Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (4 milliseconds)
English
Persian
living wage
مزدکافی برای امرار معاش
Other Matches
well-to-do
<idiom>
پول کافی برای امرار معاش کردن
amateurism
اشتغال هنر بخاطرذوق نه برای امرار معاش
potboil
برای امرار معاش نویسندگی یاکارهای هنری مبتذل کردن
meal ticket
وسیلهی امرار معاش
meal tickets
وسیلهی امرار معاش
to scramble for a living
برای معاش یازندگی تلاش کردن
sustenance
معاش
basic allowance for subsistence
حق معاش
subsistence allowance
معاش
subsistence
معاش حق معاش
livelihoods
معاش
ration allowance
حق معاش
livelihood
معاش
living
معاش
family allowance
مدد معاش
passage money
معاش کردن
bread and butter
وسیله معاش
livelihood
وسیله معاش
thriftless
بی عقل معاش
livelihoods
وسیله معاش
thrift
عقل معاش
subsistence
معاش خرجی
fend
تکفل معاش
allowance
جیره حق معاش
allowances
جیره حق معاش
subsistent
مدد معاش بگیر
cannier
دارای عقل معاش
canniest
دارای عقل معاش
canny
دارای عقل معاش
earns
کسب معاش کردن
thriftessness
نداشتن عقل معاش
earned
کسب معاش کردن
to scramble for a living
تقلای معاش کردن
earn
کسب معاش کردن
to make the pot boi;
معاش خود را پیدا کردن
basic allowance
سهمیه اولیه ضریب حقوقی معاش
blue bark
تقاضای هزینه سفر و معاش حرکت
She is thrifty .
عقل معاش دارد (مقتصد است )
to set a person on his feet
معاش کسیراتامین کردن موقعیت کسیرا استوارکردن
ways and means
طرق و وسایل انجام چیزی تامین معاش
aviation pay
معاش هوایی سختی خدمت هوایی
kiosk
فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
kiosks
فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
badminton
بازی انفرادی یا دو نفره در زمین به طول 04/31 متر و عرض 01/6متر برای دونفره و 81/5متر در 01/6 متر برای انفرادی و شامل سه گیم وهر گیم 51 امتیاز برای مردان و 11 امتیاز برای زنان
Beginner's All Purpose Symbolic Instruction Code
زبان برنامه سازی مط ح بالا برای توسعه برنامه به صورت محاورهای برای ایجاد یک مقدمه ساده برای برنامه نویسی کامپیوتری
plug compatible
دستگاه جانبی که نیازمند هیچ گونه تغییر رابط برای اتصال مستقیم به سیستم کامپیوتری یک سازنده دیگر نمیباشدهمساز برای اتصال سازگاری برای اتصال
family allowance
معاش اولاد حق اولاد
microsoft
بزرگترین طراحی و ناشر نرم افزار برای PC و Macintosh. ماکروسافت سیستم عامل را برای IBM PC سافت و پس برای ماکروسافت با مجموعهای از نرم افزارهای کاربردی
drives
چنیدن درایو دیسک متصل بهم با یک کنترولی هوشمند که ازدرایوها برای ذخیره چندین کپی ازدادههای هر درایو برای اطمینان بیشتر تهیه می کنند یا بخش از هر داده روی هر درایو برای سرعت بیشتر
drive
چنیدن درایو دیسک متصل بهم با یک کنترولی هوشمند که ازدرایوها برای ذخیره چندین کپی ازدادههای هر درایو برای اطمینان بیشتر تهیه می کنند یا بخش از هر داده روی هر درایو برای سرعت بیشتر
strategy
طرح نقشه برای جنگ یا علم طراحی نقشه برای جنگ یاطرح نقشه برای نقل وانتقالات جنگی
strategies
طرح نقشه برای جنگ یا علم طراحی نقشه برای جنگ یاطرح نقشه برای نقل وانتقالات جنگی
IrDA
روش استاندارد برای انتقال اطلاعات از طریق اشعه نوری . برای انتقال اطلاعات در کامپیوترهای قابل حمل یا PDA به یک چاپگر یا صفحه تصویر. برای این منظور کامپیوتر و چاپگر باید پورت IrDA داشته باشند
infra red link
روش استاندارد برای ارسال اطلاعات از اشعه نوری . که اغلب برای انتقال اطلاعات از کامپیوتر متحرک یا چاپگر یا صفحه نمایش به کار می رود. برای استفاده از ین خصوصیت کامپیوتر یا چاپگر باید پورت IrDA داشته باشد
narratives
یادداشتها یا دستورات اضافی برای کمک به کاربر برای اجرای سیستم
narrative
یادداشتها یا دستورات اضافی برای کمک به کاربر برای اجرای سیستم
recalled
برگرداندن متن یا فایل از محل برای ذخیره سازی برای ویرایش
Ackerman's function
تابع بازگشتی برای بررسی توانایی کامپیوتر برای اجرای بازگشت
c
استفاده از کامپیوتر برای کمک به دانش آموزان برای یادگیری یک موضوع
recall
برگرداندن متن یا فایل از محل برای ذخیره سازی برای ویرایش
recalls
برگرداندن متن یا فایل از محل برای ذخیره سازی برای ویرایش
permanent
آنچه برای مدت طولانی یا برای همیشه باقی بماند
bin
محلی برای کاغذهایی که باید آماده برای چاپ شوند
revenue tax
مالیاتی که برای افزایش درامد کشور است نه برای تاثیردربازرگانی
bins
محلی برای کاغذهایی که باید آماده برای چاپ شوند
teacloth
رومیزی برای میز چای دستمال برای خشکاندن فنجانها
no show
مسافری که جا برای خودمحفوظ کرده ولی برای سفرحاضر نمیشود
teacloths
رومیزی برای میز چای دستمال برای خشکاندن فنجانها
iil
دستگاه کنترل برای برای تولیدات صنعتی و سیستمهای کامپیوتر
doubled up
استفاده از دو بافر یکی برای خواندن و دیگری در همان زمان برای نوشتن
cats
استفاده از کامپیوتر برای بررسی یک ابزار یا برنامه برای یافتن خطاهای موجود
intubation
فرو کردن لوله در حنجرهای برای برای نگاه داشتن .....دیفتری و مانندان
feedback
اطلاعاتی از یک منبع که برای تغییر دادن چیزی یا تامین پیشنهادی برای آن میباشد
opens
سیستمی که چندین ایستگاه کاری آماده برای هر کس برای استفاده داشته باشد
liberal education
اموزش و پرورشی که برای روشن کردن فکر باشد نه برای مقاصد پیشهای
opened
سیستمی که چندین ایستگاه کاری آماده برای هر کس برای استفاده داشته باشد
open
سیستمی که چندین ایستگاه کاری آماده برای هر کس برای استفاده داشته باشد
autos
توانایی یک مدار برای احساس کردن و انتخاب خودکار نرخ صحیحی برای یک خط
cat
استفاده از کامپیوتر برای بررسی یک ابزار یا برنامه برای یافتن خطاهای موجود
doubled
استفاده از دو بافر یکی برای خواندن و دیگری در همان زمان برای نوشتن
auto
توانایی یک مدار برای احساس کردن و انتخاب خودکار نرخ صحیحی برای یک خط
grammars
امکان نرم افزاری برای بررسی متن یا حرف برای صحت گزاری آن
grammar
امکان نرم افزاری برای بررسی متن یا حرف برای صحت گزاری آن
scratching
حذف یاجابجایی محلی از حافظه برای ایجاد فضا برای داده دیگر
personal
متصل یا وصل در سیستم برای مشخص کردن یا تامین اجازه برای کاربر
HTTP
دستوری که جستجوگر برای درخواست وب سرور اینترنت برای اطلاعات صفحه وب میدهد
gather shot
ضربه برای نزدیک اوردن 2گوی برای کسب امتیازهای پی درپی باکارامبول
double
استفاده از دو بافر یکی برای خواندن و دیگری در همان زمان برای نوشتن
bread and point
سیب زمینی و نانش برای خوردن و بقیه اش برای نگاه کردن است
potatoes and point
سیب زمینی یا نانش برای خوردن و بقیه اش برای نگاه کردن است
redundancies
بررسی داده دریافتی برای کدهای افزوده صحیح برای تشخیص خطا
cold thrust
ازمایشی برای تعیین حداقل دمای لازم برای عبور ازادانه سیال
FDDI
اختصاری برای استاندارد FDD1 برای ارسال داده آنالوگ به صورت دیجیتال
cold test
ازمایشی برای تعیین حداقل دمای لازم برای عبور ازادانه سیال
redundancy
بررسی داده دریافتی برای کدهای افزوده صحیح برای تشخیص خطا
scratched
حذف یاجابجایی محلی از حافظه برای ایجاد فضا برای داده دیگر
scratches
حذف یاجابجایی محلی از حافظه برای ایجاد فضا برای داده دیگر
scratch
حذف یاجابجایی محلی از حافظه برای ایجاد فضا برای داده دیگر
VidCap
برنامه کاربردی در ویدیوی ماکروسافت برای سیستم ویندوز برای نگهداری یک رشته ویدیویی
wiring
ساختار فلزی برای پشتیبانی کابلهای ورودی و ایجاد اتصال برای وصل کابل ها
diagnostics
اطلاع و پیام سیستم پس از تشخیص خطا برای کمک به کاربر برای تصحیح کردن آن
haze
تاثیر گرافیکی برای شبیه سازی مه طبیعی برای ایجاد فضای سه بعدی حقیقی تر
invitations
عمل پردازنده برای اتصال وسیله دیگر و امکان دادن به آن برای ارسال پیام
Kaleida Labs
شرکت فروش واسط بین Apple و IBM برای تولید از برای نوشتاری چندرسانهای
turnaround time
زمان لازم برای فعال کردن برنامه برای تولید که کاربر خواسته است
precision
استفاده از بیش از یک بایت داده برای ذخیره سازی عدد برای افزایش دقت
executive information system
نرم افزار ساده برای استفاده حاوی اطلاعاتی برای مدیر یا خصوصیاتی از شرکت
pork barrel
برنامه دولتی دارای منافع مادی برای اشخاص تصویب کننده ان یا برای دولت
straight line coding
برنامه نوشته شده برای جلوگیری از استفاده حلقه و انشعاب برای اجرای سریع تر
invitation
عمل پردازنده برای اتصال وسیله دیگر و امکان دادن به آن برای ارسال پیام
beta range
حدود تغییر گام ملخ در موتورتوربوپراپ برای تولید نیروی برای صفر یا منفی
people who live in glass houses should not throw stones
<idiom>
هرچه را برای خود میپسندی برای دیگران هم ب"سند
labor of love
<idiom>
انجام کار برای خشنودی شخص نه برای پول
compiler
اسمبلر یا کامپایلری که یک برنامه را برای یک کامپیوتر کامپایل و در همان زمان برای دیگری اجرا میکند
phoneme
برای بررسی صدای ورودی برای تشخیص کلمات یا تولید صحبت با تکرار چندین صدا
keystroke
برسی هر کلید انتخاب شده برای اطمینان یافتن از اینکه برای عملی مناسب است
weight belt
کمربند با وزنه هایی برای سنگین کردن بدن غواص برای رفتن به عمق موردنظر
writes
حافظه موقت برای نگهداری داده برای وسیله ذخیره سازی و وقتی که نوشته میشود.
write
حافظه موقت برای نگهداری داده برای وسیله ذخیره سازی و وقتی که نوشته میشود.
hybrid circuit
ترکیب کامپیوترهای آنالوگ و دیجیتال و قط عات برای تامین سیستم بهینه برای کار مشخص
cues
پیام ارسالی روی صفحه نمایش برای یاد آوری به کاربر برای درخواست یک ورودی
multiple
استفاده از بیش از یک بایت داده برای ذخیره سازی عدد برای افزایش دقت ممکن
cue
پیام ارسالی روی صفحه نمایش برای یاد آوری به کاربر برای درخواست یک ورودی
billiard point
در بازی بیلیارد انگلیسی 2امتیاز برای کارامبول و 3امتیاز برای کیسه انداختن در بازی امریکایی 1 امتیازبرای کارامبول و امتیازهای دیگر برای کیسه انداختن
electronic
سیستمی که از ترمینال کامپیوتری برای سایت فروش برای امور الکترونیکی یا کنترل مثل مشخصات محصول و...
z buffer
محل از حافظه برای ذخیره اطلاعات بردار Z برای شی گرافیکی نمایش داده شده روی صفحه
literacy
اصط لاحات مربوطه و قادر بودن برای استفاده از کامپیوتر برای برنامه نویسی و برنامههای کاربردی
conferencing
اتصال چندین کامپیوتر وترمینال به هم برای اجازه دادن به گروهی از کاربران برای ارتباط برقرار کردن
boarded
BCP که شامل مسیرهای هدایت برای سیگنالهای کامپیوتری است . برای آدرس و داده و باس کنترل
board
BCP که شامل مسیرهای هدایت برای سیگنالهای کامپیوتری است . برای آدرس و داده و باس کنترل
I am here for a language course
من برای برای یک دوره زبان به اینجا آمدم.
monitored
صفحه نمایشی که قنل امنیتی برای فرکانس دید مورد نظر برای هر نوع کارت گرافیکی دارد
busier
1-مشغول انجام کاری 2-سیگنال الکتریکی برای اعلام اینکه وسیله برای دریافت داده آماده نیست
monitor
صفحه نمایشی که قنل امنیتی برای فرکانس دید مورد نظر برای هر نوع کارت گرافیکی دارد
eight ball billiard
تقسیمی از1 تا 7 برای یک نفر و از 9 تا51 برای نفردیگر و شماره 8برای بازیگری که شمارههای خود را بکیسه انداخته
monitors
صفحه نمایشی که قنل امنیتی برای فرکانس دید مورد نظر برای هر نوع کارت گرافیکی دارد
warm up
اجازه داده به یک ماشین برای بیکار ماندن برای مدتی پس از روشن شدن تا به وضعیت عملیات مط لوب برسد
dithering
ترکیب نقطههای رنگارنگ برای یک رنگ جدید یک روش گرافیکی کامپیوتر برای افزودن شدت نور نمایش
busying
1-مشغول انجام کاری 2-سیگنال الکتریکی برای اعلام اینکه وسیله برای دریافت داده آماده نیست
busy
1-مشغول انجام کاری 2-سیگنال الکتریکی برای اعلام اینکه وسیله برای دریافت داده آماده نیست
busiest
1-مشغول انجام کاری 2-سیگنال الکتریکی برای اعلام اینکه وسیله برای دریافت داده آماده نیست
busies
1-مشغول انجام کاری 2-سیگنال الکتریکی برای اعلام اینکه وسیله برای دریافت داده آماده نیست
busied
1-مشغول انجام کاری 2-سیگنال الکتریکی برای اعلام اینکه وسیله برای دریافت داده آماده نیست
rule
نرم افزاری که قوانین و دانش خبره را در یک موضوع مشخص برای داده کاربر برای حل مشکل اعمال میکند
point of presence
شماره دستیابی تلفن برای تامین کننده سرویس که برای اتصال به اینترنت از طریق مودم به کار می رود
skimming
محصولی را با قیمت بالاعرضه کردن برای اطمینان ازمقاومت ان و متعاقبا" تخفیف تدریجی دادن برای توسعه فروش
pc file iii
یک سیستم ارزان و همه منظوره برای مدیریت پایگاه داده که برای سهولت بکارگیری طراحی شده است
authoring
ابزاری که برای توسعه برنامههای کاربردی چند منظوره استفاده می شوند. که شامل دستورات خاص برای کنترل درایو -CD ROM
rosettes
اشکال و الگوهای استانداردی برای بکارگیر مکانیزم تبدیل تغییر حاصل از تنش به سیگنالهای الکتریکی برای تنشها درهمه جهات
Memmaker
امکان نرم افزاری در برخی گونههای DOS-MS برای تشخیص خودکار تنظیم حافظه کامپیوتر برای تامین بهترین کارایی
rosette
اشکال و الگوهای استانداردی برای بکارگیر مکانیزم تبدیل تغییر حاصل از تنش به سیگنالهای الکتریکی برای تنشها درهمه جهات
practical extraction and report language
برای توید متنهای CGI که می توانند فرم هایی را پردازش کنند یا روی وب سرور برای بهبود وب سایت توابعی انجام دهند
ikon
نشانه گرافیکی یا تصویری روی صفحه نمایش که در سیستم محاورهای به کار می رود برای تامین یک روش ساده برای مشخص کردن یک تابع
graphics
استاندارد برای دستورات نرم افزاری و توابع شرح ورودی /خروجی گرافیکی برای تامین تابع یکسان روی هر نوع سخت افزار
hash
سیستم کدگذاری مشتق شده از کد ASCII که شماره کدها برای سه حرف اول افزوده می شوند تا عدد جدیدی برای کد hash بدست اید
offensive weapon
در CL به هر نوع وسیلهای اطلاق میشود که برای ازار بدنی ساخته یاتغییر داده شده باشد یا حامل ان را برای این منظور حمل کند
time
1-سیگنالی که به صورت پایه برای مقاصد زمان بندی استفاده شود.2-سیگنال پیاپی در اسیلوسکوپ برای جابجا کردن اشعه روی صفحه نمایش
timed
1-سیگنالی که به صورت پایه برای مقاصد زمان بندی استفاده شود.2-سیگنال پیاپی در اسیلوسکوپ برای جابجا کردن اشعه روی صفحه نمایش
times
1-سیگنالی که به صورت پایه برای مقاصد زمان بندی استفاده شود.2-سیگنال پیاپی در اسیلوسکوپ برای جابجا کردن اشعه روی صفحه نمایش
c
استفاده از سیستم کامپیوتری برای اجازه دادن به کاربران برای ارسال و دریافت پیام از سایر کاربران
wand shoot
مسابقه تیراندازی با 63 تیراز مسافت 06 متری برای زنان و 001 متری برای مردان با تیر و کمان
Please allow for at least two weeks' notice
[to do something]
[for something]
[prior to something]
.
درخواست می شود که لطفا دو هفته برای پیشگیری
[کار]
اعطاء کنید
[تا ما ]
[برای چیزی]
[قبل از چیزی]
.
cultivation
جلب محبت برای استفاده درکسب اطلاعات دانه پاشیدن تماس برای جلب و به دام انداختن افراد
RJ connector
نام عمومی برای اتصال هشت سوزنی که درشبکههای BuneT برای اتصال کابل UTP به کار می رود
indexing
استفاده از کامپیوتر برای کامپایل کردن اندیس برای کتاب با انتخاب کردن کلمات و موضوعات مربوطه در متن
published
1-استفاده از بستههای نشر رومیزی و چاپگرهای لیزری برای تولید چاپ . 2-استفاده از کامپیوتر برای نوشتن و نمایش اطلاعات .
publish
1-استفاده از بستههای نشر رومیزی و چاپگرهای لیزری برای تولید چاپ . 2-استفاده از کامپیوتر برای نوشتن و نمایش اطلاعات .
signalled
1-حالت موج تولید شده آنالوگ یا دیجیتال برای انتقال اطلاعات .2-پیام کوتاه برای انتقال کدهای کنترلی
simplest
وسیله چند رسانهای که نیاز به فایل داده برای اجرا ندارد مثل درایو cd برای اجرا cdهای صوتی
signaled
1-حالت موج تولید شده آنالوگ یا دیجیتال برای انتقال اطلاعات .2-پیام کوتاه برای انتقال کدهای کنترلی
simpler
وسیله چند رسانهای که نیاز به فایل داده برای اجرا ندارد مثل درایو cd برای اجرا cdهای صوتی
simple
وسیله چند رسانهای که نیاز به فایل داده برای اجرا ندارد مثل درایو cd برای اجرا cdهای صوتی
publishes
1-استفاده از بستههای نشر رومیزی و چاپگرهای لیزری برای تولید چاپ . 2-استفاده از کامپیوتر برای نوشتن و نمایش اطلاعات .
senior
مسابقه گلف برای بازیگران بالاترازسن معین بازیگر سالمند مسابقه دو برای بالاترین سطح بدون شرط سنی
signal
1-حالت موج تولید شده آنالوگ یا دیجیتال برای انتقال اطلاعات .2-پیام کوتاه برای انتقال کدهای کنترلی
seniors
مسابقه گلف برای بازیگران بالاترازسن معین بازیگر سالمند مسابقه دو برای بالاترین سطح بدون شرط سنی
satyagraha
اصطلاح ابداعی گاندی پیشوای نهضت ملی هند برای به کار بردن قدرت روحی به جای خشونت وشدت عمل برای وصول به اهداف سیاسی و اجتماعی
to send round the hat
برای کسی اعانه جمع کردن کشکول گدایی برای کسی دست گرفتن
scratch one's back
<idiom>
کاری را برای کسی انجام دادن به امید اینکه اوهم برای تو انجام دهد
sensitivities
کمترین توان سیگنال درییافتی که برای گیرنده برای تشخیص سیگنال لازم است
future promissory
زمان اینده التزامی که برای اول شخص will و برای شخص دوم shall بکار می برند
npn transistor
طرح ترانزیستور و قط بی با نیمه هادی نوع P برای پایه و نوع n برای collector و emither
sensitivity
کمترین توان سیگنال درییافتی که برای گیرنده برای تشخیص سیگنال لازم است
uberstreichen
لگام را برای چند گام رهاکردن برای نشان دادن گام مرتب اسب
register
که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
registers
ذخیره موقت برای داده دریافتی از حافظ پیش از ارسال به وسیله ورودی وخروجی ذخیره شده در حافظه اصل برای پردازش
shared
IB که برای ارزیابی محصولات تهیه شده برای فروشندگان تشکیل شده است سازمانی از استفاده کنندگان سیستمهای کامپیورتی متوسط و بزرگ
shares
IB که برای ارزیابی محصولات تهیه شده برای فروشندگان تشکیل شده است سازمانی از استفاده کنندگان سیستمهای کامپیورتی متوسط و بزرگ
register
ذخیره موقت برای داده دریافتی از حافظ پیش از ارسال به وسیله ورودی وخروجی ذخیره شده در حافظه اصل برای پردازش
registering
ذخیره موقت برای داده دریافتی از حافظ پیش از ارسال به وسیله ورودی وخروجی ذخیره شده در حافظه اصل برای پردازش
registers
که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
registering
که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
share
IB که برای ارزیابی محصولات تهیه شده برای فروشندگان تشکیل شده است سازمانی از استفاده کنندگان سیستمهای کامپیورتی متوسط و بزرگ
profile
امکانی در ویندوز برای ذخیره سازی تنظیمهای مختلف برای کاربران مختلف PC
profiled
امکانی در ویندوز برای ذخیره سازی تنظیمهای مختلف برای کاربران مختلف PC
profiles
امکانی در ویندوز برای ذخیره سازی تنظیمهای مختلف برای کاربران مختلف PC
outsource
به کار گرفتن شرکت دیگر برای مدیریت و تامین شبکه برای شرکت شی
profiling
امکانی در ویندوز برای ذخیره سازی تنظیمهای مختلف برای کاربران مختلف PC
extends
گروهی ازتولیدکنندگان PC که انجمنی برای پیشبرد استاندارد تک بیتی به عنوان یک رقیب برای استاندارد باس MAC توسط IBM تشکیل داده اند
extend
گروهی ازتولیدکنندگان PC که انجمنی برای پیشبرد استاندارد تک بیتی به عنوان یک رقیب برای استاندارد باس MAC توسط IBM تشکیل داده اند
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com