English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English Persian
stria نوار باریک هریک از خطوط موازی
Other Matches
gules خطوط موازی عمودی
endline خطوط موازی با 04 مترفاصله
neatline خطوط باریک حدود کناره نقشه
t square خطکش مخصوص ترسیم خطوط موازی
stepped lines خطوط کنگره ای [خطوط شکسته] [در اطراف نگاره ها و اشکال فرش های هندسی باف و روستایی. گاه بجای استفاده از خطوط صاف از این خطوط استفاده می شود.]
laid paper کاغذی که در متن اصلی ان خطوط موازی وجود داشته باشد
welts نوار باریک
welt نوار باریک
spline نوار باریک
red tape نوار باریک قرمز
narrow strip mill نورد نوار باریک
narrowband channel مجرا با نوار باریک
fuse mounting strip نوار باریک فیوز
main stripe [خط یا نوار اصلی در فرش مانند خطوط طرح محلات]
fuse strip نوار بسیار باریک ذوب شونده فیوز
Hanbel [نوعی گلیم مراکشی که صرفا جهت مفروش نمودن زمین بافته شده، و دارای خطوط موازی و رنگین با نقشه های پرکار می باشد.]
railing امواج ضربانی که باعث کورکردن رادار و تولید خطوط موازی ریل مانند روی صفحه رادار میشود
railings امواج ضربانی که باعث کورکردن رادار و تولید خطوط موازی ریل مانند روی صفحه رادار میشود
cassette چرخ باریک نوار مغناطیسی که در یک پوشش محکم برای محافظت قرار دارد
cassettes چرخ باریک نوار مغناطیسی که در یک پوشش محکم برای محافظت قرار دارد
cassettes کاست کوچک حاوی چرخهای از نوار مغناطیسی باریک که سیگنالهای صوتی قابل ضبط هستند.
cassette کاست کوچک حاوی چرخهای از نوار مغناطیسی باریک که سیگنالهای صوتی قابل ضبط هستند.
capstan میله نوار گردان یا واحد پشتیبانی نوار که باعث میشود نوار به نوک خواندن / نوشتن یا گرداننده منتقل نماید
isobar خطوط هم فشار خطوط متحدالفشار هوایی
isobars خطوط هم فشار خطوط متحدالفشار هوایی
isotherm خطوط هم حرارت خطوط متحدالحرارت اب دریا
leader بخشی از نوار مغناطیسی که حاوی سیگنالی نیست و در ابتدای نوار برای شناسایی و کمک به ماشین برای بلند کردن نوار به کار می رود
leaders بخشی از نوار مغناطیسی که حاوی سیگنالی نیست و در ابتدای نوار برای شناسایی و کمک به ماشین برای بلند کردن نوار به کار می رود
parallel چاپگری که از طریق واسط موازی به کامپیوتر وصل است و دادههای حرف را به صورت موازی می پذیرد
paralleling چاپگری که از طریق واسط موازی به کامپیوتر وصل است و دادههای حرف را به صورت موازی می پذیرد
paralleled چاپگری که از طریق واسط موازی به کامپیوتر وصل است و دادههای حرف را به صورت موازی می پذیرد
parallelling چاپگری که از طریق واسط موازی به کامپیوتر وصل است و دادههای حرف را به صورت موازی می پذیرد
parallels چاپگری که از طریق واسط موازی به کامپیوتر وصل است و دادههای حرف را به صورت موازی می پذیرد
parallelled چاپگری که از طریق واسط موازی به کامپیوتر وصل است و دادههای حرف را به صورت موازی می پذیرد
isohaline خطوط هم نمک خطوط میزان منحنی نمایش غلظت نمک دریا
multiple معماری پردازنده موازی که از چندین ALU و حافظه موازی برای افزایش سرعت پردازش استفاده میکند
lpt در DOS نام دستگاهی است که به یکی از درگاههای موازی مربوط می گردد وچاپگرهای موازی می توانندبه ان متصل شوند
MIMD معماری پردازنده موازی که تعدادی ALU و وسایل حافظه را موازی استفاده میکند تا پردازش سریع داشته باشد
swathes ردیف باریک راه باریک
swath ردیف باریک راه باریک
swathe ردیف باریک راه باریک
azimuth زاویه افقی درست نوک نوار نسبت به نوار مغناطیسی
pickup reel نوار گردان خالی برای قرار دادن نوار در آن از طرف پر آن
reel-to-reel کپی کردن یک نوار داده روی نوار مغناطیسی دیگر
reel to reel کپی کردن یک نوار داده روی نوار مغناطیسی دیگر
spliced نوار غیر مغناطیسی که در پشت دو انتهای نوار برای اتصال قرار می گیرند
splices نوار غیر مغناطیسی که در پشت دو انتهای نوار برای اتصال قرار می گیرند
splicing نوار غیر مغناطیسی که در پشت دو انتهای نوار برای اتصال قرار می گیرند
guard band بخشی از نوار مغناطیسی بین دو کانال که روی یک نوار ذخیره شده اند
splice نوار غیر مغناطیسی که در پشت دو انتهای نوار برای اتصال قرار می گیرند
coragne line خطوط جذر و مد یکسان خطوط کشند یکسان
pinchwheel چرخ کوچک در ماشین نوار که نوار را در محل نگه می دارد و مانع از حرکت آن میشود
perforated tape نوار کاغذی یا نوار بلند که داده به صورت پانج شده روی آن ذخیره میشود
auto توانایی نوار خوان که پس از رسیدن به انتهای نوار می ایستد
autos توانایی نوار خوان که پس از رسیدن به انتهای نوار می ایستد
each هریک از
ilka هریک
magnetic tapes جعبه کوچک حاوی چرخ نوار مغناطیسی و انتخاب کد در دستشان نوارخوان و درایو نوار استفاده میشود
magnetic tape جعبه کوچک حاوی چرخ نوار مغناطیسی و انتخاب کد در دستشان نوارخوان و درایو نوار استفاده میشود
cartridge جعبه نوار که شامل نوار مغناطیسی است
cartridges جعبه نوار که شامل نوار مغناطیسی است
either هریک ازدوتا
whichsoever هر کدام که هریک که
whichever هر کدام که هریک که
either one هریک ازدو
apiece هرچیز هریک
identity الگوی بیتها پیش از اولین بلاک داده در نوار مغناطیسی که قالب نوار استفاه شده را مشخص میکند
identities الگوی بیتها پیش از اولین بلاک داده در نوار مغناطیسی که قالب نوار استفاه شده را مشخص میکند
isobath خطوط میزان منحنی نقشه عمق نما خطوط میزان عمق
reel-to-reel ماشین ضبط نور مغناطیسی که از دستگاه گیرنده نوار برای یک چرخ استفاده میکند و آنرا به یک نوار دیگر می فرستد
reel to reel ماشین ضبط نور مغناطیسی که از دستگاه گیرنده نوار برای یک چرخ استفاده میکند و آنرا به یک نوار دیگر می فرستد
deceleration time زمان لازم برای متوقف ساختن یک نوار مغناطیسی پس از خواندن یا ضبط اخرین قطعه داده از یک رکورد روی ان نوار
wing threequarter هریک از دو مدافع کنار زمین
can هریک از لولههای مجزا درمحفظه احتراق
canning هریک از لولههای مجزا درمحفظه احتراق
cans هریک از لولههای مجزا درمحفظه احتراق
shunt موازی موازی فرعی
shunted موازی موازی فرعی
shunts موازی موازی فرعی
full rubber حرکت هریک از این سطوح تااخرین حد ممکن
stick هریک از سه میله عمودی کریکت چوبدست اسکی
forewing هریک از دوبال جلو حشرات چهار بال
auxiliary contours خطوط میزان منحنی واسطه خطوط میزان منحنی تکمیلی
isotach خطوط میزان منحنی سرعت جریان اب خطوط جریان هم سرعت
reader ماشینی که سوراخهای پانچ شده را روی نوار کاغذی یا سیگنالهای روی نوار مغناطیسی را می خواند
readers ماشینی که سوراخهای پانچ شده را روی نوار کاغذی یا سیگنالهای روی نوار مغناطیسی را می خواند
leaders قسمت خالی نوار در ابتدای حلقه یک نوار مغناطیسی نقطه چین یا خط چین راهنما
leader قسمت خالی نوار در ابتدای حلقه یک نوار مغناطیسی نقطه چین یا خط چین راهنما
tape drive نوار چرخان نوار ران
tape drives نوار چرخان نوار ران
wing forward هریک از دومهاجم بیرون ردیف دوم یاسوم در تجمع
rated power هریک از چند حدود تعیین شده توان توربین گاز
nereid هریک ازپنجاه حوری دریایی که دختران نروس بوده اند
lightest هریک از چراغهای رنگین که در مسابقه بجای پرچم بکارمی رود
lighted هریک از چراغهای رنگین که در مسابقه بجای پرچم بکارمی رود
light هریک از چراغهای رنگین که در مسابقه بجای پرچم بکارمی رود
gammadion چلیپایی که برانتهای هریک ازچهارخطان ازطرف حرکت عقربه ساعت رس
metaprotein هریک از مشتقات پروتئین که از فعل وانفعال اسید وقلیابدست میاید
to halve two timbers دوتیر رادرهم جا انداختن بدانگونه که نیمی ازکلفتی هریک بریده شو
nundinal letter حرفی برای نامیدن هریک ازهشت روز بازار بکار میرفت
universal قطعهای که رشته بیت سری اسنکرون را به حالت موازی یا حالت موازی را به رشته سری تبدیل میکند
video cassette نوار کاست سمعی و بصری نوار کاست صوتی وتلویزیونی
video cassettes نوار کاست سمعی و بصری نوار کاست صوتی وتلویزیونی
dimple هریک از 633 فرورفتگی کوچک رگی گوی گلف برای کاستن کشش در هوا
dimples هریک از 633 فرورفتگی کوچک رگی گوی گلف برای کاستن کشش در هوا
abc analysis طبقه بندی مخصوص کالاهای موجود درانبار که معمولابراساس قیمت موجودی هریک از اقلام تنظیم میگردد
dat سیستم ضبط صورت به صورت اطلاعات دیجیتال روی نوار مغناطیسی که تولید مجدد با کیفیت بالا دارد ونیز نوار با فرفیت بالا برای سیستم پشتیبانی
Luddites هریک از کارگرانی که ماشینهای نساجی را چون نیاز به کارگر را کم میکردند درهم میشکستند آدمی که با دگرگونیهای فنی و صنعتی مخالف است
Luddite هریک از کارگرانی که ماشینهای نساجی را چون نیاز به کارگر را کم میکردند درهم میشکستند آدمی که با دگرگونیهای فنی و صنعتی مخالف است
touch judge هریک از داوران مامورمراقبت در طرفین زمین برای تماس توپ با زمین
lane مسیر هریک از دوندگان یاشناگران خط پرتاب ازاد مسیر گوی بولینگ خط شناگر
lanes مسیر هریک از دوندگان یاشناگران خط پرتاب ازاد مسیر گوی بولینگ خط شناگر
filmstrip نوار فیلم اسلایدهای بشکل نوار فیلم
cutthroat بازی 3 نفره که هریک به نفع خود بازی میکند
cotidal lines خطوط هم مد
trick خطوط
tricking خطوط
tricked خطوط
ballade قطعه منظومی مرکب از سه مصرع مساوی و متشابه ویک مصرع کوتاه تر که هریک از این چهار قسمت یک بیت ترجیع بند دارد
extension lines خطوط دنباله
cotidal lines خطوط مدیکسان
zigzagging خطوط منکسر
line of communications خطوط مواصلات
line of flux خطوط قوا
line of induction خطوط القا
line to line fault تماس خطوط
stream lines خطوط جریان
zigzag خطوط منکسر
street railway خطوط تراموا
leading فاصله خطوط
dark lines خطوط تاریک
spectral lines خطوط طیفی
curvature lines خطوط مدور
equipotential lines خطوط هم پتانسیل
zigzagged خطوط منکسر
isochromatique خطوط همرنگ
emission spectrum lines خطوط نشری
isocline خطوط هم شیب
balmer lines خطوط بالمر
grid lines خطوط شبکه
along line در امتداد خطوط
lines of communication خطوط مواصلاتی
lines of force خطوط قوا
zigzags خطوط منکسر
symmetry lines خطوط تقارن
absorption spectrum خطوط جذبی
outside lines خطوط حمله
absorption lines خطوط دراشامی
flow lines خطوط جریان
flowlines خطوط جریان
dedicated lines خطوط اختصاصی
fraunhofer lines خطوط فرانهوفر
isovent خطوط هم باد
line spacing فاصله خطوط
front lines خطوط مقدم
air way station خطوط هوایی
lines of force خطوط نیرو
curvature lines خطوط منحنی
isostatic lines خطوط ایزواستاتیک
closed traverse خطوط متقاطع
sets of bill نسخ ثانی و ثالث و ..... برات که در انها به اصل اشاره وذکر میشود که هریک تازمانی قابل پرداخت هستندکه دیگری پرداخت نشده باشد
isohyetal map نقشه خطوط هم باران
rivers سفیدی بین خطوط
domestic air traffic خطوط هوایی داخلی
meridians خطوط نصف النهار
rivulose دارای خطوط مارپیچی
zigzags خطوط جناغی پیوسته
magnetic lines of force خطوط قوای مغناطیسی
grid interval فاصله خطوط شبکه
zigzagging خطوط جناغی پیوسته
dark line spectrum طیف خطوط تاریک
contours خطوط تراز زمین
cutting line of force قطع خطوط قوا
hoseline خطوط لوله لاستیکی
hypen ladder ردیف خطوط تیره
hypen ladder خطوط تیره نردبانی
meridian خطوط نصف النهار
curvilinear ornament زینتکاری با خطوط خمیده
zigzag خطوط جناغی پیوسته
inside lines خطوط حمله شمشیربازی
zigzagged خطوط جناغی پیوسته
trackage خطوط راه اهن
crawl trench خطوط رابط سنگرها
vermiculate دارای خطوط موجی
voltage between lines ولتاژ بین خطوط
retrace blanking خاموشی خطوط بازگشتی
diplomatics شناسایی خطوط باستانی
contour lines خطوط میزان منحنی
magnetic lines of force خطوط نیروی مغناطیسی
electric line of force خطوط نیروی برق
equal cost lines خطوط هزینه برابر
communications خطوط مواصلاتی ارتباطات
advance of defensive line در جلو خطوط پدافندی
leased line network شبکه با خطوط استیجاری
phraseogram خط یا خطوط نماینده عبارات
front lines خطوط جلو جبهه
line of communications خطوط ارتباطی زمین
magnetic path مسیر خطوط قوا
contour interval فاصله خطوط واصل
air line of communications خطوط مواصلات هوایی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com