English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (12 milliseconds)
English Persian
lever میله اهرم دسته
levers میله اهرم دسته
Other Matches
shifting lever اهرم دسته دنده اهرم حرکت در سمت
handspike میله اهرم
thole چوب یا میله اهرم پارو
towbar اهرم یدک کش اهرم پیش قطار
pried بادیلم یا اهرم بلند کردن اهرم
pries بادیلم یا اهرم بلند کردن اهرم
pry بادیلم یا اهرم بلند کردن اهرم
fasces یک دسته میله که تبری در میان ان قرار داشته وپیشاپیش فرمانداران رومی می بردند و نشان قدرت بوده
operating lever اهرم عامل اهرم کولاس
fasces [نمادی در روم قدیم یک دسته میله که تبری در میان آن قرار داشت و و پیشاپیش فرمانداران رومی می بردند که نشان قدرت آنها بود.]
tenpin میله بطری شکل مخصوص بازی 01 میله بولینگ
double wood ماندن یک میله بولینگ پشت میله دیگر
feinting حرکت از میله بالا به میله پایین
feints حرکت از میله بالا به میله پایین
feinted حرکت از میله بالا به میله پایین
feint حرکت از میله بالا به میله پایین
shaft میله ستون میله چاه
shafts میله ستون میله چاه
mounting دسته و پشت بند دسته شمشیر
standard دو میله عمودی پرش با نیزه یا پرش ارتفاع میله عمودی تکیه گاه وزنه
standards دو میله عمودی پرش با نیزه یا پرش ارتفاع میله عمودی تکیه گاه وزنه
nosegay دسته گل یایک دسته علف
door-handle اهرم در
crows اهرم
crowing اهرم
crowed اهرم
crow اهرم
handspike اهرم
crowbar اهرم
lever watch اهرم
fulcrum اهرم
levers اهرم
lever اهرم
crowbars اهرم
lorgnette ذره بین یا عینک دسته داری که در اپراهاونمایشگاههابکارمیرود عینک دسته بلند
lorgnettes ذره بین یا عینک دسته داری که در اپراهاونمایشگاههابکارمیرود عینک دسته بلند
operating lever اهرم گرداننده
linkages اهرم بندی
levers اهرم دستک
pivoted lever اهرم گردان
hand lever اهرم دستی
twin lever اهرم دوبل
push and pull lever اهرم دوبل
righting lever اهرم راست کن
safety lever اهرم ضامن
trigger bar اهرم ماشه
lever اهرم دستک
shipper اهرم ساعت
rockers اهرم فشارنده
rocker اهرم فشارنده
tumbler lever اهرم واسطه
leverage اهرم بندی
gavelock اهرم اهنی
fork lever اهرم دوشاخه
floor jack اهرم فرعی
helm اهرم سکان
firing lever اهرم چکاننده
control lever اهرم فرمان
arm rest اهرم نگهدارنده
crank handle اهرم دستی
cantilever اهرم سگدست
helms اهرم سکان
operating lever اهرم عملکرد
lever handle دستگیره اهرم
lever arm بازوی اهرم
interrupter lever اهرم پلاتین
interrupter arm اهرم پلاتین
handspike اهرم چوبی
linkage اهرم بندی
brake actuating lever اهرم ترمز
control lever اهرم کنترل
handbrake lever اهرم ترمزدستی
fixed jaw اهرم ثابت
lever corkscrew اهرم دربازکن
gearchange lever اهرم تعویضدنده
front brake lever اهرم ترمزجلو
feed lever اهرم دندانهچرخ
suspension arm اهرم نشانگر
venturi fastening lever اهرم بستلوله
adjusting lever اهرم متحرک
weaving pattern lever اهرم مجموعهموجدار
action lever اهرم حرکتدستگاه
frame push اهرم فشاردهنده
steering lever اهرم فرمان
double-leaf bascule bridge اهرم دولایهپل
lever kitchen-tap اهرم شیرآشپزخانه
points lever اهرم پلاتینی
contact lever اهرم اتصال
power-takeoff shaft اهرم شروعکار
draught arm اهرم کششهوا
single-leaf bascule bridge اهرم پلمتحرک
third class lever اهرم نوع سوم
second class lever اهرم نوع دوم
drop worm lever اهرم حلزونی سقوطی
tillers اهرم سکان کشتی
tiller اهرم سکان کشتی
push and pull lever اهرم پوش پول
righting lever اهرم راست کننده
first class lever اهرم نوع اول
crank press پرس کششی اهرم
starting lever اهرم راه اندازی
steering linkage اهرم بندی فرمان
tholepin اهرم لوله توپ
hand brake lever اهرم ترمز دستی
lever of the second order اهرم نوع دوم
levers تبدیل به اهرم کردن
main control lever اهرم کنترل اصلی
adjustable lever اهرم قابل تنظیم
manual lever control کنترل اهرم دستی
throttle hand lever اهرم دستی گازی
tire lever اهرم نصب لاستیک
kick starter اهرم راه اندازنده
compound leverage floor jack اهرم بالابر ترکیبی
change lever اهرم تغییر دهنده
thread take-up lever اهرم بالا-پائینبرندهنخ
lever تبدیل به اهرم کردن
torsion bar بار پیچشی اهرم تعلیق
compound leverage floor jack اهرم بالابر قیچی شکل
leverage شیوه بکار بردن اهرم
reach rod اهرم کنترل از راه دور
lever watch سود مکانیکی اهرم دستگاه اهرمی
flinders bar اهرم منع انحراف قطب نما
roadwheel arm بازوی چرخ جاده اهرم موازنه شنی
trooping دسته دسته شدن
scores of people دسته دسته مردم
shoals of people دسته دسته مردم
in detail مفصلا دسته دسته
sorted دسته دسته کردن
sorts دسته دسته کردن
groups دسته دسته کردن
troop دسته دسته شدن
regiment دسته دسته کردن
regiments دسته دسته کردن
sort دسته دسته کردن
windrow دسته دسته کردن
they came in bands دسته دسته امدند
streams of people دسته دسته مردم
classify دسته دسته کردن
group دسته دسته کردن
assort دسته دسته شدن
sect دسته دسته مذهبی
sects دسته دسته مذهبی
assort دسته دسته کردن
trooped دسته دسته شدن
distribute دسته دسته کردن
rocker arm اهرم خود کار برای حرکت سوپاپ ماشین
bell crank اهرم دوطرفهای در سیستم کنترل برای تغییر جهت حرکت
coaction عمل دسته جمعی همکاری دسته جمعی
to form into groups دسته دسته کردن طبقه بندی کردن
to interlock levers اهرم هارابهم پیوستن بدانسان که هرکدام راتکان دهندهمه باهم تکان می خورد
lie زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
lies زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
lied زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
bundles متمرکز کردن دسته کردن دسته
bundling متمرکز کردن دسته کردن دسته
bundle متمرکز کردن دسته کردن دسته
controlled stick steering دستگاه فرمان کنترل شده اهرم فرمان خودکار
binder اهرم جعبه ماکو الیاف پشم که بهم پیوسته ونخ پشم را تشکیل میدهد شکم بند زنان
binders اهرم جعبه ماکو الیاف پشم که بهم پیوسته ونخ پشم را تشکیل میدهد شکم بند زنان
drawbar بازوی اتصال سهم اهرم اتصال
filaments میله
bacillary میله میله
bar میله
slats میله
slat میله میله
bars میله
bacillar میله میله
slat میله
beam میله
stems میله
piped میله
stemmed میله
stemming میله
stem میله
stilts میله
stilt میله
rods میله
pivots میله
pivoted میله
pivot میله
beams میله
axis میله
gad میله
slats میله میله
axle میله
axles میله
trabeculate میله میله
trib میله
pipe میله
pin میله
spike میله
shafting میله ها
lever میله
trabecula میله میله
virgule میله
pinned میله
barcode کد میله ای
firing shaft میله
tige میله
shaft میله
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com