Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
English
Persian
notochord
نخستین محور تیره پشت میله غضروفی که در پشت جانوران است
Other Matches
inbreed
پرورش دادن از جانوران هم تیره تخم کشیدن
inbreeding
تخم کشی از جانوران هم تیره تولید و تناسل در میان هم نژادها
pawl
میله گردان محور چرخ لنگر
control column
فرمانی برای کنترل حرکت هواپیما حول محور طولی وعرضی که میتواند بصورت میله یا رل باشد
colony
گروهی از جانوران یا گیاهان یا جانوران تک سلولی هم نوع که با هم زندگی یا رشد می کنند
[زیست شناسی]
sight alinement
تنظیم محور زاویه یاب تنظیم محور دوربین و وسایل نشانه روی با محور لوله
drive shafts
میله محرک محور محرک
drive shaft
میله محرک محور محرک
countershaft
محور رابطه در یک رشته محور که بین محور ومتحرک قرار می گیرد تا نسبت سرعت زیادی را بوجود اوردو یا در محلی قرار گیرد که در ان اتصال مستقیم مشکل باشد
gristly
غضروفی
gristled
غضروفی
cartilaginous
غضروفی
enchondroma
اماس غضروفی
synchondrosis
پیوند غضروفی
enchondroma
ورم غضروفی
chondroma
دلمه غضروفی
at first a
در نخستین دید در وهله نخستین
gristliness
شباهت به نرمه استخوان حالت غضروفی
antihelix
برامدگی قسمت غضروفی خارج گوش
wheelbases
فاصله بین محور جلوو محور عقب اتومبیل برحسب اینچ
wheelbase
فاصله بین محور جلوو محور عقب اتومبیل برحسب اینچ
rate integration gyro
ژایرویی با یک درجه ازادی که محور خروجی ان با مایع چسبناکی به محور دوران متصل شده
nose up
چرخش حول محور عرضی وخارج شدن محور طولی ازوضعیت تراز بطرف اوج
axis of signal communication
محور ارتباط و مخابرات محور ارتباطات
tenpin
میله بطری شکل مخصوص بازی 01 میله بولینگ
double wood
ماندن یک میله بولینگ پشت میله دیگر
feint
حرکت از میله بالا به میله پایین
feinted
حرکت از میله بالا به میله پایین
feinting
حرکت از میله بالا به میله پایین
feints
حرکت از میله بالا به میله پایین
shafts
میله ستون میله چاه
shaft
میله ستون میله چاه
standard
دو میله عمودی پرش با نیزه یا پرش ارتفاع میله عمودی تکیه گاه وزنه
standards
دو میله عمودی پرش با نیزه یا پرش ارتفاع میله عمودی تکیه گاه وزنه
faunology
جانوران
murine
از تیره موش جانوری از تیره موش
implacentalia
جانوران بی جفت
herbivora
جانوران علفخوار
bimana
جانوران دودست
animalist
پیکرنمای جانوران
animality
زندگی جانوران
animals kingdom
جهان جانوران
zooplankton
جانوران شناور
arachnida
جانوران عنکبوتی
halobiont
جانوران اب شور
zoodvnamics
فیزیولوژی جانوران
animal kingdom
جهان جانوران
invertebrata
جانوران بی مهره
menageries
نمایشگاه جانوران
faunistic
وابسته به جانوران
faunis
الهه جانوران
faunae
مربوط به جانوران
menagerie
نمایشگاه جانوران
vermin
جانوران موذی
kits
بچه جانوران
lights
ریه جانوران
acephali
جانوران بیسر
kit
بچه جانوران
pincer
عضو گازانبری جانوران
oestrum
شهوت ومستی جانوران
pachyder mata
جانوران پوست کلفت
terrarium
نمایشگاه جانوران خشکی
wild beasts
جانوران وحشی وحوش
animal husband
پرورش جانوران اهلی
verminous
پر از حشرات یا جانوران موذی
king of beasts
پادشان جانوران :شیر
claws
سرپنجه جانوران ناخن
clawed
سرپنجه جانوران ناخن
underbody
پایین تنه جانوران
clawing
سرپنجه جانوران ناخن
arthropoda
جانوران مفصل دار
articulata
جانوران حلقه دار
claw
سرپنجه جانوران ناخن
instincts
هوش طبیعی جانوران
zooid
جانورسان شبیه جانوران
instinct
هوش طبیعی جانوران
zootaxy
طبقه بندی جانوران
neontology
بررسی جانوران مانده
biosystematic
رده بندی جانوران
to water
[horses, cattle, etc.]
آب دادن
[به جانوران بومی]
microorganisms
جانوران کوچک ومیکروسکپی ریزجاندار
microorganism
جانوران کوچک ومیکروسکپی ریزجاندار
aquaria
نمایشگاه جانوران و گیاهان ابزی
somite
حلقه یابند بدن جانوران
aquarium
نمایشگاه جانوران و گیاهان ابزی
To kI'll animals for food .
جانوران را برای غذا کشتن
aquariums
نمایشگاه جانوران و گیاهان ابزی
achordata
جانوران فاقد ستون فقرات
epizootic
منتشر شونده درمیان جانوران
zoometry
اندازه گیری اندامهای جانوران
limnologist
زیست شناس جانوران اب شیرین
vivarium
جای نگاهداری جانوران زمینی
lorica
پوسته سخت حافظ جانوران
animalcular
وابسته به جانوران ذره بینی
gamekeepers
متصدی جانوران شکاری قرقچی
weasels
جانوران پستاندار شبیه راسو
weasel
جانوران پستاندار شبیه راسو
seafood
غذاهای مرکب از جانوران دریایی
gamekeeper
متصدی جانوران شکاری قرقچی
polyphagous
تغذیه کننده برگیاهان یا جانوران متعدد
zootechny
فن اهلی کردن جانوران وحیوانات وحشی
deadfall
دامی که جانوران بزرگ دران زیراوارمیمانند
foot and mouth
یکجور ناخوشی واگیردار با تب در جانوران شاخدار
polyzoic
مرکب از شبه جانوران بسیار پرزیوگانی
rodenticide
دارو یا عامل کشنده جانوران جونده
zootechnics
روش تربیت ورام کردن جانوران
fauna
کلیه جانوران یک سرزمین یایک زمان
chitin
جسم استخوانی درپوشش بعضی جانوران
zootechnics
فن اهلی کردن جانوران وحیوانات وحشی
foraminifer
جنسی از جانوران ریز ریشه پای
verminate
تولید حشرات یا جانوران موذی کردن
humane killer
تپانچه ویژه برای بی زجرکشتن جانوران
incestuous
وابسته به جفت گیری جانوران از یک جنس
zoography
علم توصیف جانوران وخوی انان
zootechny
روش تربیت و رام کردن جانوران
primary
نخستین
quadrages ima
نخستین
initials
نخستین
premieres
نخستین
incipient
نخستین
premiered
نخستین
premiering
نخستین
initialled
نخستین
first detector
نخستین
initialling
نخستین
proto
نخستین
premiere
نخستین
our first parents adam and eva
نخستین ما
premier
نخستین
mixers
نخستین
premiers
نخستین
first
نخستین
initialed
نخستین
initialing
نخستین
mixer
نخستین
initial
نخستین
primal
<adj.>
نخستین
pond life
جانوران بی مهره
[که دراستخرها و حوض ها زیست می کنند.]
lethal chamber
اطاق ویژه برای راحت کشتن جانوران
outbreed
جفت گیری کردن انواع مختلف جانوران
herd book
نژادنامه برخی جانوران همچون گاو وخوک
Are animals able to think ?
آیا جانوران قادربه فکر کردن هستند ؟
sea fire
شب تابی دریا دراثر جانوران شب تاب وغیره
Aborigines
سکنه اولیه یک کشور جانوران و گیاهان بومی
chine
مهره استخوان پشت جانوران گوشت مازه
awn
الت مذکر بعضی از جانوران خزنده و کرمها
pinfold
جانوران ولگرد درتوقیف گاه نگاه داشتن
the first of all
نخستین همه
proenomen
نام نخستین
crossover
تمرکز نخستین
primary colors
رنگهای نخستین
springer stone
نخستین رگ پاطاق
trivium
دوره نخستین
primary needs
نیازهای نخستین
primary group
گروه نخستین
the first day
نخستین رور
primordial
اصل نخستین
primary motivation
انگیزش نخستین
first aids
کمکهای نخستین
primary
مقدماتی نخستین
the opening chapter
نخستین فصل
protomartyr
نخستین شهید
primary anxiety
اضطراب نخستین
rough coat
نخستین اندود
menarche
نخستین قاعدگی
octateuch
نخستین عهدعتیق
primary drive
سائق نخستین
primed
نخستین اولیه
prototype
نخستین بشر
primary productivity
فراوردگی نخستین
prototype
نمونه نخستین
prototypes
نخستین بشر
prototypes
نمونه نخستین
by return of post
با نخستین پست
incipincy
حالت نخستین
primes
نخستین اولیه
primary processes
فرایندهای نخستین
at the first onset
در نخستین وهله
book one
جلد نخستین
at the first blush
در نخستین وهله
his opening remarks
نخستین گفتههای وی
at first push
در نخستین وهله
prime
نخستین اولیه
in the egg
در مرحله نخستین
incipience
حالت نخستین
incunabula
نخستین دوره
initial expenses
هزینه نخستین
initial stage
طبقه نخستین
hexateuch
نخستین توریه
as a first step
<adv.>
نخستین
[اولا]
prime coat
روکش نخستین
first impression
برداشت نخستین
primary zones
نواحی نخستین
primary personality
شخصیت نخستین
primary treatment
تصفیه نخستین
first rate
نخستین درجه
primary treatment
پاکسازی نخستین
initial movement
نخستین اقدام
first hand
نخستین بازی کن
primary reinforcement
تقویت نخستین
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com