Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (14 milliseconds)
English
Persian
air defense artillery controller
مسئول کنترل عملیات توپخانه پدافند هوایی
Other Matches
tactical air controler
افسر کنترل عملیات هوایی مسئول مرکز کنترل هوایی
counterflak
اتش خنثی کننده توپخانه پدافندهوایی ضد پدافند هوایی عملیات ممانعت از پدافندهوایی
anti aircraft artillery
توپخانه پدافند هوایی
air defense artillery
توپخانه پدافند هوایی
flak
توپخانه پدافند هوایی
fire unit
یکان تیراندازی کننده قبضه پدافند هوایی سکوی اتش توپخانه
static employment
کاربرد توپخانه پدافند هوایی در سکوی ثابت یا در پدافندهوایی ثابت
filter center
مرکز کنترل و نتیجه گیری ازاخبار پدافند هوایی
air defense commander
فرماندهی پدافند هوایی فرمانده پدافند هوایی یک منطقه
code panel
رمز ارتباطات در عملیات هوایی و زمینی کلید رمزارتباطات در عملیات هوایی وزمینی
air defense action area
منطقه پوشش پدافند هوایی منطقه عمل پدافند هوایی
telling
مخابره اطلاعات به دست امده از تجسس هوایی به یکانهای پدافند هوایی
flak
گلوله خودترکان ضد هوایی توپ پدافند هوایی
air defense readiness
وضعیت امادگی پدافند هوایی امادگی پدافند هوایی
airhead operations
عملیات مخصوص گرفتن سرپل هوایی عملیات تهیه سرپل هوایی
splashing
ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد
splashes
ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد
splash
ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد
farmgate type operations
رهبری اموزش و عملیات نیروی هوایی یک کشور تامرحله عملیات جنگی
anti aircraft defense
پدافند ضد هوایی
air defense
پدافند هوایی
anti aircraft
پدافند هوایی
air policing
عملیات گشت زنی هوایی پاسوری هوایی در زمان صلح
airlift control element
عنصر کنترل ترابری هوایی عنصر کنترل حمل و نقل هوایی
anti aircraft artillery
توپخانه ضد هوایی
flak
توپخانه ضد هوایی
counter air
عملیات ضدهواپیمایی عملیات ضد فعالیت هوایی دشمن
counter air operations
عملیات ضد هواپیمایی عملیات ضد برتری هوایی دشمن
air defense element
عنصر پدافند هوایی
active air defense
پدافند عامل هوایی
integrated defense
پدافند هوایی توام
air defense command
فرماندهی پدافند هوایی
aerial field artillery
توپخانه محمول هوایی
rules of engagement
روشهای درگیری پدافند هوایی
sector commander
فرمانده ناحیه پدافند هوایی
air defense ship
ناو مخصوص پدافند هوایی
vital area
منطقه حیاتی پدافند هوایی
area air defense commander
فرمانده منطقه پدافند هوایی
air defense sector
منطقه ماموریت پدافند هوایی
operations detachment
قسمت مسئول عملیات
ask ask
توپخانه یا اتش توپخانهء ضد هوایی
air and naval gunfire
اتش توپخانه دریایی و هوایی
air defense direction center
مرکز هدایت اتش پدافند هوایی
faker
هواپیمای تمرینی درتیراندازی پدافند هوایی
weapons hold
فرمان اتش قطع در پدافند هوایی
air interdiction
عملیات ممانعتی هوایی ممانعت هوایی
splashed
در پدافند هوایی یعنی هواپیمای دشمن زده شد
missile master
دستگاه توزیع اتش کامپیوتری پدافند هوایی
tactical air control center
مرکز کنترل نیروی هوایی تاکتیکی کنترل هوایی تاکتیکی
air spot
تنظیم تیر توپخانه با استفاده از دیدبانی هوایی
parroted
وسایل مخابراتی شناسایی دشمن وخودی در پدافند هوایی
flad suppression
تیر ممانعتی روی جنگ افزارهای پدافند هوایی
parroting
وسایل مخابراتی شناسایی دشمن وخودی در پدافند هوایی
parrot
وسایل مخابراتی شناسایی دشمن وخودی در پدافند هوایی
parrots
وسایل مخابراتی شناسایی دشمن وخودی در پدافند هوایی
control and reporting center
تیم کنترل و ارزیابی نتایج خسارات وارده به منطقه مرکز کنترل و گزارش هوایی
fire control
دستگاه کنترل اتش توپخانه
control point
نقطه کنترل اماد و حرکات نقطه کنترل ناوبری هوایی ودریایی نقطه کنترل عبور ومرور
battery integration end radar display
وسایل توزیع اتش الکترونیکی پدافند هوایی و رادارهای مربوطه
tallyman
مسئول کنترل محموله
engagement control
کنترل درگیری توپخانه پدافندهوایی با دشمن
bombardments
گلوله باران کردن تک به هدف به وسیله اتش هوایی یا توپخانه
bombardment
گلوله باران کردن تک به هدف به وسیله اتش هوایی یا توپخانه
aerospace projection operations
عملیات مخصوص گسترش منطقه فضای هوایی عملیات مخصوص توسعه منطقه فضای هوایی
statements
2-دستور برنامه که CPU را هدایت میکند تا عملیات کنترلی انجام دهد یا عملیات CPU را کنترل کند
statement
2-دستور برنامه که CPU را هدایت میکند تا عملیات کنترلی انجام دهد یا عملیات CPU را کنترل کند
mauler
نوعی موشک هدایت شونده باسکوی خود کششی مخصوص پدافند هوایی
land control operation
عملیات کنترل زمین عملیات
air-sea rescue
عملیات نجات هوا دریایی عملیات نجات هوایی ودریایی
air sea rescue
عملیات نجات هوا دریایی عملیات نجات هوایی ودریایی
seen fire
اتش مداوم و دیدبانی شده پدافند هوایی که روی سبقت معین در جلوی هواپیما اجرامیشود
effectiveness clock
دایره کارامدی پدافند هوایی دایرهای که نتایج تجزیه وتحلیل میزان کفایت پدافندهوایی را نشان میدهد
quail
نوعی موشک فریبنده که برای کور کردن رادارها و یاسیستم پدافند هوایی دشمن ازهواپیما پرتاب میشود
quails
نوعی موشک فریبنده که برای کور کردن رادارها و یاسیستم پدافند هوایی دشمن ازهواپیما پرتاب میشود
block plot
صفحه کنترل عکسهای هوایی قائم صفحه کنترل موزاییکهای برجسته بینی
speed ring
طوقه تطبیق سرعت توپ پدافند هوایی طبله سرعت نما
air operations
عملیات هوایی
tactical air operation
عملیات تاکتیکی هوایی
air offensive
عملیات افندی هوایی
air area operations
عملیات منطقه هوایی
airmobile operations
عملیات متحرک هوایی
air transport operation
عملیات ترابری هوایی
aerial port squadron
گردان عملیات بارانداز هوایی
air ground system
سیستم عملیات مشترک زمینی و هوایی
air inst alations
تاسیسات مخصوص هدایت عملیات هوایی
air ground section
قسمت عملیات مشترک زمینی و هوایی
air facility
تاسیسات مخصوص هدایت عملیات هوایی
aerospace
فضای هوایی بالای منطقه عملیات
air force component
نیروی هوایی شرکت کننده در عملیات
control center
مرکز کنترل عملیات
break off
فرمان قطع تک در عملیات پشتیبانی نزدیک هوایی
air control
کنترل هوایی
riot control
کنترل شورش عملیات ضد اغتشاش
fighter control
کنترل عملیات هواپیماهای جنگنده
intruder operation
تک هوایی و عملیات تخریب هواپیماهای دشمن در روی پایگاه
airspace control
کنترل فضای هوایی
homing station
رادارهای کنترل هوایی
control area
منطقه کنترل هوایی
aircontroller
کنترل کننده هوایی
control zone
منطقه کنترل هوایی
initial point
نقطه کنترل هوایی
air control party
گروه کنترل هوایی
air controlman
نگهبان کنترل هوایی
runaway
عملیات کنترل نشده یک وسیله یا کامپیوتر
control ship
ناو کنترل کننده عملیات دریایی
microinstruction
که عملیات ALU را در فرآیند کنترل میکند
air force component
نیروی هوایی شرکت کننده درعملیات مشترک یا صحنه عملیات
air frieghting
بار غیر تاکتیکی هوایی عملیات مشترک زمینی وهوایی
controlled airspace
فضای هوایی کنترل شده
air control and reporting center (c.r.c.
مرکز کنترل و گزارش هوایی
air control point
نقطه کنترل مسیر هوایی
air control ship
ناو کنترل حرکات هوایی
air-traffic control
کنترل عبور و مرور هوایی
forward air control post
ایستگاه کنترل هوایی جلو
airspace control
کنترل کردن فضای هوایی
air traffic control
کنترل عبور و مرور هوایی
pack artillery
توپخانه محمول با دواب توپخانه محمول توپخانه کوهستانی
mastered
نرم افزاری که عملیات سیستم را کنترل میکند
master
نرم افزاری که عملیات سیستم را کنترل میکند
masters
نرم افزاری که عملیات سیستم را کنترل میکند
drill sergeant
گروهبان مسئول صف جمع درجه دار مسئول تمرین حرکات نظامی
control zone
منطقه فضای هوایی تحت کنترل
air movement section
قسمت کنترل عبور و مرور هوایی
cpu
فرکانس ساعت CPU که عملیات پردازنده را کنترل میکند
free lance
اعلام کنترل خودکار هواپیمادر درگیریهای هوایی
tactical air command center
مرکز فرماندهی و کنترل نیروی هوایی تاکتیکی
air traffic regulation and identificatio
سیستم تشخیص و کنترل عبورو مرور هوایی
air raid reporting control ship
گشتی کنترل کننده گزارش حملات هوایی
panels
یچ ها که به اپراتور امکان کنترل عملیات کامپیوتر یا وسیله جانبی را میدهد
panel
یچ ها که به اپراتور امکان کنترل عملیات کامپیوتر یا وسیله جانبی را میدهد
freddie
اشاره به ایستگاه یا یکان کنترل کننده در درگیریهای هوایی
positive control
کنترل عملی عبور و مرورهواپیماهای خودی در فضای هوایی
job
استفاده از دستورات و عبارات برای کنترل عملیات سیستم عامل کامپیوتر
jobs
استفاده از دستورات و عبارات برای کنترل عملیات سیستم عامل کامپیوتر
zmarker beacon
نوعی برج کنترل هوایی مستقر در میدان تیر پدافندهوایی
midnight
فرمان از کنترل نزدیک به دورتغییر فرکانس بدهید دررهگیری هوایی
lingoes
زبان چاپ برای کنترل عملیات نرم افزار نوشتاری Macromedia Dineetor
lingo
زبان چاپ برای کنترل عملیات نرم افزار نوشتاری Macromedia Dineetor
hand
سیستم جاری که عملوند عملیات را با اجرای دستورات از طریق صفحه کلید کنترل میکند
handing
سیستم جاری که عملوند عملیات را با اجرای دستورات از طریق صفحه کلید کنترل میکند
cybernation
کاربرد کامپیوترهای تزویج شده با ماشین الات خودکاربه منظور کنترل و انجام عملیات پیچیده
scroll
که نحوه عملیات کلیدهای کنترل نمایشگر را تغییر میدهد , کار آنها بستگی به برنامه کاربردی دارد
scrolls
که نحوه عملیات کلیدهای کنترل نمایشگر را تغییر میدهد , کار آنها بستگی به برنامه کاربردی دارد
clean up party
گروه مسئول نظافت محل اقامت افراد گروه مسئول رفت و روب
pages
نرم افزاری که عملیات چاپگر را برای چاپ یک متن به قالب خاص طبق دستورات کاربر کنترل میکند
page
نرم افزاری که عملیات چاپگر را برای چاپ یک متن به قالب خاص طبق دستورات کاربر کنترل میکند
paged
نرم افزاری که عملیات چاپگر را برای چاپ یک متن به قالب خاص طبق دستورات کاربر کنترل میکند
way point
ایستگاههای هوایی ایستگاههای اصلی عملیات هوانوردی
islands
منطقه حیاتی پدافند هوایی منطقه حیاتی
island
منطقه حیاتی پدافند هوایی منطقه حیاتی
controlled airspace
قسمتی از هوا یا فضا در ابعادو اندازههای معین که سرویس کنترل هوایی برای ان تدارک دیده شده است
escape character
کلیدی روی صفحه کلید که به کاربر امکان وارد کردن کد espace را میدهد برای کنترل حالت ابتدایی یا عملیات کامپیوتر
synchronous
. شبکه ارتباطی که در آن تمام عملیات شبکه با یک سیگنال زمان بندی کنترل میشود
action agent
مسئول اقدام در مورد هدفها مسئول تقویم و تفسیر هدفها
harassing
عملیان ایذایی عملیات ایذایی هوایی
which transponder
علامت رمزی است به معنی چه نوع دستگاه گیرنده وفرستنده رمزی روی دستگاه شناسایی دشمن و خودی پدافند هوایی یا برج مراقبت یا برج رادار شناسایی سوارشده است
synchro
دستگاه تنظیم تیر خودکارپدافند هوایی دستگاه کنترل اتش سنکرونیزه
controlled pattern
بارریزی کنترل شده هوایی بارریزی با استفاده ازگسترش معین چترها
synchroreceiver
دستگاه گیرنده خودکار یا بستن خودکار فرامین کنترل اتش به توپ ضد هوایی
floppy
ترکیب وسایل سخت افزاری و نرم افزاری که عملیات خواندن / نوشتن را در دیسک درایوی کامپیوتر کنترل میکند
hand
سیستم جاری که 1-عملوند عملیات خودکار را کنترل نمیکند. 2-عملوند نیازی به تماس با وسیله مورد استفاده ندارد
cpu
ساعت درونی پردازنده که سیگنال با قاعده را ایجاد میکند که برای کنترل عملیات و ارسال داده در پردازنده است
handing
سیستم جاری که 1-عملوند عملیات خودکار را کنترل نمیکند. 2-عملوند نیازی به تماس با وسیله مورد استفاده ندارد
floppy discs
ترکیب وسایل سخت افزاری و نرم افزاری که عملیات خواندن / نوشتن را در دیسک درایوی کامپیوتر کنترل میکند
floppy disk
ترکیب وسایل سخت افزاری و نرم افزاری که عملیات خواندن / نوشتن را در دیسک درایوی کامپیوتر کنترل میکند
floppy disks
ترکیب وسایل سخت افزاری و نرم افزاری که عملیات خواندن / نوشتن را در دیسک درایوی کامپیوتر کنترل میکند
floppies
ترکیب وسایل سخت افزاری و نرم افزاری که عملیات خواندن / نوشتن را در دیسک درایوی کامپیوتر کنترل میکند
naval gunfire
تیراندازی توپخانه دریایی اتش توپخانه دریایی
unit emplaning
در عملیات حمل و نقل هوایی به طرح ریزی و سازمان دادن یکان برای حمل و نقل اطلاق میشود
fire capabilities
چارت امکان تیر توپخانه نمودار امکان تیر یکانهای توپخانه
cascade control
چندین واحد کنترل که هر یک دیگری را کنترل میکند, کنترل ابشاری
airlift service
سرویس حمل و نقل هوایی خدمات ترابری هوایی قسمت ترابری هوایی
aeromedical unit
یکان تخلیه پزشکی هوایی یکان مسئول تخلیه پزشکی
interactive
سیستم چند رسانهای که کاربر دستوری وارد میکند و برنامه پاسخ میدهد یا کاربر میتواند عملیات را کنترل کند و نیز نحوه کار برنامه را
synchroscope
دوربین کنترل اتش خودکارپدافند هوایی دوربین دستگاه توزیع اتش خودکار
combat cargo officer
افسر مسئول ترابری رزمی افسر مسئول بارگیری کالاهای رزمی
buffered computer
کامپیوتری که عملیات ورودی و خروجی و عملیات پردازشی را بطور همزمان ارائه میدهد
local area network
کامپیوتری که سیستم عامل شبکه را اجرا میکند و عملیات ابتدایی شبکه را کنترل میکند. تمام ایستگاههای کاری شبکه محلی به سرور شبکه مرکزی وصل هستند و کاربران وارد آن می شوند
anticrop operations
عملیات کاربرد افات کشاورزی در عملیات نظامی
holiday
تولید رخنه در عکاسی هوایی محوطه پوشیده نشده درعکاسی هوایی
holidays
تولید رخنه در عکاسی هوایی محوطه پوشیده نشده درعکاسی هوایی
restrictive fire plan
طرح اتش محدود کننده حرکات هوایی یا تامینی هوایی
antiair warfare
جنگ ضدبرتری هوایی نبرد بر علیه برتری هوایی دشمن
pounce
در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
pounced
در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
pouncing
در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
line chief
افسرجزء نیروی هوایی که درفرود امدن وبرخاستن هواپیمادرخطوط هوایی نظارت میکند
pounces
در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
i stay
در رهگیری هوایی به علامت ماموریت گشت هوایی راتحویل گرفتم اعلام میشود
broadcast controlled air interception
نوعی رهگیری هوایی که هواپیمای رهگیر را مداوم درجریان تک هوایی دشمن قرارمی دهند
air delivery container
جعبههای مخصوص حمل بارهای هوایی جعبه حامل بار در نقل و انتقال هوایی
air sentinel
گارد هوایی نگهبان مخصوص اعلام خطرتک هوایی
steer
در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید
steers
در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید
steered
در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید
pigeon
در رهگیری هوایی یعنی اینکه گرای مغناطیسی و مسافت پایگاه هوایی از هواپیما این قدر است
pigeons
در رهگیری هوایی یعنی اینکه گرای مغناطیسی و مسافت پایگاه هوایی از هواپیما این قدر است
sleeve target
هدف کش هوایی استوانهای برای تیراندازی ضد هوایی
air scoop
چاه هوایی صفحه تنظیم دریچه هوایی
lan
کامپیوتری که سیستم عامل شبکه را اجرا میکند و عملیات ابتدایی شبکه را کنترل میکند تمام ایستگاههای کار شبکه محلی به سرور شبکه اصلی متصل هستند و کاربران به آن سرور وارد می شوند
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com