English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
English Persian
sight منظره دستگاه سایت
sights منظره دستگاه سایت
Other Matches
central site سایت مرکزی
speed ring میز سایت
hosts نامی که در اینترنت به وب سایت می دهند
hosted نامی که در اینترنت به وب سایت می دهند
host نامی که در اینترنت به وب سایت می دهند
hosting نامی که در اینترنت به وب سایت می دهند
home page باز کردن صفحهای از وب سایت
Urban tissue sites سایت های بافت فرسوده شهری
Web server کامپیوتری که صفحات وب را که یک وب سایت تشکیل می دهند ذخیره میکند
campus network شبکهای که شبکههای محلی کوچکتر را به هم وصل میکند در هر سازمان یا سایت دانشگاهی
cookie file فایلی که حاوی دادههای فایل cookie از سایت اینترنت راه دور است
server مشخصه مخصوص در وب سرور که به صفحات وب و متن ها و برنامه ها امکان تواناییهای خاص میدهد. مثل شمارش مراجعه کنندگان به یک سایت
views منظره
scene منظره
scenery منظره
view منظره
viewing منظره
scenes منظره
view منظره
viewed منظره
gig lamps منظره
field of view منظره
vision منظره
visions منظره
spectacle منظره
viewless بی منظره
picturing منظره
pictures منظره
pictured منظره
perspective منظره
perspectives منظره
prospect منظره
prospected منظره
prospecting منظره
prospects منظره
picture منظره
spectacles منظره
panorama منظره
panoramas منظره
synchro دستگاه تنظیم تیر خودکارپدافند هوایی دستگاه کنترل اتش سنکرونیزه
meteorograph دستگاه ضبط پدیدههای جوی از قبیل گردباد وابر وغیره دستگاه هواشناسی
attitude director indicator دستگاه نشان دهنده عملیات دستگاه هدایت زاویه تقرب هواپیما به باند
rawin دستگاه رادارهواسنجی دستگاه هواسنجی دیدبانی بصری مسیر بادهای طبقات بالای جو
transponder فرستنده خودکار صوتی دستگاه کمک ناوبری خودکارموشک دستگاه کشف و رمزخودکار مکالمات
directional gyro indicator دستگاه ژیروسکوپ سمتی دستگاه سمت نمای ژیروسکوپی
epos سیستمی که از یک ترمینال کامپیوتر به عنوان سایت فروش برای محصولهای الکتریکی یا کنترل انبار و نیز مشخصات محصول به کارمی رود
Perl برای تولید متنهای CGI که میتواند فراهم را پردازش کند و روی وب سرور عملیاتی انجام دهد تا وب سایت را بهبود بخشید
pos سیستمی که از ترمینال کامپیوتری در سایت نقط ه فروش برای ارسال الکترونیکی یا کترول مشابه به قیمت گذاری محصول و... استفاده میکند
S HTTP سیستمی که خط امنیتی بین جستجوگر کاربر و وب سایت فروشنده ایجاد تا به کاربران امکان پرداخت قیمت کالاها از طریق اینترنت بدهد
direct objects موضوع منظره
object موضوع منظره
sightliness منظره دار
to sight land دیدن منظره
landscape دورنما منظره
landscape منظره طبیعی
landscaped دورنما منظره
landscaped منظره طبیعی
landscapes دورنما منظره
landscaping دورنما منظره
landscaping منظره طبیعی
exploded view منظره بریده
landscape painting منظره سازی
landscapes منظره طبیعی
objected موضوع منظره
landscape paiting منظره سازی
objecting موضوع منظره
indirect objects موضوع منظره
seascapes منظره دریایی
bird's eye منظره هوایی
sight نظر منظره
nocturne نقاشی از منظره شب
seascape منظره دریایی
sights نظر منظره
outside view منظره خارجی
nocturnes نقاشی از منظره شب
waterscape منظره اب دریا
objects موضوع منظره
ac dc set دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
print دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
prints دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
semaphore دستگاه مخابره به وسیله پرچم دستگاه علامت ده
all mains set دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
printed دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
secure encryption payment protocol سیستمی که یک اتصال امن بین جستجوگرکاربر ووب سایت فروشنده ایجاد میکند تا کاربران بتوانند قیمت کالاها را روی اینترنت بپردازند
blur منظره مه الود لک کردن
scenograph منظره نقاشی شده
blurred منظره مه الود لک کردن
blurring منظره مه الود لک کردن
seascapes منظره هوایی دریا
blurs منظره مه الود لک کردن
seascape منظره هوایی دریا
sea piece نقاشی منظره دریا
picturesque بدیع خوش منظره
outlook منظره چشم داشت
panoramas منظره باز ووسیع
shot منظره فیلمبرداری شده
panorama منظره باز ووسیع
shots منظره فیلمبرداری شده
moonscape منظره سطح ماه
foreground منظره جلو عکس
panoramic view منظره پهنه نما
electronic سیستمی که از ترمینال کامپیوتری برای سایت فروش برای امور الکترونیکی یا کنترل مثل مشخصات محصول و...
quad density تکنیکی به اندازه چهار برابرچگالی استاندارد یک دستگاه حافظه خاص بر روی هرواحد فضای ان دستگاه اطلاعات ثبت میکند
surf جستجوی وب سایت با نگاه کردن به صفحات وب به صورت نا مرتب ولی حرکت ساده بین صفحات با استفاده از اتصالات
he wondered at the sight ازدیدن ان منظره تعجب کرد
She was fascinated by the view. غرق تماشای منظره بود
The sight sent cold shiners down my back . آن منظره تمام بدنم رالرزاند
grainer نقاش منظره ها و پردههای نمایش
equilibrator دستگاه متعادل کننده دستگاه موازنه
pulmotor دستگاه تنفس مصنوعی دستگاه اکسیژن
compressors دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
facsimile recorder دستگاه عکاسی رادیویی دستگاه فاسیمیل
compressor دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
STT نشانه تامین اتصال امن بین جستجوگر کاربر و وب سایت فروشنده که به کاربر امکان پرداخت قیمت برای اینترنت میدهد
SEPP سیستم تامین کننده خط امن بین جستجوگری کاربر و وب سایت فروشنده که به کاربر امکان فروش کالاها از طریق اینترنت میدهد
exploded view منظره شکافته شده مدل بریده
phantasmagorias منظره خیالی وعجیب وغریب ومجلل
phantasmagoria منظره خیالی وعجیب وغریب ومجلل
spectaculars منظره دیدنی نمایش غیر عادی
prose idyl شرح منظره یا رویدادی اززندگی به نثر
spectacular منظره دیدنی نمایش غیر عادی
practical extraction and report language برای توید متنهای CGI که می توانند فرم هایی را پردازش کنند یا روی وب سرور برای بهبود وب سایت توابعی انجام دهند
point of sale سیستمی که از ترمینال کامپیوتر در نقط ه فروش سایت برای ارسال الکترونیکی یا کنترل ارسال مشابه قیمت گذاری محصول و.. استفاده میشود
panoramic دوربین منظره نما یا افق نمادر عکاسی
vista منظره مشهود از مسافت دور چشم انداز
vistas منظره مشهود از مسافت دور چشم انداز
program music موزیکی که نماینده یک رشته رویدادهاو منظره ها باشد
Web page فایل ذخیره شده در وب سرور که حاوی متن فرمت شده , گرافیک و اتصالات در متنهای با کلمات کلیدی به صفحات دیگر اینترنت یا وب سایت است
secure transaction technology سیستم ساخت ماکروسافت برای ایجار اتصال ایمن بین جستجوگر کاربر و وب سایت فروشنده که به کاربر امکان پرداخت قیمت کالاها روی اینترنت میدهد
peripheral device دستگاه جانبی دستگاه پیرامونی
magnetometer مغناطیس سنج دریایی دستگاه ولت سنج دستگاه تعیین ولتاژ جریان
gun slide دستگاه سرسره کشو توپ دستگاه کشوی عاید و دافع توپ
cold swaging machine دستگاه قالب و سنبه اهنگری سرد دستگاه فشاری حدیده سرد
rheostat دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
arresting gear دستگاه کم کننده سرعت هواپیما در روی باند دستگاه مهار هواپیما
rheostatic دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
performance factor ضربت عمل کرد دستگاه یابازده دستگاه عامل عمل کرددستگاه
data transceiver دستگاه مبادله اطلاعات دستگاه گیرنده و فرستنده اطلاعات کامپیوتری
transducer دستگاه گیرنده نیرو از یک دستگاه ودهنده نیرو بدستگاه دیگری
plate milling stand مقام دستگاه فرز غلطکی مقام دستگاه نورد صفحه
cipher device وسیله کشف کردن و کد کردن پیامها دستگاه صفر زنی جعبه یا دستگاه رمز کردن
lazier در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
lazy در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
laziest در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
site مدرک بین ناشر نرم افزار و کاربر که به هر تعدادی کاربر در سایت امکان استفاده از نرم افزار میدهد
sites مدرک بین ناشر نرم افزار و کاربر که به هر تعدادی کاربر در سایت امکان استفاده از نرم افزار میدهد
sited مدرک بین ناشر نرم افزار و کاربر که به هر تعدادی کاربر در سایت امکان استفاده از نرم افزار میدهد
dial test indicator دستگاه نشاندهنده مدرج دستگاه ازمایش کننده مدرج
DNS پایگاه داده توزیع شده در سیستم اینترنت که نام ها را با آدرس مط ابق میکند مثلاگ می توانید از نام www.PCP.CO.UK برای رسیدن وب سایت Peter Collin Publishing استفاده کنید و نیاز به به آدرس پیچیده شبکهای
unit دستگاه قسمتی از یک دستگاه
units دستگاه قسمتی از یک دستگاه
automatic search jammer دستگاه پخش پارازیت خودکاردر دستگاههای ردیابی دستگاه پخش پارازیت خودکار
computer controlled machine دستگاه با فرمان کامپیوتری دستگاه با فرمان الکترونیکی
picture window پنجره دل باز وخوش منظره پنجره بزرگ
direct access storage device اسباب حافظه با دستیابی مستقیم دستگاه با ذخیره دستیابی تصادفی دستگاه انباره دستیابی مستقیم
which transponder علامت رمزی است به معنی چه نوع دستگاه گیرنده وفرستنده رمزی روی دستگاه شناسایی دشمن و خودی پدافند هوایی یا برج مراقبت یا برج رادار شناسایی سوارشده است
column grinder دستگاه سنگ سمباده با قسمت ساکن دستگاه سنگ سمباده ستونی
intercept receiver دستگاه گیرنده مخصوص استراق سمع دستگاه استراق سمع رادیویی
insulation testing apparatus دستگاه ازمایش عایق بندی دستگاه اندزه گیری عایق بندی
laser linescan دستگاه تجسس هدف لیزری دستگاه مراقبت هدف لیزری
telephone repeater دستگاه تقویت صوت تلفنی دستگاه تقویت مکالمه تلفنی
survey meter دستگاه دوزسنج تشعشع اتمی دستگاه تشعشع سنج اتمی
preset vector دستگاه نشانه روی بمب خودکار دستگاه نشانه روی پیش تنظیم بمب
declination constant زاویه انحراف دستگاه انحراف دستگاه
traversing mechanism دستگاه حرکت در سمت دستگاه سمت
moving iron instrument دستگاه اندازه گیری اهن گردان دستگاه اندازه گیری اهن نرم گردان
machined دستگاه
machines دستگاه
device code کد دستگاه
nervous systems دستگاه پی
plant دستگاه
device دستگاه
nervous system دستگاه پی
machine دستگاه
devices دستگاه
systems دستگاه
utensil دستگاه
installations دستگاه
equipment دستگاه
installation دستگاه
apparatus دستگاه
mechanisms دستگاه
mechanism دستگاه
plants دستگاه
teams یک دستگاه
team یک دستگاه
appliance دستگاه
system دستگاه
utensils دستگاه
appurtenance دستگاه
appliances دستگاه
sets دستگاه
setting up دستگاه
set دستگاه
unit دستگاه
instrument دستگاه
units یک دستگاه
units دستگاه
unit یک دستگاه
organ system دستگاه
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com