English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 212 (14 milliseconds)
English Persian
main circuit مدار اصلی
Search result with all words
micro تخته مدار چاپ شده اصلی سیستم که حاوی اغلب قط عات و اتصالات برای گفتههای گسترده و... است
micros تخته مدار چاپ شده اصلی سیستم که حاوی اغلب قط عات و اتصالات برای گفتههای گسترده و... است
board تخته مدار چاپ شده اصلی یک سیستم حاوی بیشتر اجزا و اتصالات برای سایر تخته ها
boarded تخته مدار چاپ شده اصلی یک سیستم حاوی بیشتر اجزا و اتصالات برای سایر تخته ها
expansion slots شکاف ها یا فضاهای خالی درون کامپیوتر اصلی برای اتصال تخته مدارهای کوچک به تخته مدار اصلی بکار می روند
lenz' law جریان القاء شده در یک مدار که نسبت به یک میدان مغناطیسی دارای حرکت نسبی است میدانی در جهت مخالف میدان اصلی بوجودمی اورد
main circuit connection اتصال مدار اصلی
mother board برد مدار چاپی اصلی
motherboard تخته مدار چاپی اصلی در سیستم
multi board computer کامپیوتری که چندین تخته مدار مجتمع دارد که به یک تخته اصلی وصل هستند
substrate ماده اصلی که روی آن یک مدار مجتمع ایجاد میشود
Other Matches
duplexes مدار دو طرفه یا دوسیمه مدار دوپلکس مدار دوجزئی چاشنی دو فتیلهای پخش مجدد پیام
duplex مدار دو طرفه یا دوسیمه مدار دوپلکس مدار دوجزئی چاشنی دو فتیلهای پخش مجدد پیام
pads ناحیهای از مس مسطح روی یک تخته مدار چاپی که محل اتصال سیمهای تشکیل دهنده مدار بوده و به وسیله ان انتقال میان سیمی از یک طرف تخته مدار چاپی به طرف دیگر صورت می گیرد پر کردن فیلدی از داده بافضای خالی دفترچه یادداشت
pad ناحیهای از مس مسطح روی یک تخته مدار چاپی که محل اتصال سیمهای تشکیل دهنده مدار بوده و به وسیله ان انتقال میان سیمی از یک طرف تخته مدار چاپی به طرف دیگر صورت می گیرد پر کردن فیلدی از داده بافضای خالی دفترچه یادداشت
VL local bus مین کنترل مستقیم از طریق باس اصلی روی پردازنده اصلی و برقراری ارسال داده خیلی سریع بین حافظه اصلی و کارت جانبی بدون استفاده از پردازنده
VL bus مین کنترل مستقیم از طریق باس اصلی روی پردازنده اصلی و برقراری ارسال داده خیلی سریع بین حافظه اصلی و کارت جانبی بدون استفاده از پردازنده
composite circuit مدار الکترونیکی که از چندین مدار و قطعه کوچکتر تشکیل شده است
switching مدار الکترونیکی که میتواند پیام ها را از یک خط یا مدار د مرکز کنترل به دیگری ارسال کند
inferior planet سیارهای که مدار گردش ان کوچکتر از مدار زمین میباشد
pinning یکی از چندین قطعه سیم کوچک متصل به بسته مدار مجتماع که به IC امکان اتصال به تخته مدار میدهد
pinned یکی از چندین قطعه سیم کوچک متصل به بسته مدار مجتماع که به IC امکان اتصال به تخته مدار میدهد
pin یکی از چندین قطعه سیم کوچک متصل به بسته مدار مجتماع که به IC امکان اتصال به تخته مدار میدهد
mask design اخرین مرحله از طراحی مدارمجتمع که به وسیله ان طرح مدار از طریق پوششهای چندگانه مربوط به لایههای گوناگون مدار مجتمع تحقق می یابد
powder train مدار خرج مدار باروت
firing circuit مدار چاشنی مدار انفجار
one hook مدار انفجاری که فقط به یک عامل انفجاری نیاز دارد مدار یک عامله
master data file پرونده مشخصات اصلی امادنظامی پروند خصوصیات اصلی اماد
masters سیستم با کامپیوتر کنترل اصلی و یک فرعی که از اصلی دستور می گیرد
mastered سیستم با کامپیوتر کنترل اصلی و یک فرعی که از اصلی دستور می گیرد
master سیستم با کامپیوتر کنترل اصلی و یک فرعی که از اصلی دستور می گیرد
acciaccatura نت سریعی که نیم پرده کوتاه تر ازنت اصلی است وقبل از نت اصلی نواخته میشود
on board که در تخته اصلی یا PCB اصلی قرار دارد
first generation computer کپی اصلی تصویر یا متن اصلی
prototypic وابسته به طرح اصلی یا نمونه اصلی
prototypal وابسته به طرح اصلی یا نمونه اصلی
generations کپی اصلی تصویر اصلی یا متن
generation کپی اصلی تصویر اصلی یا متن
staple جزء اصلی هر چیزی قلم اصلی
stapling جزء اصلی هر چیزی قلم اصلی
main guard نیروی جلودار اصلی حفاظ اصلی
stapled جزء اصلی هر چیزی قلم اصلی
initial reserves ذخایر اصلی احتیاط اولیه یا اصلی
interface 1-تغییر وسیله با افزودن مدار یا اتصال به آن برای ساخت سیستم ارتباطی استاندارد. 2-اتصال دو یا چند وسیله ناسازگار با هم با مدار برای برقراری ارتباط
interfaces 1-تغییر وسیله با افزودن مدار یا اتصال به آن برای ساخت سیستم ارتباطی استاندارد. 2-اتصال دو یا چند وسیله ناسازگار با هم با مدار برای برقراری ارتباط
mainstay مهار اصلی که از نوک شاه دگل تا پای دگل جلو امتداد دارد تکیه گاه اصلی
mainstays مهار اصلی که از نوک شاه دگل تا پای دگل جلو امتداد دارد تکیه گاه اصلی
anastylosis [واژه ای برای ساختار دوباره سازی ساختمان با مواد اصلی و بر طبق سیستم ساختار اصلی]
master file فایل اصلی پرونده اصلی
fundamental unit یکای اصلی واحد اصلی
base camp پایگاه اصلی کمپ اصلی
base unit یکای اصلی واحد اصلی
gradient circuit مدار حساس به تغییر میزان قدرت مکانیسم عامل انفجار مدار حساس به تغییر قدرت چاشنی مین
mattered بخش اصلی متن روی صفحه که متن یا خط اصلی قرار می گیرد
mattering بخش اصلی متن روی صفحه که متن یا خط اصلی قرار می گیرد
matters بخش اصلی متن روی صفحه که متن یا خط اصلی قرار می گیرد
matter بخش اصلی متن روی صفحه که متن یا خط اصلی قرار می گیرد
DIMM سیستم مرتب کردن قط عات حافظه RAM در دوطرف کارت کوچک که قابل درج روی تخته اصلی کامپیوتر است تا حافظه اصلی بروز شود
external که به کامپیوتر اصلی وصل است . 2-هر وسیلهای که ارتباطات بین کامپیوتر و خودش را ممکن می سازد ولی مستقیماگ توسط کامپیوتر اصلی پردازش نمیشود
externals که به کامپیوتر اصلی وصل است . 2-هر وسیلهای که ارتباطات بین کامپیوتر و خودش را ممکن می سازد ولی مستقیماگ توسط کامپیوتر اصلی پردازش نمیشود
elegant یک برنامه با کمترین مقدارحافظه اصلی طراحی یک برنامه کارا که با کم کردن تعداد دستورالعملهای بکاربرده شده برای انجام کارهای گوناگون از حداقل ممکن حافظه اصلی استفاده کند
FEP پردازنده بین منبع ورودی و کامپیوتر اصلی که کار آن این است که داده دریافتی را پیش پردازش کند تا بار کاری کامپیوتر اصلی را کم کند
pilot tunnel تونل کوچکی که جلو تونل اصلی حفر میشود تا شیب وسمت واقعی تونل اصلی که بایستی حفر گردد تعیین شودو به تونل راهنما معروف است
authentic document اصل سند مدارک اصلی سند اصلی
body 1-بخش اصلی در یک متن 2-بخش اصلی یک برنامه
bodies 1-بخش اصلی در یک متن 2-بخش اصلی یک برنامه
source 1-لیست کردن متن به صورت اصلی . 2-لیست کردن برنامه اصلی
standbys سیستم ثانویی سیستم اصلی , که وقتی سیستم اصلی خراب شود استفادهمی شود
standby سیستم ثانویی سیستم اصلی , که وقتی سیستم اصلی خراب شود استفادهمی شود
echo check بررسی صحت عملیات ارسال اطلاعات که در ان اطلاعات دریافت شده به منبع اصلی برگشت داده شده و با اطلاعات اصلی مقایسه میشودمقابله به کمک طنین بررسی طنین
master compass قطبنمای الکتریکی اصلی قطبنمای اصلی
input/output فضای ذخیره سازی موقت برای داده دریافتی از حافظه اصلی پیش از ارسال به وسیله ورودی /خروجی یا دادهای که از وسیله ورودی /خروجی پردازش میشود یا در حافظه اصلی ذخیره میشود
orbit مدار
circuits مدار
circuit مدار
pivot مدار
pivoted مدار
pivots مدار
track circuit مدار خط
and gate مدار AND
zone مدار
electric circuit مدار
zones مدار
absis مدار
theme مدار
themes مدار
orbits مدار
or circuit مدار OR
orbited مدار
circuit capacity فرفیت مدار
circuit board تخته مدار
grid مدار شبکه
grids مدار شبکه
circuit board برد مدار
larmor orbit مدار لارمور
measuring circuit مدار سنجش
metallic circuit مدار فلزی
primery citcuit مدار اولیه
parallel circuit مدار موازی
parallel circuit مدار شنتی
oscillating circuit مدار نوسان
auxiliary circuit مدار یدکی
orbit of the moon مدار ماه
orbit of the earth مدار زمین
open loop مدار باز
armature circuit مدار ارمیچر
aperiodic circuit مدار بی تناوب
primary circuit مدار ورودی
circuitry مدار بندی
simple circuit مدار توان
power circuit مدار توان
polyphase circuit مدار چندفاز
phantom circuit مدار فانتوم
terminal قطب مدار
terminals قطب مدار
open circuit مدار باز
balanced circuit مدار متعادل
modulation circuit مدار مدولاسیون
not circuit مدار نفی
breadboard تخته مدار
microphone circuit مدار میکروفن
bridge circuit مدار پلوار
capacitive circuit مدار فرفیتی
microcircuit مدار میکروالکترونیکی
microcircuit ریز مدار
mosatble circuit مدار تک پایا
branch circuit مدار انشعابی
basic circuit مدار ساده
not circuit مدار نقض
non inductive circuit مدار ناخودالقا
neural circuit مدار عصبی
network circuit مدار شبکه
multiple circuit مدار چندگانه
bistable circuit مدار دوپایا
blind circuit مدار یک طرفه
micrielectronic circuit مدار میکروالکترونیکی
one wire circuit مدار تک سیم
closed circuits مدار بسته
boarded صفحه مدار
four wire circuit مدار چهارسیمه
fltp flcp circuit مدار الاکلنگی
closed circuit مدار بسته
trunk مدار ترانک
control circuit مدار کنترل
trunks مدار ترانک
firing circuit مدار اتش
filter circuit مدار صافی
board صفحه مدار
compound circuit مدار مرکب
cycled سیکل مدار
strobe ا ز یک مدار الکترونیکی
ground circuit مدار زمینی
trigger مدار رهاساز
triggered مدار رهاساز
triggers مدار رهاساز
grid circuit مدار شبکه
grid branch مدار شبکه
single wire circuit مدار تک سیم
cycle سیکل مدار
filed circuit مدار میدان
filament circuit مدار فیلامان
filament circuit مدار افروزه
electrical circuit مدار برقی
electric circuit مدار الکتریکی
shunt circuit مدار شنتی
drived circuit مدار شنتی
discrete circuit مدار گسسته
digital circuit مدار رقمی
detonating cord مدار چاشنی
detector circuit مدار اشکارساز
delay circuit مدار تاخیر
engineering circuit مدار فنی
equality ciroui مدار برابری
feedback circuit مدار پس خورد
external circuit مدار خارجی
explosive scale مدار منفجره
control circuit مدار فرمان
expansion orbit مدار نشان
etched circuit مدار چاپی
ethnocentric قوم مدار
equivalent circuit مدار معادل
parameter مقداری از یک مدار
parameters مقداری از یک مدار
converter circuit مدار مبدل
cycles سیکل مدار
circuit card کارت مدار
hinges مدار محور
circuity مدار حرکت
keplerian orbit مدار کپلری
phantom مدار فانتوم
phantoms مدار فانتوم
clamping circuit مدار محدودکننده
internal circuit مدار داخلی
intermediate frequency tank circuit مدار تانک
politicians سیاست مدار
hinge مدار محور
line circuit مدار سیگنال
circuit resistance مقاومت مدار
circuit switching انتخاب مدار
circuit voltage ولتاژ مدار
magnetic circuit مدار مغناطیسی
logic circuit مدار منطقی
local circuit مدار محلی
linear circuit مدار خطی
line circuit مدار خطی
interchange circuit مدار تعویض
intelligence cycle مدار اطلاعاتی
integrated circuit مدار مجتمع
inductive circuit مدار القائی
induction circuit مدار القایی
incomplete circuit مدار باز
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com