English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English Persian
transition layer منطقه یا حدود انحراف درارتفاع پرواز
Other Matches
transition level سطح حداکثر انحراف درارتفاع پرواز
flyover پرواز یک یا چند هواپیما درارتفاع کم
flyovers پرواز یک یا چند هواپیما درارتفاع کم
airspace reservation منطقه پرواز مخصوص درفضای هوایی منطقه پروازمخصوص
run up area منطقه ازمایش موتورهواپیما قبل از پرواز منطقه در جا زدن
staging area منطقه بارگیری پرسنل و وسایل دربین راه منطقه سوخت گیری و اماده شدن برای پرواز
boundary disclaimer نشان دهنده حدود جغرافیایی منطقه
airspace prohibited area منطقه ممنوعه هوایی منطقه منع پرواز هوایی
launching area منطقه شروع پرواز منطقه شروع عملیات اب خاکی
offshore در داخل دریا منطقه خارج از حدود ساحلی کشورها
special area منطقه پرواز مخصوص
airspace restricted area منطقه محدودیت پرواز
airspace restricted area منطقه پرواز محدود
ban from flying قدغن پرواز [برای منطقه ای]
flying ban [in an area] قدغن پرواز [برای منطقه ای]
crabs پرواز با بالهای افقی همراه با اندکی انحراف سمتی در اثربادهای جانبی
crab پرواز با بالهای افقی همراه با اندکی انحراف سمتی در اثربادهای جانبی
sortie plot شمای منطقه پرواز در عکاسی هوایی
a ban from flying in the EU قدغن پرواز در [منطقه] اتحادیه اروپا
deviation انحراف مغناطیسی یا انحراف محور قطب نما انحراف ازمسیر
deviations انحراف مغناطیسی یا انحراف محور قطب نما انحراف ازمسیر
drift انحراف انحراف گلوله انحراف مسیر سمبه
drifts انحراف انحراف گلوله انحراف مسیر سمبه
drifting انحراف انحراف گلوله انحراف مسیر سمبه
drifted انحراف انحراف گلوله انحراف مسیر سمبه
reflight پرواز مجدد روی منطقه عکاسی شده برای تجدیدعکسبرداری از نقاطی که دردور اول حذف شده اند
sky high درارتفاع زیاد
sky-high درارتفاع زیاد
angle of elevation زاویه حرکت لوله درارتفاع
drop zone منطقه پرش منطقه بارریزی منطقه ریزش
rockoon پرتابه یا موشک کوچکی که بوسیله بالون درارتفاع زیادمنفجر شود
inflight reliability تامین هواپیما در حین پرواز امنیت پرواز
preccession انحراف محور ژیروسکوپ انحراف ژیروسکوپی
yawed انحراف کشتی از مسیر خود انحراف
yaw انحراف کشتی از مسیر خود انحراف
flight coordination هماهنگ کردن پرواز هماهنگی پرواز
damage area منطقه تولید خطر مین منطقه خسارت منطقه خطر
submarine havens منطقه عبور در عملیات غیررزمی زیردریایی منطقه اموزشی زیردریایی درمنطقه غیررزمی منطقه محدوده تامینی اطراف زیردریایی
yawed انحراف کشتی از مسیر خود خط انحراف کشتی چرخش افقی هواپیما دور محور قائم ان
yaw انحراف کشتی از مسیر خود خط انحراف کشتی چرخش افقی هواپیما دور محور قائم ان
contour flying پرواز از روی عوارض زمین پرواز به طور مماس باعوارض زمین یا سینه مال
runways راه پرواز باند پرواز
runway راه پرواز باند پرواز
sortie پرواز یک هواپیما یایک پرواز
sorties پرواز یک هواپیما یایک پرواز
apparent wander انحراف سمت ژیروسکوپی انحراف سمت ژیروسکوپ دراثر چرخش زمین
sanctuary منطقه بی خطر عقب جبهه منطقه مبنا و پایگاه لجستیکی امن
sanctuaries منطقه بی خطر عقب جبهه منطقه مبنا و پایگاه لجستیکی امن
flying status وضعیت پرواز از نظر جسمی و روحی وضعیت امادگی خدمه برای پرواز
landing area منطقه نشستن هواپیما منطقه پیاده شدن به ساحل
service area منطقه تعمیر و نگهداری منطقه عقب یکانهای نظامی
area of military significant fallout منطقه الودگی شدید به موادرادیواکتیو منطقه ریزش شدیداتمی
contour flight پرواز سینه مال از روی عوارض زمین پرواز در مسیرعوارض زمین
leave area منطقه استراحت پرسنل درپشت منطقه مواصلات
prohibited area منطقه ممنوعه هوایی منطقه حفافت شده
haven submarine منطقه امن زیردریایی منطقه تامین زیردریاییها
grid zone منطقه شبکه بندی نقشه منطقه نقشهای
polynia منطقه یا جزیرهای از اب دریک منطقه وسیع یخ زده
upper memory کیلو بایت از حافظه قرار گرفته بین حدود کیلوبایت و مگابایت . حافظه بیشتر بعد از حافظه معمول کیلوبایت است و قبل از حدود مگابایت
anti balance tab بالچهای که روی سطوح کنترل که در جهت انحراف سطح اصلی منحرف شده وگشتاور لازم برای انحراف سطح را افزایش میدهد وحرکت انرا در مقابل جریان هوا مشکل میسازد
concentration area منطقه تمرکز عده ها منطقه تجمع
skid row <idiom> منطقه پایین شهر ،منطقه فقیرنشین
area oriented بر مبنای خصوصیات منطقه با توجه به منطقه
flight test ازمایش هواپیما برای پرواز ازمایش پرواز کردن
remoter خارج از منطقه منطقه دورافتاده
remotest خارج از منطقه منطقه دورافتاده
remote خارج از منطقه منطقه دورافتاده
crossing area منطقه گذار منطقه پایاب
zone of fire منطقه اتش منطقه تیراندازی
sector منطقه عمل منطقه مسئولیت
combat zone منطقه رزمی منطقه نبرد
sectors منطقه عمل منطقه مسئولیت
kill area منطقه خطر منطقه تلفات
tropopause منطقه چاه هوایی جوی بین استراتوسفر و تروپوسفر منطقه سکته هوایی
holding area منطقه لنگرگاه موقت در روی دریا منطقه توقف موقت کشتیها
ranging تجسس کردن منطقه هدف با هواپیما یا گشت زنی در منطقه هدف
motif گلی خاص در زمینه فرش [این طرح ها با توجه به منطقه بافت دارای اشکال و ابعاد مختلفی بوده و تا حدودی مشخص کننده منطقه بافت می باشد.]
comparative cover پوشش گاه بگاه منطقه یاوسایل پوشش نسبی منطقه
demolition target منطقه تخریب منطقه در نظر گرفته شده برای تخریب
line crosser فراری از منطقه دشمن به خطوط خودی نفوذکننده به منطقه خودی
clandestine assembly area منطقه تجمع قوای زیرزمینی منطقه تجمع نیروی پنهانی
axial route مسیر طولی منطقه عقب جاده طولی منطقه مواصلات
separation zone منطقه واسطه حد فاصل یکانها منطقه جداسازی یکانها
demolition guard نگهبان منطقه تخریب مسئول حفافت منطقه تخریب
demilitarization تشکیل منطقه بی طرف تشکیل منطقه غیر نظامی
defense coastal area منطقه ساحلی مورد پدافند منطقه پدافندی ساحلی
sweep تجسس منطقه با رادار مین روبی کردن پاک کردن منطقه عملیات پاک سازی
island bases پایگاههای داخل منطقه پدافندی هوایی پایگاهی داخل منطقه حیاتی پایگاههای جزیرهای دریایی
apparent recession انحراف سمت فاهری ژیروسکوپ انحراف فاهری محور ژیروسکوپ
apogee زاویه انحراف ثقل موشک زاویه انحراف مرکز ثقل موشک در روی مسیر
declination constant زاویه انحراف دستگاه انحراف دستگاه
beacon flight پرواز با کمک برج مراقبت پرواز با استفاده از کمک برج
inflight phase مرحله بازدید حین پرواز مرحله عملیات حین پرواز
island منطقه حیاتی پدافند هوایی منطقه حیاتی
islands منطقه حیاتی پدافند هوایی منطقه حیاتی
declinating station ایستگاه اندازه گیری انحراف مغناطیس دستگاهها ایستگاه اندازه گیری انحراف
intersectional service قسمت پشتیبانی داخل منطقه مواصلات یکان پشتیبانی منطقه مواصلات
range حدود
precinct حدود
definitions حدود
precincts حدود
definition حدود
in the neighbourhood در حدود
ranges حدود
neiggourhood حدود
about در حدود
realms حدود
realm حدود
neighborhoods حدود
module حدود
compass حدود
ranged حدود
well nigh در حدود
well-nigh در حدود
roughly <adv.> حدود
about <adv.> حدود
scope حدود
limit حدود
neighbourhood حدود
perambulation حدود
confine حدود
confining حدود
modules حدود
delimits حدود
delimiting حدود
thereabouts در آن حدود
purview حدود
scantling حدود
tethers حدود
delimit حدود
tethering حدود
delimited حدود
tether حدود
vicinity حدود
ambit حدود
tethered حدود
neighbourhoods حدود
purview of an occupation حدود کاری
hereabout دراین حدود
probability limits حدود احتمالی
boundaries حدود یکان
outed خارج از حدود
out- خارج از حدود
ranges حدود وسعت
range حدود محدوده
out خارج از حدود
yaw تجاوز از حدود
range حدود وسعت
boundaries حدود چیزی
boundary حدود یکان
ranged حدود محدوده
peripheries محیط حدود
periphery محیط حدود
limit of fire حدود اتش
demarcation تعیین حدود
vicinity در حدود در اطراف
limit check مقابله حدود
delimitation تعیین حدود
runs ردپا حدود
run ردپا حدود
limits of confidence حدود اطمینان
in round numbers 00 در حدود 001 عد د
purview حدود میدان
gamut حدود حیطه
delimitation تحدید حدود
ranged حدود وسعت
ranges حدود محدوده
confidence limits حدود اعتماد
reaching وسعت حدود
coextensive هم حدود وثغور
coastal frontier حدود ساحلی
class limits حدود طبقه
class interval حدود طبقه
within cry در حدود صد ارس
confinement تحدید حدود
whereabouts درچه حدود
boundary حدود چیزی
reach وسعت حدود
lines حدود رویه
confidence limits حدود اطمینان
line حدود رویه
thereabouts در حدود آن وقت
reached وسعت حدود
reaches وسعت حدود
with in ear shot در حدود صدا رس
verge نزدیکی حدود
verges نزدیکی حدود
frontiers حدود و ثغور
thereabout دران حدود
therabout دران حدود
in the neighborhood of در حدود [ریاضی]
yawed تجاوز از حدود
trimester در حدود سه ماه
graphic limits حدود گرافیکی
limitation clause ماده تعیین حدود
limitation clause عبارت تعیین حدود
demarcate تعیین حدود کردن
outre خارج از حدود معمولی
orbited دور حدود فعالیت
demarcated تعیین حدود کردن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com