Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (10 milliseconds)
English
Persian
slip
محل توپگیر پشت محافظ میله
slipped
محل توپگیر پشت محافظ میله
slips
محل توپگیر پشت محافظ میله
Other Matches
short leg
توپگیر بین دو میله کریکت
long leg
یکی از مواضع توپگیر پشت میله ها
leg slip
محل توپگیر پشت میله دار
mid off
توپگیر طرف میله نزدیک توپ انداز
long spot
موضع گیری توپگیری مستقیما" پشت سر محافظ میله ها
snick
توپی که با لبه چوب ضربه خورده و به عقب به سمت محافظ میله می رود
mid wicket
توپزن نزدیک توپ انداز توپگیر طرفین میله نزدیک توپ انداز
crash protected
دیسک که حاوی نوک محافظ یا سیستم محافظ اختلال داده است
escorts
محافظ گارد محافظ نیروی تامینی بدرقه کردن
escort
محافظ گارد محافظ نیروی تامینی بدرقه کردن
surge protector
محافظ تغییر ناگهانی ولتاژ محافظ نوسان برق
escorting
محافظ گارد محافظ نیروی تامینی بدرقه کردن
escorted
محافظ گارد محافظ نیروی تامینی بدرقه کردن
guards
صفحه محافظ روکش محافظ
guarding
صفحه محافظ روکش محافظ
shields
بدنه محافظ دیواره محافظ
shield
بدنه محافظ دیواره محافظ
guard
صفحه محافظ روکش محافظ
receivers
توپگیر
receiver
توپگیر
battery
توپزن و توپگیر
batteries
توپزن و توپگیر
catcher's box
محوطه مخصوص توپگیر
catcher
توپگیر پشت سر توپزن
fielder
انجام نقش توپگیر
fieldman
انجام نقش توپگیر
tenpin
میله بطری شکل مخصوص بازی 01 میله بولینگ
double wood
ماندن یک میله بولینگ پشت میله دیگر
wicketkeeper
توپگیر مدافع میلههای کریکت
mid on
توپگیر طرف توپ انداز
third man
محل توپگیر دور از توپزن کریکت
feinting
حرکت از میله بالا به میله پایین
feint
حرکت از میله بالا به میله پایین
feinted
حرکت از میله بالا به میله پایین
feints
حرکت از میله بالا به میله پایین
delayed steal
دزدانه گریختن بسوی پایگاه هنگام پرتاب توپگیر
shafts
میله ستون میله چاه
shaft
میله ستون میله چاه
standards
دو میله عمودی پرش با نیزه یا پرش ارتفاع میله عمودی تکیه گاه وزنه
standard
دو میله عمودی پرش با نیزه یا پرش ارتفاع میله عمودی تکیه گاه وزنه
fields
توپگیر کریکت تمام توپگیران کریکت
fielded
توپگیر کریکت تمام توپگیران کریکت
field
توپگیر کریکت تمام توپگیران کریکت
screens
محافظ
guards
محافظ
keepers
محافظ
guardian
محافظ
herder
محافظ
preservatives
محافظ
guardians
محافظ
preservative
محافظ
protective
محافظ
keeper
محافظ
screened
محافظ
guarding
محافظ
shelterer
محافظ
guard
محافظ
screening, screenings
محافظ
preserver
محافظ
screen
محافظ
parry
محافظ باش
line choking coil
پیچک محافظ خط
pod
پوسته محافظ
pods
پوسته محافظ
helmet
ماسک محافظ
bulwark
دیواره محافظ
escort guard
گارد محافظ
bulwarks
دیواره محافظ
thoracopods
قفسه محافظ
parries
محافظ باش
protective switch
کلید محافظ
casing
لوله محافظ
casings
لوله محافظ
preservative coating
روکش محافظ
guards
محافظ گارد
shielded plate
صفحه محافظ
protective earthing
زمین محافظ
guarding
محافظ گارد
goggles
عینک محافظ
protect fuse
فیوز محافظ
helmets
ماسک محافظ
protective clothing
روپوش محافظ
soil saving dam
سد محافظ خاک
parried
محافظ باش
squirrel cage
قفسه محافظ
parrying
محافظ باش
protective reactor
راکتانس محافظ
sustentacular
نگهدارنده محافظ
mouthguard
محافظ دندان
frigates
ناو محافظ
surveillant
محافظ بپا
protective cover
روکش محافظ
protective contact
کنتاکت محافظ
frigate
ناو محافظ
guard
محافظ گارد
heel cut
محافظ پاشنه پا
guard plank
تخته محافظ
controlled atmosphere
گاز محافظ
conservator
نگهدارنده محافظ
banch wall
دیواره محافظ
jet blast deflector
توری محافظ
cowling
روپوش محافظ
fender curbs
جدول محافظ
exposure suit
لباس محافظ
light shield
محافظ نور
face guard
ماسک محافظ
keeper
[protector]
[presever]
نگاهدار
[محافظ ]
line choking coil
پیچک محافظ
backing material
مواد محافظ
vizard
نقاب محافظ
bibs
محافظ گلوی شمشیرباز
shelling
عامل محافظ حفاظ
shells
عامل محافظ حفاظ
hood
پوشش محافظ چیزی
hoods
پوشش محافظ چیزی
glacis
حصاریا مانع محافظ
handshield
سپر محافظ جوشکاری
on guard
بحالت محافظ باش
shell
عامل محافظ حفاظ
bracer
محافظ بازوی کمانگیر
brazing atmosphere
گاز محافظ جوش
escort of the standard
گارد محافظ پرچم
face mask
ماسک محافظ صورت
radiator grille
شبکه محافظ رادیاتور
protective layer
لایه یا روکش محافظ
protective gas welding
جوشکاری با گاز محافظ
fire curtain
پرده محافظ اتش
coquille
محافظ دست شمشیرباز
facing
روکش محافظ دیوار
facings
روکش محافظ دیوار
protective coat
لایه یا قشر محافظ
chain case
جعبه محافظ زنجیر
sconce
پرده یاپوشش محافظ
bent
محافظ قالب بتن
packing
ماده محافظ کالاها.
escort of the color
گارد محافظ پرچم
bib
محافظ گلوی شمشیرباز
windshields
شیشه محافظ باد
windshield
شیشه محافظ باد
shield
حفاظ پوشش محافظ
protection hood
کلاهک یا روپوش محافظ
loricate
دارای پوسته محافظ
shields
حفاظ پوشش محافظ
wardress
نگهبان و محافظ زن در زندان
tutelary
دارای محافظ وحامی
leathers
لباس چرمی محافظ
fault tension protective switch
کلید محافظ ولتاژ عیب
fault current protective switch
کلید محافظ جریان خطا
anti skid chain
زنجیر محافظ در برابر لغزش
scattershield
پوشش محافظ کلاچ و پدال
enclosure
پوشش محافظ برای وسیلهای
cable duct
لوله محافظ کابل برق
enclosures
پوشش محافظ برای وسیلهای
lifeguard
نجات غریق محافظ شخصی
concierges
پلیس محافظ درب ورودی
lifeguards
نجات غریق محافظ شخصی
radiator shutter
پنجره فلزی محافظ رادیاتور
concierge
پلیس محافظ درب ورودی
voltage surge protector
محافظ تغییر ولتاژ ناگهانی
escort ship
ناو محافظ کاروان دریایی
eave
[محافظ روی پشت بام]
dustcover
پوشش محافظ برای یک ماشین
write protect notch
شکاف حفافت از نوشتن بریدگی محافظ
plastron
محافظ سینه کمر و پهلوهای شمشیرباز
screen saver utility
برنامه کمکی محافظ صفحه نمایش
case
پوشش محافظ برای یک وسیله یا مدار
gear guard
جعبه محافظ برای چرخ دنده ها
channelling
لوله محافظ حاوی کابل ها و سیم ها
cases
پوشش محافظ برای یک وسیله یا مدار
radome
پوشش محافظ روی رادار یاانتن
household troops
هیئت محافظ پادشاه یا نجیب زاده
armguard
قطعه چرمی محافظ دست کمانگیر
shell
صدف حلزون کاسه یا لاک محافظ جانور
gas mixture shielded metal arc welding
جوشکاری قوسی با ماسک محافظ- مخلوط گاز
surcharged wall
دیوار محافظ که بار اضافه راحمل میکند
yeoman of the guard
گارد سلطنتی محافظ جان پادشاه انگلیس
conduits
لوله یا کانال محافظ برای سیم ها کابل ها
shells
صدف حلزون کاسه یا لاک محافظ جانور
shelling
صدف حلزون کاسه یا لاک محافظ جانور
conduit
لوله یا کانال محافظ برای سیم ها کابل ها
fence
روکش محافظ
[یا نرده]
[بویژه در اره کمانه ای ]
[مهندسی]
periodontics
مبحث امراض لثه وبافتهای محافظ اطراف دندان
chimney-cricket
[ساختار محافظ بالای بام برای دودکش کوره ای]
wracks
سیستم ای که حاوی تختههای مدار متحرک در یک فریم محافظ است
wracked
سیستم ای که حاوی تختههای مدار متحرک در یک فریم محافظ است
universal receiver
گیرندهای که با دی سی و هم ا سی کار میکند و دارای وسایل محافظ متعددی است
rack
سیستم ای که حاوی تختههای مدار متحرک در یک فریم محافظ است
racked
سیستم ای که حاوی تختههای مدار متحرک در یک فریم محافظ است
chest protector
لایی کلفت محافظ سینه توپگیریا داور بیس بال
racks
سیستم ای که حاوی تختههای مدار متحرک در یک فریم محافظ است
burladero
دیوار چوبی محافظ هنگام تعقیب شدن گاوباز بوسیله گاو
resisting
ماده محافظ شیارهای PCB که تحت تاثیر مواد شیمیایی قرار نمیگیرد
resisted
ماده محافظ شیارهای PCB که تحت تاثیر مواد شیمیایی قرار نمیگیرد
resist
ماده محافظ شیارهای PCB که تحت تاثیر مواد شیمیایی قرار نمیگیرد
resists
ماده محافظ شیارهای PCB که تحت تاثیر مواد شیمیایی قرار نمیگیرد
optical
شیشه یا پلاستیک محافظت شده با مواد محافظ برای ارسال پیاپی سیگنالهای نوری
racked
فریم محافظ فلزی برای تختههای مدار الکترونیکی و وسایل جانبی مثل دیسک درایو
racks
فریم محافظ فلزی برای تختههای مدار الکترونیکی و وسایل جانبی مثل دیسک درایو
wracks
فریم محافظ فلزی برای تختههای مدار الکترونیکی و وسایل جانبی مثل دیسک درایو
totem poles
تیر یا چوبی که نقوش جانوران محافظ قبایل مختلف سرخ پوستان روی ان منقوش بوده
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com