English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English Persian
seal bars میلههای اب بندی
Other Matches
mixer انداختن میلههای بولینگ با میلههای دیگر
mixers انداختن میلههای بولینگ با میلههای دیگر
christmass tree ضربهای در بولینگ که میلههای 3 و 7 و 01 را برای راست دست و میلههای 2 و7 و 01 را برای چپ دست باقی می گذارد
bucket جاگذاشتن میلههای 2 و 4 و5 و 8 بولینگ از بازیگر راست دست و میلههای 3 و 5 و 6و 9 از بازیگر چپ دست
buckets جاگذاشتن میلههای 2 و 4 و5 و 8 بولینگ از بازیگر راست دست و میلههای 3 و 5 و 6و 9 از بازیگر چپ دست
grate میلههای اهنی
connections میلههای رابط
rods of corti میلههای کورتی
split میلههای باقیمانده
grates میلههای اهنی
net posts میلههای تور
leave میلههای جامانده
leaving میلههای جامانده
parallel bars میلههای پارالل
four horsemen جا گذاشتن میلههای 1 و 2 و4 و 7 یا 1 و 3 و 6 و 01
grated میلههای اهنی
picket fence جاگذاشتن میلههای 1 و 2 و4 و 7 یا 1 و 3 و 6 و 01
maples میلههای بولینگ
evaluation rating درجه بندی اطلاعات یا طبقه بندی ان از نظر اعتبار وصحت و دقت
cross barred دارای میلههای عرضی
bacillar بشکل میلههای کوچک
bacillary بشکل میلههای کوچک
seat bars میلههای تکیه گاه
stanchion میلههای عمودی ناو
grate پنجره میلههای اهخنی
driving bit هویزه میلههای اسب
grates پنجره میلههای اهخنی
grated پنجره میلههای اهخنی
gridiron خطوط یا میلههای فلزی مشبک
handing میلههای تسخیرشده حریف در پایان
setup وضع قرارگرفتن میلههای بولینگ
pin deck قسمت زیر میلههای بولینگ
hand میلههای تسخیرشده حریف در پایان
hig low jack ضربهای در بولینگ که میلههای 7 و 01 را جا می گذارد
wicketkeeper توپگیر مدافع میلههای کریکت
ended میلههای تحت دفاع بازیگرمعین
spiller انداختن تمام میلههای بولینگ با
end میلههای تحت دفاع بازیگرمعین
ends میلههای تحت دفاع بازیگرمعین
studs زائدهائی که در میلههای گرد بکار میرود
converted انداختن تمام میلههای باقیمانده بولینگ
double pinochle ضربهای در بولینگ که میلههای 4 و 6 و 7 و 01 را بجامی گذارد
big four ضربهای در بولینگ که میلههای 4 و 6 و 7 و 01 را بجامی گذارد
converts انداختن تمام میلههای باقیمانده بولینگ
dead wood میلههای افتاده بولینگ که درجا می ماند
convert انداختن تمام میلههای باقیمانده بولینگ
bedpost ضربهای در بولینگ که میلههای 7 و 01 را بجا می گذارد
golden gate پرتابی در بولینگ که میلههای 4 و 6 و 7 و 01 راباقی می گذارد
square out ضربه از خارج محدوده میلههای کریکت
converting انداختن تمام میلههای باقیمانده بولینگ
throw out سوزاندن توپزن با ضربه به میلههای کریکت
pocket split باقی ماندن میلههای 5 و 7یا 5 و 9 بولینگ
sour apple ضربهای که میلههای 5 و01 را باقی میگذارد
half worcester ضربهای در بولینگ که میلههای 3 و 9 یا 2 و 8 را جامی گذارد
word warp فرمت بندی مجدد پس از حذف ها و اصلاحات ویژگی که درصورت جانگرفتن یک کلمه درخط اصلی ان را به ابتدای خط بعدی می برد سطر بندی
carpet classification طبقه بندی [درجه بندی] فرش
rating طبقه بندی کردن درجه بندی
ratings طبقه بندی کردن درجه بندی
take guard وضع دفاعی توپزن جلو میلههای کریکت
baby split وضعی که میلههای 2 و 7 یا3 و 01 بولینگ باقی می ماند
pinspotter وسیله گذاشتن میلههای بولینگ بجای خود
foundation انداختن تمام میلههای بولینگ در دور نهم
grids بارشته ها و میلههای درهم وبر هم مجهز کردن
grid بارشته ها و میلههای درهم وبر هم مجهز کردن
blows ناتوانی درانداختن تمام میلههای بولینگ با دو ضربه
blow ناتوانی درانداختن تمام میلههای بولینگ با دو ضربه
fills تعداد میلههای افتاده بولینگ با گوی دوم
fill تعداد میلههای افتاده بولینگ با گوی دوم
pick a cherry ناتوانی در انداختن تمام میلههای اسان بولینگ
pinsetter وسیله گذاشتن میلههای بولینگ بجای خود
pumpkin پرتابی که تعداد کمی از میلههای بولینگ را می اندازد
pumpkins پرتابی که تعداد کمی از میلههای بولینگ را می اندازد
worcester باقی گذاشتن تمام میله هابجز میلههای 1 و 5 بولینگ
wood چوب گلف با دسته دراز و سرچوبی میلههای بولینگ
pits منطقه فرود در پرشها حفره پشت میلههای بولینگ
pit منطقه فرود در پرشها حفره پشت میلههای بولینگ
lanternpinion چرخ کوچکی که میلههای عمودی داردو مانند است به فانوس
pinfall تعداد میلههای افتاده با یک گوی بولینگ ضربه فنی کشتی
telescopic دستگاه شکسته بندی تلسکوپیک چوبهای شکسته بندی مربوط به دوربین تلسکوپی یادستگاه نشانه روی
packaging ماده محافظ اشیا که بسته بندی می شوند. مواد جذاب برای بسته بندی کالاها
defense classification طبقه بندی اطلاعات مربوط به پدافند سیستم طبقه بندی مدارک وزارت دفاع
classification طبقه بندی رده بندی
classifications طبقه بندی رده بندی
laggin اب بندی کردن اب بندی ناوها
wording جمله بندی کلمه بندی
lineaments طرح بندی صورت بندی
lineament طرح بندی صورت بندی
counts حساب امتیازهای یک ضربه بیلیارد ناتوانی درانداختن تمام میلههای بولینگ
counting تداد میلههای افتاده با گوی اول بولینگ بعد ازکسب استرایک
counts تداد میلههای افتاده با گوی اول بولینگ بعد ازکسب استرایک
sash قاب دورشیشه در یاپنجره که شامل میلههای چوبی بین شیشه ها نیزمیباشد
sashes قاب دورشیشه در یاپنجره که شامل میلههای چوبی بین شیشه ها نیزمیباشد
counted حساب امتیازهای یک ضربه بیلیارد ناتوانی درانداختن تمام میلههای بولینگ
columnar گرافی که مقادیر به صورت میلههای عمودی و افقی نمایش داده می شوند
counting حساب امتیازهای یک ضربه بیلیارد ناتوانی درانداختن تمام میلههای بولینگ
count حساب امتیازهای یک ضربه بیلیارد ناتوانی درانداختن تمام میلههای بولینگ
counted تداد میلههای افتاده با گوی اول بولینگ بعد ازکسب استرایک
count تداد میلههای افتاده با گوی اول بولینگ بعد ازکسب استرایک
chopsticks میلههای عاج یا چوبی که چینی ها برای خوردن برنج از ان استفاده میکنند
bar graph گرافی که مقادیر در آن به صورت میلههای افقی و عمودی نشان داده میشود
downgrading کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
regrade تجدید طبقه بندی اطلاعات درجه بندی مجدد اطلاعات ازنظر اهمیت
downgrades کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgraded کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgrade کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
bar chart گرافی که مقادیر در آن به صورت میلههای افقی و عمودی نشان داده شده اند
crankpin قسمت استوانهای دسته میل لنگ که میلههای رابط بدان متصل میشود
spread eagle سرخوردن با عقب اسکیتهای چسبیده بهم بجا گذاشتن میلههای 2 و 3 و 4 و 6 و 7 و01 بولینگ
screw picket میلهای که سر ان پیچی شکل باشد میلههای پیچ دار پایه سیم خاردار
histogram گرافی که روی آن مقادیر به صورت میلههای افقی و عمودی نشان داده می شوند
gift wrap بسته بندی کردن در کاغذ بسته بندی روبان دارپیچیدن
chart گرافی که در آن مقادیر به صورت میلههای عمودی و افقی با طول و پهنای مختلف نشان داده می شوند
charted گرافی که در آن مقادیر به صورت میلههای عمودی و افقی با طول و پهنای مختلف نشان داده می شوند
charting گرافی که در آن مقادیر به صورت میلههای عمودی و افقی با طول و پهنای مختلف نشان داده می شوند
charts گرافی که در آن مقادیر به صورت میلههای عمودی و افقی با طول و پهنای مختلف نشان داده می شوند
declassification از طبقه بندی خارج کردن حذف طبقه بندی
line astern صورت بندی ستون هوایی صورت بندی یک ستونه
security classification طبقه بندی منطقه تامینی طبقه بندی حفافتی
black designation علامت مخصوص برای ارتباط طبقه بندی شده حامل پیام طبقه بندی شده
spot bowler بازیگری که بجای نشانه گیری به میلههای بولینگ بجای معینی روی مسیرهدفگیری میکند
transparently نرم افزاری که به کاربر امکان دسترسی به محل حافظه در سیستم حافظه در سیستم صفحه بندی شده میدهد به صورتی که گویی صفحه بندی نشده است
transparent نرم افزاری که به کاربر امکان دسترسی به محل حافظه در سیستم حافظه در سیستم صفحه بندی شده میدهد به صورتی که گویی صفحه بندی نشده است
wickets میلههای چوبی کریکت نوبت توپزنی در کریکت
wicket میلههای چوبی کریکت نوبت توپزنی در کریکت
grades دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
grade دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
grades درجه بندی کردن رتبه بندی کردن
group دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
grade درجه بندی کردن رتبه بندی کردن
groups دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
insulation testing apparatus دستگاه ازمایش عایق بندی دستگاه اندزه گیری عایق بندی
unitized load بار بسته بندی شده یا باردست چین شده بار تقسیم بندی شده
recognition 1-توانایی تشخیص چیزی . 2-فرایند تشخیص چیزی- مثل حرف روی متن چاپ شده یا میلههای کد میلهای ..
approach formation صورت بندی تقرب به باند صورت بندی تقرب به دشمن
washout باقی گذاشتن میلههای 1 و 2و01 برای راست دست و 1 و3 و 7 برای چپ دست
washouts باقی گذاشتن میلههای 1 و 2و01 برای راست دست و 1 و3 و 7 برای چپ دست
army class manager activity سازمان مدیریت طبقه بندی اماد در نیروی زمینی مدیریت طبقه بندی اماد
classification طبقه بندی کردن طبقه بندی
classifications طبقه بندی کردن طبقه بندی
phasing مرحله بندی مرحله بندی عملیات
black concept علامت حاوی پیام طبقه بندی شده سیستم ارتباطی حاوی پیام طبقه بندی شده
phased attack تک مرحله بندی شده حمله مرحله بندی شده
pockets کیسه یاجیبهای 6 گانه میز بیلیارد انداختن گوی به کیسه دربازی بیلیارد فاصله بین میلههای 1 و 3 برای بازیگرراست دست و 1 و 2 برای بازیگر چپ دست بولینگ
pocket کیسه یاجیبهای 6 گانه میز بیلیارد انداختن گوی به کیسه دربازی بیلیارد فاصله بین میلههای 1 و 3 برای بازیگرراست دست و 1 و 2 برای بازیگر چپ دست بولینگ
monadelphous دارای میلههای یک پارچه دارای نافه یک پارچه
queing صف بندی
queuing صف بندی
articular بندی
striation خط بندی
vanation رگ بندی
lapping اب بندی
funicular بندی
taping ته بندی
funiculars بندی
seals اب بندی
humidity insulation نم بندی
seal اب بندی
patching سر هم بندی
waterproofing اب بندی
alignments صف بندی
alignment صف بندی
commisural بندی
commissural بندی
hermetic sealing اب بندی
mud sill ته بندی
neuration رگ بندی
nailed up سر هم بندی
humidity insulation اب بندی
laced بندی
sealing off اب بندی
snacks ته بندی
trimerous سه بندی
snack ته بندی
trelliswork داربست بندی
sealing اب بندی کردن
taxonomies طبقه بندی
pluralization جمع بندی
reticulation شبکه بندی
ranked رتبه بندی
rhyme scheme قافیه بندی
ring clossure حلقه بندی
totalization جمع بندی
ranks رتبه بندی
to mull a mull of سر هم بندی کردن
to pin up بی بندی کردن
to take a snack ته بندی کردن
toe protection پاشنه بندی
to make a mess of سر هم بندی کردن
terracing تراس بندی
partitioning جزء بندی
premunition پیش بندی
queuing theory نظریه صف بندی
taxonomy طبقه بندی
to make a muddle of سر هم بندی کردن
regimentalation گروه بندی
tariff classification تعرفه بندی
to nails up سر هم بندی کردن
self dramatization بخود بندی
sealings بتونه اب بندی
sealing screw پیچ اب بندی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com