English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 213 (10 milliseconds)
English Persian
building material مصالح ساختمانی
Search result with all words
haul فاصله حمل مصالح ساختمانی تا کارگاه
hauled فاصله حمل مصالح ساختمانی تا کارگاه
hauling فاصله حمل مصالح ساختمانی تا کارگاه
hauls فاصله حمل مصالح ساختمانی تا کارگاه
free haul در حمل مصالح ساختمانی به کارگاه حداکثر مسافتی را که کرایه اضافی بدان تعلق نگیردگویند
haul road راه مخصوص حمل مصالح ساختمانی به کارگاه
masonary مصالح ساختمانی مانند اجر سیمان و غیره
masonery مصالح ساختمانی سنگتراشی
masonry lining پوشش با مصالح ساختمانی
material storage area انبار مصالح ساختمانی
material testing laboratory ازمایشگاه مصالح ساختمانی
studding مصالح ساختمانی از قبیل تیروغیره
Other Matches
roof covering material مصالح پوشش شیروانی مصالح پوشش بام
compromiser مصالح
donors مصالح
mantling مصالح
donor مصالح
materials مصالح
material مصالح
sealing compound مصالح سیلکوت
rubble hard core مصالح اوار
stuff جنس مصالح
stuffed جنس مصالح
building material مصالح ساختمان
stuffs جنس مصالح
testing of materials ازمایش مصالح
talus meterial مصالح سنگریز
impermeable materials مصالح نفوذناپذیر
binding material مصالح چسبنده
rubble hard core مصالح تخریب
impervious materials مصالح ناتراوا
hard core مصالح تخریب
foundation materials مصالح پی سازی
hard core مصالح اوار
masonry dam سد با مصالح بنایی
engineering material مصالح مهندسی
endurance limit حد دوام مصالح
material testing ازمایش مصالح
overburden مصالح رویی
permeable materials مصالح تراوا
public interests مصالح عامه
reason of state مصالح عمومی
reason of state مصالح مملکتی
road making material مصالح راهسازی
considerations of public interest مصالح مرسله
coated materials مصالح اغشته
road making material مصالح راه
impermeable materials مصالح ناتراوا
strength of materials مقاومت مصالح
flooring مصالح کف سازی
paving مصالح سنگفرش
materials جنس مصالح
materials مصالح ساختمان
material جنس مصالح
material مصالح ساختمان
ballast مصالح شسته
waste material مصالح وازده
ballast مصالح شکسته
aggregate مصالح دانهای
aggregates مصالح دانهای
aggregate کلوخه مصالح سنگی
sheeting مصالح ورق سازی
roofing مصالح ساختن بام
coated materials مصالح اندود شده
brick ballast مصالح شکسته اجری
brick masonary channel کانال با مصالح اجری
uniform aggregate مصالح ریزدانه یکنواخت
storage pile انبار مصالح در کارگاه
coarse aggregate مصالح درشت دانه
stone ballast مصالح شکسته سنگی
semipermeable materials مصالح نیمه تراوا
semipervious materials مصالح نیمه تراوا
aggregates کلوخه مصالح سنگی
aggregates مصالح دانه بندی
ballast شن ریزی مصالح شکسته
aggregate مصالح دانه بندی
masonery bond بست مصالح بنایی
florring مصالح فرش اطاق
testing of materials ازمایش مقاومت مصالح
aggregate flow diagram نمودار تهیه مصالح
endowment for the benefit of the public وقف بر مصالح عامه
transferor مصالح انتقال دهنده
selected fill مصالح انتخابی برای خاکریزی
jerry build با مصالح ارزان ساختمان کردن
coarse aggregate مصالح دانه بندی درشت
electric wiring material مصالح سیم کشی برق
fine aggregate مصالح ریزدانه سنگدانههای ریز
material testing machine دستگاه ازمایش مقاومت مصالح
ticky-tacky [American E] جنس بنجل [مصالح ساختمان]
aggregate interlocking بهم چسبیدن مصالح ریزدانه
sheathing مصالح مخصوص غلاف یا پوشش
tubing مصالح لوله سازی ولوله کشی
constructional ساختمانی
organic ساختمانی
building line بر ساختمانی
structurally ساختمانی
structural ساختمانی
internationalism عقیده بحفظ و رعایت مصالح عمومی ملل
structural crack ترک ساختمانی
structural draftsman نقشه کش ساختمانی
structural joints درزهای ساختمانی
structural drawing نقشه ساختمانی
structural factor ضریب ساختمانی
structural member عضو ساختمانی
structural steel فولاد ساختمانی
structural timber الوار ساختمانی
to found a building ساختمانی بینادکردن
Construction works . عملیات ساختمانی
structural concrete بتن ساختمانی
structual engineering مهندس ساختمانی
site office دفتر ساختمانی
structrual steelwork فولاد ساختمانی
monumentality عظمت ساختمانی
structrual stability استحکام ساختمانی
structrual stability ثبات ساختمانی
site building زمین ساختمانی
building limes اهک ساختمانی
basic unit assembly group گروه ساختمانی
members جزء ساختمانی
contractors yard واحد ساختمانی
construction joint درز ساختمانی
construction joints درزهای ساختمانی
contractors plant ماشینهای ساختمانی
basic construction unit واحد ساختمانی
ashler سنگ ساختمانی
site کارگاه ساختمانی
site زمین ساختمانی
sites کارگاه ساختمانی
member جزء ساختمانی
building operations عملیات ساختمانی
building unit واحد ساختمانی
timber چوب ساختمانی
sited زمین ساختمانی
building work کار ساختمانی
sited کارگاه ساختمانی
ashlar سنگ ساختمانی
artificial stone سنگ ساختمانی
components جزء ساختمانی
sites زمین ساختمانی
building site کارگاه ساختمانی
grillage شبکه ساختمانی
building sites کارگاه ساختمانی
component جزء ساختمانی
constructive مفید ساختمانی
aggregate batcher تعیین وزن مصالح ریزدانه جهت ساختن بتن
structural design طرح و محاسبات ساختمانی
construction cost index شاخص هزینه ساختمانی
modules مدلهای نمونه ساختمانی
ashlar سنگ ساختمانی تراشیده
building craftsman کارگر ماهر ساختمانی
structural steel sheet ورق فولاد ساختمانی
fabrique [ساختمانی در محوطه باغ]
structural transformation تغییر شکل ساختمانی
public works کارهای ساختمانی همگانی
intelligent building [ساختمانی با سرویس هوشمند]
structural analysis محاسبات طرح ساختمانی
module مدلهای نمونه ساختمانی
building machinery ماشین الات ساختمانی
to tear down a building متلاشی کردن ساختمانی
home wiring سیم کشی ساختمانی
to pull down a building متلاشی کردن ساختمانی
to demolish a building متلاشی کردن ساختمانی
corbelling پیش امدگی ساختمانی
pattern construction drawing الگوی نقشههای ساختمانی
steel fabric بافت فولاد ساختمانی
sidewalk superintendent نافر عملیات ساختمانی
sheer plan نقشه ساختمانی ناو
refractory ماده ساختمانی نسوز
constitutive تشکیل دهنده ساختمانی
light weight unit واحد ساختمانی سبک
to tear down a building خراب کردن ساختمانی
to pull down a building خراب کردن ساختمانی
to demolish a building خراب کردن ساختمانی
corbeling پیش امدگی ساختمانی
aggregate batching plant دستگاه تعیین وزن مصالح ریزدانه جهت ساختن بتن
piers پایه نصب ستونهای ساختمانی
pier پایه نصب ستونهای ساختمانی
To make a forcible entry into a building. بزور وارد ساختمانی شدن
erection crane جراثقال برای کارهای ساختمانی
bombproof ساختمانی که پناه بمب باشد
anti drag wire اجزاء بست کاری ساختمانی
structural steel تیر فولاد یا اهن ساختمانی
structual constituent جزء تشکیل دهنده ساختمانی
modular design مدل ساختمانی پیش ساخته
building unit جزء ساختمانی بخشی از یک ساختمان
pier mount پایه نصب ستونهای ساختمانی
nut structure ساختمانی که در ان خاکدانه ها کوچک و مکعبی هستند
embryonic membrane ساختمانی که ازتخم رسیده مشتق میشود
factories ساختمانی که در آنجا محصولات تولید می شوند
to plan a building نقشه ساختمانی را کشیدن یاطرح کردن
physiologic وابسته به علم وفایف اعضاء ساختمانی
homomorphy شباهت ساختمانی واساسی بین دو چیز
factory ساختمانی که در آنجا محصولات تولید می شوند
physiological وابسته به علم وفایف اعضاء ساختمانی
dolmen ساختمانی که دارای چندستون یک پارچه سنگی است
to break into a building با زور [و غیر قانونی] وارد ساختمانی شدن
to burgle [British E] / burglarize [American E] a building. با زور [و غیر قانونی] وارد ساختمانی شدن
ashlering [مجموعه ای از سنگ های ساختمانی کوتاه و ایستاده]
dimension stone سنگ ساختمانی که به ابعاد معین بریده شده است
pin joint اتصال بین اعضای ساختمانی بصورت لولا یا پاشنه
interlacing arches طاقهایی که نقشه ساختمانی انهابه پرگارهای متقاطع میماند
aggregates مصالح ریزدانه مانند ماسه وشن یا مخلوطی از انها که به منظور تهیه بتن با سیمان مخلوط می شوند
aggregate مصالح ریزدانه مانند ماسه وشن یا مخلوطی از انها که به منظور تهیه بتن با سیمان مخلوط می شوند
beef up افزایش استحکام اجزاء ساختمانی با طراحی مجدد یااصلاح مواد انها
earthquake factor مقدار درصد شتاب ثقلی که درطرح محاسبات ساختمانی منظور میگردد
heterology عدم تجانس بین اعضای مختلف ناهمگنی اعضاء ازلحاظ ساختمانی
cellulose nitrate ترموپلاستیکی متشکل ازسلولز و اسیداستیک که درمواد منفجره دوپها وپلاستیکهای ساختمانی بکارمیرود
bulb angle جزء ساختمانی که معمولابعنوان ستون یا پایه بکارمیرود و به شکل دایرهای یاچند وجهی میباشد
building material dealer فروشنده مصالح ساختمان دلال مواد اولیه ساختمان
operating bridge پلی که جهت عبور و انتقال وسایل کار در کارگاه ساختمانی ساخته میشود پل بهره برداری
anti tear strips باریکه یا نوارهایی از جنس هواپیما که روی قطعات ساختمانی بال و زیرنوارهای تقویت کننده قرارمیگیرند
dedication اهداء کردن اهداء وقف بر مصالح عامه اختصاص اموال خصوصی جهت مصارف و منافع عمومی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com