Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (11 milliseconds)
English
Persian
play
نواختن ساز و غیره سرگرمی مخصوص
played
نواختن ساز و غیره سرگرمی مخصوص
playing
نواختن ساز و غیره سرگرمی مخصوص
plays
نواختن ساز و غیره سرگرمی مخصوص
Other Matches
trios
قطعه موسیقی مخصوص نواختن یاخواندن سه نفر
trio
قطعه موسیقی مخصوص نواختن یاخواندن سه نفر
veneer
چوب مخصوص روکش مبل و غیره
battering rams
میله مخصوص شکستن دروازه ها و غیره
battering ram
میله مخصوص شکستن دروازه ها و غیره
references
کتاب مخصوص مراجعات علمی وادبی و غیره
reference
کتاب مخصوص مراجعات علمی وادبی و غیره
whaleboat
قایق موتوری یا پارویی درازو باریک مخصوص صید نهنگ و غیره
spatula
مرهم کش کاردک مخصوص پهن کردن و مالیدن مرهم روی پارچه و زخم و غیره
spatulas
مرهم کش کاردک مخصوص پهن کردن و مالیدن مرهم روی پارچه و زخم و غیره
quarterdecks
عرشه کوچک عقب کشتی قسمتی از عرشه کشتی جنگی مخصوص انجام تشریفات نظامی و غیره
quarterdeck
عرشه کوچک عقب کشتی قسمتی از عرشه کشتی جنگی مخصوص انجام تشریفات نظامی و غیره
strike up
نواختن
to sund a note
نواختن یک نت
sounds
نواختن
sound
نواختن
sounded
نواختن
soundest
نواختن
to blow atrumpet
نواختن شیپور
blows
وزش نواختن
blow
وزش نواختن
jazz
جاز نواختن
recitative
به تنهایی نواختن
cymbal
باسنج نواختن
play
الت موسیقی نواختن
executed
نواختن نمایش دادن
executing
نواختن نمایش دادن
played
الت موسیقی نواختن
executes
نواختن نمایش دادن
playing
الت موسیقی نواختن
strumming
نواختن ساز زهی
plays
الت موسیقی نواختن
strums
نواختن ساز زهی
execute
نواختن نمایش دادن
strum
نواختن ساز زهی
strummed
نواختن ساز زهی
lyrical
مناسب برای نواختن یاخواندن باچنگ
to play in or out
با نواختن ارغنون یا سازدیگرواردیا خارج کردن
boogie woogie
نواختن پیانو باضربات تند وضربهای
amusements
سرگرمی
avocation
سرگرمی
earnestness
سرگرمی
divertissement
سرگرمی
diversion
سرگرمی
amusement
سرگرمی
divertimento
سرگرمی
diversions
سرگرمی
sports
سرگرمی
sported
سرگرمی
pastimes
سرگرمی
pastime
سرگرمی
recreation
سرگرمی
entertainment
سرگرمی
sport
سرگرمی
recreations
سرگرمی
entertainments
سرگرمی
lutes
گل یا سیمان مخصوص درزگیری وبتونه حلقه لاستیکی مخصوص دهانه بطری
lute
گل یا سیمان مخصوص درزگیری وبتونه حلقه لاستیکی مخصوص دهانه بطری
writes
وسیله مخصوص که به کامپیوتر امکان خواندن حروف دستنویس روی یک صفحه مخصوص میدهد
write
وسیله مخصوص که به کامپیوتر امکان خواندن حروف دستنویس روی یک صفحه مخصوص میدهد
fog oil
روغن مخصوص یا سوخت مخصوص دستگاههای تولیددود مصنوعی
intentness
سرگرمی توجه
game
سرگرمی شکار
take up
<idiom>
شروع یک سرگرمی
toy
سرگرمی بازیچه
hobby
مشغولیات سرگرمی
fun
خوشمزگی سرگرمی
hobbies
مشغولیات سرگرمی
faddle
سرگرمی موقتی
toys
سرگرمی بازیچه
earnestly
باشوق و سرگرمی
recreation therapy
سرگرمی درمانی
focal point
علاقه - سرگرمی
typeface
مجموعه حروف در یک طرح مخصوص و وزن مخصوص
typefaces
مجموعه حروف در یک طرح مخصوص و وزن مخصوص
hobbyhorse
کار تفریحی سرگرمی
graphics
کارت مخصوص درون کامپیوتر که از یک پردازنده مخصوص برای افزایش سرعت رسم خط ها و تصاویر روی صفحه استفاده میکند
fun house
محل سرگرمی وتفریحات مختلف
game
سرگرمی دوربازی بازی کردن
just for the hell of it
<idiom>
هویجوری
[بیخودی برای سرگرمی]
craft
کشتی وسیله سرگرمی هنر دستی قایق
crafts
کشتی وسیله سرگرمی هنر دستی قایق
registers
که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
register
که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
registering
که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
deleting
کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
deleted
کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
deletes
کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
delete
کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
embedded code
کامپیوتر مخصوص برای کنترل یک ماشین . کامپیوتر مخصوص در یک سیستم بزرگ برای انجام یک تابع خاص
grainer
و غیره
whatnot
غیره
etcetera
و غیره
exoskeleton
مو و غیره
dispersal airfield
فرودگاههای مخصوص تفرقه هوایی فرودگاه مخصوص تفرقه در اماده باش هوایی
queueing
صف اتوبوس و غیره
track and field
دیسک و غیره
queue
صف اتوبوس و غیره
fallow
غیره مزروع
queued
صف اتوبوس و غیره
queues
صف اتوبوس و غیره
etc
مخفف و غیره
collective goods
پارک و غیره
duet
دونفری خواندن دونفری نواختن
duets
دونفری خواندن دونفری نواختن
smudgy
پوشیده از کثافت یا گل و غیره
odometer
کیلومتر شماراتومبیل و غیره
to draw up
نوشتن
[چک یا نسخه و غیره]
infrastucture
راه اهن و غیره
kymograph
انقباض عضلات و غیره
webby
پر ازتار عنکبوت و غیره
niece
دختربرادر یا خواهر و غیره
smudgiest
پوشیده از کثافت یا گل و غیره
pitter-patter
چک چک باران و غیره ضربان
pitter patter
چک چک باران و غیره ضربان
unexpected
غیره مترقبه غیرمنتظره
smudgier
پوشیده از کثافت یا گل و غیره
nieces
دختربرادر یا خواهر و غیره
to make out
نوشتن
[چک یا نسخه و غیره]
debacle
سقوط ناگهانی حکومت و غیره
clogging
گرفتگی
[سوراخ یا لوله و غیره ]
debacles
سقوط ناگهانی حکومت و غیره
wheal
ورم جای شلاق و غیره
dTbGcles
سقوط ناگهانی حکومت و غیره
whippletree
تیر مال بنددرشکه و غیره
dial
گرفتن تلفن یارادیو و غیره
dialed
گرفتن تلفن یارادیو و غیره
dialled
گرفتن تلفن یارادیو و غیره
upholsterer
خیاط رومبلی و پرده و غیره
dials
گرفتن تلفن یارادیو و غیره
Do not admit any outsiders.
افراد غیره را راه ندهید
take-home pay
مزد پس از کسر مالیات و غیره
needle
سوزن سرنگ وگرامافون و غیره
eviscerate
روده یا چشم و غیره رادراوردن
silo
مخزن زیرزمینی غلات و غیره
venom
زهر مار و عقرب و غیره
inner tube
لاستیک تویی اتومبیل و غیره
ushering
راهنمایا کنترل سینماو غیره
needled
سوزن سرنگ وگرامافون و غیره
needles
سوزن سرنگ وگرامافون و غیره
inner tubes
لاستیک تویی اتومبیل و غیره
needling
سوزن سرنگ وگرامافون و غیره
ushers
راهنمایا کنترل سینماو غیره
ushered
راهنمایا کنترل سینماو غیره
usher
راهنمایا کنترل سینماو غیره
keratosis
شاخی شدن پوست و غیره
bake
پختن
[نان و کیک غیره]
exofficio
از لحاظ تصدی مقام و غیره
plating
روکشی با سیم و زر و غیره ابکاری فلزی
grillage
زمینه و طرح مشبک توری و غیره
emergency
امر فوق العاده و غیره منتظره
emergencies
امر فوق العاده و غیره منتظره
goodies
چیز خوردنی مغز گردو و غیره
goody
چیز خوردنی مغز گردو و غیره
subsidized accommodation
منزل با کمک هزینه
[کرایه و غیره]
rack
روی چنگک گذاردن لباس و غیره
racked
روی چنگک گذاردن لباس و غیره
emergence
امر فوق العاده و غیره منتظره
blimey
حرف ندا به نشان تعجب و غیره
racks
روی چنگک گذاردن لباس و غیره
wracked
روی چنگک گذاردن لباس و غیره
wracks
روی چنگک گذاردن لباس و غیره
main motion
[at a party conference etc.]
دادخواست اصلی
[در همایش حزبی و غیره]
canvasser
پروپاکاندچی انتخابات و غیره رای جمع کن
malfunction
[ اندام یا ماشین و غیره ]
درست کار نکردن
nutshell
پوست فندق و بادام و غیره مختصرا
wreckage piece
تکه کالای بازیافتی از کشتی و غیره
cellulose
الیاف سلولز
[در پنبه کنف و غیره]
ghost
چون روح بر خانه ها و غیره سرزدن
ghosts
چون روح بر خانه ها و غیره سرزدن
gigot
ران گوسفند و غیره که پخته باشد
reest
دود زدن ماهی و غیره پوسیدن
wheeler-dealer
دست اندرکار معاملات سیاسی و غیره
deferred maintenance
قصور و تاخیر در تعمیرماشین الات و غیره
vol-au-vents
نان پر شده از گوشت مرغ و غیره
vol-au-vent
نان پر شده از گوشت مرغ و غیره
depigmentation
کاهش رنگ دانه درپوست و غیره
wheeler-dealers
دست اندرکار معاملات سیاسی و غیره
base complex
مجتمع پایگاه هوایی یا دریایی یا زمینی و غیره
gauged
ضخامت ورق فلزی یاقطر سیم و غیره
breadstuff
مواد نان مانند گندم و ارد و غیره
wrecks
لاشه کشتی و هواپیما و غیره خراب کردن
gauge
ضخامت ورق فلزی یاقطر سیم و غیره
wrecking
لاشه کشتی و هواپیما و غیره خراب کردن
acrasy
بی اعتدالی در مصرف مشروبات الکلی و غیره شدت
masonary
مصالح ساختمانی مانند اجر سیمان و غیره
gangplanks
سکوب قابل حمل ونقل کشتی و غیره
coupe
کوپه یا اطاق داخل ترن ودلیجان و غیره
panel truck
یک نوع خودرو برای حمل بیسیم و غیره
gangplank
سکوب قابل حمل ونقل کشتی و غیره
unlace
بند کفش و غیره را باز کردن گشودن
wreck
لاشه کشتی و هواپیما و غیره خراب کردن
pocket money .
پول تو جیبی ( مقرری روزانه ؟ هفتگه یا غیره )
to fall over
[computer, programme, ...]
[موقتا]
کار نکردن
[دستگاهی یا برنامه ای و غیره]
beat around the bush
<idiom>
غیره مستقیم وبا طفره صحبت کردن
precipitation
نزولات اسمانی مانند برف تگرگ و غیره
to go clubbing
به باشگاه
[های]
شب رفتن
[برای رقص و غیره]
gauges
ضخامت ورق فلزی یاقطر سیم و غیره
golly
حرف ندا برای بیان تعجب و غیره
gollies
حرف ندا برای بیان تعجب و غیره
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com