Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (12 milliseconds)
English
Persian
taw
مهره بازی
Search result with all words
to play marbles
مهره بازی کردن
Other Matches
locknut
قراردادن مهره دوم برای جلوگیری ازشل شدن مهره اول
axis
مهره دوم گردن مهره محوری
phillips nut
مهره یا سوراخ صلیبی مهره فیلیپس
battery
قرارداشتن یک مهره خودی بین مهره مهاجم خودی و شاه حریف
batteries
قرارداشتن یک مهره خودی بین مهره مهاجم خودی و شاه حریف
shinny
بازی هاکی که با توپ چوبی بازی شود چوب بازی هاکی
harlequinade
بخشی ازنمایش یالال بازی که لوده دران بازی میکند لودگی
frame
مدت زمان به کیسه انداختن تمام گویهای بازی اسنوکر یک دهم از بازی بولینگ
gamesmanship
مهارت در بردن بازی بدون تخلف از مقررات بازی
cutthroat
بازی 3 نفره که هریک به نفع خود بازی میکند
misplay
بازی بد واز روی ناشیگری غلط بازی کردن
game
وسیله ROM که حاوی کد برنامه برای بازی کامپیوتری است و در کنسول بازی نصب میشود
dib
ریگ بازی قاپ یا ریگی که با ان بازی می کنند
kiss in the ring
بازی بگیرماچ کن :بازی که دران پسریادختری ....تااوراببوسد
shinney
بازی هاکی که باتوپ چوبی بازی شود
fire fight
ترقه بازی اتش بازی مبادله تیراندازی
to make a trick
با کارت شعبده بازی کردن
[ورق بازی]
inning
گیمی که بازیگر سرویس زده و ان را باخته فرصت برای نوبت هر بازی بیلیارد یاکروکه یک بخش از بازی بولینگ
harlepuinade
نمایش لال بازی ودلقک بازی
charlatanic
امیخته بازبان بازی یاچاچول بازی
crampet game
بازی خفه بازی کم فضای شطرنج
beads
مهره
spondyl
مهره
nut
مهره
spineless
بی مهره
hot press
مهره
bead
مهره
screw nut
مهره
burnisher
مهره
vertebra
مهره
invertebral
بی مهره
vertebrae
مهره ها
screw bolt
مهره
invertebrate
بی مهره
beading
مهره مهره
beadings
مهره مهره
vertebrates
مهره
burnishing stone
مهره
vertebrate
مهره
weld bead
مهره جوش
die
مهره
to take eggs for money
خر مهره
jetton
مهره
Bureaucracy . Red tape .
کاغذ بازی ( قرطاس بازی )
pieces
مهره شطرنج
piece
مهره پارچه
burnishing
مهره زدن
beads
مهره فتیله
fly nut
مهره خروسکی
bead
مهره ساختن
vertebration
مهره بندی
vertebrata
مهره داران
nut
اجیل مهره
vertebral column
ستون مهره
spinescent
مهره دار
field bolt
پیچ و مهره
nuts and bolts
پیچ و مهره
bead
مهره فتیله
beads
مهره ساختن
acantha
مهره پشت
pieces
مهره پارچه
piece
مهره شطرنج
spinose
مهره مانند
man
مهره شطرنج
mans
مهره شطرنج
vertebral
استخوانهای مهره
vertebral
مهره فقره
lumbar
در مهره پشت
union
مهره ماسوره
unions
مهره ماسوره
chessman
مهره شطرنج
nut and union
مهره ماسوره
thimblerigger
مهره باز
hot press
مهره کشیدن
nut thread
پیچ مهره
glaze
مهره برق
invertebrata
جانوران بی مهره
chessmen
مهره شطرنج
beady
مهره دار
vertebrate
استخوانهای مهره
lumbar
مهره کمر
vertebra
استخوانهای مهره
lock nut
مهره قفلی
polishing stone
سنگ مهره
gloss
مهره کشیدن
vertebrates
مهره دار
vertebrates
استخوانهای مهره
joint
مهره اتصال
glazes
مهره برق
vertebrate
مهره دار
spina bifida
مهره ترک
driving sleeve
مهره ماسوره
blind nut
مهره کور
slotted round nut
مهره شیاردار
check nut
مهره چاکدار
diesinking
مهره ساز
centrum
جسم مهره
bead maker
مهره ساز
knurled nut
مهره اج دار
bolt and nut
پیچ و مهره
castellated nut
مهره ریخته گی
spinal column
ستون مهره ها
spinal columns
ستون مهره ها
crown of arch
مهره طاق
castle nut
مهره چاکدار
calender
مهره کشیدن
chess man
مهره شطرنج
spanners
مهره گشا
conduit coupling
مهره ماسوره
sleeves
مهره ماسوره
bolts and nuts
پیچ و مهره
sleeve
مهره ماسوره
diamond knurled nut
مهره اج دار
spanner
مهره پیچ
spiny
مهره مانند
spanner
مهره گشا
spanners
مهره پیچ
thumb nut
مهره بال دار
cap nut
مهره کلاهک دار
spanner
مهره گشا بست
thumb nut
مهره گوشی دار
over worked man
مهره شطرنج پر مسئولیت
intervertebral
واقع در میان مهره ها
intervertebral
بین مهره داران
ringbolt
مهره حلقه دار
wing nut
مهره گوشه دار
satined paper
گاغذ مهره کشیده
condyloid
مانند مهره استخوان
locknut
مهره پشت بند
lock nut
مهره پشت گیر
spanners
مهره گشا بست
turnbuckle
مهره رزوه دار
cross hole nut
مهره با سوراخ عرضی
check nut
مهره پشت گیر
check lock
مهره پشت گیر
touch move
لمس مهره شطرنج
countersink nut
مهره خزینه دار
joint bolt
پیچ و مهره اتصالی
radiator union
پیچ و مهره رادیاتور
wheel nut spanner
اچار مهره چرخ
eye bolt
مهره چشمی دار
english thread
پیچ و مهره انگلیسی
slotted round nut
مهره چاک دار
beads
دانه تسبیحی مهره
bead
دانه تسبیحی مهره
block counting test
ازمون مهره شماری
desperado
مهره از بین رفتنی شطرنج
ballots
مهره رای وقرعه کشی
balloted
مهره رای وقرعه کشی
centrum
مرکز بدن مهره داران
ballot
مهره رای وقرعه کشی
wing nut
پیچ و مهره دارای جاانگشتی
spinal column
تیره پشت ستون مهره
ringbolt
سوراخ حلقه دار مهره
spinal columns
تیره پشت ستون مهره
naris
سوراخ بینی مهره داران
jam nut
نوعی مهره قفلی نازک
crowns
ستیغ نیمرخ مهره طاق
crown
ستیغ نیمرخ مهره طاق
axis
محور تقارن مهره اسه
rachitis
اماس یا ورم مهره پشت
rhachitis
اماس یا ورم مهره پشت
toes
انگشت پای مهره داران جای پا
toe
انگشت پای مهره داران جای پا
to make a move
پاشدن و رفتن مهره را تکان دادن
adjust
مرتب کردن مهره شطرنج ژادوب
adjusting
مرتب کردن مهره شطرنج ژادوب
adjusts
مرتب کردن مهره شطرنج ژادوب
mutton chop
دنده و نیمی از مهره که باهم سرخ کنند
premaxilla
استخوان جلو ارواره زیرین مهره داران
pond life
جانوران بی مهره
[که دراستخرها و حوض ها زیست می کنند.]
chine
مهره استخوان پشت جانوران گوشت مازه
clevis pin
پینی که یک طرف ان رزوه شده و میتوان به ان مهره بست
germinal area
قسمتی از پلاستودرم که جنین اصلی مهره داران را تشکیل میدهد
batting order
ترتیب ورود توپزنها به بازی بیس بال ترتیب ورود توپزنهابه بازی کریکت
zoophyte
انواع جانوران مهره داری که رشد انها شبیه گیاه میباشد
wire locking
بستن تعدادی مهره یا پیچ به یکدیگر توسط سیم ایمنی برای جلوگیری از شل شدن انها
jewelled
[هر نوع تزئین تشکیل شده از نوارهای باریک و مهره های نیمه دایره و لوزی شکل]
round robin (tournament or contest)
<idiom>
بازی که درآن یک بازیکن یا تیم درمقابل یک بازیکن یا تیم بازی کند
billiard point
در بازی بیلیارد انگلیسی 2امتیاز برای کارامبول و 3امتیاز برای کیسه انداختن در بازی امریکایی 1 امتیازبرای کارامبول و امتیازهای دیگر برای کیسه انداختن
locknut
مهرهای که وقتی بدورپیچ پیچیده شود قفل میشود مهره قفل شو
hemoglobin
ماده رنگی اهن دار گویچههای قرمز خون جانوران مهره دار
carpet loom
دار قالیبافی که بصورت افقی، ثابت و یا گردان تهیه می شود و شامل تیرک ها و پیج و مهره ها می شود
palnut
مهره نازکی معمولا از جنس فولاد پرس شده که بمنظورافزایش ایمنی و جلوگیری ازشل شدن مهرههای معمولی روی انها بسته میشود
occupational disease
امراض شغلی
[نظیر بیماری های برونشیت در رنگرزان و بافندگان، پوکی استخوان، خمیدگی ستون مهره ها در بافندگان، ضعف چشم و غیره]
set the score
افزودن بر طول بازی افزودن بر طول بازی اسکواش
set the game
افزودن بر طول بازی افزودن بر طول بازی اسکواش
condyle
مهره استخوان- برامدگی استخوان
homes
بازی
solitaires
تک بازی
playing
بازی
gaming
بازی
solitaire
تک بازی
home
بازی
action
بازی
game
بازی
sportiveŠetc
بازی کن
dibasic
دو بازی
actions
بازی
basics
بازی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com