English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
English Persian
one hook مدار انفجاری که فقط به یک عامل انفجاری نیاز دارد مدار یک عامله
Other Matches
combination circuit مدار انفجاری مرکب
destructor منفجر کننده عامل انفجاری
first fire mixture خرج انفجاری یا چاشنی انفجاری سریع العمل چاشنی اولیه
duplexes مدار دو طرفه یا دوسیمه مدار دوپلکس مدار دوجزئی چاشنی دو فتیلهای پخش مجدد پیام
duplex مدار دو طرفه یا دوسیمه مدار دوپلکس مدار دوجزئی چاشنی دو فتیلهای پخش مجدد پیام
gradient circuit مدار حساس به تغییر میزان قدرت مکانیسم عامل انفجار مدار حساس به تغییر قدرت چاشنی مین
combined circuit مین مجهز به مدار عامل مرکب
pad ناحیهای از مس مسطح روی یک تخته مدار چاپی که محل اتصال سیمهای تشکیل دهنده مدار بوده و به وسیله ان انتقال میان سیمی از یک طرف تخته مدار چاپی به طرف دیگر صورت می گیرد پر کردن فیلدی از داده بافضای خالی دفترچه یادداشت
pads ناحیهای از مس مسطح روی یک تخته مدار چاپی که محل اتصال سیمهای تشکیل دهنده مدار بوده و به وسیله ان انتقال میان سیمی از یک طرف تخته مدار چاپی به طرف دیگر صورت می گیرد پر کردن فیلدی از داده بافضای خالی دفترچه یادداشت
composite circuit مدار الکترونیکی که از چندین مدار و قطعه کوچکتر تشکیل شده است
switching مدار الکترونیکی که میتواند پیام ها را از یک خط یا مدار د مرکز کنترل به دیگری ارسال کند
inferior planet سیارهای که مدار گردش ان کوچکتر از مدار زمین میباشد
pin یکی از چندین قطعه سیم کوچک متصل به بسته مدار مجتماع که به IC امکان اتصال به تخته مدار میدهد
pinned یکی از چندین قطعه سیم کوچک متصل به بسته مدار مجتماع که به IC امکان اتصال به تخته مدار میدهد
pinning یکی از چندین قطعه سیم کوچک متصل به بسته مدار مجتماع که به IC امکان اتصال به تخته مدار میدهد
switching خط و مدار ارتباطی که در صورت نیاز ایجاد میشود و تا زمان لازم باقی می ماند
condition 1-وضعیت یک مدار یا وسیله یا ثبات 2-وسایل مورد نیاز برای وقوع یک عمل
looked زمانی که مدار مین نسبت به عامل انفجار حساسیت نشان میدهد
looks زمانی که مدار مین نسبت به عامل انفجار حساسیت نشان میدهد
look زمانی که مدار مین نسبت به عامل انفجار حساسیت نشان میدهد
fully تخته مدار که همه قط عات را در یک محل دارد
volcanic انفجاری
eruptive انفجاری
eruptional انفجاری
mask design اخرین مرحله از طراحی مدارمجتمع که به وسیله ان طرح مدار از طریق پوششهای چندگانه مربوط به لایههای گوناگون مدار مجتمع تحقق می یابد
bloom رشد انفجاری
booby trap تله انفجاری
detonating cord فتیله انفجاری
booby-trap تله انفجاری
bloomed رشد انفجاری
blasting fuse اتشباری انفجاری
booby-trapping تله انفجاری
blasting fuze ماسوره انفجاری
shrapnel shell گلوله انفجاری
blasting gelatin ژلاتین انفجاری
detonating fuse فیوز انفجاری
blow out fuse فیوز انفجاری
booby-traps تله انفجاری
booby-trapped تله انفجاری
blooms رشد انفجاری
explosive power توان انفجاری
explosive train فتیله انفجاری
explosive welding جوشکاری انفجاری
forging burst اهنگری انفجاری
explosive bolt پیچ انفجاری
ignitor فتیله انفجاری
explosive bolt سه راهی انفجاری
primacord فتیله انفجاری
fireball گلوله انفجاری
fireballs گلوله انفجاری
brisance ضربه انفجاری
burst force نیروی انفجاری
bursting charge بار انفجاری
shrapnel گلوله انفجاری
demolition belt کمربند انفجاری
destructor چاشنی انفجاری
explosive rivet پرچ انفجاری
plaster charge خرج انفجاری افشان
mining effect اثر انفجاری مین
booby-trapped تله انفجاری کردن
booby-trap تله انفجاری کردن
booby-trapping تله انفجاری کردن
booby-traps تله انفجاری کردن
explosive forming شکل دادن انفجاری
booby trap تله انفجاری کردن
firing circuit مدار چاشنی مدار انفجار
powder train مدار خرج مدار باروت
actuate به کارانداختن سیستم انفجاری مین
trap mine مین تله انفجاری شده
boobytrapped mine مین تله انفجاری شده
multilayer تخته مدار چاپ شده که چندین لایه یا شیارهای هادی متصل دارد
multifunction صفحه مدار جانبی که خصوصیات زیادی برای هنگنام سازی کامپیوتر دارد
render safe بی اثرکردن مین یا وسایل انفجاری یا بمب
weapon alpha نوعی خرج انفجاری عمقی موشکی
sticky charge خرج انفجاری قابل چسباندن در محل انفجار
chugs صدای انفجاری که گاهی از ماشین شنیده میشود
chugging صدای انفجاری که گاهی از ماشین شنیده میشود
chugged صدای انفجاری که گاهی از ماشین شنیده میشود
chug صدای انفجاری که گاهی از ماشین شنیده میشود
egg بمب انفجاری قوی که بوسیله هواپیماپرتاب میشود
impedance اندازه گیری تاثیر مدار الکتریکی روی سیگنال مغناطیسی شده دارد پس از اعمال ولتاژ
microcomputer تخته مدار چاپی اصی سیستم که بیشتر قط عات و اتصالات برای تختههای جانبی و... را دارد
monroe effect اصل مونرو متمرکز کردن نیروهای انفجاری در یک مسیر
sympathetic detonation انفجاری که دراثر انفجار مواد منفجره دیگررخ میدهد
satelloid ماهوارهای که مدار گردش ان داخل اتمسفر سیارهای بوده و بنابراین احتیاج به تراست پیوسته یا متناوب دارد
grabber مدار دیجیتالی سریع که یک تصویر تلویزیونی را در حافظه نگه می دارد تا بعدا توسط کامپیوتر پردازش شود
thickest طرح مدار الکترنیکی فریف که قط عات فریف آن روی یک پایه عایق قرار دارند و در صورت نیاز وصل می شوند
thicker طرح مدار الکترنیکی فریف که قط عات فریف آن روی یک پایه عایق قرار دارند و در صورت نیاز وصل می شوند
thick طرح مدار الکترنیکی فریف که قط عات فریف آن روی یک پایه عایق قرار دارند و در صورت نیاز وصل می شوند
sequential مدار منط قی که خروجی آن بستگی به وضعیت منط قی ورودی قبلی دارد
multi board computer کامپیوتری که چندین تخته مدار مجتمع دارد که به یک تخته اصلی وصل هستند
ohm's law جریان در یک مدار با ولتاژ نسبت مستقیم وبا مقاومت نسبت عکس دارد
interface 1-تغییر وسیله با افزودن مدار یا اتصال به آن برای ساخت سیستم ارتباطی استاندارد. 2-اتصال دو یا چند وسیله ناسازگار با هم با مدار برای برقراری ارتباط
interfaces 1-تغییر وسیله با افزودن مدار یا اتصال به آن برای ساخت سیستم ارتباطی استاندارد. 2-اتصال دو یا چند وسیله ناسازگار با هم با مدار برای برقراری ارتباط
races وضعیت خطا در یک مدار دیجیتا که وضعیت یا خروجی مدربستگی به زمان بندی دقیق بین سیگنالهای ورودی دارد.
raced وضعیت خطا در یک مدار دیجیتا که وضعیت یا خروجی مدربستگی به زمان بندی دقیق بین سیگنالهای ورودی دارد.
race وضعیت خطا در یک مدار دیجیتا که وضعیت یا خروجی مدربستگی به زمان بندی دقیق بین سیگنالهای ورودی دارد.
refresh قطعه RAM پویا که مدار توکار دارد برای تولید سیگنالهای تنظیم که امکان باریابی داده هنگام قط ع برق میدهد بااستفاده از باتری پشتیبان
refreshes قطعه RAM پویا که مدار توکار دارد برای تولید سیگنالهای تنظیم که امکان باریابی داده هنگام قط ع برق میدهد بااستفاده از باتری پشتیبان
refreshed قطعه RAM پویا که مدار توکار دارد برای تولید سیگنالهای تنظیم که امکان باریابی داده هنگام قط ع برق میدهد بااستفاده از باتری پشتیبان
circuits وسیله نصب مسط ح که شیارهای هادی فلزی دارد که روی سطح آن چاپ شده اند و پس از نصب اجزای دیگر مدار کامل میشود
circuit وسیله نصب مسط ح که شیارهای هادی فلزی دارد که روی سطح آن چاپ شده اند و پس از نصب اجزای دیگر مدار کامل میشود
combined influence mine مین با مکانیسم عامل مرکب مین مجهز به مدار باحساسیت مرکب
fire ball گلوله انفجاری گوی اتشین اتمی گلوله
edge تخته مدار چاپ شده که چندین نقط ه تماس روی لبه اش دارد که باعث وارد شده آن در لبه اتصال میشود
edges تخته مدار چاپ شده که چندین نقط ه تماس روی لبه اش دارد که باعث وارد شده آن در لبه اتصال میشود
paged address مدار منطقی الکترونیک که ترجمه بین آدرس منطقی مربوطه به صفحه کاغذ و آدرس واقعی فیزیکی که مراجعه شده است را بر عهده دارد
printed circuit ماده سطح که شیارهای هادی از جنس آهن دارد به صورت چاپ شده یا حکاکی روی سطح آن که وقتی قط عات روی آن نصب می شوند مدار را کامل میکند
printed circuit board ماده سطح که شیارهای هادی از جنس آهن دارد به صورت چاپ شده یا حکاکی روی سطح آن که وقتی قط عات روی آن نصب می شوند مدار را کامل میکند
clean کامپیوتری که کمترین کد پایه ROM مورد نیاز را برای راه اندازی سیستم از دیسک دارد. هر زبان مورد نیاز هم باید بار شود
cleanest کامپیوتری که کمترین کد پایه ROM مورد نیاز را برای راه اندازی سیستم از دیسک دارد. هر زبان مورد نیاز هم باید بار شود
cleaned کامپیوتری که کمترین کد پایه ROM مورد نیاز را برای راه اندازی سیستم از دیسک دارد. هر زبان مورد نیاز هم باید بار شود
cleans کامپیوتری که کمترین کد پایه ROM مورد نیاز را برای راه اندازی سیستم از دیسک دارد. هر زبان مورد نیاز هم باید بار شود
unstart انفجاری جریان صحیح هوا داخل ورودی مافوق صوت موتورمکنده هوا که بطور بارزی باپیدایش ناگهانی موجهای ضربهای و معکوس شدن انی جریان همراه است
circuit مدار
pivot مدار
circuits مدار
pivoted مدار
orbits مدار
zone مدار
zones مدار
theme مدار
themes مدار
electric circuit مدار
absis مدار
pivots مدار
orbit مدار
orbited مدار
and gate مدار AND
or circuit مدار OR
track circuit مدار خط
side circuit مدار جانبی
filament circuit مدار افروزه
filament circuit مدار فیلامان
filed circuit مدار میدان
filter circuit مدار صافی
ethnocentric قوم مدار
simple circuit مدار توان
polyphase circuit مدار چندفاز
firing circuit مدار اتش
simplex مدار یک خطه
simplex circuit مدار سادک
fltp flcp circuit مدار الاکلنگی
feedback circuit مدار پس خورد
aperiodic circuit مدار بی تناوب
etched circuit مدار چاپی
simplex مدار یک طرفه
expansion orbit مدار نشان
power circuit مدار توان
bistable circuit مدار دوپایا
basic circuit مدار ساده
balanced circuit مدار متعادل
explosive scale مدار منفجره
auxiliary circuit مدار یدکی
armature circuit مدار ارمیچر
short circuit اتصالی مدار
external circuit مدار خارجی
single phase circuit مدار تک فاز
politicians سیاست مدار
ground circuit مدار زمینی
superposed circuit مدار متداخل
sweep circuit مدار رلاکساسیون
switching circuit مدار گزینشی
horse latitude مدار اسب
hydraulic cycle مدار هیدرولوژی
i.c. مدار مجتمع
synchronous circuit مدار همگام
t equivalent circuit مدار معادل " T "
tank circuit مدار مخزنی
igniter train مدار اتش
closed circuit مدار بسته
closed circuits مدار بسته
phantom circuit مدار فانتوم
six phase circuit مدار شش فاز
four wire circuit مدار چهارسیمه
speaking circuit مدار تلفن
star circuit مدار ستارهای
storage circuit مدار ذخیره
grid branch مدار شبکه
grid circuit مدار شبکه
politician سیاست مدار
cycles سیکل مدار
cycled سیکل مدار
cycle سیکل مدار
tap circuit مدار وسط
primary circuit مدار ورودی
sequence curcuit مدار ترتیبی
complex circuit مدار مختلط
composited circuit مدار تک سیم
ground return circuit مدار تک سیم
one wire circuit مدار تک سیم
single wire circuit مدار تک سیم
compound circuit مدار مرکب
control circuit مدار کنترل
control circuit مدار فرمان
circuit card کارت مدار
converter circuit مدار مبدل
quadrature circuit مدار تربیع
terminal قطب مدار
return circuit مدار برگشتی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com