Total search result: 203 (3 milliseconds) |
|
|
|
English |
Persian |
mean |
مقدار متوسط ه از اعداد یا مقادیر |
meaner |
مقدار متوسط ه از اعداد یا مقادیر |
meanest |
مقدار متوسط ه از اعداد یا مقادیر |
|
|
Other Matches |
|
biases |
مقداری که بوسیله ان متوسط مجموعهای از مقادیر ازمقدار مرجع فاصله می گیردپیشقدر |
bias |
مقداری که بوسیله ان متوسط مجموعهای از مقادیر ازمقدار مرجع فاصله می گیردپیشقدر |
references |
مقدار نقط ه شروع برای مقادیر دیگر , معمولاگ صفر |
reference |
مقدار نقط ه شروع برای مقادیر دیگر , معمولاگ صفر |
average value |
مقدار متوسط |
medium |
مقدار متوسط |
averages |
مقدار متوسط |
mean value |
مقدار متوسط |
mediums |
مقدار متوسط |
averaged |
مقدار متوسط |
average |
مقدار متوسط |
averaging |
مقدار متوسط |
average reaction rate |
مقدار متوسط واکنش |
seed |
مقدار شروع برای تولید اعداد تصادفی |
seeds |
مقدار شروع برای تولید اعداد تصادفی |
radix |
مقدار پایه سیستم اعداد که استفاده میشود |
bit |
کوچکترین واحد در نمایش اعداد دودویی که مقدار 0 یا 1 دارد |
bits |
کوچکترین واحد در نمایش اعداد دودویی که مقدار 0 یا 1 دارد |
average |
میانگین گرفتن به دست اوردن مقدار متوسط |
averages |
میانگین گرفتن به دست اوردن مقدار متوسط |
averaging |
میانگین گرفتن به دست اوردن مقدار متوسط |
averaged |
میانگین گرفتن به دست اوردن مقدار متوسط |
spreadsheet |
1-برنامه ایکه امکان اجرای محاسبات روی چندین ستون اعداد را برقرار کند. 2-چاپ محاسبات روی مقادیر عظیم کامپیوتر |
spreadsheets |
1-برنامه ایکه امکان اجرای محاسبات روی چندین ستون اعداد را برقرار کند. 2-چاپ محاسبات روی مقادیر عظیم کامپیوتر |
brake mean effective pressure |
مقدار محاسبه شده متوسط فشار در سیلندر در مرحله قدرت |
initialize |
تنظیم مقادیر یا پارامترها یا خط وط کنترلی به مقادیر اولیه اش تا امکان شروع مجدد برنامه یا فرآیند را بدهد |
incremental computer |
کامپیوتری که متغیرها را به صورت اختلاف بین مقادیر فعلی و مقادیر اولیه مطلق ذخیره میکند |
equation of exchange |
متوسط قیمت کالاها و خدمات نهائی و مقدار تولید کالاها وخدمات |
complementation |
سیستم اعداد برای نشان دادن اعداد مثبت و منفی |
leontief matrix |
اجزاء ماتریس لئونتیف در قطراصلی اعداد مثبت و سایراجزاء ان اعداد منفی یا صفرهستند . |
random number |
روش ایجاد یک ترتیبی از اعداد تصادفی به طوری که هیچ عددی بیشتر از اعداد دیگر رخ نمیدهد |
algebra |
استفاده از حروف در برخی عملیات محاسباتی مشخص برای جانشین کردن اعداد ناشناخته یا یک محدودهای از اعداد ممکن |
hexadecimal notation |
سیستم اعداد به همراه اعداد مبنا و A تا F |
hex |
سیستم اعداد به همراه اعداد مبنا و A تا F |
setting up |
1-معادل قرار دادن یک متغییر با یک مقدار. 2-معین کردن مقدار یک پارامتر |
sets |
1-معادل قرار دادن یک متغییر با یک مقدار. 2-معین کردن مقدار یک پارامتر |
set |
1-معادل قرار دادن یک متغییر با یک مقدار. 2-معین کردن مقدار یک پارامتر |
incremental computer |
دادهای که اختلاف مقدار فعلی با مقدار اصلی را نشان میدهد |
tabling |
استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است |
tabled |
استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است |
table |
استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است |
tables |
استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است |
defaulting |
مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود |
defaulted |
مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود |
defaults |
مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود |
default |
مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود |
paasche price index |
یعنی حاصلضرب قیمت و مقدار پایه بخش برحاصلضرب قیمت و مقدار درسال جاری |
characteristic values |
مقادیر مشخصه |
multilevel |
با مقادیر ممکن |
quantity surveryor |
براوردکننده مقادیر |
bill of quantities |
فهرست مقادیر |
posology |
علم مقادیر |
discrete values |
مقادیر مجزا |
extreme values |
مقادیر انتهایی |
bill of quantites |
فهرست مقادیر |
critical values |
مقادیر شاخص |
extreme values |
مقادیر کرانی |
numbers |
مجموعه مقادیر مجاز |
range |
مجموعه مقادیر مجاز |
parameters |
مقادیر ثابت درمعادلات |
ranged |
مجموعه مقادیر مجاز |
parameter |
مقادیر ثابت درمعادلات |
ranges |
مجموعه مقادیر مجاز |
quantily surveyor |
براورد کننده مقادیر |
quantity surveyor |
براورد کننده مقادیر |
posology |
گفتار در مقادیر داروها |
quantity surveyors |
براورد کننده مقادیر |
number |
مجموعه مقادیر مجاز |
huffman tree |
درختی با کمترین مقادیر |
zeros |
پرکردن بخشی از حافظه با مقادیر صفر |
interpolations |
محاسبه مقادیر واسط بین دو نقط ه |
metric system |
سیستم مقادیر واوزان ومقیاسات متریک |
zero |
پرکردن بخشی از حافظه با مقادیر صفر |
interpolation |
محاسبه مقادیر واسط بین دو نقط ه |
zeroes |
پرکردن بخشی از حافظه با مقادیر صفر |
dosages |
مقدار معینی از یک دارو مقدار دوز یک خوراک دارو |
dosage |
مقدار معینی از یک دارو مقدار دوز یک خوراک دارو |
salami technique |
سرقت مقادیر کوچکی ازدارایی بسیار زیاد |
span |
مجموعه مقادیر مجاز بین بیشترین حد و کمترین حد |
spanned |
مجموعه مقادیر مجاز بین بیشترین حد و کمترین حد |
spanning |
مجموعه مقادیر مجاز بین بیشترین حد و کمترین حد |
spans |
مجموعه مقادیر مجاز بین بیشترین حد و کمترین حد |
scope |
محدوده مقادیر که یک متغیر میتواند شامل شود |
law of demand |
براساس قانون تقاضا مقدار تقاضای کالا باقیمت ان کالا رابطه معکوس دارد . هر چه قیمت کالا بالاتررود مقدار تقاضا برای کالاکمتر میشود |
instrument for absolute measurement |
دستگاه اندازه گیری برای سنجش مقادیر مطلق |
tick mark |
علامت گذاری در طول یک ترازو برای معین کردن مقادیر |
bandwidth |
در شبکه گسترده استفاده میشود و به کاربر اجازه هر مقدار ارسال اطلاعات میدهد و شبکه برای ارسال این مقدار اطلاعات تنظیم شده است |
retention money |
مقدار پولی که کارفرما جهت حسن انجام کار پیمانکار نگه میدارد واین مقدار درصدی ازکل قرارداد است که حسن انجام کار نامیده میشود |
columnar |
گرافی که مقادیر به صورت میلههای عمودی و افقی نمایش داده می شوند |
bar graph |
گرافی که مقادیر در آن به صورت میلههای افقی و عمودی نشان داده میشود |
histogram |
گرافی که روی آن مقادیر به صورت میلههای افقی و عمودی نشان داده می شوند |
bar chart |
گرافی که مقادیر در آن به صورت میلههای افقی و عمودی نشان داده شده اند |
basic |
کد دودویی که مستقیماگ و فقط با استفاده از آدرس ها و مقادیر مطلق در CPU عمل میکند. |
basics |
کد دودویی که مستقیماگ و فقط با استفاده از آدرس ها و مقادیر مطلق در CPU عمل میکند. |
tristimulus values |
مقادیر نسبی یه رنگ اصلی که برای ایجاد رنگهای دیگر باهم ترکیب می شوند |
one level address |
کد دودویی که مستقیما CPU را اجرا کند و فقط از مقادیر آدرس مطلق استفاده میکند. |
specific code |
کد برنامه که طوری نوشته شده است که فقط از آدرس ها و مقادیر مطلق استفاده میکند |
charted |
گرافی که در آن مقادیر به صورت میلههای عمودی و افقی با طول و پهنای مختلف نشان داده می شوند |
chart |
گرافی که در آن مقادیر به صورت میلههای عمودی و افقی با طول و پهنای مختلف نشان داده می شوند |
charting |
گرافی که در آن مقادیر به صورت میلههای عمودی و افقی با طول و پهنای مختلف نشان داده می شوند |
charts |
گرافی که در آن مقادیر به صورت میلههای عمودی و افقی با طول و پهنای مختلف نشان داده می شوند |
absolute address |
کد دودویی که مستقیما در واحد پردازش مرکزی اجرا میشود و فقط به مقادیر و آدرسهای مطلق نیاز دارد. |
actual address |
کد دودویی که مستقیما در واحد پردازش مرکزی اعمال میشود و فقط از آدرس ها و مقادیر مطلق استفاده میکند. |
specific code |
کد دودویی که مستقیماگ واحد پردازش مرکزی را هدایت می کنند و فقط از آدرس ها مقادیر مطلق استفاده میکند |
nitralloy |
قطعات نیتریده شده حاوی مقادیر جزئی کربن الومینیوم کرم منیزیوم و احتمالا گوگردو غیره |
mean sea level |
ارتفاع متوسط از سطح دریا ارتفاع متوسط اب دریا |
number cruncher |
یک برنامه یا کامپیوتر که برای انجام مقادیر بزرگی ازمحاسبه و سایر دستکاریهای عددی طراحی شده است محاسبه |
octal notation |
یا اعداد 0 تا 7 |
numerics |
اعداد |
Mandlebrot set |
تساوی ریاضی که به صورت بازگشتی برای تنظیم مقادیر به کار می رود. هنگام رسم آنرا در تصویر بخش شده |
odd numbers |
اعداد فرد |
numerary |
وابسته به اعداد |
cardinals |
اعداد اصلی |
cardinal |
اعداد اصلی |
rational numbers |
اعداد گویا |
rational numbers |
اعداد منطقی |
real numbers |
اعداد واقعی |
real numbers |
اعداد حقیقی |
round numbers |
اعداد سرراست |
even |
اعداد جفت |
theory of numbers |
نظریه اعداد |
numeric |
1-مربوط به اعداد. 2- |
random numbers |
اعداد تصادفی |
complex number |
اعداد مختلط |
matrixes |
جدول اعداد |
numerical |
مربوط به اعداد |
congrunet numbers |
اعداد هم نهشت |
number range |
محدوده اعداد |
ordinal numbers |
اعداد ترتیبی |
Roman numeral |
اعداد رومی |
binary numbers |
اعداد دودوئی |
harmonic mean |
اعداد متقابل |
matrix |
جدول اعداد |
odd numbers |
اعداد فرد |
arabic numeral |
اعداد انگلیسی |
arithmomania |
وسواس اعداد |
numeric |
آرایه حاوی اعداد |
FMS |
کنترل اعداد کامپیوتری |
packed decimal |
اعداد بسته شده |
random number generator |
مولد اعداد تصادفی |
cardinals |
اعداد اصلی [ریاضی] |
statistics |
واقعیتها به صورت اعداد |
Cardinal numbers |
اعداد کاردینال [ریاضی] |
decimal number system |
سیستم اعداد دهدهی |
decimal number system |
سیستم اعداد اعشاری |
Mersenne prime |
اعداد مرسن [ریاضی] |
5, 7, 9 are odd numbers . |
5؟7؟9 اعداد فرد هستند |
rational numbers |
اعداد منطقی [ریاضی] |
number system |
دستگاه اعداد [ریاضی] |
numbering system |
دستگاه اعداد [ریاضی] |
numerative |
دستگاه اعداد [ریاضی] |
numeric |
مجموعه کلیدها با اعداد |
transfinite |
ماوراء اعداد محدود |
numerative system |
دستگاه اعداد [ریاضی] |
number completion test |
ازمون تکمیل اعداد |
system of numeration |
دستگاه اعداد [ریاضی] |
theory of numbers |
نظریه اعداد [ریاضی] |
floating point calculation |
محاسبات اعداد نمایی یا علمی |
keypad |
و 0 تا 9 برای اعداد 0 در مبنای شانزده |
numeric |
که فقط حاوی اعداد هستند |
setting up |
ریاضی مربوط به مجموعههای اعداد |
sets |
ریاضی مربوط به مجموعههای اعداد |
set |
ریاضی مربوط به مجموعههای اعداد |
notation |
روش نوشتن یا نمایش اعداد |
numerology |
مبحث معانی رمزی اعداد |
floating point number |
اعداد ممیز شناور [ریاضی] |
to add equals |
اعداد مساوی را با هم جمع کردن |
inverting |
تغییر اعداد در محیط دودویی |
unsigned |
که اعداد منفی را نشان نمیدهد |
invert |
تغییر اعداد در محیط دودویی |
alphanumeric |
حروف روی و اعداد عربی |
alphabet code flag |
پرده مخابره حروف یا اعداد |
geometry of numbers |
نظریه هندسی اعداد [ریاضی] |
inverts |
تغییر اعداد در محیط دودویی |
numerals |
اعداد نوشته شده IV, III, II , I و... |
numeral |
اعداد نوشته شده IV, III, II , I و... |
analytic number theory |
نظریه تحلیلی اعداد [ریاضی] |
prime number theorem |
قضیه اعداد اول [ریاضی] |
quantifying |
بیان اثر چیزی با اعداد |
test element |
حروف و اعداد ازمایش مدار |
notations |
روش نوشتن یا نمایش اعداد |
reference number |
اعداد مبنای نشانه روی |
quantifies |
بیان اثر چیزی با اعداد |
quantified |
بیان اثر چیزی با اعداد |
quantify |
بیان اثر چیزی با اعداد |
analogues |
نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر ممتد و متغیر فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی |
analogue |
نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر ممتد و متغیر فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی |
analog |
نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر متغیر ممتد فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی |
phoning |
مجموعه اعداد برای تلفن خاص |
denary notation |
سیستم عددی در مبنای ده با استفاده از اعداد 0 تا 9 |
phoned |
مجموعه اعداد برای تلفن خاص |
operand |
عملوندی که فقط حاوی اعداد باشد |
phone |
مجموعه اعداد برای تلفن خاص |
combination |
مجموعهای از اعداد که یک قفل را باز می کنند |
decimals |
سیستم اعدادی که از اعداد 0-9 استفاده میکند |
numeric |
عملوندی که فقط از اعداد استفاده میکند |
factorial |
حاصل همه اعداد کمتر از یک عدد |
calculate |
یافتن پاسخ یک مشکل با کمک اعداد |
calculates |
یافتن پاسخ یک مشکل با کمک اعداد |
micrometer scale |
طبله اعدادجزیی مقیاس اعداد جزیی |