English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
English Persian
moving pivot نفر لولای گردش ستون چرخش لولایی حرکت یک ستون
Other Matches
tabulated مرتب کردن متن در ستون هایی با حرکت نشانه گر به هر ستون جدید به صورت خودکار همان طور که متن تایپ میشود
tabulate مرتب کردن متن در ستون هایی با حرکت نشانه گر به هر ستون جدید به صورت خودکار همان طور که متن تایپ میشود
tabulates مرتب کردن متن در ستون هایی با حرکت نشانه گر به هر ستون جدید به صورت خودکار همان طور که متن تایپ میشود
trail formation ارایشات ستون راهپیمایی ارایش حرکت در ستون راهپیمایی
line haul زمان لازم برای حمل بار به وسیله ستون زمان حمل باریا زمان حرکت ستون موتوری
pilaster هرچیزی شبیه ستون یا استوانه دیواریا جرز ستون نما
Composite Order [شیوه ی ترکیبی ستون سازی رمی با ستون های پیچکی تزئین شده]
route order ترتیب حرکت در روی جاده حرکت به ستون راه
herma ستون هرمس :ستون سنگی چارپرکه پیکربربالای ان بود
pilaster شبه ستون ستون چهارگوش یانیمدایره در بدنه بنا
blocked [ستون، نیم ستون و پشته بند محافظ]
eustyle [دهنه بین ستون ها بر حسب قطر ستون]
baluster ستون کوچک گچ بری شده ستون نرده
personal column ستون فردی ستون خصوصی در روزنامه
rudder post ستون تیغه سکان یا ستون پاشنه
columna rostrata [ستون های توسکانی با پایه ستون]
there is many a slip between the cup and the lip <proverb> از این ستون به آن ستون فرج است
hinge لولای درب کاپوت ماشین محور لولایی
hinges لولای درب کاپوت ماشین محور لولایی
single file به ستون یک حرکت کنید
air movement column ستون حرکت هوایی
infile به ستون دو حرکت کردن
infile به ستون دو حرکت کنید
control vehicle خودرونافم ستون یا نافم حرکت
cells دریک صفحه گسترده کدی که موقعیت یک خانه را با سط ر و ستون مشخص میکند. معمولاگ سط رها شماره گذاری شده اند و ستون ها بر حسب حروف الفبا هستند
cell دریک صفحه گسترده کدی که موقعیت یک خانه را با سط ر و ستون مشخص میکند. معمولاگ سط رها شماره گذاری شده اند و ستون ها بر حسب حروف الفبا هستند
road time زمان حرکت ستون در روی جاده
sighting bar ستون درجه ونک مگسک میله ستون درجه دستگاه نشانه روی اموزشی
band of shaft [چنبره سر ستون اطراف ستون ها]
from pillar to post از این ستون بان ستون
angle-leaf [یکی از چهارشاخه، گوشه ستون ها یا برگ های بیرون زده کنده کاری شده در ته ستون های معماری قرون وسطی]
march outpost نگهبان ستون راهپیمایی پاسدار ستون طلایه یا جلودارستون راهپیمایی
pace setter نفر یا خودرو نافم ستون موتوری نافم ستون راهپیمایی
pace-setters نفر یا خودرو نافم ستون موتوری نافم ستون راهپیمایی
pace-setter نفر یا خودرو نافم ستون موتوری نافم ستون راهپیمایی
cadre strength column ستون مربوط به استعدادپرسنل یکان ستون استعدادپرسنل کادر
hinges لولا چرخش لولایی
hinge لولا چرخش لولایی
piled ستون ستون لنگرگاه
pile ستون ستون لنگرگاه
turning point نقطه لولای چرخش
turning points نقطه لولای چرخش
bubble cap plate column ستون تقطیر بشقابک فنجانک دار ستون تقطیر با بشقابک وفنجانک حباب
socle پایه ستون برامدگی پایه ستون وامثال ان
acentrous فاقد ستون پشتی فاقد ستون فقرات
movement credit وقت پیش بینی شده و تعیین شده برای حرکت یک ستون
orbit point نقطه لولای چرخش هواپیمادر هوا
time distance مسافت زمانی حرکت ستون مسافت طی شده در زمان معین
convoy schedule برنامه کلی حرکت ستون دریایی برنامه حرکت کاروان دریایی
orphaned خط اول پاراگراف یا متن که جداگانه در پایین ستون نوشته شود و بقیه پاراگراف در بالای ستون بعدی نوشته شود. باعث می شوند و متن نامناسب دیده شود
orphan خط اول پاراگراف یا متن که جداگانه در پایین ستون نوشته شود و بقیه پاراگراف در بالای ستون بعدی نوشته شود. باعث می شوند و متن نامناسب دیده شود
orphans خط اول پاراگراف یا متن که جداگانه در پایین ستون نوشته شود و بقیه پاراگراف در بالای ستون بعدی نوشته شود. باعث می شوند و متن نامناسب دیده شود
convoy route مسیر حرکت ستون دریایی مسیر حرکت کاروان دریایی
bubble tray column ستون تقطیر بشقابک دار ستون تقطیر با بشقابک حباب
barbette ستون نگهدارنده قبضه توپ ستون نگهدارنده قنداق توپ
blade flapping حرکت تیغههای گردنده هلیکوپتر حول لولای افقی
rolls چرخش گردش
roll چرخش گردش
rolled چرخش گردش
spinning چرخش [گردش] [دوران ]
wobble plate دیسکی که بصورت لولایی یاصلب به عنوان مکانیزم حرکت دهنده روی شفت نصب شده است
post ستون
single file به ستون یک
plinths ته ستون
hypophyge پا ستون
plinth ته ستون
overhead سر ستون
struts ستون
escape ستون
column ستون
strutted ستون
stanchion ستون
army corpa ستون
astylar بی ستون
indian or single file ستون یک
column by column ستون به ستون
stapling ستون
cantilever bridge ستون پل
column base ته ستون
stapled ستون
staple ستون
post- ستون
posted ستون
indian file ستون یک
bars ستون
single file ستون یک
posts ستون
jamb ستون
strut ستون
jambs ستون
columnar در ستون ها
shafts ستون
pile ستون
piers ستون
pile ستون پل
acroterion پا ستون
pillar ستون
beam ستون
bar ستون
piled ستون پل
piled ستون
file ستون
shaft ستون
filed ستون
acroterium پا ستون
stud ستون
acroter پا ستون
beams ستون
pier ستون
column ستون
pillars ستون
acantha ستون
columns ستون
fasciculus gracilis ستون گل
columns ستون ها
rotation by ... گردش [چرخش] به مقدار ... [ درجه دما یا زاویه]
convoy routing تعیین مسیر کاروان دریایی تعیین مسیر حرکت ستون دریایی
footstall ازاره یا ته ستون
absorbing column ستون جذب
absorption column ستون جذب
vertebral column ستون مهره
vertebral column ستون فقرات
columns ستون نظامی
barley-sugar ستون مارپیچی
applied توکار ستون
piers اسکله ستون
creditor ستون بستانکار
foot block بالشتک ستون
debtors ستون بدهکار
debtor ستون بدهکار
file پرونده ستون
filed پرونده ستون
columns ستون روزنامه
vigreaux cloumn ستون ویگرو
packed column ستون پر شده
advertising column ستون آگهی
advertising pillar ستون آگهی
colonnette ستون تزئینی
pier اسکله ستون
spinal columns ستون مهره ها
colons ستون روده
colon ستون روده
column ستون نظامی
backbone ستون فقرات
echelon ستون پله
debiting ستون بدهی
column ستون روزنامه
fifth cloumn ستون پنجم
spinal column ستون فقرات
trunk بدنه ستون
fasciculus gracilis ستون باریک
fasciculus cuneatus ستون بورداخ
spinal column ستون مهره ها
spinal columns ستون فقرات
engaged column ستون مقید
conge [بالشتکی سر ستون]
footstall پایه ستون
debited ستون بدهی
march column ستون راهپیمایی
streamer ستون نور
streamers ستون نور
post- دیرک ستون
posted دیرک ستون
posts دیرک ستون
hypostyle ستون دار
mercury column ستون جیوه
hypostal ستون دار
fifth column ستون پنجم
footing پایه ستون
main column ستون اصلی
debits ستون بدهی
debit ستون بدهی
length of column طول ستون
footpath پایه ستون
longeron ستون طولی
footpaths پایه ستون
post دیرک ستون
piling ستون بندی
king post ستون جرثقیل
plinth پایه ستون
stylar ستون وار
plinths پایه ستون
pillars ستون ساختن
die ازاره ستون
opem column ستون باز
pillar ستون ساختن
colonnade ردیف ستون
colonnade ستون بندی
colonnades ردیف ستون
spines ستون فقرات
fractionating column ستون تجزیه
trunks بدنه ستون
guide column ستون راهنما
half column نیم ستون
tapering ستون سر باریک
streeing column ستون فرمان
hempel column ستون همپل
storming column ستون حمله
hatch beam ستون دریچه
boomed ستون عمودی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com