Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
milk punch
مشروبات مخلوط با شیر وقند
Other Matches
fudging
غذایی که از مخلوط شکلات وشیر وقند درست شده باشد سخن بی معنی وبیهوده جفنگ
fudges
غذایی که از مخلوط شکلات وشیر وقند درست شده باشد سخن بی معنی وبیهوده جفنگ
fudged
غذایی که از مخلوط شکلات وشیر وقند درست شده باشد سخن بی معنی وبیهوده جفنگ
fudge
غذایی که از مخلوط شکلات وشیر وقند درست شده باشد سخن بی معنی وبیهوده جفنگ
admix
مخلوط شدن بهم پیوستن مخلوط کردن امیختن
auto rich
مخلوط غلیظ سوخت و هوا که نسبت ان توسط کنترل کننده مخلوط اتوماتیک درکاربوراتور ثابت نگهداشته میشود
al cololic drinks
مشروبات
home-brew
مشروبات خانگی
moonlight
مهتاب مشروبات
spirit
مشروبات الکلی
spiriting
مشروبات الکلی
moonlighting
مهتاب مشروبات
moonlighted
مهتاب مشروبات
spirits
مشروبات الکلی
home brew
مشروبات خانگی
moonlights
مهتاب مشروبات
alcohol
هرنوع مشروبات الکلی
sappy
کودن معتاد به مشروبات
pops
ترکیدن مشروبات گاز دار
pop
ترکیدن مشروبات گاز دار
popped
ترکیدن مشروبات گاز دار
mull
معطر کردن وبعمل اوردن مشروبات
speakeasy
محل فروش مشروبات الکلی قاچاق
boozes
مشروبات الکلی بحد افراط نوشیدن
boozing
مشروبات الکلی بحد افراط نوشیدن
teetotaler
طرفدار منع استعمال مشروبات الکلی
abstinence
ریاضت پرهیز از استعمال مشروبات الکلی
abstemious
مخالف استعمال مشروبات الکلی پرهیزکار
swizzle
انواع مشروبات الکلی محتوی یخ وشکر
boozed
مشروبات الکلی بحد افراط نوشیدن
booze
مشروبات الکلی بحد افراط نوشیدن
teetotallers
طرفدار منع استعمال مشروبات الکلی
sour mash
غلات خیسانده برای تهیه مشروبات
teetotaller
طرفدار منع استعمال مشروبات الکلی
rumrunner
ادم یا قایق مخصوص حمل مشروبات قاچاق
acrasy
بی اعتدالی در مصرف مشروبات الکلی و غیره شدت
jake leg
فلجی که به علت استعمال مشروبات الکلی ایجاد میشود
acnerosacea
ورم و سرخی صورت وبینی در اثر افراط در صرف مشروبات الکلی
bartender
کسی که در بار مشروبات برای مشتریان می ریزد متصدی بار
bartenders
کسی که در بار مشروبات برای مشتریان می ریزد متصدی بار
mixtures
مخلوط
mixer
مخلوط کن
admixtion
مخلوط
macedoine
مخلوط
mixers
مخلوط کن
compost
مخلوط
blends
مخلوط
blenders
مخلوط کن
blender
مخلوط کن
blend
مخلوط
admixture
مخلوط
mixture
مخلوط
blent
مخلوط شد
composite
مخلوط
blending
مخلوط
hash
مخلوط
mixed
مخلوط
confused
مخلوط
anti freeze mixture
مخلوط ضد یخ
rich mix
مخلوط پر مایه
mixes
مخلوط ترکیبی
mix
مخلوط ترکیبی
mix
امیزه مخلوط
mixing
مخلوط کردن
mixers
مخلوط کننده
unadulterated
مخلوط نشده
mell
مخلوط کردن
mixes
امیزه مخلوط
pug mill
اسیای گل مخلوط کن
azeotropic mixture
مخلوط همجوش
mixed crystal
کریستال مخلوط
gas mixture
مخلوط گاز
miscible
مخلوط شدنی
heterogeneous mixture
مخلوط ناهمگن
homogeneous mixture
مخلوط همگن
hot mixer
مخلوط کننده
melange
مخلوط امیختگی
lean mixture
مخلوط رقیق
immiscible
مخلوط نشدنی
intercarrier beat
زنه مخلوط
intercarrier buzz
وزوز مخلوط
interlard
مخلوط کردن
mixed gas
گاز مخلوط
mixed glue
چسب مخلوط
duplex pressure proportioner
مخلوط کن دو فشاری
proportioner
مخلوط کن شیمیایی
powder mixer
گرد مخلوط کن
admix
مخلوط کردن
batch mixer
مخلوط کن ضربهای
mixture control
کنترل مخلوط
azeotropic mixture
مخلوط ازئوتروپ
mixing in place
امیختن در جا مخلوط در جا
blent
مخلوط کرد
commix
مخلوط کردن
concrete mix
مخلوط بتن
confect
مخلوط کردن
cryogen
مخلوط سرمازا
mixed semiconductor
نیمرسانای مخلوط
intermeddle
مخلوط کردن
mixer
مخلوط کننده
terpenoid
مخلوط باترپن
blend
مخلوط کردن
blends
مخلوط امیختگی
blends
مخلوط کردن
weak mixture
مخلوط ضعیف
crab cocktail
مخلوط خرچنگ
puddle
مخلوط کردن
blend
مخلوط امیختگی
staff
مخلوط سیمان و گچ
ternary mixture
مخلوط سه تایی
syncrasy
مخلوط کردن
staffs
مخلوط سیمان و گچ
hash
مخلوط کردن
staffed
مخلوط سیمان و گچ
porridge
چیز مخلوط
mixture
بتن مخلوط کن
mixtures
بتن مخلوط کن
solid solution
کریستال مخلوط
unscourced wool
پشم مخلوط
mingles
مخلوط کردن
mingling
مخلوط کردن
melts
مخلوط کردن
melt
مخلوط کردن
meddle
مخلوط کردن
meddles
مخلوط کردن
puddles
مخلوط کردن
laudanum
مخلوط افیون
meddled
مخلوط کردن
intermingle
با هم مخلوط کردن
intermingling
با هم مخلوط کردن
intermingles
با هم مخلوط کردن
mingle
مخلوط کردن
intermingled
با هم مخلوط کردن
mingled
مخلوط کردن
immiscibility
حالت مخلوط نشدنی
intermix
در هم امیختن با هم مخلوط کردن
etherize
بااتر مخلوط کردن
detrital cone
مخلوط افکنه واریزهای
temper
مخلوط کردن مزاج
tempered
مخلوط کردن مزاج
dry blending
مخلوط سازی خشک
cross loading
مخلوط کردن بارها
continous mixer
مخلوط کننده دائمی
tempers
مخلوط کردن مزاج
ethylate
بااتیل مخلوط کردن
harshest
مخلوط بتن سفت
gas air mixture
مخلوط بنزین و هوا
mishmash
مخلوط اش شله قلمکار
harsh
مخلوط بتن سفت
mixed crude oil
نفت خام مخلوط
harsher
مخلوط بتن سفت
hc mixture
مخلوط هیدروکلرید یا گازخفه کن
miscible
مخلوط شدنی امیزنده
jet mixer
مخلوط کننده با فشار اب
intercarrier sound system
کانال صوتی مخلوط
turn the mortar
مخلوط کردن ملات
fuel oil mixture
مخلوط روغن و سوخت
frequency mixer
مخلوط کننده یا میکسرفرکانس
mixer stage
طبقه مخلوط کننده
complexly
بطور پیچیده یا مخلوط
shuffle
بهم مخلوط کردن
unalloyed
غیر مخلوط خالص
shuffling
بهم مخلوط کردن
shuffles
بهم مخلوط کردن
shuffled
بهم مخلوط کردن
brandies
با کنیاک مخلوط کردن
ready mixed paints
رنگهای مخلوط اماده
olio
مخلوط چیزدرهم ریخته
organic silt
مخلوط بامواد الی
mix
امیختن مخلوط کردن
rotary drum mixer
مخلوط کننده طبلکی
mixes
مخلوط کردن ترکیب
mixes
امیختن مخلوط کردن
brandy
با کنیاک مخلوط کردن
modulator
لامپ مخلوط کننده
creoles
دارای نژاد مخلوط
composite lightweight concrete
بتن سبک مخلوط
commingle
بهم مخلوط کردن
mixer tube
لامپ مخلوط کننده
mixing blade
قاشقک مخلوط کننده
mix
مخلوط کردن ترکیب
burden
مخلوط کردن بار
burdens
مخلوط کردن بار
batch
اندازه مخلوط بتن
souse
با ترشی مخلوط کردن
agitation
مخلوط کردن اشفتگی
creole
دارای نژاد مخلوط
batches
اندازه مخلوط بتن
mixture of tar and bitumen
مخلوط قطران و قیر
concrete mixer
بتون مخلوط کن
[ساخت و ساختمان]
cement mixer
بتون مخلوط کن
[ساخت و ساختمان]
mixed highs
بسامدهای زیاد مخلوط شده
modulator
طبقه مخلوط کننده مدولاتور
mortar mill
مخلوط کن ملات یا ماشین ملاتساز
thermit
مخلوط پودر الومینیم و اکسیداهن
thermit welding
جوش مخلوط الومینیم و اکسیداهن
roil
مخلوط کردن سرگردان شدن
random mixed
مخلوط شدن به طور شانسی
angola yarn
نوعی نخ مخلوط از پنبه و پشم
terpenic
ترپن دار مخلوط باترپن
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com