| Total search result: 201 (5 milliseconds) | 
			 | 
		
		
			 | 
			 | 
		
		
			| English | 
			Persian | 
		
		
		| Klamath     | 
		نام کد برای گونه کم هزینه پردازنده Intel pention   | 
		
	
		| 
 | 
	
	
		| 	
 | 
	
				
				
					| Other Matches | 
				
				
					 | 
				
		
		| DX     | 
		پسوند پس از شماره مدل پردازنده intel برای بیان وجود واحد محاسبه اعشاری   | 
		
	
		
		| Pentium Pro     | 
		قوی ترین پردازنده موجود سافت Intel. که جایگزین Pentium میشود برای PCهای با کارایی بالا   | 
		
	
		
		| MMX     | 
		قطعه پردازنده intel پیشرفته که حاوی خصوصیات ویژه و قط عاتی است که برای بهبود کارایی استفاده از چند رسانهای و ارتباطات به کار می رود   | 
		
	
		
		| Intel     | 
		محدوده پردازنده ها ساخت intel که حاوی قط عاتی هستند که برای افزایش کارایی به کار می روند در صورت کار با چند رسانهای و ارتباطات   | 
		
	
		
		| processor     | 
		پردازنده مخصوص مثل پردازنده آرایهای یا عددی که میتواند برای بهبود کارایی با پردازنده اصلی کار کند   | 
		
	
		
		| IBM     | 
		اصط لاح کلی برای کامپیوتر شخصی که با سخت افزار و نرم افزار کامپیوتر IBM سازگار است بدون توجه به اینکه پردازنده Intel از کدام استفاده میکند. حاوی با EISA,ISA یا MCA است   | 
		
	
		
		| IBM     | 
		محدوده کامپیوترهای شخصی بر پایه Intel و پردازنده هایی که حاوی باس MCA هستند   | 
		
	
		
		| huge model     | 
		مدل حافظه پردازنده Intel که به کد داده و برنامه اجازه ارسال بر حسب کیلوبایت میدهد.   | 
		
	
		
		| tiny model     | 
		مدل حافظه خانواده پردازنده Intel که امکان وجود چندین کیلوبایت داده وکد را ایجاد میکند   | 
		
	
		
		| privilege     | 
		ساخت پردازنده Intel که در حالت محافظت شده است و به برنامه امکان افزودن بخشهای حیاتی محیط عملیات را میدهد   | 
		
	
		
		| Overdrive     | 
		قطعه پردازنده که به عنوان جانشین قدرتمند برای پردازنده Intelاست   | 
		
	
		
		| medium     | 
		مدل حافظه خانواده پردازنده Intel x که امکان ارسال چند کیلوبایت داده و تا چند مگا بایت کد میدهد   | 
		
	
		
		| mediums     | 
		مدل حافظه خانواده پردازنده Intel x که امکان ارسال چند کیلوبایت داده و تا چند مگا بایت کد میدهد   | 
		
	
		
		| cpu     | 
		ساعت درونی پردازنده که سیگنال با قاعده را ایجاد میکند که برای کنترل عملیات و ارسال داده در پردازنده است   | 
		
	
		
		| coprocessor     | 
		پردازنده جانبی مخصوص مشابه آرایه یا پردازنده عددی که میتواند با CPU اصلی برای افزایش سرعت اجرا کار کند   | 
		
	
		
		| PCI     | 
		مشخصات ساخت Intel که یک نوع باس محلی سریعی را معرفی میکند که ارسال داده سریع بین پردازنده کارتهای گسترده PC فراهم میکند   | 
		
	
		
		| wait state     | 
		1-وضعیت غیرفعال پردازنده که منتظر ورودی از وسیله جانبی است . 2-دستور خالی برای کاهش سرعت پردازنده تا حافظه یا رسانه جانبی کندتر به آن برسد   | 
		
	
		
		| wait condition     | 
		1-وضعیت غیرفعال پردازنده که منتظر ورودی از وسیله جانبی است . 2-دستور خالی برای کاهش سرعت پردازنده تا حافظه یا رسانه جانبی کندتر به آن برسد   | 
		
	
		
		| invitation     | 
		عمل پردازنده برای اتصال وسیله دیگر و امکان دادن به آن برای ارسال پیام   | 
		
	
		
		| invitations     | 
		عمل پردازنده برای اتصال وسیله دیگر و امکان دادن به آن برای ارسال پیام   | 
		
	
		
		| plug compatible     | 
		دستگاه جانبی که نیازمند هیچ گونه تغییر رابط برای اتصال مستقیم به سیستم کامپیوتری یک سازنده دیگر نمیباشدهمساز برای اتصال سازگاری برای اتصال   | 
		
	
		
		| multiprocessor     | 
		عملیاتی که هر پردازنده در سیستم چند پردازنده با بخشی از یک یا چند پردازنده دیگر کار میکند   | 
		
	
		
		| peripheral     | 
		باس سریع طراحی شده توسط Intel که تا چند مگاهرتز گنجایش دارد و در کامپیوترهای شخصی بر پایه Pentum برای آداپتورهای شبکه یا گرافیکی استفاده میشود   | 
		
	
		
		| I am prepared for any eventuality.     | 
		برای هر گونه پیش آمدی آماده هستم   | 
		
	
		
		| numbers     | 
		پردازنده خاص برای محاسبات سریع   | 
		
	
		
		| number     | 
		پردازنده خاص برای محاسبات سریع   | 
		
	
		
		| scripts     | 
		ساختار الگو گونه برای نمایش ترتیب حوادث   | 
		
	
		
		| This sort of propaganda is for home consumption     | 
		این گونه تبلیغات برای مصرف داخلی است   | 
		
	
		
		| unit     | 
		که برای ورودی و خروجی داده به یک پردازنده به کار می رود   | 
		
	
		
		| dual     | 
		سیستم کامپیوتری با دو پردازنده برای اجرای سریع تر برنامه   | 
		
	
		
		| devices     | 
		که برای ورود و خروج داده یا پردازنده به کار می رود   | 
		
	
		
		| units     | 
		که برای ورودی و خروجی داده به یک پردازنده به کار می رود   | 
		
	
		
		| device     | 
		که برای ورود و خروج داده یا پردازنده به کار می رود   | 
		
	
		
		| scalar     | 
		پردازنده طراحی شده برای پردازش سریع روی مقادیراسکالر   | 
		
	
		
		| i/o     | 
		که برای ورودی و خروجی داده به پردازنده قابل استفاده است   | 
		
	
		
		| z 0     | 
		یک تراشه پردازنده 8 بیتی که به عنوان مبنایی برای ریزکامپیوترها بکار می رود   | 
		
	
		
		| capacity cost     | 
		هزینه تولید وقتی که واحدتولید کننده حداکثر فرفیت خودرا برای تولید به کار برد هزینه تولید با حداکثر فرفیت   | 
		
	
		
		master       | 
		کامپیوتر در سیستم چند پردازنده که سایر پردازنده ها و کارهای اختصاص داده شده را کنترل میکند   | 
		
	
		
		| masters     | 
		کامپیوتر در سیستم چند پردازنده که سایر پردازنده ها و کارهای اختصاص داده شده را کنترل میکند   | 
		
	
		
		| mastered     | 
		کامپیوتر در سیستم چند پردازنده که سایر پردازنده ها و کارهای اختصاص داده شده را کنترل میکند   | 
		
	
		
		pouch       | 
		خورجین [گاه قالیچه ها برای مصارف شخصی عشایر بدین گونه بافته می شوند.]   | 
		
	
		
		| slaving     | 
		پردازنده مخصوص که با پردازنده اصلی کنترل میشود   | 
		
	
		
		| slaves     | 
		پردازنده مخصوص که با پردازنده اصلی کنترل میشود   | 
		
	
		
		| slaved     | 
		پردازنده مخصوص که با پردازنده اصلی کنترل میشود   | 
		
	
		
		| slave     | 
		پردازنده مخصوص که با پردازنده اصلی کنترل میشود   | 
		
	
		
		| auxiliary     | 
		پردازنده جانبی مثل آرایه یا پردازنده عددی که میتواند با CPU اصلی کار کند تا سرعت اجرا را افزایش دهد   | 
		
	
		
		| auxiliaries     | 
		پردازنده جانبی مثل آرایه یا پردازنده عددی که میتواند با CPU اصلی کار کند تا سرعت اجرا را افزایش دهد   | 
		
	
		
		| user cost of capital     | 
		هزینه سرمایه برای بنگاه تولیدی   | 
		
	
		
		| multimedia     | 
		قطعه پردازنده که حاوی قط عاتی است که برای بهبود کارایی چند رسانهای و ارتباطات به کار می رود   | 
		
	
		
		| scratchpad     | 
		حافظه پنهان برای بافر کردن داده ارسالی بین پردازنده سریع و وسیله ورودی / خروجی کند.   | 
		
	
		
		| chip     | 
		کارت پلاستیکی به همراه یک وسیله حافظه یا ریز پردازنده روی آن که برای ارسال الکترونیکی یا مشخصات یک کاربر به کار می رود   | 
		
	
		
		| chips     | 
		کارت پلاستیکی به همراه یک وسیله حافظه یا ریز پردازنده روی آن که برای ارسال الکترونیکی یا مشخصات یک کاربر به کار می رود   | 
		
	
		
		| SX     | 
		نوعی قطعه پردازنده که از پردازنده یا پایهای نشات گرفته است که تولید و خرید آن ارزانتر است   | 
		
	
		
		| burse     | 
		بورس وجهی که برای کمک هزینه تحصیلی داده میشود   | 
		
	
		
		| personal     | 
		ریز کامپیوتر کم هزینه برای مصارف خانگی و تجاری سبک   | 
		
	
		
		| editing run     | 
		در پردازش دستهای برنامه ویرایش کننده داده را از نظردرستی فاهری بررسی کرده و هر گونه اشتباه را برای تصحیح و ارائه مجدد مشخص میکند   | 
		
	
		
		| keystroke     | 
		شمارش انتخابهای کلید انجام شده برای محاسبه هزینه تایپ   | 
		
	
		
		| connects     | 
		هزینه در واحد دقیقه برای ارتباط داشتن با کامپیوتر راه دور   | 
		
	
		
		| connect     | 
		هزینه در واحد دقیقه برای ارتباط داشتن با کامپیوتر راه دور   | 
		
	
		
		| jump instruction     | 
		دستور برنامه نویسی برای خاتمه دادن به یک سری دستورات و هدایت پردازنده به بخش دیگر برنامه   | 
		
	
		
		| multiple     | 
		معماری پردازنده موازی که از چندین ALU و حافظه موازی برای افزایش سرعت پردازش استفاده میکند   | 
		
	
		
		cut corners <idiom>       | 
		[زمانی که چیزی برای صرفه جویی در هزینه به طور بد انجام شده است]   | 
		
	
		
		| cards     | 
		کارت پلاستیکی نازک با وسیله حافظه و ریز پردازنده که در آن قرار گرفته است که برای انتقال الکترونیکی یا مشخص کردن کاربر انجام میشود   | 
		
	
		
		| card     | 
		کارت پلاستیکی نازک با وسیله حافظه و ریز پردازنده که در آن قرار گرفته است که برای انتقال الکترونیکی یا مشخص کردن کاربر انجام میشود   | 
		
	
		
		| ap     | 
		Processor Attached پردازنده الصاق شده پردازنده متصل شده   | 
		
	
		
		| smarting     | 
		کارت پلاستیکی به همراه حافظه و ریز پردازنده توکار , که برای ارسال مستقیم حافظه یا مشخصات کاربر به کار می رود   | 
		
	
		
		| smartest     | 
		کارت پلاستیکی به همراه حافظه و ریز پردازنده توکار , که برای ارسال مستقیم حافظه یا مشخصات کاربر به کار می رود   | 
		
	
		
		| graphics     | 
		کارت مخصوص درون کامپیوتر که از یک پردازنده مخصوص برای افزایش سرعت رسم خط ها و تصاویر روی صفحه استفاده میکند   | 
		
	
		
		| smarts     | 
		کارت پلاستیکی به همراه حافظه و ریز پردازنده توکار , که برای ارسال مستقیم حافظه یا مشخصات کاربر به کار می رود   | 
		
	
		
		| smarter     | 
		کارت پلاستیکی به همراه حافظه و ریز پردازنده توکار , که برای ارسال مستقیم حافظه یا مشخصات کاربر به کار می رود   | 
		
	
		
		| smarted     | 
		کارت پلاستیکی به همراه حافظه و ریز پردازنده توکار , که برای ارسال مستقیم حافظه یا مشخصات کاربر به کار می رود   | 
		
	
		
		| smart     | 
		کارت پلاستیکی به همراه حافظه و ریز پردازنده توکار , که برای ارسال مستقیم حافظه یا مشخصات کاربر به کار می رود   | 
		
	
		
		| L cache     | 
		فضای کوچک RAM ایستای سریع روی قطعه پردازنده که داده هایی که اغلب استفاده می شوند را برای افشزایش سرعت پردازش ذخیره میکند   | 
		
	
		
		| NetBEUI     | 
		گونه پیشرفته پروتکل شبکه NetBios ساخت ماکروسافت NetBECI در شبکه قابل سیریابی نیست و برای شبکههای مابین بزرگ نامناسب میشود   | 
		
	
		
		| VL bus     | 
		مین کنترل مستقیم از طریق باس اصلی روی پردازنده اصلی و برقراری ارسال داده خیلی سریع بین حافظه اصلی و کارت جانبی بدون استفاده از پردازنده   | 
		
	
		
		| VL local bus     | 
		مین کنترل مستقیم از طریق باس اصلی روی پردازنده اصلی و برقراری ارسال داده خیلی سریع بین حافظه اصلی و کارت جانبی بدون استفاده از پردازنده   | 
		
	
		
		| IBM     | 
		- بیتی Intel   | 
		
	
		
		| Intel     | 
		بیتی ساخت intel   | 
		
	
		
		| inputted     | 
		وسیلهای مثل صفحه کلید یا خواننده بار کد که عملیات یا اطلاعات را به صورتی که قابل فهم برای کامپیوتر باشد تبدیل میکند و داده را به پردازنده ارسال میکند   | 
		
	
		
		| input     | 
		وسیلهای مثل صفحه کلید یا خواننده بار کد که عملیات یا اطلاعات را به صورتی که قابل فهم برای کامپیوتر باشد تبدیل میکند و داده را به پردازنده ارسال میکند   | 
		
	
		
		| feasibility     | 
		بررسی هزینه ها و مزیت برای بررسی شروع مجدد پروژه   | 
		
	
		
		| level two cache     | 
		حافظه پنهان سریع که مناسب با تخته اصلی کامپیوتر است بجز کامپیوتر با پردازنده Pentium Pro که حافظه بخشی از طراحی قطعه پردازنده است   | 
		
	
		
		| appropriation     | 
		بودجه مصوبه برای هزینه اعتبارات پیش بینی شده در بودجه توزیع درامد خالص به حسابهای مختلف   | 
		
	
		
		| preemptive multitasking     | 
		حالت چندکاره که سیستم عامل یک برنامه را برای مدت زمانی اجرا میکند و پس کنترل را به برنامه بعدی میدهد به طوری که برنامه بعدی وقت پردازنده را نخواهد گرفت   | 
		
	
		
		| telephony     | 
		سیستم ساخت ماکروسافت ,intel که به PC امکان کنترل تلفن را میدهد   | 
		
	
		
		| ethernet     | 
		گونهای از اترنت توسعه یافته توسط DEC , Intel , xerox   | 
		
	
		
		| cost center     | 
		قسمت هزینه در یک موسسه واحدی در یک موسسه که وفیفه اش تعیین قیمت کالا ازطریق توزیع و سرشکن کردن هزینه هاست   | 
		
	
		
		| power down     | 
		خاموش کردن یک کامپیوتر یادستگاه جانبی اقداماتی که به هنگام خرابی برق یا قطع عملیات ممکن است توسط کامپیوتر برای حفافت حالت پردازنده و جلوگیری ازخرابی ان یا دستگاههای جانبی متصل به ان به اجرادراید   | 
		
	
		
		| picture     | 
		الگوریتم فشرده سازی تصویر در سیستم ویدیوی DVI شرکت Intel   | 
		
	
		
		| pictured     | 
		الگوریتم فشرده سازی تصویر در سیستم ویدیوی DVI شرکت Intel   | 
		
	
		
		| pictures     | 
		الگوریتم فشرده سازی تصویر در سیستم ویدیوی DVI شرکت Intel   | 
		
	
		
		| pic     | 
		الگوریتم فشرده سازی تصویر در سیستم ویدیو DVI شرکت Intel   | 
		
	
		
		| picturing     | 
		الگوریتم فشرده سازی تصویر در سیستم ویدیوی DVI شرکت Intel   | 
		
	
		
		| update     | 
		1-فایل اصلی که با افزودن مواد جدید بهنگام میشود. 2-اطلاع چاپ شده که گونه بهنگام اطلاع است .3-گونه جدید سیستم که به کاربرهای سیستم موجود ارسال میشود   | 
		
	
		
		| updates     | 
		1-فایل اصلی که با افزودن مواد جدید بهنگام میشود. 2-اطلاع چاپ شده که گونه بهنگام اطلاع است .3-گونه جدید سیستم که به کاربرهای سیستم موجود ارسال میشود   | 
		
	
		
		| updated     | 
		1-فایل اصلی که با افزودن مواد جدید بهنگام میشود. 2-اطلاع چاپ شده که گونه بهنگام اطلاع است .3-گونه جدید سیستم که به کاربرهای سیستم موجود ارسال میشود   | 
		
	
		
		| lighterage     | 
		هزینه دوبه هزینه بارگیری و تخلیه کشتی توسط دوبه   | 
		
	
		
		| cost contract     | 
		قرارداد مربوط به پرداخت هزینه ها قرارداد هزینه   | 
		
	
		
		| economic of scale     | 
		کاهش دادن هزینه ها کاهش یافتن هزینه ها   | 
		
	
		
		cost accounts       | 
		حساب های هزینه یابی حساب هزینه ای حساب مخارج   | 
		
	
		
		| marginal cost pricing     | 
		قیمت گذاری بر مبنای هزینه نهائی قیمت معادل هزینه نهائی   | 
		
	
		
		| breed     | 
		گونه   | 
		
	
		
		| variant     | 
		گونه   | 
		
	
		
		| the five predicables     | 
		گونه   | 
		
	
		
		| variation     | 
		گونه ها   | 
		
	
		
		| kind     | 
		گونه   | 
		
	
		
		| variations     | 
		گونه ها   | 
		
	
		
		| of all sorts     | 
		از هر گونه ای   | 
		
	
		
		| breeds     | 
		گونه   | 
		
	
		
		| kindest     | 
		گونه   | 
		
	
		
		| kinds     | 
		گونه   | 
		
	
		
		| cheeks     | 
		گونه   | 
		
	
		
		cheek       | 
		گونه   | 
		
	
		
		| navigate     | 
		گونه   | 
		
	
		
		| navigated     | 
		گونه   | 
		
	
		
		| haffit     | 
		گونه   | 
		
	
		
		| natures     | 
		گونه   | 
		
	
		
		| navigates     | 
		گونه   | 
		
	
		
		| navigating     | 
		گونه   | 
		
	
		
		| sorts     | 
		گونه   | 
		
	
		
		| sorted     | 
		گونه   | 
		
	
		
		| species     | 
		گونه   | 
		
	
		
		sort       | 
		گونه   | 
		
	
		
		| haffet     | 
		گونه   | 
		
	
		
		| nature     | 
		گونه   | 
		
	
		
		| blowzy     | 
		سرخ گونه   | 
		
	
		
		| diversity     | 
		گونه گونی   | 
		
	
		
		| at all hazard     | 
		با هر گونه مخاطره   | 
		
	
		
		| blowzed     | 
		سرخ گونه   | 
		
	
		
		| climax species     | 
		گونه اوج   | 
		
	
		
		| malar bone     | 
		استخوان گونه   | 
		
	
		
		| ilk     | 
		جور گونه   | 
		
	
		
		| gnathitis     | 
		اماس گونه   | 
		
	
		
		| blowsy     | 
		سرخ گونه   | 
		
	
		
		| spectral class     | 
		گونه طیقی   | 
		
	
		
		| hypnoid     | 
		خواب گونه   | 
		
	
		
		| allomorph     | 
		واژک گونه   | 
		
	
		
		| hysteroid     | 
		هیستری گونه   | 
		
	
		
		| schizotypal     | 
		اسکیزوفرنی گونه   | 
		
	
		
		| spasmodic     | 
		اسپاسم گونه   | 
		
	
		
		| spasmodically     | 
		اسپاسم گونه   | 
		
	
		
		| cheekbone     | 
		استخوان گونه   | 
		
	
		
		| cheekbones     | 
		استخوان گونه   | 
		
	
		
		| ckeek bone     | 
		استخوان گونه   | 
		
	
		
		| allomorph     | 
		واج گونه   | 
		
	
		
		zoomorphic <adj.>       | 
		جانور گونه   | 
		
	
		
		| diversities     | 
		گونه گونی   | 
		
	
		
		| germplasm bank     | 
		بانک گونه ها   | 
		
	
		
		| rooting reflex     | 
		بازتاب گونه   | 
		
	
		
		| hypnoidal     | 
		خواب گونه   | 
		
	
		
		| buccal     | 
		وابسته به گونه   | 
		
	
		
		| zygomatic bone     | 
		استخوان گونه   | 
		
	
		
		| octagons     | 
		هشت گونه   | 
		
	
		
		| modeled     | 
		گونه یک محصول   | 
		
	
		
		| released     | 
		گونه یک محصول   | 
		
	
		
		| subspecies     | 
		زیر گونه   | 
		
	
		
		| type     | 
		گونه الگو   | 
		
	
		
		| thus     | 
		بدین گونه   | 
		
	
		
		| release     | 
		گونه یک محصول   | 
		
	
		
		| typed     | 
		گونه الگو   | 
		
	
		
		| models     | 
		گونه یک محصول   | 
		
	
		
		| modelled     | 
		گونه یک محصول   | 
		
	
		
		| releases     | 
		گونه یک محصول   | 
		
	
		
		| suchlike     | 
		از این گونه   | 
		
	
		
		| octagon     | 
		هشت گونه   | 
		
	
		
		| zygomatic     | 
		استخوان گونه   | 
		
	
		
		| prototype     | 
		پیش گونه   | 
		
	
		
		| types     | 
		گونه الگو   | 
		
	
		
		| prototypes     | 
		پیش گونه   | 
		
	
		
		| model     | 
		گونه یک محصول   | 
		
	
		
		| postprocessor     | 
		پس پردازنده   | 
		
	
		
		| processor     | 
		پردازنده   | 
		
	
		
		| anecdotal evidence     | 
		شواهد داستان گونه   | 
		
	
		
		| builds     | 
		گونه خاص یک برنامه   | 
		
	
		
		| buildings     | 
		گونه خاص یک برنامه   | 
		
	
		
		| critically endangered species     | 
		گونه در معرض خطر   | 
		
	
		
		| wrap around type     | 
		گونه نوشتار محیطی   | 
		
	
		
		| blowzy     | 
		سرخ گونه شلخته   | 
		
	
		
		| such like     | 
		از این گونه ومانندان   | 
		
	
		
		| releases     | 
		شماره گونه یک محصول   | 
		
	
		
		| accurate     | 
		بدون هر گونه خطا   | 
		
	
		
		| release     | 
		شماره گونه یک محصول   | 
		
	
		
		| diversification     | 
		گونه گون شدن   | 
		
	
		
		| released     | 
		شماره گونه یک محصول   | 
		
	
		
		accidental sepcies       | 
		گونه های اتفاقی   | 
		
	
		
		| build     | 
		گونه خاص یک برنامه   | 
		
	
		
		| diversification     | 
		گونه گون سازی   | 
		
	
		
		| microprocessors     | 
		ریز پردازنده   | 
		
	
		
		| coprocessor     | 
		پردازنده کمکی   | 
		
	
		
		| coprocessor     | 
		کمک پردازنده   | 
		
	
		
		| mainframe     | 
		پردازنده مرکزی   | 
		
	
		
		| vector processor     | 
		پردازنده برداری   | 
		
	
		
		| mainframes     | 
		پردازنده مرکزی   | 
		
	
		
		| parallel processor     | 
		پردازنده موازی   | 
		
	
		
		| communications processor     | 
		پردازنده مخابراتی   | 
		
	
		
		| microprocessor     | 
		ریز پردازنده   | 
		
	
		
		| processing unit     | 
		واحد پردازنده   | 
		
	
		
		| data processor     | 
		پردازنده داده ها   | 
		
	
		
		| associative processor     | 
		پردازنده انجمنی   | 
		
	
		
		| central processor     | 
		پردازنده مرکزی   |