگنال ممتد متغیر فرستاده میشود
analogues ارسال داده که در آن داده به عنوان یک مجموعهای از تغییرات در سیگنال ممتد متغیر فرستاده میشود
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com