English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
English Persian
charactristic lenght نسبت حجم محفظه احتراق به مساحت دهانه ورودی موتوردر راکت
Other Matches
multipropellant سوخت راکت متشکل از دو یاچند جزء که بصورت مجزا به محفظه احتراق وارد میشوند
multi chamber نوعی محفظه احتراق درموتورهای توربین که در ان محفظه ها دورتادورقرارگرفته اند
contraction ratio نسبت مساحت سطح مقطع بیشنه تونل باد مادون صوت به مساحت سطح مقطعی که کار انجام میدهد
muzzle energy انرژی جنبشی پرتابه درلحظه خروج از دهانه که نسبت به دهانه اندازه گیری میشود
combustor محفظه احتراق
combustion area محفظه احتراق
combustion chamber محفظه احتراق
cannular محفظه احتراق حلقوی شکل
can annular محفظه احتراق حلقوی شکل
burner cans محفظه احتراق موتورهای توربینی
plug nozzle نازلی در موتورهای راکت بامحفظه احتراق حلقوی وپیچشی
hot test تست استاتیک موتور راکت که در ان احتراق واقعی صورت میگیرد
wing loading نسبت وزن کل به مساحت یال
burner compartment قسمتی از روپوش موتور که روی محفظه احتراق قرارگرفته است
disc loading نسبت وزن هلیکوپتر به مساحت دیسک رتوراصلی
residence time مدت زمانیکه قطرات کوچک سوخت در محفظه احتراق توربین گاز میمانند
intake chamber محفظه ورودی
opens وضع راکت نسبت به دیوار مقابل با سطح ان به طرف بالا
open وضع راکت نسبت به دیوار مقابل با سطح ان به طرف بالا
opened وضع راکت نسبت به دیوار مقابل با سطح ان به طرف بالا
nonlinear مدار الکترونیکی که خروجی آن نسبت به ورودی خط ی تغییر نمیکند
gear ratio نسبت سرعتهای دورانی محورهای ورودی و خروجی یک جعبه دنده
buffer chamber جان لوله محفظه ضربت گیر محفظه دافع
crossfiring اتصال کوتاه بین دو سیم درسیستم احتراق که باعث احتراق نابهنگام میشود
variable geometry engine موتور مکنده هوای مافوق صوت که بمنظور افزایش راندمان نه تنها شکل ومساحت دهانه ورودی ونازل خروجی بلکه مسیرجریان داخل موتور نیز تغییرکند
premature ignition احتراق نابهنگام احتراق بیموقع
torch pot [محفظه مشعل سوخت محفظه سوخت پاش توربینی]
compressor pressure ratio نسبت فشار سیال بعد ازکمپرسوز یا در خروجی ان به فشار سیال قبل از ورودیا در ورودی ان
bay دهانه خلیج دهانه گشاد
bays دهانه خلیج دهانه گشاد
bayed دهانه خلیج دهانه گشاد
baying دهانه خلیج دهانه گشاد
diffuser area ratio نسبت سطح مقطع خروجی به سطح مقطع ورودی یک دیفیوژر
ullage فضای خالی داخل محفظه سوخت موشک فضای بازداخل محفظه سوخت
queue روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
queues روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
queued روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
queueing روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
critical grid current جریان احتراق شبکه ولتاژ احتراق شبکه
leverage نسبت بدهی به دارائی خالص تغییر نسبت غیر معین
lift fan توربوفنی که با نسبت کنارگذارزیاد تنها بمنظور افزایش نسبت برا به تراست بکاررود
ohm's law جریان در یک مدار با ولتاژ نسبت مستقیم وبا مقاومت نسبت عکس دارد
liftjet توربوفن یا توربوجتی بسیارسبک وزنی با نسبت کنارگذرکم که تنها بمنظور افزایش نسبت برا به تراست بکارمیرود
JK flip flop نوعی flipe=flop با دو ورودی k,g و دو خروجی مخالف که بستگی به ورودی دارند
gate دروازه ورودی که خروجی آن معادل معکوس منط ق ورودی است
gates دروازه ورودی که خروجی آن معادل معکوس منط ق ورودی است
hash تولید عدد یکتا مشتق شده از ورودی برای هر ورودی پایگاه داده ها
hash الگوریتم تولید کد hash برای ورودی و اطمینان از اینکه با سایر ورودی ها فرق دارد
drop down list box لیستی از موضوعات برای هر ورودی که وقتی فاهر میشود که نشانه گر را بخش ورودی ببرد
input preamplifier پری امپلی فایر ورودی تقویت کننده ورودی
list لیست داده که هر ورودی آدرس ورودی بعدی را دارد
prorata برحسب نسبت معین بهمان نسبت
attributable قابل نسبت دادن نسبت دادنی
areas مساحت
area مساحت
space مساحت
spaces مساحت
measurements مساحت
measurement مساحت
tompion دهانه بند لوله توپ دهانه بند
area chart نمودار مساحت
areas مساحت سطح
surface area مساحت سطح
area مساحت سطح
wing area مساحت بال
planimeter مساحت سنج
area of a triangle مساحت مثلث
gateage مساحت دهانههای یک سد
disc area مساحت دیسک
flash defilade پنهان کردن برق دهانه توپ استتار برق دهانه توپ
area of a circle مساحت دایره [ریاضی]
area of a disc مساحت دایره [ریاضی]
nationallism مکتب ملیت اعتقاد به برتری یک ملت نسبت به ملل دیگر و لزوم وفاداری مطلق هر تابع نسبت به ملیت خود
crankcase upper half قسمت فوقانی محفظه لنگ محفظه لنگ فوقانی
circular mil مساحت دایرهای به قطر یک میل
density تراکم الیاف [در یک مساحت معین]
area of a disc مساحت صفحه [قرص شکل] [ریاضی]
area of a circle مساحت صفحه [قرص شکل] [ریاضی]
dac مداری که یک مقدار آنالوگی که مط ابق با عدد ورودی است خارج میکند و ورودی دیجیتال را به آنالوگ تبدیل میکند
d/a converter مداری که یک مقدار آنالوگی که مط ابق با عدد ورودی است خارج میکند و ورودی دیجیتال را به آنالوگ تبدیل میکند
approach channel کانال ورودی- نهر ورودی
input 1-تابع ورودی . 2-فضای ورودی
inputted 1-تابع ورودی . 2-فضای ورودی
adder مدار جمع دودویی که جمع دو ورودی را حساب میکند و خروجی وام گرفته را هم نشان میدهد ولی چنین ورودی ای را نمیپذیرد
adder مدار جمع دودویی که میتواند مجموع در ورودی را حساب کند و نیز میتواند ورودی یا خروجی به صورت وام شده را بپذیرد
adders مدار جمع دودویی که میتواند مجموع در ورودی را حساب کند و نیز میتواند ورودی یا خروجی به صورت وام شده را بپذیرد
adders مدار جمع دودویی که جمع دو ورودی را حساب میکند و خروجی وام گرفته را هم نشان میدهد ولی چنین ورودی ای را نمیپذیرد
racquet راکت
rockets راکت
rocket راکت
rocketed راکت
rocketing راکت
gut زه راکت
gutting زه راکت
guts زه راکت
racket راکت
racquets راکت
analog مداری که سیگنال را که مط ابق با اعداد دیجیتال ورودی است به عنوان خروجی صادر میکند تا بتواند ورودی دیجیتال را به آنالوگ تبدیل کند
chains فایلی که در آن هر ورودی داده و آدرس ورودی بعدی را که همان محتوای داده را دارد
chain فایلی که در آن هر ورودی داده و آدرس ورودی بعدی را که همان محتوای داده را دارد
fullest مدار جمع دودویی که می توان مجموع دو ورودی را حساب کند و عدد نقلی ورودی را می پذیرد و در صورت لزوم رقم نقلی خروجی تولید میکند
full مدار جمع دودویی که می توان مجموع دو ورودی را حساب کند و عدد نقلی ورودی را می پذیرد و در صورت لزوم رقم نقلی خروجی تولید میکند
HRG توانایی نمایش تعداد زیادی پیکس در واحد مساحت
rocket sonde راکت هواشناسی
rocket thrust تراست راکت
ion rocket راکت یونی
archers راکت صوتی
asroc راکت ضد زیردریایی
racquets راکت تنیس
archer راکت صوتی
hybrid rocket راکت مختلط
racquet راکت تنیس
breeder rocket راکت زاینده
racket راکت تنیس
rocket engine موتور راکت
fired پرتاب راکت
fire پرتاب راکت
rocket motor موتور راکت
ramrocket engine موتور رم راکت
fires پرتاب راکت
ideal rocket راکت ایده ال
rocket fuel سوخت راکت
anti- ورودی ها درست باشند و وقتی نادرست است که ورودی ها مشابه باشند
planimeter دستگاهی که مساحت اشکال غیر هندسی رابا ان اندازه می گیرند
resolutions توانایی نمایش یا تشخیص تعداد زیادی پیکسل در واحد مساحت
resolution توانایی نمایش یا تشخیص تعداد زیادی پیکسل در واحد مساحت
presses قاب راکت تنیس
press قاب راکت تنیس
backhand ضربه با پشت راکت
paddles راکت پینگ پنگ
paddling راکت پینگ پنگ
liquid rocket راکت سوخت مایع
paddled راکت پینگ پنگ
backhands ضربه با پشت راکت
forehand ضربه با روی راکت
paddle راکت پینگ پنگ
forehands ضربه با روی راکت
breeder rocket راکت سوخت ساز
packing تعداد بیتهای داده که در یک واحد مساحت دیسک یا نوار ذخیره شوند
acres واحدی برای مساحت سطح زمین برابر 7404 متر مربع
acre واحدی برای مساحت سطح زمین برابر 7404 متر مربع
aerobee نوعی راکت تجسسی دریایی
sweet spot قسمت مرکزی راکت یا چوب
wood shot ضربه با قسمت چوبی راکت
tennis grip طرز گرفتن راکت تنیس
aeolus نوعی راکت صوتی دریایی
doubled up دیسکی که دو بایت داده در واحد مساحت ذخیره میکند در مقایسه با دیسک استاندارد
doubled دیسکی که دو بایت داده در واحد مساحت ذخیره میکند در مقایسه با دیسک استاندارد
double دیسکی که دو بایت داده در واحد مساحت ذخیره میکند در مقایسه با دیسک استاندارد
analogues مداری که یک سیگنال آنالوگ را که مط ابق با ورودی دیجیتال است به عنوان خروجی ارسال میکند تا بتواند ورودی دیجیتال را به حالت آنالوگ تبدیل کند
analogue مداری که یک سیگنال آنالوگ را که مط ابق با ورودی دیجیتال است به عنوان خروجی ارسال میکند تا بتواند ورودی دیجیتال را به حالت آنالوگ تبدیل کند
burn کارکردن موتور راکت طبق برنامه
backhand باپشت راکت ضربت وارد کردن
backhands باپشت راکت ضربت وارد کردن
squash rackets یکجو رتوپ بازی که ماننداست به راکت
swings ضربه محکم با راکت یا چوب هم گارد
swing ضربه محکم با راکت یا چوب هم گارد
sponged لایه اسفنجی راکت پینگ پنگ
tetherball نوعی بازی دو نفره با راکت وتوپ
sponging لایه اسفنجی راکت پینگ پنگ
burns کارکردن موتور راکت طبق برنامه
sponge لایه اسفنجی راکت پینگ پنگ
container محفظه
enclosures محفظه
envelope محفظه
envelopes محفظه
housing محفظه
enclosure محفظه
chambers محفظه
incasement محفظه
containers محفظه
chamber محفظه
cavities محفظه
cavity محفظه
encasement محفظه
lacuna محفظه
guard assembly محفظه
recording تعداد بیتهای داده که در یک واحد مساحت روی دیسک یا نوار مغناطیسی ذخیره می شوند
recordings تعداد بیتهای داده که در یک واحد مساحت روی دیسک یا نوار مغناطیسی ذخیره می شوند
gates فرمان استفاده ازموشک و راکت در جنگ هوایی
nose cone دماغه مخروطی شکل نوک موشک و راکت
turborocket ترکیبات گوناگونی از توربین گاز و راکت در یک موتور
backswing تاب اولیه راکت تنیس بسمت عقب
gate فرمان استفاده ازموشک و راکت در جنگ هوایی
shields محفظه سپرشدن
shield محفظه سپرشدن
pinches پایه محفظه
cases فرف محفظه
case فرف محفظه
pinch پایه محفظه
mould cavity محفظه قالب
breech محفظه کولاس
card cage محفظه کارت
oil pan محفظه کارتر
ootheca محفظه تخم
breech ring محفظه کولاس
computer enclosure محفظه کامپیوتر
air chamber محفظه هوا
primer pouch محفظه چاشنی
incubator محفظه رشد
Recent search history
Search history is off. Activate
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com