English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (22 milliseconds)
English Persian
slot منطقه جلو دروازه برای حمله مناسب
slots منطقه جلو دروازه برای حمله مناسب
slotting منطقه جلو دروازه برای حمله مناسب
Other Matches
team handball court مربع مستطیل 04 در 02 متر که باخطی به موازات خط دروازه به دو قسمت تقسیم شده وهر منطقه یک دروازه دارد
break out نوعی حمله برای خارج کردن گوی از منطقه دفاعی
goal area منطقه دروازه
attacting zone منطقه دروازه
fast break حمله سریع به دروازه
defensive منطقه دفاعی شامل دروازه
end zone منطقه 09 متری بین خط دروازه و خط انتهایی
facies منطقه مناسب رشدحیوان یانبات خاصی
end zone منطقه اخر زمین هاکی از خط ابی تادیوار پشت دروازه
frontcourt منطقه حمله
attack zone منطقه حمله
staging area منطقه بارگیری پرسنل و وسایل دربین راه منطقه سوخت گیری و اماده شدن برای پرواز
surfari گروه موج سواران درجستجوی منطقه مناسب
launching area منطقه شروع حمله
trial and error <idiom> یافتن راه حلهای مناسب برای یافتن راهی مناسب
keystroke برسی هر کلید انتخاب شده برای اطمینان یافتن از اینکه برای عملی مناسب است
demolition target منطقه تخریب منطقه در نظر گرفته شده برای تخریب
fair weather مناسب برای
smothering شیرجه دروازه بان برای مهار گوی
smothered شیرجه دروازه بان برای مهار گوی
smothers شیرجه دروازه بان برای مهار گوی
smother شیرجه دروازه بان برای مهار گوی
inverter دروازه منط قی برای امکانات بر عکس کردن
skiable مناسب برای اسکی
winterish مناسب برای زمستان
airworthiness مناسب برای پرواز
airworthy مناسب برای پرواز
fill the bill <idiom> مناسب برای همه جا
cantabile مناسب برای اواز
running مناسب برای مسابقه دو
suitable for children مناسب برای بچه ها
in pride of grease مناسب برای کشتن
rugby point امتیاز 3 یا 4 برای رساندن توپ به پشت خط پایان امتیاز 2 برای ضربه با پاوفرستان توپ از روی دروازه
readied مناسب برای استفاده از یا فروش .
offices مناسب برای استفاده در شرکت
fencible مناسب برای نرده کشی
readies مناسب برای استفاده از یا فروش .
ready مناسب برای استفاده از یا فروش .
readying مناسب برای استفاده از یا فروش .
fishable مناسب یا مجاز برای ماهیگیری
office مناسب برای استفاده در شرکت
buyer's market بازار مناسب برای خریدار
gressorial مناسب برای راه رفتن
market value قیمت مناسب برای خریداروفروشنده
roadworthy مناسب برای بکاربردن درجاده ها
flops شیرجه دروازه بان روی یخ برای جلوگیری از حرکت گوی
flopping شیرجه دروازه بان روی یخ برای جلوگیری از حرکت گوی
flop شیرجه دروازه بان روی یخ برای جلوگیری از حرکت گوی
flopped شیرجه دروازه بان روی یخ برای جلوگیری از حرکت گوی
fair drawing طرح مناسب برای چاپ و تکثیر
jump altitude ارتفاع مناسب برای پرش چتربازان
jump speed سرعت مناسب برای پرش باچتر
to be [look] somewhat [the] worse for wear [person, thing] مناسب نبودن برای پوشیدن [جامه ای]
He's not suited for a doctor. او [مرد] برای یک پزشک مناسب نیست.
sawtimber الوار مناسب برای اره کشی
lyrical مناسب برای نواختن یاخواندن باچنگ
log wood درخت بقم [در بافت این گیاه ماده رنگینی بنام هماتوکسیلین وجود دارد که برای ساخت رنگینه های قرمز، بنفش، آب و خاکستری مورد استفاده قرار می گیرد و برای الیاف پشم و ابریشم مناسب است.]
gorge portion محل مناسب برای ایجاد سد دربستر رودخانه
bug taper ریسمان مناسب برای استفاده از طعمه زیر اب
ski run سرازیری یا مسیر مناسب برای اسکی بازی
flag days روزهای مناسب یا نامناسب برای حرکات موتوری
amphimictic مناسب برای تولید و تناسل واختلاط نژاد
that is i. to this purpose برای این مقصود مناسب یاکافی نیست
ttl استفاده از طراحی TTL و قط عات برای پیاده سازی مدارهای منط قی و دروازه ها
goal light چراغ قرمز پشت دروازه لاکراس برای نشان دادن امتیاز در هر بار
passout پاس از پشت دروازه به یاردر جلوی دروازه
constructive placement تعیین محل برای بارگیری یاتخلیه مناسب کشتیها
fits units with ... connection مناسب برای دستگاه هایی با اتصال ... [الکترونیک مهندسی برق]
The fire is fit to roast the meat. این آتش برای کباب کردن گوشت مناسب است
to hang on the rear برای حمله دنبال کردن
attack on preparation شمشیرباز اماده برای حمله
flying ban [in an area] قدغن پرواز [برای منطقه ای]
ban from flying قدغن پرواز [برای منطقه ای]
kick save نجات دروازه با پای دروازه بان
drop zone منطقه پرش منطقه بارریزی منطقه ریزش
verification بررسی صحت کارکردن یک سیستم و مناسب بودن آن برای کارهای موردنظر
sector شیاری که خطا دارد و برای ذخیره مناسب قابل استفاده نیست .
sectors شیاری که خطا دارد و برای ذخیره مناسب قابل استفاده نیست .
to suggest it is appropriate to do so [matter] پیشنهاد می کند که برای انجام این کار مناسب باشد [چیزی ]
ambushing مخفی گاه سربازان برای حمله
ambush مخفی گاه سربازان برای حمله
ambushed مخفی گاه سربازان برای حمله
ambushes مخفی گاه سربازان برای حمله
razzia حمله برای غارت وبرده گیری
fourth generation computers زبانهایی که برای کاربر فاهر مناسب دارند و هوشمند طراحی نشده اند
disengage رد کردن شمشیراز زیرشمشیر حریف برای حمله
disengaging رد کردن شمشیراز زیرشمشیر حریف برای حمله
disengages رد کردن شمشیراز زیرشمشیر حریف برای حمله
to square up خود را آماده کردن [برای دعوی یا حمله]
woodlot منطقه ممنوعه در جنگل برای رشد درختان
voices توانایی کامپیوتر برای تشخیص کلمات خاص در صدای انسان و ایجاد پاسخ مناسب
voicing توانایی کامپیوتر برای تشخیص کلمات خاص در صدای انسان و ایجاد پاسخ مناسب
CD WO مناسب برای ذخیره سازی متون آرشیو و یا آزمایش ROM-CD پیش از دوباره کاری
voice توانایی کامپیوتر برای تشخیص کلمات خاص در صدای انسان و ایجاد پاسخ مناسب
blitzes حمله کمکی به مدافع برای گرفتن گوی ازحریف
blitzing حمله کمکی به مدافع برای گرفتن گوی ازحریف
blitz حمله کمکی به مدافع برای گرفتن گوی ازحریف
balestra پرش کوتاه و سریع شمشیرباز بجلو برای حمله
blitzed حمله کمکی به مدافع برای گرفتن گوی ازحریف
drop خطای نوار یا دیسکی که باید برای داده ذخیره شده مناسب به درستی مغناطیسی شود
dropped خطای نوار یا دیسکی که باید برای داده ذخیره شده مناسب به درستی مغناطیسی شود
drops خطای نوار یا دیسکی که باید برای داده ذخیره شده مناسب به درستی مغناطیسی شود
dropping خطای نوار یا دیسکی که باید برای داده ذخیره شده مناسب به درستی مغناطیسی شود
shoot the gap حمله بین محافظان خط برای رسیدن به توپدار یا پاس دهنده
conversion 1-برنامهای که برنامه نوشته شده در یک کامپیوتر را به حالت مناسب برای دیگری تبدیل میکند. 2-برنامهای که فرمت داده و کد گذاری و... را برای استفاده در یک برنامه دیگر تبدیل میکند
conversions 1-برنامهای که برنامه نوشته شده در یک کامپیوتر را به حالت مناسب برای دیگری تبدیل میکند. 2-برنامهای که فرمت داده و کد گذاری و... را برای استفاده در یک برنامه دیگر تبدیل میکند
zone ride کنار رفتن بعضی از بازیگران حریف برای دفاع از یک منطقه
find touch بیرون فرستادن توپ نزدیک خط دروازه برای تجمع نزدیک
populating 1-حافظه یا انتخابهای مناسب برای کامپیوتر.2-تخته مدار چاپ شده که در سوکتهای خالی قط عاتی دارند
populates 1-حافظه یا انتخابهای مناسب برای کامپیوتر.2-تخته مدار چاپ شده که در سوکتهای خالی قط عاتی دارند
populate 1-حافظه یا انتخابهای مناسب برای کامپیوتر.2-تخته مدار چاپ شده که در سوکتهای خالی قط عاتی دارند
hand-held کامپیوتر بسیار کوچک که در دست جا میشود مناسب برای ورود اطلاعات ابتدایی وقتی که ترمینالی فراهم نیست
enumerated type فضای ذخیره سازی داده یا رده بندی با استفاده از اعداد برای نمایش برچسبهای مناسب انتخاب شدنی
fibre optics لایههای مناسب شیشهای یا پلاستیکی محافظت شده برای ارسال سیگنالهای نوری که داده سریع منتقل می کنند
propagation delay 1-زمان لازم برای فاهر شدن خروجی در دروازه منط قی پس از اعمال ورودی . 2-زمانی که بیت داده روی شبکه از مبدا به مقصد می رود
teed منطقه شروع هر بخش بازی گلف نگهداشتن توپ بطورعمودی برای ضربه با پا
teeing منطقه شروع هر بخش بازی گلف نگهداشتن توپ بطورعمودی برای ضربه با پا
tees منطقه شروع هر بخش بازی گلف نگهداشتن توپ بطورعمودی برای ضربه با پا
tee منطقه شروع هر بخش بازی گلف نگهداشتن توپ بطورعمودی برای ضربه با پا
third base موضع بازیکن برای دفاع منطقه دورپایگاه سوم دربازی بیس بال
routing مشخص کردن یک مسیر مناسب برای پیام از شبکه , روش جدید مسیریابی داده به کامپیوتر مرکزی وجود دارد
semaphore مشخصات دو کار و تصدیق مناسب برای جلوگیری از قفل کردن یا سایر مشکلات وقتی که هر دو نیاز به وسیله جانبی یا تابعی دارند
damage area منطقه تولید خطر مین منطقه خسارت منطقه خطر
submarine havens منطقه عبور در عملیات غیررزمی زیردریایی منطقه اموزشی زیردریایی درمنطقه غیررزمی منطقه محدوده تامینی اطراف زیردریایی
telegenic دارای استعداد شرکت دربرنامههای تلویزیونی مناسب برای برنامه تلویزیونی
scrambled دویدن مهاجم به پشت خط تجمع و به دور ان برای دوری از حمله کنندگان صعود با چهار دست و پا
scramble دویدن مهاجم به پشت خط تجمع و به دور ان برای دوری از حمله کنندگان صعود با چهار دست و پا
scrambling دویدن مهاجم به پشت خط تجمع و به دور ان برای دوری از حمله کنندگان صعود با چهار دست و پا
scrambles دویدن مهاجم به پشت خط تجمع و به دور ان برای دوری از حمله کنندگان صعود با چهار دست و پا
ergonomics بخشی از طراحی نرم افزار یا سخت افزار تا برای استفاده مناسب و امن شود
wife's equity عبارت است از مقدار مناسب و معقولی ازاثاث البیت و ..... که زن میتواند برای خود و اطفالش نگهدارد و شوهر حق تصرف در ان یا انتقال دادنش راندارد
diver's flag پرچم قرمز با نوار سفید روی قایق برای هشدار به قایقرانان تا از منطقه غواصی دور شوند
free drop برداشتن و انداختن گوی گلف با دست از نقطه ناممکن برای ضربه زدن به نقطه مناسب نزدیک ان
goal judge داور پشت دروازه لاکراس داور دروازه واترپولو
arm وسیله مکانیکی در درایو دیسک برای مکان دهی به نوک خواندن / نوشتن روی شیار مناسب از دیسک
glided حمله با سر دادن شمشیرروی شمشیر حریف ارام دویدن برای فشار نهایی چرخش به دور میله بارفیکس
glides حمله با سر دادن شمشیرروی شمشیر حریف ارام دویدن برای فشار نهایی چرخش به دور میله بارفیکس
glide حمله با سر دادن شمشیرروی شمشیر حریف ارام دویدن برای فشار نهایی چرخش به دور میله بارفیکس
sanctuaries منطقه بی خطر عقب جبهه منطقه مبنا و پایگاه لجستیکی امن
sanctuary منطقه بی خطر عقب جبهه منطقه مبنا و پایگاه لجستیکی امن
velimirovic attack حمله ولیمیروویچ در حمله سوزین از دفاع سیسیلی شطرنج
hysterics حمله خنده غیر قابل کنترل حمله گریه
landing area منطقه نشستن هواپیما منطقه پیاده شدن به ساحل
airspace reservation منطقه پرواز مخصوص درفضای هوایی منطقه پروازمخصوص
area of military significant fallout منطقه الودگی شدید به موادرادیواکتیو منطقه ریزش شدیداتمی
run up area منطقه ازمایش موتورهواپیما قبل از پرواز منطقه در جا زدن
service area منطقه تعمیر و نگهداری منطقه عقب یکانهای نظامی
counter riposte حمله شمشیرباز پس از دفع حمله متقابل حریف
fit شایسته بودن برای مناسب بودن
fits شایسته بودن برای مناسب بودن
fittest شایسته بودن برای مناسب بودن
CMOT استفاده از پروتکلهای مدیریت شبکه CMIS , CMIP برای مدیریت دروازه ها در یک شبکه TCP / IP
pit منطقه خارج ازمسیر برای رسیدگی به انها که ضمن مسابقه اتومبیل رانی به کمک نیازدارند شکاف عمودی درکوه
pits منطقه خارج ازمسیر برای رسیدگی به انها که ضمن مسابقه اتومبیل رانی به کمک نیازدارند شکاف عمودی درکوه
controlled environment محیطی که در ان کمیتهایی ازقبیل دما فشارترکیب اتمسفری تابشهای یونیزه کننده و میزان رطوبت در مقادیر مناسب برای موجودات زنده یا سخت افزارنگه داشته میشوند
grid zone منطقه شبکه بندی نقشه منطقه نقشهای
prohibited area منطقه ممنوعه هوایی منطقه حفافت شده
haven submarine منطقه امن زیردریایی منطقه تامین زیردریاییها
leave area منطقه استراحت پرسنل درپشت منطقه مواصلات
polynia منطقه یا جزیرهای از اب دریک منطقه وسیع یخ زده
elements دروازه یا ترکیبی از دروازه ها
element دروازه یا ترکیبی از دروازه ها
fractional T روش تقسیم فرفیت از خط ارتباطی T با نرخ مگابیت در ثانیه به کانالهای کوچکتر کیلوبایت در ثانیه که مناسب تر و ارزانتر برای استفاده مشتری هستند
object code خروجی یک کامپایلر یا اسمبلرکه خود کد ماشینی قابل اجرابوده یا برای پردازش بیشتربه منظور تولید چنین کدی مناسب است کد مقصود برنامه مقصود
area oriented بر مبنای خصوصیات منطقه با توجه به منطقه
concentration area منطقه تمرکز عده ها منطقه تجمع
skid row <idiom> منطقه پایین شهر ،منطقه فقیرنشین
vortex breakdown/brust جدایی ناگهانی جریانهای حلقوی از لبه حمله بالهای دلتا در زاویه حمله معین که واماندگی این نوع بالها رانشان میدهد
deep stall وضعیتی در هواپیماهای دارای دم تی شکل که افزایش ناگهانی زاویه حمله سبب عدم توانایی سطوح افقی برای کنترل وضعیت طولی هواپیمامیگردد
reflight پرواز مجدد روی منطقه عکاسی شده برای تجدیدعکسبرداری از نقاطی که دردور اول حذف شده اند
conversion وسیلهای که داده را از یک فرمت به فرمت دیگر تبدیل میکند. مناسب برای سیستم دیگر بدون تغییر محتوای
conversions وسیلهای که داده را از یک فرمت به فرمت دیگر تبدیل میکند. مناسب برای سیستم دیگر بدون تغییر محتوای
charactristics مشخصات مقدماتی یا اصلی که عبارتند از ضریب براضریب پسا نسبت برا به پساموقعیت مرکز فشار و ضریب گشتاور برای هر زاویه حمله
rio treaty اکوادور ونیکاراگوئه به سال 7491 که به موجب ان در صورت حمله به یک از کشورهای امریکایی همه کشورهای دیگر حق حمله مسلحانه را دارند
hysteroid حمله تشنجی شبیه حمله
ond shot بیک حمله دریک حمله
hysterogenic حمله تشنجی شبیه حمله
remote خارج از منطقه منطقه دورافتاده
sector منطقه عمل منطقه مسئولیت
crossing area منطقه گذار منطقه پایاب
sectors منطقه عمل منطقه مسئولیت
zone of fire منطقه اتش منطقه تیراندازی
combat zone منطقه رزمی منطقه نبرد
kill area منطقه خطر منطقه تلفات
remotest خارج از منطقه منطقه دورافتاده
remoter خارج از منطقه منطقه دورافتاده
tropopause منطقه چاه هوایی جوی بین استراتوسفر و تروپوسفر منطقه سکته هوایی
axle stub اکسل کوتاه بدون حرکتی که چرخها و پینهای مفصلی وسیله نقلیه برای راندن ماشین بر روی ان سوار شده و مناسب حرکت زاویهای محدودی است حول پینهای مفصلی
ranging تجسس کردن منطقه هدف با هواپیما یا گشت زنی در منطقه هدف
holding area منطقه لنگرگاه موقت در روی دریا منطقه توقف موقت کشتیها
motif گلی خاص در زمینه فرش [این طرح ها با توجه به منطقه بافت دارای اشکال و ابعاد مختلفی بوده و تا حدودی مشخص کننده منطقه بافت می باشد.]
early token release در شبکه FDDI یا Ring-Token سیستمی که به دو Token اجازه حضور در شبکه حلقهای میدهد که مناسب برای وقتی است که ترافیک خط بالا است
CSMA CD پروتکل ارتباط شبکهای که مانع ارسال همزمان دو منبع میشود به این ترتیب که باید صبر کنند و در زمان مناسب ارسال کنند برای ارسال داده در اینترنت به کار می رود
secondary landing منطقه پیاده شدن فرعی برای پشتیبانی از عملیات پیاده شدن اصلی
c رقمی در سیستم عدد نویسی مبنای شانزده که متنافر باعدد 21 در سیستم دهدهی است نام یک زبان برنامه نویسی سطح بالا که مناسب برای حل مسائل است
clandestine assembly area منطقه تجمع قوای زیرزمینی منطقه تجمع نیروی پنهانی
comparative cover پوشش گاه بگاه منطقه یاوسایل پوشش نسبی منطقه
axial route مسیر طولی منطقه عقب جاده طولی منطقه مواصلات
line crosser فراری از منطقه دشمن به خطوط خودی نفوذکننده به منطقه خودی
goalpost تیر دروازه تیر عمودی دروازه
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com