Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
English
Persian
painting and the like
نقاشی و مانند ان
Search result with all words
airbrush
یک ابزار نقاشی که الگوهای نامنظم از نقاط را ایجاد میکند مانند اسپری مکانیکی
Other Matches
vorticism
مکتب نقاشی کوبیسم انگلیسی که در نقاشی از صنایع جدیدنیز استفاده کرده
oil on canvas
[painting technique]
رنگ روغنی نقاشی روی کرباس
[شیوه نقاشی]
bushbaby
گونههای نخستیان میمون مانند جنگلهای حارهی افریقا از تیرهی Galagidae که شبگرد هستند و چشمان درشت و دم پرپشت و جارو مانند دارند
bushbabies
گونههای نخستیان میمون مانند جنگلهای حارهی افریقا از تیرهی Galagidae که شبگرد هستند و چشمان درشت و دم پرپشت و جارو مانند دارند
fossiliferous
فسیل مانند سنگواره مانند
lamellate
لایه مانند ورقه مانند
canvas
نقاشی
canvases
نقاشی
painting
نقاشی
portrait
نقاشی
portraits
نقاشی
paintings
نقاشی
daubry
نقاشی بد
daubery
نقاشی بد
the brush
نقاشی
pictorial art
نقاشی
miniatures
نقاشی باتذهیب
picture gallery
اطاق نقاشی
drawing key
کپیه نقاشی
spackle
بتونه نقاشی
nocturnes
نقاشی از منظره شب
mural
نقاشی دیواری
murals
نقاشی دیواری
watercolor
نقاشی ابرنگ
fresco
نقاشی دیواری
nocturne
نقاشی از منظره شب
paints
رنگ نقاشی
pallet knife
کاردک نقاشی
scumble
رنگهای نقاشی
picture
نقاشی کردن
pictured
نقاشی کردن
pictures
نقاشی کردن
picturing
نقاشی کردن
animations
نقاشی متحرک
animation
نقاشی متحرک
tablature
تصویر نقاشی
easels
سه پایه نقاشی
palette knives
کاردک نقاشی
easel
سه پایه نقاشی
paysage
نقاشی دورنما
oil painting
نقاشی بارنگ
mirror drawing
نقاشی از ایینه
pastel
نقاشی بامدادرنگی
miniature
نقاشی باتذهیب
palette knife
کاردک نقاشی
bepaint
نقاشی کردن
frescoes
نقاشی دیواری
illusiansm
نقاشی سه بعدی
painted
نقاشی شده
finger painting
نقاشی با انگشت
aquarelle
نقاشی اب و رنگی
aqua relle
نقاشی اب و رنگی
finger painting
نقاشی انگشتی
oil paintings
نقاشی بارنگ
wall painting
نقاشی دیواری
pencilling
نقاشی مدادی
pencils
نقاشی مدادی
tableaus
پرده نقاشی
impaint
نقاشی کردن
illusionism
نقاشی از منافرخیالی
his painting lacked repose
نقاشی وی توافق
graphic
مربوط به نقاشی
portraiture
نقاشی از صورت
tableaux
پرده نقاشی
pencil
نقاشی مدادی
white ground technique
اسلوب نقاشی
brush
نقاشی کردن
paint
رنگ نقاشی
polychromy
نقاشی رنگارنگ
living picture
پرده نقاشی
sand painting
نقاشی روی شن
water colour
نقاشی ابرنگی
tableau
پرده نقاشی
brushes
نقاشی کردن
plychromy
نقاشی رنگارنگ
adjustable wheel
چرخ تنظیم پذیر
[مانند بلندی]
[چرخ تطبیق پذیر]
[مانند نوع جاده]
tablature
نقاشی دیواری یا سقفی
oil painting
نقاشی رنگ روغنی
oil paintings
نقاشی رنگ روغنی
frescoes
نقاشی ابرنگی روی گچ
line drawings
نقاشی با مداد وقلم
line drawing
نقاشی با مداد وقلم
old master
نقاشی هر یک از این هنرمندان
comic strip
فیلمهای نقاشی شده
paint brush
قلم موی نقاشی
palettes
جعبه رنگ نقاشی
palette
جعبه رنگ نقاشی
old masters
نقاشی هر یک از این هنرمندان
animated cartoon
فیلمهای نقاشی شده
frescoes
نقاشی ابرنگی کردن
graphic
مربوط به نقاشی یاترسیم
tableaus
دور نمای نقاشی
scenography
نقاشی پردههای نمایش
tableau
دور نمای نقاشی
panel
نقاشی روی چوی
panels
نقاشی روی چوی
oil color
روغن مخصوص نقاشی
draw a person test
ازمون نقاشی ادم
draw a man test
ازمون نقاشی ادمک
chiaroscuro
نقاشی سیاه قلم
fresco
نقاشی ابرنگی روی گچ
tableaux
دور نمای نقاشی
comic strips
فیلمهای نقاشی شده
vase painting
نقاشی روی سفال
fresco
نقاشی ابرنگی کردن
scenograph
منظره نقاشی شده
Oil painting .
نقاشی رنگ روغن
sea piece
نقاشی منظره دریا
plafond
سقف نقاشی شده
galleries
جای ارزان اطاق نقاشی
drawings
هنر طراحی تابلو نقاشی
canvas
کرباس پارچه مخصوص نقاشی
drawing
هنر طراحی تابلو نقاشی
crayon
مداد ابرو نقاشی کردن
gallery
جای ارزان اطاق نقاشی
canvases
کرباس پارچه مخصوص نقاشی
mezzotint
نقاشی سایه روشن کردن
mezzotinto
نقاشی سایه روشن کردن
arras
نقاشی طراحی قلاب دوزی
frank drawing completion test
ازمون تکمیل نقاشی فرانک
kakemone
[تصویر و نقاشی روی ابریشم]
cel
فریم ... در یک ترتیب نقاشی متحرک
divisinism
تجزیه کاری رنگ در نقاشی
goodenough draw a man test
ازمون نقاشی ادمک گودایناف
crayons
مداد ابرو نقاشی کردن
predella
نقش یا نقاشی در روی خیزپله
To fake an oil – painting .
یک تابلوی نقاشی قلابی درست کردن
brushes
شکل وسیله برس در بسته نقاشی
pieta
نقاشی یامجسمه مریم مادر عیسی
ambience
نقوش و تزئینات اطراف یک تابلو نقاشی
brush
شکل وسیله برس در بسته نقاشی
ambiance
نقوش و تزئینات اطراف یک تابلو نقاشی
encaustic
نقاشی بارنگی که باموم اب کرده بسازند
war paint
نقاشی بدن برای رزم و پیکار
pornography
نقاشی یا عکس محرک احساسات جنسی
canvases
پرده نقاشی کف رینگ بوکس یا کشتی
canvas
پرده نقاشی کف رینگ بوکس یا کشتی
picturesqueness
شایستگی برای نقاشی شدن یاعکس برداری
collage
اختلاط رنگهای مختلف درسطح پرده نقاشی
collages
اختلاط رنگهای مختلف درسطح پرده نقاشی
applique
نقاشی رنگ و روغن روی فرف فلزی
Biedermeier
[سبک معماری، دکوراسیون و نقاشی اروپای میانی]
paint roller mill
غلطک دسته دار ویژه نقاشی ساختمان
grisaille
نقاشی برجسته نماروی شیشه برنگ خاکستری
The painting is only a copy.
این نقاشی فقط کپی
[از اصل]
است.
The painting portrays the death of Nelson.
این نقاشی مرگ نلسون را مجسم می کند .
pc paint
برنامه مشهور نقاشی وترسیم برای ریزکامپیوترها
pornography
نقاشی یانوشته خارج ازاخلاق درباره مسائل جنسی
graphic display
یک ترمینال کامپیوتر برای نمایش نقاشی ها و تصاویرروی یک صفحه
willowware
بشقاب دارای نقاشی بید وغیره برای تزئین اطاق
crosshair
در برنامه رسم یا نقاشی شکل نشانه گر که به صورت ضربدر است
story board
مجموعه تصاویر یا رسم ها که پیشبرد نقاشی متحرک یا ویدیویی را نشان میدهد
palettes
لوحه سوراخ دار بیضی یامستطیل مخصوص رنگ امیزی نقاشی
altar-piece
پرده نقاشی
[یا تندیس تزئینی در قسمت بالا و عقب محراب کلیسا]
palette
لوحه سوراخ دار بیضی یامستطیل مخصوص رنگ امیزی نقاشی
chiaroscuro
نوعی نقاشی که فقط با سیاه روشن وبدون رنگ امیزی انجام میشود
brushes
وسیلهای در شبکه نرم افزاری نقاشی که پیکسل هایی راروی صفحه رسم میکند
brush
وسیلهای در شبکه نرم افزاری نقاشی که پیکسل هایی راروی صفحه رسم میکند
images
تغییر دادن یا تنظیم کردن یک تصویر با استفاده از بسته نرم افزاری نقاشی یا برنامه ویرایش تصاویر خاص
image
تغییر دادن یا تنظیم کردن یک تصویر با استفاده از بسته نرم افزاری نقاشی یا برنامه ویرایش تصاویر خاص
pre imaging
تولید فریم نقاشی متحرک یا ویدیو در بافر حافظه پیش از آنکه روی صفحه منتقل شود برای نمایش
scrawls
با شتاب نوشتن خرچنگ قورباغهای نوشتن نامرتب وغیر استادانه نقاشی کردن
scrawling
با شتاب نوشتن خرچنگ قورباغهای نوشتن نامرتب وغیر استادانه نقاشی کردن
scrawled
با شتاب نوشتن خرچنگ قورباغهای نوشتن نامرتب وغیر استادانه نقاشی کردن
scrawl
با شتاب نوشتن خرچنگ قورباغهای نوشتن نامرتب وغیر استادانه نقاشی کردن
pointillism
شیوه نقاشی با نقطه رنگ نقطه چین کاری
silhouettes
نقاشی سیاه یکدست بصورت نیمرخ سیاه نشاندادن
silhouette
نقاشی سیاه یکدست بصورت نیمرخ سیاه نشاندادن
galleried
دارای سرسرا دارای اطاق نقاشی
panels
نقاشی بروی تخته نقوش حاشیه دارکتاب اعضای هیئت منصفه فهرست هیئت یاعدهای که برای انجام خدمتی اماده اند
panel
نقاشی بروی تخته نقوش حاشیه دارکتاب اعضای هیئت منصفه فهرست هیئت یاعدهای که برای انجام خدمتی اماده اند
drawing tools
مجموعه توابع در برنامه نقاشی که به کاربر امکان رسم میدهد. و به صورت نشانه هایی در میله ابزار فاهر میشود و شامل رسم دایره
paints
نگارگری کردن نقاشی کردن
paint
نگارگری کردن نقاشی کردن
contour
نقاشی کردن طراحی کردن
myrtle formed
اس مانند
tougher
پی مانند
penniform
پر مانند
toughest
پی مانند
without an e.
بی مانند
thready
نخ مانند
gypsiferous
گچ مانند
threadlike
نخ مانند
after the example of
مانند
womanlike
زن مانند
blotchy
لک مانند
lambdoid
مانند
frothy
کف مانند
plumose
پر مانند
inapproachable
بی مانند
near
مانند
etc
و مانند آن
tough
پی مانند
simulant
مانند
plumelike
پر مانند
liplike
لب مانند
and so on
و مانند ان
analog
مانند
fluty
نی مانند
capillaceous
مانند نخ
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com