Dictiornary-Farsi | منیسک خارجی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (11 milliseconds)

English	Persian
lateral meniscus	منیسک خارجی [کالبد شناسی] [زیست شناسی]


Other Matches

medial meniscus	منیسک داخلی [زیست شناسی] [کالبدشناسی]
positive externalities	صرفه جوئیهای خارجی عوارض خارجی مثبت پی امدهای خارجی مثبت
exterior angle	زاویهء خارجی کثیرالاضلاع زوایای خارجی حاصله ازتقاطع یک خط بادوخط موازی
external symbol dictionary	فهرست علائم خارجی فرهنگ لغات نمادهای خارجی
impurity	جزء تشکیل دهنده خارجی ناخالصی ماده خارجی
foreign exchange	پول خارجی ارز خارجی
outwork	استحکامات خارجی دژ سنگرهای خارجی
wilson	پرش از لبه خارجی یک اسکیت و چرخش کامل در هوا وبازگشت روی لبه خارجی اسکیت دیگر
external diseconomies	عوامل زیان اور خارجی عوامل نامطلوب خارجی
exchanged stabilization fund	مقصودتاسیسی است در ان پول خارجی و داخلی یک کاسه میشود و به این وسیله مظنه ارز خارجی ثابت نگهداشته میشود تا تنزل پول داخلی باعث رکود تجارت و عدم اعتماد نشود
back berm	سکوی پایه خارجی خاکریز سکوی شیببر پایه خارجی خاکریز
international line	خط خارجی
external	خارجی
extras	خارجی
extra-	خارجی
outsides	خارجی
exoteric	خارجی
outside	خارجی
exosphere	خارجی
exogenous	خارجی
peripheral	خارجی
extra	خارجی
gringos	خارجی
gringo	خارجی
outward	خارجی
exteriors	خارجی
exterior	خارجی
foreign	خارجی
abextra	خارجی
exotic	خارجی
outer	خارجی
externals	خارجی
extraneous	خارجی
outboard	خارجی
oversea	خارجی
extern	خارجی
alien	خارجی
aliens	خارجی
outsider	خارجی
outsiders	خارجی
externalization	خارجی کردن
foreign aid	کمک خارجی
external thread	دنده خارجی
arris	زاویه خارجی
outer wall	دیوار خارجی
angle of emergence	زاویه خارجی
alien enemy	دشمن خارجی
external store	انباره خارجی
outboard profile	نیمرخ خارجی
outer connection	اتصال خارجی
actine	قسمت خارجی
acrotic	بیرونی خارجی
external symbol	علامت خارجی
outer fix	رمپ خارجی
outer planets	سیارات خارجی
external transaction	معاملات خارجی
impurity	اتم خارجی
external variable	متغیر خارجی
foreign bill	برات خارجی
foreign currencies	پولهای خارجی
foreign exchange	تعویض خارجی
foreign exchange	پول خارجی
foreign exchange	ارز خارجی
foreign currency	ارز خارجی
foreign exchange	مبادله خارجی
foreign national	ملیت خارجی
foreign national	تبعه خارجی
foreign deposit	سپرده خارجی
extrinsic factor	عامل خارجی
outside caliper	کولیس خارجی
externalities	پی امدهای خارجی
landfalls	بویه خارجی
landfall	بویه خارجی
adventitious	خارجی الحاقی
externalities	اثرات خارجی
exteroceptive	محرک خارجی
outness	کیفیت خارجی
foreign law	حقوق خارجی
extrinsic	بیرونی خارجی
external pressure	فشار خارجی
exterior varnish	لاک خارجی
exosphere	قسمت خارجی جو
foreign reserves	ذخائر خارجی
external cost	هزینه خارجی
external delay	تاخیر خارجی
external docuhentation	مستندات خارجی
external force	نیروی خارجی
foreign trade	بازرگانی خارجی
external control	کنترل خارجی
external command	فرمان خارجی
exterior varnish	جلای خارجی
exterior ballistics	بالیستیک خارجی
external armature	ارمیچر خارجی
external benefits	فواید خارجی
external circuit	مدار خارجی
foreign policy	سیاست خارجی
external combustion	احتراق خارجی
foreign particle	جسم خارجی
foreign trade	تجارت خارجی
imbody	صورت خارجی
external reference	مرجع خارجی
external reference	ارجاع خارجی
external reperence	ارجاع خارجی
external security	امنیت خارجی
external sort	جورکردن خارجی
external storage	انباره خارجی
external storage	حافظه خارجی
load curve	خم بار خارجی
external operation	عملیات خارجی
external menory	حافظه خارجی
external memory	حافظه خارجی
immission	انتشار خارجی
ectoparasite	انگل خارجی
foreign loan	وام خارجی
inflow of foreign funds	ورودسرمایههای خارجی
concrete object	عین خارجی
external interrupt	وقفه خارجی
external label	برچسب خارجی
external load	بار خارجی
negative externalities	زیانهای خارجی
outside cause	علت خارجی
facade	نمای خارجی
incarnation	صورت خارجی
incarnations	صورت خارجی
superior planets	سیارههای خارجی
load	بار خارجی
loads	بار خارجی
slough	پوسته خارجی
superior conjunction	مقارنه خارجی
faces	نمای خارجی
externalizing	خارجی کردن
apothesis	منحنی خارجی
apophysis	منحنی خارجی
externalizes	خارجی کردن
externalized	خارجی کردن
externalize	خارجی کردن
strangest	خارجی غریبه
facade	نمای خارجی
externalising	خارجی کردن
facades	نمای خارجی
fanades	نمای خارجی
externalises	خارجی کردن
externalised	خارجی کردن
apophyge	منحنی خارجی
face	نمای خارجی
spillover effects	اثرات خارجی
guest	انگل خارجی
outside view	نمای خارجی
outside view	منظره خارجی
outside diameter	قطر خارجی
outward opening	دهانه خارجی
strange	خارجی غریبه
outwork	سنگر خارجی
overseas agent	نماینده خارجی
guests	انگل خارجی
overseas trade	معاملات خارجی
outside power	جریان خارجی
spillover benefits	منافع خارجی
renvoi	تبعیدشخص خارجی
spillover costs	هزینههای خارجی
foreign aid program	برنامه کمک خارجی
external economies	صرفه جوئیهای خارجی
directed area product	ضرب خارجی [ریاضی]
exteriorization	صورت خارجی دادن به
foreign currency	پول کشور خارجی
passive	دستخوش عامل خارجی
foreign bill	حواله ارز خارجی
visitors from abroad	بازدید کنندگان خارجی
object	چیز ماده خارجی
exocrine	غدهء مترشحهء خارجی
external gear	تاج دندانه خارجی
foreign investment	سرمایه گذاری خارجی
external sort	جور کردن خارجی
external sort	مرتب سازی خارجی
exteroceptive	وابسته به محرک خارجی
external storage	ثبات خارجی کامپیوتر
indirect objects	چیز ماده خارجی
externalsorting	جور کردن خارجی
objected	چیز ماده خارجی
objecting	چیز ماده خارجی
direct objects	چیز ماده خارجی
extrinsic	دارای مبداء خارجی
cross product	ضرب خارجی [ریاضی]
foreign judgment	حکم دادگاه خارجی
fellyfelloe	طوقه خارجی چرخ
external magnetic circuit	مدار مغناطیسی خارجی
foreign judgment	رای دادگاه خارجی
halts	معمولا با روشهای خارجی
halted	معمولا با روشهای خارجی
adscititious	مشتق از عامل خارجی
halt	معمولا با روشهای خارجی
vector product	ضرب خارجی [ریاضی]
objects	چیز ماده خارجی
objective	دارای وجود خارجی
outside influence	نفوذ بیرونی یا خارجی
accredited officer	افسر خبرنگار خارجی
spillover benefits	صرفه جوئیهای خارجی
spillover costs	عوارض منفی خارجی
adscititious	دارای منبع خارجی
alveary	سوراخ خارجی گوش