Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English
Persian
delay position
موضع مخصوص اجرای عملیات تاخیری
Other Matches
e hour
وقت مخصوص اجرای عملیات ستادی
delay position
موضع تاخیری
time resolution
جزییات زمان اجرای عملیات نشان دادن جزییات اجرای زمانی عملیات
delaying
عملیات تاخیری
delay action
عملیات تاخیری
delays
عملیات تاخیری
delay
عملیات تاخیری
delaying action
عملیات تاخیری
layig up position
موضع یا اسکله مخصوص تهیه سرپل ساحلی
aerospace projection operations
عملیات مخصوص گسترش منطقه فضای هوایی عملیات مخصوص توسعه منطقه فضای هوایی
delayed contact
چاشنی با تماس تاخیری سیستم پیش تنظیم تاخیری
delay line storage
یک دستگاه ذخیره که شامل یک خط تاخیری و وسیلهای برای درج مجدد اطلاعات بدرون خط تاخیری میباشد
task force
نیروی اجرای عملیات
task forces
نیروی اجرای عملیات
concept of operations
روش اجرای عملیات
task element
عنصر اجرای عملیات
dormant
عامل تاخیری مین دریایی چاشنی تاخیری
task element
قسمت مامور اجرای عملیات
operator
ترتیب اجرای عملیات ریاضی
launch
اجرای حمله شروع عملیات
launched
اجرای حمله شروع عملیات
precedence
ترتیب اجرای عملیات ریاضی
operators
ترتیب اجرای عملیات ریاضی
launching
اجرای حمله شروع عملیات
launches
اجرای حمله شروع عملیات
task group
ناو گروه مامور اجرای عملیات
interdict
ممانعت کردن اجرای عملیات ممانعتی
task fleet
ناوگان مامور اجرای عملیات یا ماموریت
high angle pit
چاله مخصوص اجرای تیرقائم
aircraft turn around
اماده کردن هواپیما برای پرواز یا اجرای عملیات
force rendezvous
نقطه الحاق هواپیماها یاکشتیها برای اجرای عملیات
delayed action
وسیله با عمل تاخیری تاخیری
special operations
عملیات مخصوص یا ویژه
cycle
تمام مراحل لازم برای اجرای یک فرآیند یا عملیات روی داده
cycles
تمام مراحل لازم برای اجرای یک فرآیند یا عملیات روی داده
duplication check
بررسی ای که لازمه اش یکسان بودن نتایج دو اجرای مستقل یک عملیات میباشد
cycled
تمام مراحل لازم برای اجرای یک فرآیند یا عملیات روی داده
contingencey forces
نیروهای مخصوص عملیات احتمالی
process
برنامهای که زمان اجرای دستورات آن در CPU بیشتر از عملیات ورودی و خروجی است
processes
برنامهای که زمان اجرای دستورات آن در CPU بیشتر از عملیات ورودی و خروجی است
air inst alations
تاسیسات مخصوص هدایت عملیات هوایی
air facility
تاسیسات مخصوص هدایت عملیات هوایی
handing
سیستم جاری که عملوند عملیات را با اجرای دستورات از طریق صفحه کلید کنترل میکند
hand
سیستم جاری که عملوند عملیات را با اجرای دستورات از طریق صفحه کلید کنترل میکند
position light
علایم نشان دهنده موضع چراغ راهنمای مسیر یا محل موضع
airhead operations
عملیات مخصوص گرفتن سرپل هوایی عملیات تهیه سرپل هوایی
flowchart
نشانههای مخصوص برای معرفی وسیله تصحیات و عملیات در فلوچارت
flow diagram
نشانههای مخصوص برای معرفی وسیله تصحیات و عملیات در فلوچارت
signatures
کد مجوز مخصوص مثل کلمه رمز که به کاربر حق تقدم برای دستیابی به سیستم یا اجرای کار میدهد.
signature
کد مجوز مخصوص مثل کلمه رمز که به کاربر حق تقدم برای دستیابی به سیستم یا اجرای کار میدهد.
coprocessor
آداپتور نمایش سریع که مخصوص عملیات گرافیکی مثلاگ رسم خط و... است
storage
TRC مخصوص برای گرافیک کامپیوتری . تصویری را روی صفحه برمی گرداند بدون نیاز به عملیات تنظیم مجدد
day fighter
هواپیمای رهگیری روزانه جنگنده رهگیر مخصوص عملیات روزانه
breaks
کلید مخصوص در صفحه کلید IBM که اجرای یک برنامه را وقتی قط ع میکند که این کلید با کلید کنترل
break
کلید مخصوص در صفحه کلید IBM که اجرای یک برنامه را وقتی قط ع میکند که این کلید با کلید کنترل
assumed position
موضع فعلی موضع اشغال شده فعلی
chaining
اجرای یک برنامه خیلی بزرگ که با اجرای بخشهای کوچکتر در یک زمان
real time
اجرای چندین کار بلا درنگ همزمان بدون کاهش سرعت اجرای فرایندی
support
CI مخصوص که با cpu کار میکند و یک تابع جمع یا عملیات استاندارد را به سرعت انجام میدهد و سرعت پردازش را افزایش میدهد
at
قالب استاندارد برای صفحه کلید IBM. صفحه کلید دارای کلیدهایی در بالا است که عملیات مخصوص انجام میدهد
Sound Recorder
امکانی در ویندوز ماکروسافت که به کاربر امکان اجرای فایلهای صورت ای دیجیتالی یا ضبط صوت روی دیسک و اجرای ویرایش ابتدایی میدهد
run duration
خطایی که هنگام اجرای برنامه یا وقوع خطا در حین اجرای برنامه تشخیص داده شود
pipelines
اجرای پردازش دستور دوم در حالی که هنوز پردازش اولی تمام نشده است برای سرعت اجرای برنامه
pipeline
اجرای پردازش دستور دوم در حالی که هنوز پردازش اولی تمام نشده است برای سرعت اجرای برنامه
farmgate type operations
رهبری اموزش و عملیات نیروی هوایی یک کشور تامرحله عملیات جنگی
buffered computer
کامپیوتری که عملیات ورودی و خروجی و عملیات پردازشی را بطور همزمان ارائه میدهد
retardative
تاخیری
retardatory
تاخیری
delay line
خط تاخیری
dilatory
تاخیری
counter air
عملیات ضدهواپیمایی عملیات ضد فعالیت هوایی دشمن
anticrop operations
عملیات کاربرد افات کشاورزی در عملیات نظامی
counter air operations
عملیات ضد هواپیمایی عملیات ضد برتری هوایی دشمن
nickel celay line
خط تاخیری نیکلی
sonic delay line
خط تاخیری صوتی
retarding effect
اثر تاخیری
mercury delay line
خط تاخیری جیوهای
time delay relay
رله تاخیری
delay fuze
ماسوره تاخیری
fuze delay
ماسوره تاخیری
delaying action
عمل تاخیری
delay line register
ثبات با خط تاخیری
dormant
وسیله تاخیری
delayed action
با ماسوره تاخیری
delay action voltage
ولتاژ تاخیری
delay action
عمل تاخیری
delay action fuse
فیوز تاخیری
time-lag fuse
فیوز تاخیری
lagging current
شدت تاخیری
delay element
عنصر تاخیری
delay arming
مکانیسم تاخیری
delay distortion
اعوجاج تاخیری
feasibility study
مطالعه قابلیت اجرای کار بررسی امکان اجرای کار
application of fire
اجرای اتش روی هدفهای مورد نظر اجرای اتش
magnetic aftereffect
اثر تاخیری مغناطیسی
magnetic creeping
اثر تاخیری مغناطیسی
delayed elastic response
واکنش ارتجاعی تاخیری
delay arming
مسلح کننده تاخیری
delay equalizer
متعادل کننده تاخیری
possession money
حق الحفظ دستمزدی که در برای اجرای حکم تملیک یا صیانت ملک تملیک شده از طریق اجرای حکم به مامور اجراداده میشود
lute
گل یا سیمان مخصوص درزگیری وبتونه حلقه لاستیکی مخصوص دهانه بطری
lutes
گل یا سیمان مخصوص درزگیری وبتونه حلقه لاستیکی مخصوص دهانه بطری
soluble washer
ضامن تاخیری مین دریایی
writes
وسیله مخصوص که به کامپیوتر امکان خواندن حروف دستنویس روی یک صفحه مخصوص میدهد
write
وسیله مخصوص که به کامپیوتر امکان خواندن حروف دستنویس روی یک صفحه مخصوص میدهد
fog oil
روغن مخصوص یا سوخت مخصوص دستگاههای تولیددود مصنوعی
typefaces
مجموعه حروف در یک طرح مخصوص و وزن مخصوص
typeface
مجموعه حروف در یک طرح مخصوص و وزن مخصوص
sit on the ball
بازی تاخیری برای حفظ مساوی یابرد
sit on a lead
بازی تاخیری برای حفظ مساوی یابرد
graphics
کارت مخصوص درون کامپیوتر که از یک پردازنده مخصوص برای افزایش سرعت رسم خط ها و تصاویر روی صفحه استفاده میکند
statements
2-دستور برنامه که CPU را هدایت میکند تا عملیات کنترلی انجام دهد یا عملیات CPU را کنترل کند
statement
2-دستور برنامه که CPU را هدایت میکند تا عملیات کنترلی انجام دهد یا عملیات CPU را کنترل کند
propagate
خطایی که در یک محل یا عملیات رخ دهد و سایر عملیات و فرآیند را تحت تاثیر قرار دهد
propagates
خطایی که در یک محل یا عملیات رخ دهد و سایر عملیات و فرآیند را تحت تاثیر قرار دهد
propagating
خطایی که در یک محل یا عملیات رخ دهد و سایر عملیات و فرآیند را تحت تاثیر قرار دهد
propagated
خطایی که در یک محل یا عملیات رخ دهد و سایر عملیات و فرآیند را تحت تاثیر قرار دهد
land control operation
عملیات کنترل زمین عملیات
code panel
رمز ارتباطات در عملیات هوایی و زمینی کلید رمزارتباطات در عملیات هوایی وزمینی
housekeeping
عملیات کامپیوتری که مستقیما" کمکی برای بدست اوردن نتایج مطلوب نمیکنداما قسمت ضروری یک برنامه مانند راه اندازی مقدمه چینی و عملیات پاکسازی است خانه داری
air-sea rescue
عملیات نجات هوا دریایی عملیات نجات هوایی ودریایی
air sea rescue
عملیات نجات هوا دریایی عملیات نجات هوایی ودریایی
position
موضع
sited
موضع
attack position
موضع تک
locality
موضع
localities
موضع
spot
موضع
lodgment
موضع
lodgment or lodge
موضع
sites
موضع
location
موضع
site
موضع
spots
موضع
locations
موضع
positioned
موضع
emplacement
موضع
registers
که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
register
که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
registering
که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
components
اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
component
اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
occupation of position
اشغال موضع
primary position
موضع ابتدایی
turnabout
تغییر موضع
deployment
موضع صف ارایی
punch position
موضع منگنه
localities
موضع مکان
assumed position
موضع فرضی
firing position
موضع تیر
the seat of pain
موضع درد
selection of position
انتخاب موضع
primary position
موضع اصلی
inposition
به موضع رفتن
rendezvous area
موضع انتظار
block house
موضع مستحکم
stand
مکث موضع
emplacement
موضع گرفتن
battle position
موضع نبرد
alternate position
موضع یدکی
position
وضعیت موضع
turnabouts
تغییر موضع
lodgment
موضع گیری
covered position
موضع پوشیده
active site
موضع فعال
locality
موضع مکان
lodgement
موضع گیری
displacement
تغییر موضع
supplementary position
موضع تکمیلی
localization
موضع یابی
supplementary position
موضع یدکی
secondary position
موضع فرعی
spot
لکه موضع
defense position
موضع دفاعی
alternate position
موضع فرعی
defense position
موضع پدافندی
spots
لکه موضع
positioned
وضعیت موضع
inposition
مستقر در موضع
blocking position
موضع سد کننده
supplemental
موضع تکمیلی
secondary position
موضع یدکی
m
مگا عملیات اعشاری در ثانیه . معیار اندازه گیری توان و سرعت معادل یک میلیون عملیات اعشاری در ثانیه
performance standard
معیارهای عملکرد معیارهای اجرای کار یاعملکرد یکان یا دستگاه معیارهای اجرای کار
army operations center
مرکز عملیات نیروی زمینی مرکز عملیات ارتش
supplementary
موضع تکمیلی اضافی
occupation of position
اشغال موضع کردن
posted
محل ماموریت موضع
switch position
موضع رابط دفاعی
switch position
موضع دفاعی بینابین
confirmed location
موضع تایید شده
post
محل ماموریت موضع
post-
محل ماموریت موضع
key position
موضع حساس و مهم
posts
محل ماموریت موضع
localization of function
موضع یابی کارکرد
deleting
کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
delete
کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
deletes
کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
deleted
کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com