Total search result: 201 (10 milliseconds) |
|
|
|
English |
Persian |
site plan |
نقشه جایگاه |
|
|
Other Matches |
|
maps |
نقشه برداری کردن تهیه نقشه نقشه کشی کردن |
map |
نقشه برداری کردن تهیه نقشه نقشه کشی کردن |
strategies |
طرح نقشه برای جنگ یا علم طراحی نقشه برای جنگ یاطرح نقشه برای نقل وانتقالات جنگی |
strategy |
طرح نقشه برای جنگ یا علم طراحی نقشه برای جنگ یاطرح نقشه برای نقل وانتقالات جنگی |
conformal projection |
نوعی سیستم تهیه نقشه بزرگ کردن یکنواخت نقشه |
line route map |
نقشه نشان دهنده راهها نقشه راهنمای مسیر خطوط سیم دستگاه |
docking plan |
نقشه مسیر ورود کشتی به حوضچه تعمیر نقشه ساختمان قسمت زیر ناوlongshoreman |
cartographer |
ترسیم کننده نقشه متخصص رسم نقشه |
hyetography |
نقشه کشی از بارندگی نمایش بارش با نقشه |
control map |
نقشه مخصوص بررسی صحت بقیه نقشه ها |
cartographers |
ترسیم کننده نقشه متخصص رسم نقشه |
mapping |
نقشه کشی کردن تهیه نقشه |
topographic map |
نقشه عوارض نما نقشه توپوگرافی |
storage map |
نقشه انباره نقشه انبارش |
orthographic |
تصویر یا نقشه که در ان خطوط مصور برسطح تصویر یا نقشه عموداست |
positioned |
جایگاه |
position |
جایگاه |
stations |
جایگاه |
house |
جایگاه جا |
housed |
جایگاه جا |
houses |
جایگاه جا |
place |
جایگاه |
station |
جایگاه |
placing |
جایگاه |
places |
جایگاه |
stationed |
جایگاه |
limb top |
جایگاه |
cabin |
جایگاه |
toll house |
جایگاه |
plot |
تعیین کردن محل هدف یا دشمن روی نقشه رسم کردن مسیر حرکت روی نقشه |
plots |
تعیین کردن محل هدف یا دشمن روی نقشه رسم کردن مسیر حرکت روی نقشه |
plotted |
تعیین کردن محل هدف یا دشمن روی نقشه رسم کردن مسیر حرکت روی نقشه |
geodesy |
نقشه برداری عملیات نقشه برداری در شبکه جهانی |
map sheet |
شماره برگ نقشه از سریهای مختلف برگ نقشه |
vignetting |
سایه روشن زدن به نقشه یاعکس هوایی نمایش عوارض نقشه با سایه روشن تدریجی |
seated |
جایگاه نشاندن |
operating room |
جایگاه عمل |
band-stand |
جایگاه ارکستر |
picture palace |
جایگاه سینما |
seat |
جایگاه نشاندن |
picture theatre |
جایگاه سینما |
picturedrome |
جایگاه سینما |
telephone station |
جایگاه تلفن |
grandstands |
جایگاه سرپوشیده |
booth |
جایگاه رژه |
booths |
جایگاه رژه |
pumping ststion |
جایگاه تلمبه |
grandstand |
جایگاه سرپوشیده |
seats |
جایگاه نشاندن |
operating rooms |
جایگاه عمل |
home range |
جایگاه حیوانات |
stalling |
لژ جایگاه ویژه |
stall |
لژ جایگاه ویژه |
hibernaculum |
جایگاه زمستانی |
galleries |
جایگاه تماشاگران |
gallery |
جایگاه تماشاگران |
expanse of ruins |
جایگاه خرابیها |
flash house |
جایگاه دزدان |
expanse of rubble |
جایگاه خرابیها |
scene of destruction |
جایگاه خرابیها |
lattice site |
جایگاه شبکه |
banstand |
جایگاه ارکست |
sanctuary |
جایگاه مقدس |
sanctuaries |
جایگاه مقدس |
engine house |
جایگاه لوکوموتیو |
stands |
جایگاه تماشاگران |
ordinal position |
جایگاه ترتیبی |
parking place |
جایگاه توقف |
outline assembly drawing |
نقشه کلی ساختمان نقشه ایکه تصویر کلی ساختمان را نشان میدهد وجزئیات ساختمان روی ان پیاده نشده است |
spandrel |
لچک [در فرش های لچک ترنج، لچک ها معمولا یک چهارم ترنج بوده و یا دارای نقشه مشابه و یا نقشه متفاوت می باشند.] |
news-stands |
جایگاه فروش روزنامه |
docks |
جایگاه متهم در دادگاه |
podium |
بالکن جایگاه مخصوص |
platform |
کف راه جایگاه خطابه |
dram shop |
جایگاه نوشابه فروشی |
stand |
جایگاه گواه در دادگاه |
bar |
جایگاه متهمین در دادگاه |
gate chamber wall |
جایگاه حرکت دریچه |
news stand |
جایگاه فروش روزنامه |
news-stand |
جایگاه فروش روزنامه |
malt house |
جایگاه مالت سازی |
oarlock |
جایگاه فلزی پارو |
lay by |
جایگاه ایست ایستگاه |
lay-by |
جایگاه ایست ایستگاه |
lay-bys |
جایگاه ایست ایستگاه |
fire post |
جایگاه اتش نشانی |
menagerie |
جایگاه دام ودد |
sail loft |
جایگاه بادبان سازی |
sanctum |
قدس جایگاه مقدس |
menageries |
جایگاه دام ودد |
platforms |
کف راه جایگاه خطابه |
far turn |
پیچ سمت جایگاه |
podiums |
بالکن جایگاه مخصوص |
press box |
لژ مطبوعاتی جایگاه گزارشگران |
stone work |
جایگاه سنگ تراشی |
press boxes |
لژ مطبوعاتی جایگاه گزارشگران |
bars |
جایگاه متهمین در دادگاه |
swinery |
پرورشگاه یا جایگاه خوکان |
docked |
جایگاه متهم در دادگاه |
stand one's ground <idiom> |
حمایت از جایگاه شخص |
paper advance setting |
جایگاه پیشرفته ورق |
choir-wall |
[دیواره ی جداکننده جایگاه] |
dock |
جایگاه متهم در دادگاه |
common control |
کنترل عمومی نقشه برداری شبکه عمومی نقشه برداری شبکه جهانی نقشه برداری |
location |
جایگاه وضعیت مکانی جا دادن |
locations |
جایگاه وضعیت مکانی جا دادن |
orchestras |
دسته نوازندگان جایگاه ارکست |
orchestra |
دسته نوازندگان جایگاه ارکست |
witness box |
جایگاه ویژه گواهان در دادگاه |
altar of credence |
[جایگاه نان و شراب مقدس] |
choir-loft |
[بالکنی بالای جایگاه همسرایان] |
perches |
جایگاه بلند جای امن |
perched |
جایگاه بلند جای امن |
perch |
جایگاه بلند جای امن |
perching |
جایگاه بلند جای امن |
haras |
جایگاه تخم کشی اسب |
witness box |
جایگاه شهود گواه جای |
map compilation |
تهیه نقشه جدید یا جمع اوری اطلاعات جدید برای تهیه نقشه |
geodetic datum |
سطح مبنای نقشه برداری افق مبنای نقشه برداری زمینی جهانی |
choir-aisle |
[راهرو موازی از شبستان به جایگاه همسرایان] |
lubritorium |
جایگاه مخصوص روغن کاری ماشین |
fore |
[جایگاه مخصوص روحانیون و سرایندگان در کلیسا] |
tap room |
جایگاه نوشابه فروشی ونوشابه خوری |
antechoir |
جایگاه مخصوص روحانیون وسرایندگان در کلیسا |
clubhouse |
ساختمان در زمین گلف جایگاه سرپوشیده تماشاگران |
clubhouses |
ساختمان در زمین گلف جایگاه سرپوشیده تماشاگران |
porter house |
جایگاه فروش و صرف ابجووکباب و مانند انها |
Pay attention to the house rules [hazard statements] . |
توجه بکنید به قواعد جایگاه [اظهارات خطر] . |
grandstand |
جایگاه سر پوشیده تماشاچیان در میدان اسب دوانی یاورزشگاهها |
grandstands |
جایگاه سر پوشیده تماشاچیان در میدان اسب دوانی یاورزشگاهها |
computer aided design and drafting |
طراحی و نقشه کشی به کمک کامپیوتر طراحی و نقشه کشی کامپیوتری |
bench mark |
شاخص علامت نقطه کنترل نقشه برداری شاخص نقشه برداری |
band shell |
جایگاه دستهء موزیک که عقب ان بشکل صدف مقعر بزرگی است |
choir-rail |
[ردیفی از نرده ها یا جداره ی مشبک که جایگاه همسرایان را از شبستان کلیسا جدا می کند.] |
iconostasis |
[پرده ای بین جایگاه مقدس و فضای اصلی در کلیساهای ارتدکس یونان و روسیه] |
polar stereographic |
سیستم تهیه نقشه قطبی سیستم نقشه برداری قطبی |
projections |
سیستم تصویر در تهیه نقشه سیستم تهیه نقشه جات |
trimsize |
اندازه تنظیم شده نقشه حواشی تنظیم شده نقشه |
projection |
سیستم تصویر در تهیه نقشه سیستم تهیه نقشه جات |
grid navigation |
ناوبری از روی نقشه ناوبری از روی خطوط شبکه نقشه |
trig list |
لیست نقاط نقشه برداری شده فهرست مختصات نقاط نقشه برداری شده |
on licence |
پروانه فروش ابجو یا نوشابههای دیگر که در همان جایگاه فروش گسازده شود |
map plane |
سطح مبنای تراز نقشه مبنای تراز نقشه |
survey station |
ایستگاه نقشه برداری ایستگاه کنترل نقشه برداری |
feretory |
تابوت یاصندوق اثارمقدس جایگاه اثارمقدس |
field control |
نقاط کنترل نقشه برداری نقاط کنترل زمینی نقشه برداری |
charts |
نقشه |
charting |
نقشه |
schemes |
نقشه |
chart |
نقشه |
mounted map |
نقشه |
charted |
نقشه |
tracers |
نقشه کش |
outlined |
نقشه |
draftsman |
نقشه کش |
outlines |
نقشه |
cartographer |
نقشه کش |
programs |
نقشه |
program |
نقشه |
planners |
نقشه کش |
planner |
نقشه کش |
cartographers |
نقشه کش |
outlining |
نقشه |
map maker |
نقشه کش |
project |
نقشه |
schemed |
نقشه |
projects |
نقشه |
outline |
نقشه |
projected |
نقشه |
scheme |
نقشه |
rambling |
بی نقشه |
designer |
نقشه کش |
draftsmen |
نقشه کش |
draughtsman |
نقشه کش |
models |
نقشه |
modelled |
نقشه |
modeled |
نقشه |
model |
نقشه |
plot |
نقشه |
designs |
نقشه |
designers |
نقشه کش |
tracer |
نقشه کش |
visual aid |
نقشه |
plan |
نقشه |
plan |
نقشه کف |
plans |
نقشه |
plans |
نقشه کف |
design |
نقشه |
drawings |
نقشه |
plan view |
نقشه کف |
planless |
بی نقشه |
map |
نقشه |
cartograph |
نقشه |
drawing |
نقشه |
draughtsmen |
نقشه کش |
plat |
نقشه |
plotless |
بی نقشه |
plots |
نقشه |
plotted |
نقشه |
maps |
نقشه |