Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English
Persian
main drive motor
موتور محرکه اصلی
Other Matches
motoring
گرداندن موتور اصلی توسط استارتر بمنظوری جزاستارت موتور
main motor
موتور اصلی
wrist pin
پینی که در موتور رادیال دسته پیستون را به شاتون اصلی متصل میکند
cartridge starter
سیستم استارت موتور اصلی که توسط کارتریج قابل شارژی کار میکند
external combustion engine
موتور احتراق خارجی موتور برونسوز
engine
موتور بنزینی موتور احتراق داخلی
VL local bus
مین کنترل مستقیم از طریق باس اصلی روی پردازنده اصلی و برقراری ارسال داده خیلی سریع بین حافظه اصلی و کارت جانبی بدون استفاده از پردازنده
VL bus
مین کنترل مستقیم از طریق باس اصلی روی پردازنده اصلی و برقراری ارسال داده خیلی سریع بین حافظه اصلی و کارت جانبی بدون استفاده از پردازنده
variable geometry engine
موتور مکنده هوای مافوق صوت که بمنظور افزایش راندمان نه تنها شکل ومساحت دهانه ورودی ونازل خروجی بلکه مسیرجریان داخل موتور نیز تغییرکند
engine mounting
نصب موتور قرارگاه موتور
firing order
ترتیب احتراق موتور وایرچینی موتور ترتیب تیراندازی سلاح
driving force
نیروی محرکه
propellant
نیروی محرکه
propellants
نیروی محرکه
group drive
محرکه گروهی
motor drive
محرکه موتوری
drive
محرکه گیربکس
firepower
نیروی محرکه
driving power
قدرت محرکه
driving pulley
قرقره محرکه
drives
محرکه گیربکس
driving clutch
کلاج محرکه
motivational factors
عوامل محرکه
impulse charge
خرج محرکه
splenius
عضله محرکه
lineshaft drive
محرکه انتقال
gasoline driven
محرکه بنزینی
drive shaft
محور محرکه
drive shafts
محور محرکه
variable speed drive
محرکه پلهای
hydro
نیروی محرکه اب
propulsion
نیروی محرکه
propellent
نیروی محرکه
electric drive
محرکه الکتریکی
d.c. drive
محرکه جریان دائم
induced e.m.f.
نیروی محرکه القائی
back voltage
نیروی ضد محرکه الکتریکی
magnetomotive force
نیروی محرکه مغناطیسی
impulse charge
نیروی محرکه اولیه
powerhouses
مرکز قوه محرکه
magneto e.m.f.
نیروی محرکه مغناطیسی
cone pulley drive
محرکه صفحه پلهای
electromotive force
نیروی محرکه الکتریکی
final drive
محرکه محور عقب
dynamic pressure
فشار محرکه درونی
powerhouse
مرکز قوه محرکه
rear axle drive
محرکه چرخ عقب
power plants
محرکه وسیله نقلیه
power plant
محرکه وسیله نقلیه
diesel driven generation set
دستگاه محرکه دیزلی
slip ring induction motor
موتور القائی اسلیپ رینگ موتور اندوکسیونی اسلیپ رینگ موتور رتور اسلیپ رینگ
dynamic
وابسته به نیروی محرکه جنباننده
hydraulic
وابسته به نیروی محرکه اب هیدرولیک
hydropower
قوه محرکه مولد برق
abasia
عدم همکاری عضلات محرکه
dynamically
وابسته به نیروی محرکه جنباننده
locomotive
حرکت دهنده نیروی محرکه
volt
واحد نیروی محرکه برقی
volts
واحد نیروی محرکه برقی
locomotives
حرکت دهنده نیروی محرکه
ship influence
عامل محرکه عبور کشتی
dynamoelectric
دارای نیروی محرکه برقی
flat twin engine
موتور بوکسر دو سیلندر موتور سیلندر متقابل با دوسیلندر
double squirrel cage motor
موتور قفس سنجابی دوبل موتور با شیار دوبل
power plant
کارخانه برق نیروی محرکه هواپیماواتومبیل
power plants
کارخانه برق نیروی محرکه هواپیماواتومبیل
volts
واحد نیروی محرکه الکتریکی در سیستم متریک
volt
واحد نیروی محرکه الکتریکی در سیستم متریک
masters
سیستم با کامپیوتر کنترل اصلی و یک فرعی که از اصلی دستور می گیرد
mastered
سیستم با کامپیوتر کنترل اصلی و یک فرعی که از اصلی دستور می گیرد
master data file
پرونده مشخصات اصلی امادنظامی پروند خصوصیات اصلی اماد
master
سیستم با کامپیوتر کنترل اصلی و یک فرعی که از اصلی دستور می گیرد
acciaccatura
نت سریعی که نیم پرده کوتاه تر ازنت اصلی است وقبل از نت اصلی نواخته میشود
on board
که در تخته اصلی یا PCB اصلی قرار دارد
single phase induction motor
موتور القائی یک فازه موتور اندوکسیونی یک فازه
main guard
نیروی جلودار اصلی حفاظ اصلی
first generation computer
کپی اصلی تصویر یا متن اصلی
prototypal
وابسته به طرح اصلی یا نمونه اصلی
initial reserves
ذخایر اصلی احتیاط اولیه یا اصلی
generations
کپی اصلی تصویر اصلی یا متن
generation
کپی اصلی تصویر اصلی یا متن
prototypic
وابسته به طرح اصلی یا نمونه اصلی
staple
جزء اصلی هر چیزی قلم اصلی
stapling
جزء اصلی هر چیزی قلم اصلی
stapled
جزء اصلی هر چیزی قلم اصلی
mainstay
مهار اصلی که از نوک شاه دگل تا پای دگل جلو امتداد دارد تکیه گاه اصلی
mainstays
مهار اصلی که از نوک شاه دگل تا پای دگل جلو امتداد دارد تکیه گاه اصلی
anastylosis
[واژه ای برای ساختار دوباره سازی ساختمان با مواد اصلی و بر طبق سیستم ساختار اصلی]
base unit
یکای اصلی واحد اصلی
fundamental unit
یکای اصلی واحد اصلی
base camp
پایگاه اصلی کمپ اصلی
master file
فایل اصلی پرونده اصلی
expansion slots
شکاف ها یا فضاهای خالی درون کامپیوتر اصلی برای اتصال تخته مدارهای کوچک به تخته مدار اصلی بکار می روند
mattered
بخش اصلی متن روی صفحه که متن یا خط اصلی قرار می گیرد
matter
بخش اصلی متن روی صفحه که متن یا خط اصلی قرار می گیرد
mattering
بخش اصلی متن روی صفحه که متن یا خط اصلی قرار می گیرد
matters
بخش اصلی متن روی صفحه که متن یا خط اصلی قرار می گیرد
DIMM
سیستم مرتب کردن قط عات حافظه RAM در دوطرف کارت کوچک که قابل درج روی تخته اصلی کامپیوتر است تا حافظه اصلی بروز شود
external
که به کامپیوتر اصلی وصل است . 2-هر وسیلهای که ارتباطات بین کامپیوتر و خودش را ممکن می سازد ولی مستقیماگ توسط کامپیوتر اصلی پردازش نمیشود
externals
که به کامپیوتر اصلی وصل است . 2-هر وسیلهای که ارتباطات بین کامپیوتر و خودش را ممکن می سازد ولی مستقیماگ توسط کامپیوتر اصلی پردازش نمیشود
elegant
یک برنامه با کمترین مقدارحافظه اصلی طراحی یک برنامه کارا که با کم کردن تعداد دستورالعملهای بکاربرده شده برای انجام کارهای گوناگون از حداقل ممکن حافظه اصلی استفاده کند
e.m.f
force electromotive نیروی محرکه الکتریکی نیروی برقرانی
hidden momentum of population growth
نیروی محرکه پنهان رشدجمعیت فرایندی پویا ولی غیرفعال ازافزایش جمعیت که حتی پس ازکاهش نرخهای زاد و ولد ادامه مییابد
hydro kinetic
وابسته به حرکت مایعات ونیروی محرکه مایعات
FEP
پردازنده بین منبع ورودی و کامپیوتر اصلی که کار آن این است که داده دریافتی را پیش پردازش کند تا بار کاری کامپیوتر اصلی را کم کند
electromotive force
نیروی محرکه الکتریکی نیروی برقرانی
kinetic
وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
pilot tunnel
تونل کوچکی که جلو تونل اصلی حفر میشود تا شیب وسمت واقعی تونل اصلی که بایستی حفر گردد تعیین شودو به تونل راهنما معروف است
bodies
1-بخش اصلی در یک متن 2-بخش اصلی یک برنامه
authentic document
اصل سند مدارک اصلی سند اصلی
body
1-بخش اصلی در یک متن 2-بخش اصلی یک برنامه
source
1-لیست کردن متن به صورت اصلی . 2-لیست کردن برنامه اصلی
standby
سیستم ثانویی سیستم اصلی , که وقتی سیستم اصلی خراب شود استفادهمی شود
standbys
سیستم ثانویی سیستم اصلی , که وقتی سیستم اصلی خراب شود استفادهمی شود
engine
موتور
jet engines
موتور جت
double row
موتور
jet engine
موتور جت
machinery
موتور
power head
سر موتور
motored
موتور
motors
موتور
motor
موتور
motor-
موتور
echo check
بررسی صحت عملیات ارسال اطلاعات که در ان اطلاعات دریافت شده به منبع اصلی برگشت داده شده و با اطلاعات اصلی مقایسه میشودمقابله به کمک طنین بررسی طنین
pump
پمپ موتور
mechanic
تعمیرکار موتور
drilling motor
موتور مته
drive motor
موتور محرک
driving motor
موتور محرک
turbojet
موتور توربوجت
servo motor
سروو- موتور
pumped
پمپ موتور
jet engine
موتور پرتابی
ignitor
شمع موتور
differential motor
موتور تفاضلی
spark plugs
شمع موتور
spark plug
شمع موتور
motorbike
موتور سیکلت
moped
موتور گازی
pumps
پمپ موتور
engine mount
پایه موتور
two cylinder engine
موتور دو سیلندر
two stroke engine
موتور دو زمانه
fliers
پروانه موتور
revved
دور موتور
jet-propelled
مجهز به موتور جت
runs
کارکردن موتور
rev
دور موتور
run
کارکردن موتور
revs
دور موتور
jet propelled
مجهز به موتور جت
flyer
پروانه موتور
flyers
پروانه موتور
v tape engine
موتور"وی " شکل
two phase motor
موتور دو فاز
diesels
موتور دیزل
diesel
موتور دیزل
universal motor
موتور اونیورسال
jet engines
موتور پرتابی
universal motor
موتور یونیورسال
v tape engine
موتور خورجینی
revving
دور موتور
aeromotor
موتور بادی
squirrel cage motor
موتور قفسی
synchronous motor
موتور همزمان
built in engine
موتور تاسیسات
bypass engine
موتور کنارگذر
canon engine
موتور Conon
capacitor motor
موتور خازنی
carburetor engine
موتور کاربراتوردار
blast injection engine
موتور تزریق دم
standard motor
موتور معمولی
starting motor
موتور استارت
aircraft engine
موتور هواپیما
antiknock
روغن موتور
apposed engine
موتور روبرو
asynchronous motor
موتور ناهمزمان
automobile engine
موتور اتومبیل
automotive engine
موتور اتومبیل
motorcar engine
موتور اتومبیل
steam engine
موتور بخار
carnot engine
موتور کارنو
split pole motor
موتور کمکی
compound wound motor
موتور مرکب
crankcase
پوسته موتور
cut off
از کارانداختن موتور
six cylinder engine
موتور شش سیلندر
single phase motor
موتور یک فازه
single cylinder engine
موتور یک سیلندر
shunt wound motor
موتور شنت
three speed motor
موتور سه سرعته
diesel engine
موتور دیزل
three phase motor
موتور سه فاز
three phase current motor
موتور سه فازه
synchronous motor
موتور سنکرون
powerhouses
موتور خانه
glider
هواپیمای بی موتور
gliders
هواپیمای بی موتور
powerhouse
موتور خانه
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com