| Total search result: 201 (19 milliseconds) | 
			 | 
		
		
			 | 
			 | 
		
		
			| English | 
			Persian | 
		
		
		| tristimulus values     | 
		مقادیر نسبی یه رنگ اصلی که برای ایجاد رنگهای دیگر باهم ترکیب می شوند   | 
		
	
		| 
 | 
	
	
		| 	
 | 
	
				
				
					| Other Matches | 
				
				
					 | 
				
		
		| concatenate     | 
		بیشتر ازیک فایل یامجموعهای ازداده ها که باهم ترکیب می شوند تا مجموعهای را تشکیل دهند   | 
		
	
		
		| oem     | 
		شرکتی ه قط عاتی تولید میکند که بخشهای اصلی را تولید کنندههای دیگر ساخته اند و محصول را برای کاربر خاص ایجاد میکند   | 
		
	
		
		| references     | 
		مقدار نقط ه شروع برای مقادیر دیگر , معمولاگ صفر   | 
		
	
		
		| reference     | 
		مقدار نقط ه شروع برای مقادیر دیگر , معمولاگ صفر   | 
		
	
		
		| scratching     | 
		حذف یاجابجایی محلی از حافظه برای ایجاد فضا برای داده دیگر   | 
		
	
		
		| scratch     | 
		حذف یاجابجایی محلی از حافظه برای ایجاد فضا برای داده دیگر   | 
		
	
		
		| scratched     | 
		حذف یاجابجایی محلی از حافظه برای ایجاد فضا برای داده دیگر   | 
		
	
		
		| scratches     | 
		حذف یاجابجایی محلی از حافظه برای ایجاد فضا برای داده دیگر   | 
		
	
		
		| labor theory of value     | 
		براساس این نظریه قیمتهای نسبی کالاها به مقادیر نسبی کارکه در تولید ان کالاهابکاررفته بستگی دارد بخش عمدهای از اقتصاد مارکس برپایه نظریه ارزش کارقرار دارد   | 
		
	
		
		| geometry and rendering     | 
		مراحل اصلی برای ایجاد و نمایش شی سه بعدی   | 
		
	
		
		| graphics     | 
		کارت اضافی برای PC یا Macintosh که متن ها ایجاد شده یا تصاویر را با یک منبع ویدیویی خارجی ترکیب میکند   | 
		
	
		
		| gestalt     | 
		تشکیل و ترکیب چندعامل یاپدیده فیزیکی وحیاتی وروانشناسی برای انجام کارواحدو دست داده جزئی از کل شوند   | 
		
	
		
		| reverses     | 
		حروفی که در جهت مخالف حروف دیگر نمایش داده می شوند برای تاکید.   | 
		
	
		
		| reversing     | 
		حروفی که در جهت مخالف حروف دیگر نمایش داده می شوند برای تاکید.   | 
		
	
		
		| reversed     | 
		حروفی که در جهت مخالف حروف دیگر نمایش داده می شوند برای تاکید.   | 
		
	
		
		| reverse     | 
		حروفی که در جهت مخالف حروف دیگر نمایش داده می شوند برای تاکید.   | 
		
	
		
		| ribbon     | 
		تعداد هادیهای نصب شده در کنار یک دیگر برای ایجاد کابل مسط ح   | 
		
	
		
		| ribbons     | 
		تعداد هادیهای نصب شده در کنار یک دیگر برای ایجاد کابل مسط ح   | 
		
	
		
		| merge sorting algorithm     | 
		الگوریتمی که در ان محتویات دو ارایه مرتب برای ایجادارایه مرتب سوم ترکیب می شوند   | 
		
	
		
		| convention     | 
		استاندارها یا قوانین آشنا که برای ایجاد سازگاری نرم افزار یا سخت افزار باید دنبال شوند   | 
		
	
		
		| conventions     | 
		استاندارها یا قوانین آشنا که برای ایجاد سازگاری نرم افزار یا سخت افزار باید دنبال شوند   | 
		
	
		
		| primary colors     | 
		رنگهای اصلی   | 
		
	
		
		| principal colors     | 
		رنگهای اصلی   | 
		
	
		
		| fundamental colors     | 
		رنگهای اصلی   | 
		
	
		
		| primary colours     | 
		رنگهای اصلی   | 
		
	
		
		| columnar     | 
		گرافی که مقادیر به صورت میلههای عمودی و افقی نمایش داده می شوند   | 
		
	
		
		| Apple Key     | 
		کلید مخصوص روی صفحه کلید Macintosh Apple که ترکیب آن با کلیدهای دیگر یک راه میان بر برای انتخاب منوها است   | 
		
	
		
		| lap     | 
		ترکیب رنگهای چاپ شده به طوری که هیچ فاصلهای بین آنها نباشد   | 
		
	
		
		| lapped     | 
		ترکیب رنگهای چاپ شده به طوری که هیچ فاصلهای بین آنها نباشد   | 
		
	
		
		| bulk     | 
		مین کننده اطلاع برای ایجاد صفحات متن ویدیویی -off line به کار می رود که بعد آنها را به سرعت به کامپیوتر اصلی متصل کند   | 
		
	
		
		| kinemacolour     | 
		سینماتوگرافی که رنگهای اصلی رانشان دهد   | 
		
	
		
		| histogram     | 
		گرافی که روی آن مقادیر به صورت میلههای افقی و عمودی نشان داده می شوند   | 
		
	
		
		| main     | 
		مجموعه دستورات که پیاپی تکرار می شوند و عمل اصلی برنامه را انجام می دهند. این حلقه معمولا برای ورودی کاربر صبر میکند پیش از پردازش رویداد   | 
		
	
		
		| autogenesis     | 
		ترکیب یا امیختگی سلولهای همانند یا هم نوع باهم   | 
		
	
		
		| concatenate     | 
		دستوری که دو داده یا متغیر را باهم ترکیب میکند   | 
		
	
		
		| charting     | 
		گرافی که در آن مقادیر به صورت میلههای عمودی و افقی با طول و پهنای مختلف نشان داده می شوند   | 
		
	
		
		| chart     | 
		گرافی که در آن مقادیر به صورت میلههای عمودی و افقی با طول و پهنای مختلف نشان داده می شوند   | 
		
	
		
		| charted     | 
		گرافی که در آن مقادیر به صورت میلههای عمودی و افقی با طول و پهنای مختلف نشان داده می شوند   | 
		
	
		
		| charts     | 
		گرافی که در آن مقادیر به صورت میلههای عمودی و افقی با طول و پهنای مختلف نشان داده می شوند   | 
		
	
		
		| menus     | 
		لیست انتخابهای موجود برای کاربر که روی خط افقی نمایش داده می شوند در بالای صفحه نمایش یا پنجره هر انتخاب منو یک منوی دیگر را باز میکند   | 
		
	
		
		| menu     | 
		لیست انتخابهای موجود برای کاربر که روی خط افقی نمایش داده می شوند در بالای صفحه نمایش یا پنجره هر انتخاب منو یک منوی دیگر را باز میکند   | 
		
	
		
		| polymerize     | 
		باهم ترکیب وجمع شدن وذره بزرگتری تشکیل دادن   | 
		
	
		
		| deletion     | 
		روشی برای دوباره ایجاد کردن فایلهای حذف شده وقتی فایلی حذف میشود سکتورهای دیسک نگهداری می شوند چون ممکن است حذف با اشتباه صورت گرفته باشد   | 
		
	
		
		| ActiveX     | 
		سیستمی که توسط ماکروسافت ایجاد شده برای ایجاد و توزیع برنامههای کوچک   | 
		
	
		
		| package     | 
		گروهی از موضوعات مختلف که با هم ترکیب می شوند   | 
		
	
		
		| packaged     | 
		گروهی از موضوعات مختلف که با هم ترکیب می شوند   | 
		
	
		
		| packages     | 
		گروهی از موضوعات مختلف که با هم ترکیب می شوند   | 
		
	
		
		| logogram     | 
		چیستان یامعمایی متشکل ازکلماتی که باید باهم جمع شوند وکلمه دیگری ازان ساخته شود   | 
		
	
		
		| logograph     | 
		چیستان یامعمایی متشکل ازکلماتی که باید باهم جمع شوند وکلمه دیگری ازان ساخته شود   | 
		
	
		
		sienna       | 
		که برای رنگهای روغنی بکارمیرود   | 
		
	
		
		| initialize     | 
		تنظیم مقادیر یا پارامترها یا خط وط کنترلی به مقادیر اولیه اش تا امکان شروع مجدد برنامه یا فرآیند را بدهد   | 
		
	
		
		| incremental computer     | 
		کامپیوتری که متغیرها را به صورت اختلاف بین مقادیر فعلی و مقادیر اولیه مطلق ذخیره میکند   | 
		
	
		
		| T connector     | 
		اتصال Coa xial به شکل حرف T که دو کابل باریک loaxial را با دو شاخههای BNC بهم وصل میکند و اتصال سومی برای کابل دیگر یا کارت واسط شبکه ایجاد میکند   | 
		
	
		
		| definitions     | 
		کارایی و دستوراتی که باعث ایجاد یک عمل می شوند   | 
		
	
		
		| definition     | 
		کارایی و دستوراتی که باعث ایجاد یک عمل می شوند   | 
		
	
		
		| linking     | 
		ترکیب برنامههای کوچک با هم تا نتوانند به عنوان یک واحد اجرا شوند   | 
		
	
		
		| economic nationalism     | 
		ناسیونالیسم اقتصادی خودکفایی اقتصادی سیستم فکری اقتصادی که هدف ان ایجاد سیستم اقتصادی مبنی بر خودبسی است به طوریکه اقتصاد کشور به تجارت خارجی برای کالاهای اصلی احتیاج نداشته باشد   | 
		
	
		
		| acephalo     | 
		که با کلمات دیگر ترکیب میشود   | 
		
	
		
		| instrument for absolute measurement     | 
		دستگاه اندازه گیری برای سنجش مقادیر مطلق   | 
		
	
		
		key       | 
		ترکیب دو یا چند کلید که تابعی را انجام می دهند وقتی با هم انتخاب شوند   | 
		
	
		
		| chips     | 
		قطعهای که حاوی مدارهایی برای بررسی آزمایش روی مدارهای دیگر یا قط عات دیگر است   | 
		
	
		
		| chip     | 
		قطعهای که حاوی مدارهایی برای بررسی آزمایش روی مدارهای دیگر یا قط عات دیگر است   | 
		
	
		
		| tautomer     | 
		جسم هر ترکیب ومتبادل باجسم دیگر   | 
		
	
		
		| muriate     | 
		ترکیب کلورید با جسم بسیط دیگر   | 
		
	
		
		| tick mark     | 
		علامت گذاری در طول یک ترازو برای معین کردن مقادیر   | 
		
	
		
		| documented     | 
		ایجاد فایل جدید به ترکیب کردن دو یا چند بخش یا متن کامل   | 
		
	
		
		| document     | 
		ایجاد فایل جدید به ترکیب کردن دو یا چند بخش یا متن کامل   | 
		
	
		
		| documenting     | 
		ایجاد فایل جدید به ترکیب کردن دو یا چند بخش یا متن کامل   | 
		
	
		
		| voltage     | 
		خیر زمانی دو وسیله که با هم تنظیم می شوند یا به علت اختلال در خط ایجاد میشود   | 
		
	
		
		| voltages     | 
		خیر زمانی دو وسیله که با هم تنظیم می شوند یا به علت اختلال در خط ایجاد میشود   | 
		
	
		
		| agglutination     | 
		ترکیب لغات ساده و اصلی بصورت مرکب   | 
		
	
		
		| stationery     | 
		یات دیگر توسط چاپگر وارد آن می شوند   | 
		
	
		
		| bin     | 
		محلی برای کاغذهایی که باید آماده برای چاپ شوند   | 
		
	
		
		| bins     | 
		محلی برای کاغذهایی که باید آماده برای چاپ شوند   | 
		
	
		
		| hybrid circuit     | 
		ترکیب کامپیوترهای آنالوگ و دیجیتال و قط عات برای تامین سیستم بهینه برای کار مشخص   | 
		
	
		
		| linking     | 
		تابع نرم افزاری کوچک که بخشهای برنامه را به هم ترکیب میکند تا به عنوان یک واحد اجرا شوند   | 
		
	
		
		| computer animation     | 
		تصاویر به سرعت نمایش داده می شوند تا حرکت نرم آنها ایجاد شود   | 
		
	
		
		| dithering     | 
		ترکیب نقطههای رنگارنگ برای یک رنگ جدید یک روش گرافیکی کامپیوتر برای افزودن شدت نور نمایش   | 
		
	
		
		| authority     | 
		لیستی از اصط لاحات که توسط افرادی که پایگاه داده ها را ایجاد و از آن استفاده می کنند مط رح می شوند   | 
		
	
		
		| CLUT     | 
		جدول شماره ها در ویندوز و برنامههای گرافیکی برای ذخیره سازی محدوده رنگهای یک تصویر   | 
		
	
		
		| Beginner's All Purpose Symbolic Instruction Code     | 
		زبان برنامه سازی مط ح بالا برای توسعه برنامه به صورت محاورهای برای ایجاد یک مقدمه ساده برای برنامه نویسی کامپیوتری   | 
		
	
		
		| pantone matching system     | 
		روش استاندارد تط بیق رنگهای جوهر روی صفحه و خروجی چاپ شده با استفاده از کتاب رنگهای از پیش تعریف شده   | 
		
	
		
		| haze     | 
		تاثیر گرافیکی برای شبیه سازی مه طبیعی برای ایجاد فضای سه بعدی حقیقی تر   | 
		
	
		
		| wiring     | 
		ساختار فلزی برای پشتیبانی کابلهای ورودی و ایجاد اتصال برای وصل کابل ها   | 
		
	
		
		| metamer     | 
		جسمی که در ترکیب و سنگینی با جسم دیگر برابرولی درخواص شیمیایی است   | 
		
	
		
		| kernel     | 
		تعداد دستورات ابتدایی لازم برای روشن کردن پیکسهای صفحه به رنگهای مختلف و با سایه .   | 
		
	
		
		| kernels     | 
		تعداد دستورات ابتدایی لازم برای روشن کردن پیکسهای صفحه به رنگهای مختلف و با سایه .   | 
		
	
		
		| opalite     | 
		ترکیبی که دارای رنگهای مختلف بوده و برای براق کردن نمای اجری بکار میرود   | 
		
	
		
		| polymer     | 
		جسمی که از ترکیب ذرات متشابه الترکیب وازتکرار واحدهای ساختمانی یکنوخت ایجاد شده باشد بسپار   | 
		
	
		
		| polymers     | 
		جسمی که از ترکیب ذرات متشابه الترکیب وازتکرار واحدهای ساختمانی یکنوخت ایجاد شده باشد بسپار   | 
		
	
		
		| in on <idiom>     | 
		برای کای باهم جمع شدن   | 
		
	
		
		| gridlock     | 
		راهبندان مطلق [به طوری که چهار راههای اصلی بسته شوند]   | 
		
	
		
		| substrate     | 
		ماده اصلی که روی آن یک مدار مجتمع ایجاد میشود   | 
		
	
		
		| assembler     | 
		کد شی ای که در یک اجرای اسمبلی از برنامه اصلی ایجاد شده است   | 
		
	
		
		| authoring     | 
		ابزاری که برای توسعه برنامههای کاربردی چند منظوره استفاده می شوند. که شامل دستورات خاص برای کنترل درایو -CD ROM   | 
		
	
		
		| conversions     | 
		وسیلهای که داده را از یک فرمت به فرمت دیگر تبدیل میکند. مناسب برای سیستم دیگر بدون تغییر محتوای   | 
		
	
		
		| conversion     | 
		وسیلهای که داده را از یک فرمت به فرمت دیگر تبدیل میکند. مناسب برای سیستم دیگر بدون تغییر محتوای   | 
		
	
		
		| reference     | 
		نقط های در زمان که به عنوان مبدا برای زمان بندی هادی دیگر یا اندازه گیریهای دیگر به کار می رود   | 
		
	
		
		| references     | 
		نقط های در زمان که به عنوان مبدا برای زمان بندی هادی دیگر یا اندازه گیریهای دیگر به کار می رود   | 
		
	
		
		| updated     | 
		تغییر یا افزودن داده مشخص در فایل اصلی با اطلاعات به روز شوند   | 
		
	
		
		| update     | 
		تغییر یا افزودن داده مشخص در فایل اصلی با اطلاعات به روز شوند   | 
		
	
		
		| updates     | 
		تغییر یا افزودن داده مشخص در فایل اصلی با اطلاعات به روز شوند   | 
		
	
		
		| number cruncher     | 
		یک برنامه یا کامپیوتر که برای انجام مقادیر بزرگی ازمحاسبه و سایر دستکاریهای عددی طراحی شده است محاسبه   | 
		
	
		
		anastylosis       | 
		[واژه ای برای ساختار دوباره سازی ساختمان با مواد اصلی و بر طبق سیستم ساختار اصلی]   | 
		
	
		
		| hash     | 
		سیستم کدگذاری مشتق شده از کد ASCII که شماره کدها برای سه حرف اول افزوده می شوند تا عدد جدیدی برای کد hash بدست اید   | 
		
	
		
		| plug compatible     | 
		دستگاه جانبی که نیازمند هیچ گونه تغییر رابط برای اتصال مستقیم به سیستم کامپیوتری یک سازنده دیگر نمیباشدهمساز برای اتصال سازگاری برای اتصال   | 
		
	
		
		| expansion slots     | 
		شکاف ها یا فضاهای خالی درون کامپیوتر اصلی برای اتصال تخته مدارهای کوچک به تخته مدار اصلی بکار می روند   | 
		
	
		
		| sifting     | 
		روشی از مرتی کردن داخلی که بوسیله ان رکوردهاحرکت داده می شوند تا ورودرکوردهای دیگر را مجازسازند   | 
		
	
		
		| invitations     | 
		عمل پردازنده برای اتصال وسیله دیگر و امکان دادن به آن برای ارسال پیام   | 
		
	
		
		| invitation     | 
		عمل پردازنده برای اتصال وسیله دیگر و امکان دادن به آن برای ارسال پیام   | 
		
	
		
		| Mandlebrot set     | 
		تساوی ریاضی که به صورت بازگشتی برای تنظیم مقادیر به کار می رود. هنگام رسم آنرا در تصویر بخش شده   | 
		
	
		
		| lenz' law     | 
		جریان القاء شده در یک مدار که نسبت به یک میدان مغناطیسی دارای حرکت نسبی است میدانی در جهت مخالف میدان اصلی بوجودمی اورد   | 
		
	
		
		add       | 
		فایل مخصوصی که در آن رکوردها پیش از بهنگام سازی پایگاه داده اصلی ذخیره می شوند   | 
		
	
		
		| adding     | 
		فایل مخصوصی که در آن رکوردها پیش از بهنگام سازی پایگاه داده اصلی ذخیره می شوند   | 
		
	
		
		| adds     | 
		فایل مخصوصی که در آن رکوردها پیش از بهنگام سازی پایگاه داده اصلی ذخیره می شوند   | 
		
	
		
		| main     | 
		مجموعه دستوراتی که بخش اصلی برنامه را می سازند و از آنجا سایر توابع فراخوانی می شوند   | 
		
	
		
		| supervisory     | 
		ترکیب کدهای کنترلی که در شبکه ارتباط دادهای یک تابع کنترلی ایجاد می کنند   | 
		
	
		
		| generations     | 
		مسافت بین فایل و گونه اصلی آن که در حین ایجاد پشتیبان استفاده میشود   | 
		
	
		
		| generation     | 
		مسافت بین فایل و گونه اصلی آن که در حین ایجاد پشتیبان استفاده میشود   | 
		
	
		
		| area     | 
		بخشی از حافظه اصلی که داده ها را از فضای ذخیره سازی در خود نگهداری میکند تا پردازش شوند   | 
		
	
		
		| areas     | 
		بخشی از حافظه اصلی که داده ها را از فضای ذخیره سازی در خود نگهداری میکند تا پردازش شوند   | 
		
	
		
		| pace lap     | 
		دور پیست را باهم رفتن برای گرم کردن ماشین در اغازمسابقه   | 
		
	
		
		| consortiums     | 
		ائتلاف چند شرکت باهم برای انجام امور انتفاعی کنسرسیوم   | 
		
	
		
		| consortium     | 
		ائتلاف چند شرکت باهم برای انجام امور انتفاعی کنسرسیوم   | 
		
	
		
		| consortia     | 
		ائتلاف چند شرکت باهم برای انجام امور انتفاعی کنسرسیوم   | 
		
	
		
		| QBE     | 
		زبان ساده برای بازیابی اطلاعات از سیستم مدیریت پایگاه داده ها توسط وارد کردن درخواست با مقادیر مشخص که سپس با پایگاه داده تط بیق میشود و برای بازیابی داده صحیح استفاده میشود   | 
		
	
		
		| child process     | 
		تابع یا برنامهای که توسط برنامههای دیگر فراخوانده می شوند و در حین اجرای برنامه دوم فعال می مانند   | 
		
	
		
		| child program     | 
		تابع یا برنامهای که توسط برنامههای دیگر فراخوانده می شوند و در حین اجرای برنامه دوم فعال می مانند   | 
		
	
		
		| bank     | 
		مجموعهای از وسایل حافظه الکترونیکی که بهم وصل می شوند تا یک فضای بزرگ حافظه ایجاد کنند   | 
		
	
		
		| banks     | 
		مجموعهای از وسایل حافظه الکترونیکی که بهم وصل می شوند تا یک فضای بزرگ حافظه ایجاد کنند   | 
		
	
		
		| module     | 
		وسیله سخت افزاری مستقل که به بخشهای دیگر وصل شود تا سیستم مدید را ایجاد کند   | 
		
	
		
		| modules     | 
		وسیله سخت افزاری مستقل که به بخشهای دیگر وصل شود تا سیستم مدید را ایجاد کند   | 
		
	
		
		| elegant     | 
		یک برنامه با کمترین مقدارحافظه اصلی طراحی یک برنامه کارا که با کم کردن تعداد دستورالعملهای بکاربرده شده برای انجام کارهای گوناگون از حداقل ممکن حافظه اصلی استفاده کند   | 
		
	
		
		| to lock somebody [yourself] out [of something]     | 
		در را روی [خود] کسی قفل کردن [و دیگر نتوانند داخل شوند چونکه کلید در آنجا فراموش شده]   | 
		
	
		
		| conversion     | 
		لیست کدهای اصلی یا عبارات و معادل آنها به زبان یا حالت دیگر   | 
		
	
		
		| conversions     | 
		لیست کدهای اصلی یا عبارات و معادل آنها به زبان یا حالت دیگر   | 
		
	
		
		| to set by the ears     | 
		باهم بدکردن باهم مخالف کردن   | 
		
	
		
		| Viewdata     | 
		سیستم محاورهای برای ارسال متن یا گرافیک ازپایگاه داده به ترمینال کاربر به وسیله خط وط تلفن . که باعث ایجاد امکاناتی برای بازیابی اطلاعات , تراکنش ها , تحصیلات , بازی ها و خلاقیت میشود   | 
		
	
		
		| diptych     | 
		دولوحی که باهم بوسیله لولایی متصل شده و برای نوشتن بکار می رفته و تاه میشده   | 
		
	
		
		| controlled environment     | 
		محیطی که در ان کمیتهایی ازقبیل دما فشارترکیب اتمسفری تابشهای یونیزه کننده و میزان رطوبت در مقادیر مناسب برای موجودات زنده یا سخت افزارنگه داشته میشوند   | 
		
	
		
		| shifted     | 
		جابجایی داده به چپ یا راست در یک کلمه , بیتهایی که از مرز کلمه خارج می شوند نادیده گرفته می شوند محلهای خالی با صفر پر می شوند   | 
		
	
		
		| shift     | 
		جابجایی داده به چپ یا راست در یک کلمه , بیتهایی که از مرز کلمه خارج می شوند نادیده گرفته می شوند محلهای خالی با صفر پر می شوند   | 
		
	
		
		| shifts     | 
		جابجایی داده به چپ یا راست در یک کلمه , بیتهایی که از مرز کلمه خارج می شوند نادیده گرفته می شوند محلهای خالی با صفر پر می شوند   | 
		
	
		
		| RGB     | 
		روش تولید رنگ با ترکیب نور سه رنگ اصلی قرمز و سبز و آبی   | 
		
	
		
		insert       | 
		مجموعه دستوراتی که مستقیما در برنامه اصلی کپی می شوند که دستور فراخوانی نیز فاهر میشود یا جایی که کاربر نیاز دارد   | 
		
	
		
		| inserting     | 
		مجموعه دستوراتی که مستقیما در برنامه اصلی کپی می شوند که دستور فراخوانی نیز فاهر میشود یا جایی که کاربر نیاز دارد   | 
		
	
		
		| inserts     | 
		مجموعه دستوراتی که مستقیما در برنامه اصلی کپی می شوند که دستور فراخوانی نیز فاهر میشود یا جایی که کاربر نیاز دارد   | 
		
	
		
		| holograms     | 
		تصویر سه بعدی که توسط الگوهای میانی ایجاد میشود وقتی که بخشی از منبع نور مثل لیزر از یک شی منعکس شود و با اشعه اصل ترکیب شود   | 
		
	
		
		| hologram     | 
		تصویر سه بعدی که توسط الگوهای میانی ایجاد میشود وقتی که بخشی از منبع نور مثل لیزر از یک شی منعکس شود و با اشعه اصل ترکیب شود   | 
		
	
		
		| quotation marks     | 
		کاماس برعکس , که در ابتدا و انتهای متن چاپ گرفتنی ایجاد میشود تا مشخس شود از منبع دیگر جدا شده است   | 
		
	
		
		| semicompiled     | 
		برنامه تبدیل شده از برنامه کد اصلی که حاوی توابع کتابخانهای و... نیست که در کد مبدا استفاده می شوند   | 
		
	
		
		dead       | 
		دوره زمانی بین دو رویداد که هیج اتفاقی نمیافتد برای اطمینان از اینکه باهم برخورد نخواهند داشت   | 
		
	
		
		| HTML     | 
		مجموعهای از کدهای مخصوص که نحوه و نوعی که برای نمایش متن به کار می رود نشان میدهد و امکان ارتباط از طریق کلمات خاص درون متن به بخشهای دیگر متن یا متنهای دیگر میدهد   | 
		
	
		
		| outsource     | 
		به کار گرفتن شرکت دیگر برای مدیریت و تامین شبکه برای شرکت شی   | 
		
	
		
		| answering     | 
		حالتی از مودم که پاسخ ها را با استفاده از ارتباط با مودم اصلی ایجاد میکند   | 
		
	
		
		| answered     | 
		حالتی از مودم که پاسخ ها را با استفاده از ارتباط با مودم اصلی ایجاد میکند   | 
		
	
		
		| answers     | 
		حالتی از مودم که پاسخ ها را با استفاده از ارتباط با مودم اصلی ایجاد میکند   | 
		
	
		
		| answer     | 
		حالتی از مودم که پاسخ ها را با استفاده از ارتباط با مودم اصلی ایجاد میکند   | 
		
	
		
		| vortex ring state     | 
		حالت کاری رتور اصلی رتورکرافت که در ان جهت جریان رتور در خلاف جریان نسبی قائم خارج دیسک رتور وتراست رتور میباشد   | 
		
	
		
		| random number     | 
		روش ایجاد یک ترتیبی از اعداد تصادفی به طوری که هیچ عددی بیشتر از اعداد دیگر رخ نمیدهد   | 
		
	
		
		| benifit of elergy     | 
		امتیازروحانیون برای اینکه شرعامحاکمه شوند   | 
		
	
		
		| burner     | 
		وسیلهای برای ترکیب سوخت با جریان هوا   | 
		
	
		
		| burners     | 
		وسیلهای برای ترکیب سوخت با جریان هوا   | 
		
	
		
		metallic thread       | 
		نخ زربفت [اینگونه نخ ها که از تابیده شدن ورقه های نازک طلا، نقره و یا دیگر فلزات بدور نخ تهیه می شوند، جهت تزئین فرش بکار رفته.]   | 
		
	
		
		| analog     | 
		صفحه نمایش که از یک سیگنال ورودی ممتد برای کنترل رنگهای نمایش استفاده میکند به طوری که میتواند یک محدوده مشخص از رنگها را نمایش دهد   | 
		
	
		
		| nuptias non concubitus , sedconsensus ,     | 
		برای ایجاد علقه زوجیت   | 
		
	
		
		| transistor     | 
		برای ایجاد تابع منط قی   | 
		
	
		
		| transistors     | 
		برای ایجاد تابع منط قی   | 
		
	
		
		| biaxial deformation     | 
		خمشی که در یک قطعه مستقیم الخط ایجاد میشودموقعی که تحت تاثیر زوج نیرویی که صفحه ان باهیچیک از سطوح اصلی اینرسی منطبق نباشد   | 
		
	
		
		| optical     | 
		فرآیندی که اجازه میدهد حروف چاپی یا نوشته شده به صورت نوری تشخیص داده شوند و به کد قابل خواندن توسط ماشین تبدیل شوند که وارد کامپیوتر می شوند به کمک حرف خوان نوری   | 
		
	
		
		| splices     | 
		ترکیب در نوار مغناطیسی برای تشکیل یک طول پیاپی .   | 
		
	
		
		| splice     | 
		ترکیب در نوار مغناطیسی برای تشکیل یک طول پیاپی .   | 
		
	
		
		| splicing     | 
		ترکیب در نوار مغناطیسی برای تشکیل یک طول پیاپی .   | 
		
	
		
		| spliced     | 
		ترکیب در نوار مغناطیسی برای تشکیل یک طول پیاپی .   | 
		
	
		
		| cards     | 
		فرمی که حاوی تخته اصلی است که روی آن تختههای حلقوی چاپ شده قابل نصب هستند تا یک سیستم انعط اف پذیر ایجاد شود   | 
		
	
		
		| card     | 
		فرمی که حاوی تخته اصلی است که روی آن تختههای حلقوی چاپ شده قابل نصب هستند تا یک سیستم انعط اف پذیر ایجاد شود   | 
		
	
		
		| smudge     | 
		ایجاد دود برای دفع حشرات   | 
		
	
		
		| fogging     | 
		برای ایجاد فضای سه بعدی طبیعی تر   | 
		
	
		
		| contact ion engine     | 
		موتوری برای ایجاد تراست درفضا   | 
		
	
		
		| smudging     | 
		ایجاد دود برای دفع حشرات   | 
		
	
		
		| smudges     | 
		ایجاد دود برای دفع حشرات   | 
		
	
		
		| smudged     | 
		ایجاد دود برای دفع حشرات   | 
		
	
		
		| blacker     | 
		1-استفاده از سایههای خاکستری برای نمایش رنگهای صفحه نمایش . 2-تصویری که در آن هر پیکسل سیاه یا سفید است و هیچ سایه خاکستری ندارد   | 
		
	
		
		| blacks     | 
		1-استفاده از سایههای خاکستری برای نمایش رنگهای صفحه نمایش . 2-تصویری که در آن هر پیکسل سیاه یا سفید است و هیچ سایه خاکستری ندارد   | 
		
	
		
		| blackest     | 
		1-استفاده از سایههای خاکستری برای نمایش رنگهای صفحه نمایش . 2-تصویری که در آن هر پیکسل سیاه یا سفید است و هیچ سایه خاکستری ندارد   | 
		
	
		
		| black     | 
		1-استفاده از سایههای خاکستری برای نمایش رنگهای صفحه نمایش . 2-تصویری که در آن هر پیکسل سیاه یا سفید است و هیچ سایه خاکستری ندارد   | 
		
	
		
		| blacked     | 
		1-استفاده از سایههای خاکستری برای نمایش رنگهای صفحه نمایش . 2-تصویری که در آن هر پیکسل سیاه یا سفید است و هیچ سایه خاکستری ندارد   | 
		
	
		
		| compatibility     | 
		توانایی دونرم افزار یا سخت افزار برای کارکردن باهم   | 
		
	
		
		| shift keys     | 
		که تابع دوم کلیدها را ایجاد میکند, مصل مجموعه حروف دیگر , با تغییر دادن خروجی به صورت حروف بزرگ   | 
		
	
		
		| shift key     | 
		که تابع دوم کلیدها را ایجاد میکند, مصل مجموعه حروف دیگر , با تغییر دادن خروجی به صورت حروف بزرگ   | 
		
	
		
		| bubble memory     | 
		روش ذخیره سازی داده دودویی با استفاده از خصوصیات مغناطیسی رسانه ها تا دادههای با حجم بالا در حافظه اصلی ذخیره شوند   | 
		
	
		
		| small game     | 
		پرندگان و حیوانات کوچک که برای تفریح شکار می شوند   | 
		
	
		
		ornament       | 
		[تزئینات و اجسامی که برای تزئین به فرش دوخته می شوند.]   | 
		
	
		
		| intermediate     | 
		فضای موقت حافظه برای موضوعاتی که پردازش می شوند   | 
		
	
		
		saddle bag       | 
		خورجین [اینگونه قالیچه ها بصورت قرینه بافته می شوند.گاه مجزا بوده و سپس به یکدیگر متصل می شوند و یا بصورت یک تکه که در وسط ساده است بافته می شوند.]   | 
		
	
		
		| macbinary     | 
		سیستم ذخیره و ارسال فایلی که به فایلهای Macintosh به همراه نشانه ها و نام فایل طولانی اجازه می دهند روی سیستمهای دیگر ذخیره شوند   | 
		
	
		
		| billiard point     | 
		در بازی بیلیارد انگلیسی 2امتیاز برای کارامبول و 3امتیاز برای کیسه انداختن در بازی امریکایی 1 امتیازبرای کارامبول و امتیازهای دیگر برای کیسه انداختن   | 
		
	
		
		| analogues     | 
		صفحه نمایشی که از سیگنال ورودی ممتد برای کنترل رنگهای صفحه نمایش استفاده میکند به طوری که بتواند یک محدوده مشخص از رنگها را نمایش دهد   | 
		
	
		
		| analogue     | 
		صفحه نمایشی که از سیگنال ورودی ممتد برای کنترل رنگهای صفحه نمایش استفاده میکند به طوری که بتواند یک محدوده مشخص از رنگها را نمایش دهد   | 
		
	
		
		| incorporation     | 
		جا دادن ایجاد شخصیت حقوقی برای شرکت   |