Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
English
Persian
stage
مراحل مختلف یک موشک
stages
مراحل مختلف یک موشک
Other Matches
charting
شکلی که ترتیب پردازشهای کاری مختلف را در مراحل مختلف نشان میدهد
chart
شکلی که ترتیب پردازشهای کاری مختلف را در مراحل مختلف نشان میدهد
charts
شکلی که ترتیب پردازشهای کاری مختلف را در مراحل مختلف نشان میدهد
charted
شکلی که ترتیب پردازشهای کاری مختلف را در مراحل مختلف نشان میدهد
processes
مراحل مختلف چیزی
process
مراحل مختلف چیزی
instar
حشره پروانه یابندپایی در مراحل مختلف رشد خود
mesne process
مراحل مختلفه و احکام وقرارهای مختلف دادگاه تاپیش از دستور اجرا
terminal guidance
هدایت موشک در مراحل اخرمسیر هدایت هواپیما ازفرودگاه یا به فرودگاه
multisession compatible
که میتواند دیسکهای photo CD یا دیسکهای دگر را بخواند که در مراحل مختلف ایجاد شده اند
sprint
نوعی موشک ضد موشک هدایت شونده زمین به هوا با کلاهک اتمی
sprinted
نوعی موشک ضد موشک هدایت شونده زمین به هوا با کلاهک اتمی
sprints
نوعی موشک ضد موشک هدایت شونده زمین به هوا با کلاهک اتمی
missilery
موشک شناسی مبحث ساختمان وپرتاب موشک
missilry
موشک شناسی مبحث ساختمان وپرتاب موشک
little john
موشک هانست جان کوچک نوعی موشک زمین به زمین توپخانه
celestial guidance
سیستم هدایت نجومی موشک هدایت موشک یا قمرمصنوعی با استفاده از صورفلکی
target discrimination
قدرت رادار برای درگیری باهدفهای مختلف یا تشخیص هدفهای مختلف
fractional
اختصاص بخشهای مختلف پهنای باند به سیگنالها یا مشتریان مختلف
systems analysis
ترکیب محصولات مختلف از تولید کننده مختلف برای یک سیستم
selectable
مدار یا وسیلهای که انتخابهای مختلف آن با قرار دادن اتصالات سیم مختلف انتخاب می شوند
blocage
[بنایی با مواد مختلف و در اندازه های مختلف که در ساخت دیوارهای رومی بکار می رفت.]
symbiosis
همزیستی وتجانس دوموجود مختلف یا دوگروه مختلف باهم
cut off velocity
سرعت موشک در لحظه جداشدن موتور سرعت صعودنهایی موشک
subroc
موشک نصب شده روی زیردریایی موشک مخصوص زیردریایی
midcourse guidance
هدایت موشک در مسیر میانه یا مسیر پرواز ازاد موشک
vortex separation
جداکردن ذرات مختلف از یک سیال توسط نیروهای گریز ازمرکزی مختلف در حرکت حلقوی یا گردابی
heterogeneous network
سیستم ارتباطی تقسیم شده که با کانالهای با نرخ ارسال مختلف و پروتکلهای مختلف کار میکند
fdm
انتساب عددی با سیگنال مختلف به فرکانسهای مختلف تا سیگنالهای زیادی روی کانال فرستاده شوند
paint program
نرم افزاری که به کاربر امکان رسم تصاویر روی صفحه نمایش با رنگهای مختلف با روشهای مختلف و جلوههای ویژه را میدهد
allocates
به روشهای مختلف و اختصاص آن به کاربرهای مختلف
allocate
به روشهای مختلف و اختصاص آن به کاربرهای مختلف
allocating
به روشهای مختلف و اختصاص آن به کاربرهای مختلف
refire time
زمان لازم بد از پرتاب موشک برای اماده شدن سکوی پرتاب برای موشک بعد
functions
سیستم برنامه نویسی که در آن توابع مختلف نام یکسان دارند ولی متفاوتند چون روی نوع دادههای مختلف اجرا می شوند
function
سیستم برنامه نویسی که در آن توابع مختلف نام یکسان دارند ولی متفاوتند چون روی نوع دادههای مختلف اجرا می شوند
functioned
سیستم برنامه نویسی که در آن توابع مختلف نام یکسان دارند ولی متفاوتند چون روی نوع دادههای مختلف اجرا می شوند
surface missile
موشک زمین به زمین موشک سطح به سطح موشک سطحی
estate in common
درCL حالتی را گویند که دو یاچند نفر در زمینی با عناوین مختلف و یا با عنوان واحدولی در ازمنه مختلف اشتراک منافع داشته باشند ملک مشاع
bused
خط وط ارتباطی که از چندین سیم برای اتصال بخشهای سخت افزاری مختلف بهم استفاده میکند و داده توسط مدارهای مختلف در درون سیستم منتقل میشود
buses
خط وط ارتباطی که از چندین سیم برای اتصال بخشهای سخت افزاری مختلف بهم استفاده میکند و داده توسط مدارهای مختلف در درون سیستم منتقل میشود
busing
خط وط ارتباطی که از چندین سیم برای اتصال بخشهای سخت افزاری مختلف بهم استفاده میکند و داده توسط مدارهای مختلف در درون سیستم منتقل میشود
bussed
خط وط ارتباطی که از چندین سیم برای اتصال بخشهای سخت افزاری مختلف بهم استفاده میکند و داده توسط مدارهای مختلف در درون سیستم منتقل میشود
busses
خط وط ارتباطی که از چندین سیم برای اتصال بخشهای سخت افزاری مختلف بهم استفاده میکند و داده توسط مدارهای مختلف در درون سیستم منتقل میشود
bussing
خط وط ارتباطی که از چندین سیم برای اتصال بخشهای سخت افزاری مختلف بهم استفاده میکند و داده توسط مدارهای مختلف در درون سیستم منتقل میشود
bus
خط وط ارتباطی که از چندین سیم برای اتصال بخشهای سخت افزاری مختلف بهم استفاده میکند و داده توسط مدارهای مختلف در درون سیستم منتقل میشود
frequencies
انتساب یک عدد از سیگنالهای مختلف به فرکانسهای مختلف یا سیگنالهای زیادی روی یک کانال ارسال شوند
frequency
انتساب یک عدد از سیگنالهای مختلف به فرکانسهای مختلف یا سیگنالهای زیادی روی یک کانال ارسال شوند
allogamous
مختلف الجنس و مختلف النوع
profiles
امکانی در ویندوز برای ذخیره سازی تنظیمهای مختلف برای کاربران مختلف PC
profile
امکانی در ویندوز برای ذخیره سازی تنظیمهای مختلف برای کاربران مختلف PC
profiling
امکانی در ویندوز برای ذخیره سازی تنظیمهای مختلف برای کاربران مختلف PC
profiled
امکانی در ویندوز برای ذخیره سازی تنظیمهای مختلف برای کاربران مختلف PC
tree of life
درخت زندگی
[این نگاره بگونه های مختلف در فرش های مناطق مختلف بکار رفته و جلوه ای از حیات انسان را تداعی می کند.]
highway
خط ارتباطی تشکیل شده از چندین سیم که بخشهای مختلف سیستم سخت افزاری کامپیوتر را بهم وصل میکند و روی آن ارسال و دریافت داده با مدارهای مختلف درون سیستم انجام میشود
highways
خط ارتباطی تشکیل شده از چندین سیم که بخشهای مختلف سیستم سخت افزاری کامپیوتر را بهم وصل میکند و روی آن ارسال و دریافت داده با مدارهای مختلف درون سیستم انجام میشود
phasing
مراحل
sequence
مراحل
sequences
مراحل
hunting design
طرح شکارگاهی
[این طرح از زمان صفویه رواج یافته و در آن صحنه های مختلف شکار توسط انسان و یا نزاع حیوانات مختلف نشان داده می شود. منشاء اولیه آن کاشان ذکر شده است.]
phasess of development
مراحل توسعه
phasing
مراحل عملیات
incunabula
مراحل اولیه
sequences
مراحل کار
budget process
مراحل بودجه
budget cycle
مراحل بودجه
the four last things
مراحل چهارگانه
sequence
مراحل کار
logic
مراحل و تصمیمات و ارتباطات
stages of economic growth
مراحل رشد اقتصادی
phases of life
مراحل یاشئون زندگی
phase difference
اختلاف مراحل عملیات
incipient stages
مراحل نخستین یا ابتدائی
apogee
زاویه انحراف ثقل موشک زاویه انحراف مرکز ثقل موشک در روی مسیر
macro
نمایش گرافیکی مراحل منط قی
logical
مراحل و تصمیمات و ارتباطات آنها
military planning process
مراحل طرح ریزی نظامی
metaphse
یکی از مراحل تقسیم پس گاه
deep sleep
مراحل سوم و چهارم خواب
[روانشناسی]
slow-wave sleep
[SWS]
مراحل سوم و چهارم خواب
[روانشناسی]
phase of smoke
مراحل تولید پرده دود یاتشکیل ان
outlining
مراحل و تصمیمات اصلی در برنامه یا سیستم
outlines
مراحل و تصمیمات اصلی در برنامه یا سیستم
outlined
مراحل و تصمیمات اصلی در برنامه یا سیستم
outline
مراحل و تصمیمات اصلی در برنامه یا سیستم
decollate
جدا کردن موضوعات مختلف به ورقههای مجزا. جدا کردن دو یا سه موضوع مختلف به حالت مجزا و برداشتن کاغذ کاربنی
execute
سیگنالی که مراحل CPU را در حلقه اجرا طی میکند
executed
سیگنالی که مراحل CPU را در حلقه اجرا طی میکند
geometry and rendering
مراحل اصلی برای ایجاد و نمایش شی سه بعدی
executes
سیگنالی که مراحل CPU را در حلقه اجرا طی میکند
executing
سیگنالی که مراحل CPU را در حلقه اجرا طی میکند
blade tracking
مراحل تعیین موقعیت سر تیغههای ملخ نسبت به یکدیگر
fetch
سیگنالی که مراحل CPU را تا حلقه بازیابی دنبال میکند
fetched
سیگنالی که مراحل CPU را تا حلقه بازیابی دنبال میکند
fetches
سیگنالی که مراحل CPU را تا حلقه بازیابی دنبال میکند
take off
خیز . یکی از مراحل توسعه اقتصادی در نظریه روستو
exempt player
بازیگر معاف از انجام مراحل مقدماتی به علت سوابق او
flow diagram
نموداری که ترتیب مراحل در یک فرآیند یا برنامه را نشان دهد
flowchart
نموداری که ترتیب مراحل در یک فرآیند یا برنامه را نشان دهد
star design
طرح ستاره ای شکل
[این طرح به گونه های مختلف در فرش های مناطق مختلف مورد استفاده قرار می گیرد. گاه بصورت ترنج و گاه بصورت تزئین در متن.]
charted
نمایش گرافیکی عناصر منط قی مراحل تصمیمات و ارتباطات در سیستم
sort effort
تعداد مراحل لازم جهت مرتب نمودن یک رکورد نامرتب
charting
نمایش گرافیکی عناصر منط قی مراحل تصمیمات و ارتباطات در سیستم
charts
نمایش گرافیکی عناصر منط قی مراحل تصمیمات و ارتباطات در سیستم
chart
نمایش گرافیکی عناصر منط قی مراحل تصمیمات و ارتباطات در سیستم
refan
جایگزین کردن فن اصلی بافنی با قطر بزرگتر و مراحل کمتر
cycles
تمام مراحل لازم برای اجرای یک فرآیند یا عملیات روی داده
cycled
تمام مراحل لازم برای اجرای یک فرآیند یا عملیات روی داده
cycle
تمام مراحل لازم برای اجرای یک فرآیند یا عملیات روی داده
pipeline
UPC یا ALU که در بلاکهایی ساخته شده است و دستورات را در مراحل اجرا میکند
approved data
سوابق و اطلاعاتی که میتوانندبرای تعیین مراحل تعمیرات یاتغییرات هواپیمای ویژهای بکارروند
instructional computing
فرایند اموزشی تدریس مراحل گوناگون علم کامپیوتر وپردازش داده به افراد
pipelines
UPC یا ALU که در بلاکهایی ساخته شده است و دستورات را در مراحل اجرا میکند
cleco fastener
وسیلهای مانند فنر برای محکم کردن صفحات فلزی به یکدیگر تا اتمام مراحل پرچکاری
emitter coupled logic
طرح مدار منط قی با سرعت بالا با استفاده از انتشار کنندههای ترانزیستور به عنوان خروجی به سایر مراحل
staple
[الیاف کوتاه مانند پنبه و پشم که طی مراحل نخ ریسی تبدیل به نخ مناسب جهت تار و پود فرش می گردند.]
ecl
طراحی مدار منط قی با سرعت بالا با استفاده از منتشر کننده ترانزیستورها به عنوان اتصالات خروجی به مراحل دیگر
missile
موشک
antimissile missile
موشک ضد موشک
ballistic missile
موشک
missiles
موشک
ballistic missiles
موشک
rocketed
موشک
rocket
موشک
rocketing
موشک
rockets
موشک
work in process
کالاهای در حال ساخت کالاهائیکه مراحل ساخت رامی گذرانند
work in progress
کالاهای در حال ساخت کالاهائیکه مراحل ساخت رامی گذرانند
archer
موشک صوتی
archers
موشک صوتی
aerodynamic missile
موشک ایرودینامیکی
dizgig
موشک یکجورفرفره
skyrocketed
موشک هوایی
skyrocketing
موشک هوایی
bomarc
موشک بومارک
adm 0
موشک کویل
torpedoed
موشک ضد زیردریایی
skyrockets
موشک هوایی
boosted rocket
موشک ازاد
cruise missiles
موشک کروز
missile
گلوله موشک
torpedoing
موشک ضد زیردریایی
torpedoes
موشک ضد زیردریایی
missiles
گلوله موشک
torpedo
موشک ضد زیردریایی
hercules
موشک هرکولس
rocket launchers
موشک انداز
skyrocket
موشک هوایی
projectile
مرمی موشک
free rocket
موشک ازاد
atom rocket
موشک اتمی
free flight
موشک ازاد
air a
موشک جنی
hawk
موشک هاوک
ballistic missiles
موشک بالیستیکی
rocketry
فن پرتاب موشک
tactical missile
موشک رزمی
tactical missile
موشک جنگی
ballistic missile
موشک بالیستیکی
styx
موشک استایکس
redeye
موشک ردای
rocket control
کنترل موشک
tow
کشیدن موشک تو
ogive
پرتابه یا موشک
hawked
موشک هاوک
hawks
موشک هاوک
flares
موشک منور
corporal
موشک کورپورال
flare
موشک منور
corporals
موشک کورپورال
lacrosse
موشک لاکروس
tinfish
موشک ضد زیردریایی
rocket engine
موتور موشک
missile launcher
موشک انداز
ram
موشک رام
tows
کشیدن موشک تو
rammed
موشک رام
rocket sonde
موشک هواشناسی
cruise missile
موشک کروز
sky rocket
موشک هوایی
rams
موشک رام
rocket fuel
سوخت موشک
rocket launcher
موشک انداز
missile man
موشک انداز
parent program
در حین اجرا. مراحل اصلی که به برنامه پدر بر می گردد پس از اتمام کار برنامه فرزند
missile
موشک باران کردن
hard missile base
پایگاه مستحکم موشک
launching pads
سکوی پرتاب موشک
launching pads
باند پرتاب موشک
rocket launcher
سکوی پرتاب موشک
sidewinder
نوعی موشک ضد هوایی
guded missile
موشک هدایت شوند
rocketing
موشک وار رفتن
rocketed
موشک وار رفتن
rocket propulsion
فشار پرتاب موشک
rocket propulsion
فشارعقب نشینی موشک
rocket
موشک وار رفتن
missiles
موشک باران کردن
rockets
موشک وار رفتن
dragons
اژدها موشک دراگون
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com