English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English Persian
eponymous نام گذارنده برملت یا کشور یاطایفهای
Other Matches
republics حکومتی که در ان سمت رئیس کشور بالوراثه منتقل نمیشود و مدت ریاست کشور نیز غالب اوقات محدود است و انتخاب رئیس کشور از طریق مراجعه به اراء عمومی صورت می گیرد
republic حکومتی که در ان سمت رئیس کشور بالوراثه منتقل نمیشود و مدت ریاست کشور نیز غالب اوقات محدود است و انتخاب رئیس کشور از طریق مراجعه به اراء عمومی صورت می گیرد
setters گذارنده
setter گذارنده
pickler ترشی گذارنده
ingravescent رو بشدت گذارنده
hypothecator رهن گذارنده
decrescent روبه نقصان گذارنده
Burundi کشور بروندی در مرکز خاوری افریقا و شرق کشور زئیر
secession تجزیه جدایی یک قسمت از خاک کشور و خروج ان از حاکمیت کشور منفصل منه
extraditing مقصرین را پس دادن مجرمین مقیم کشور بیگانه رابه کشور اصلیشان تسلیم کردن
extradites مقصرین را پس دادن مجرمین مقیم کشور بیگانه رابه کشور اصلیشان تسلیم کردن
extradited مقصرین را پس دادن مجرمین مقیم کشور بیگانه رابه کشور اصلیشان تسلیم کردن
extradite مقصرین را پس دادن مجرمین مقیم کشور بیگانه رابه کشور اصلیشان تسلیم کردن
provincialism اعتقاد به لزوم عدم تمرکز دراداره کشور و تقسیم اختیارات و مسئولیتها بین ایالات ونواحی کشور
innocent passage مثل حالتی که دولتی قوای خود را جهت سوار کردن به کشتی از خاک کشور دیگری با رضایت ان کشور بدون حالت تهاجمی عبور دهد
pillorying نوعی الت شکنجه قدیمی که سر ودست مجرم رااز سوراخ کوچک تخته سنگی گذارنده وفشار میدادند
pillory نوعی الت شکنجه قدیمی که سر ودست مجرم رااز سوراخ کوچک تخته سنگی گذارنده وفشار میدادند
pillories نوعی الت شکنجه قدیمی که سر ودست مجرم رااز سوراخ کوچک تخته سنگی گذارنده وفشار میدادند
pilloried نوعی الت شکنجه قدیمی که سر ودست مجرم رااز سوراخ کوچک تخته سنگی گذارنده وفشار میدادند
letter of recall نامهای است که رئیس یک کشور به رئیس کشور دیگرنوشته و از او تقاضای مرخص کردن سفیری را که کارش در مملکت مرسل الیه پایان یافته میکند
nonaligned کشور غیر متعهد از نظرسیاسی کشور غیر وابسته
country cover diagram دیاگرام نشان دهنده اجرای عکاسی هوایی در هر کشور دیاگرام پوشش عکاسی هوایی در سطح کشور
territories کشور
soiling کشور
country کشور
countries کشور
land n کشور
soil کشور
stating کشور
stated کشور
common wealth کشور
states کشور
territory کشور
realms کشور
state کشور
state- کشور
fatherlands کشور
soils کشور
fatherland کشور
nation کشور
realm کشور
nations کشور
friendly state کشور خودی
high court of دیوانعالی کشور
Myanmar کشور میانمار
forwarding country کشور فرستنده
Ghana کشور غنا
Namibia کشور نامیبی
Holland کشور هلند
Malaysia کشور مالزی
Greece کشور یونان
great power کشور با قدرت
Mali کشور مالی
Mexico کشور مکزیک
home country کشور اصلی
friendly state کشور دوست
Maldives کشور مالدیو
Mozambique کشور موزامبیک
Namibia کشور نامیبیا
Czechoslovakia کشور چکوسلواکی
Sierra Leone کشور سیرالئون
Singapore کشور سنگاپور
country of origin کشور مبداء
Sweden کشور سوئد
Somalia کشور سومالی
Sri Lanka کشور سریلانکا
Sudan کشور سودان
Suriname کشور سورینام
Swaziland کشور سوازیلند
Tanzania کشور تانزانیا
Thailand کشور تایلند
Togo کشور توگو
Canada کشور کانادا
Tunisia کشور تونس
Senegal کشور سنگال
department of the enterior وزارت کشور
fisc خزانه کشور
Nepal کشور نپال
New Zealand کشور زلاندنو
Nicaragua کشور نیکاراگوا
Niger کشور نیجر
Nigeria کشور نیجریه
Oman کشور عمان
Pakistan کشور پاکستان
Paraguay کشور پاراگوئه
Egypt کشور مصر
Peru کشور پرو
Philippines کشور فیلیپین
Portugal کشور پرتغال
Qatar کشور قطر
Rwanda کشور رواندا
Uganda کشور اوگاندا
Malawi کشور مالاوی
the play of europe کشور سویس
Bahrain کشور بحرین
Bangladesh کشور بنگلادش
Belize کشور بلیز
Bhutan کشور بوتان
Botswana کشور بوتسوانا
Burma کشور برمه
per pais بوسیله کشور
Cambodia کشور کامبوج
Cameroon کشور کامرون
cloud-cuckoo-land کشور پریون
oversea خارج از کشور
Colombia کشور کلمبیا
ottoman کشور عثمانی
Costa Rica کشور کاستاریکا
Bahamas کشور باهاما
respublica جمهوری کشور
the superme court دیوانعالی کشور
the youth of the country جوانان کشور
theocrat خداوند کشور
Spain کشور اسپانیا
southland کشور نیمروز
traitor to one's country خائن به کشور
traitor to the countruy خائن کشور
sending state کشور فرستنده
secretary of state for home affairs وزیر کشور
sea power کشور دریایی
Albania کشور آلبانی
Andorra کشور آندورا
Angola کشور انگولا
respublica کشور جمهوری
Cuba کشور کوبا
Djibouti کشور جی بوتی
Indonesia کشور اندونزی
Jamaica کشور جامائیکا
Kenya کشور کنیا
Argentina کشور آرژانتین
Kiribati کشور کیریباتی
Kuwait کشور کویت
independency کشور مستقل
Laos کشور لائوس
Lesotho کشور لسوتو
Libya کشور لیبی
host nation کشور میزبان
host country کشور میزبان
Hungary کشور مجارستان
kingdom کشور قلمروپادشاهی
Ecuador کشور اکوادر
Eire کشور ایرلند
Morocco کشور مغرب
midland داخله کشور
Fiji کشور فیجی
Gabon کشور گابن
Ghana کشور گانا
Great Britain کشور انگلیس
Liberia کشور لیبریا
Guatemala کشور گواتمالا
land of the rising sun کشور ژاپن
Guyana کشور گیانا
Korea کشور کره
Honduras کشور هندوراس
Luxembourg کشور لوکزامبورگ
traitor خائن به کشور
in these parts <adv.> در این کشور
mother countries کشور اصلی
mother country کشور اصلی
inland درون کشور
ministry of the interior وزارت کشور
Home Office وزارت کشور
interior ministry وزارت کشور
in this country <adv.> در این کشور
neighbouring country [British E] کشور همسایه
neighboring state [American E] کشور همسایه
bordering country کشور همسایه
Finland کشور فنلاند
fairylands کشور پریان
fairyland کشور پریان
deportation اخراج از کشور
abroad خارج از کشور
Ukraine کشور اوکرانی
America کشور امریکا
state- جمهوری کشور
stated جمهوری کشور
expulsion اخراج از کشور
states جمهوری کشور
stating جمهوری کشور
state جمهوری کشور
assyria کشور اشور
Uruguay کشور اوروگوئه
Venezuela کشور ونزوئلا
Vietnam کشور ویتنام
Zambia کشور زامبیا
attack origine کشور اغازکننده تک
Zimbabwe کشور زیمبابوه
Hungary مجارستان [کشور]
dependencies کشور غیرمستقل
traitors خائن به کشور
turkeys کشور ترکیه
dependency کشور غیرمستقل
expulsions اخراج از کشور
nationwide در سرتاسر کشور
treason خیانت به کشور
turkey کشور ترکیه
Burkina Faso کشور بورکینا فاسو
Cape Verde کشور کیپ ورد
title of territory مالکیت قلمرو کشور
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com