Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
upper edge of the net
نوار بالای تور والیبال
Other Matches
referees
داور بالای والیبال
refereeing
داور بالای والیبال
referee
داور بالای والیبال
refereed
داور بالای والیبال
net cord
کابل یا سیم بالای تور والیبال
tapes
نوار پهن بالای تور
taped
نوار پهن بالای تور
tape
نوار پهن بالای تور
capstan
میله نوار گردان یا واحد پشتیبانی نوار که باعث میشود نوار به نوک خواندن / نوشتن یا گرداننده منتقل نماید
leader
بخشی از نوار مغناطیسی که حاوی سیگنالی نیست و در ابتدای نوار برای شناسایی و کمک به ماشین برای بلند کردن نوار به کار می رود
leaders
بخشی از نوار مغناطیسی که حاوی سیگنالی نیست و در ابتدای نوار برای شناسایی و کمک به ماشین برای بلند کردن نوار به کار می رود
overhead clearance
حاشیه امنیت بالای سر فاصله بالای سر
overhead cover
پوشش بالای سر روپوش بالای سر
pops
برداشتن یک عنوان از بالای یک پشته کشیدن یا بازیابی داده از بالای پشته یک برنامه
popped
برداشتن یک عنوان از بالای یک پشته کشیدن یا بازیابی داده از بالای پشته یک برنامه
pop
برداشتن یک عنوان از بالای یک پشته کشیدن یا بازیابی داده از بالای پشته یک برنامه
crest clearing
محوطه تامین بالای مانع حاشیه امنیت بالای مانع
reel-to-reel
کپی کردن یک نوار داده روی نوار مغناطیسی دیگر
pickup reel
نوار گردان خالی برای قرار دادن نوار در آن از طرف پر آن
azimuth
زاویه افقی درست نوک نوار نسبت به نوار مغناطیسی
reel to reel
کپی کردن یک نوار داده روی نوار مغناطیسی دیگر
guard band
بخشی از نوار مغناطیسی بین دو کانال که روی یک نوار ذخیره شده اند
splices
نوار غیر مغناطیسی که در پشت دو انتهای نوار برای اتصال قرار می گیرند
splice
نوار غیر مغناطیسی که در پشت دو انتهای نوار برای اتصال قرار می گیرند
spliced
نوار غیر مغناطیسی که در پشت دو انتهای نوار برای اتصال قرار می گیرند
splicing
نوار غیر مغناطیسی که در پشت دو انتهای نوار برای اتصال قرار می گیرند
perforated tape
نوار کاغذی یا نوار بلند که داده به صورت پانج شده روی آن ذخیره میشود
pinchwheel
چرخ کوچک در ماشین نوار که نوار را در محل نگه می دارد و مانع از حرکت آن میشود
auto
توانایی نوار خوان که پس از رسیدن به انتهای نوار می ایستد
autos
توانایی نوار خوان که پس از رسیدن به انتهای نوار می ایستد
magnetic tape
جعبه کوچک حاوی چرخ نوار مغناطیسی و انتخاب کد در دستشان نوارخوان و درایو نوار استفاده میشود
magnetic tapes
جعبه کوچک حاوی چرخ نوار مغناطیسی و انتخاب کد در دستشان نوارخوان و درایو نوار استفاده میشود
cartridge
جعبه نوار که شامل نوار مغناطیسی است
cartridges
جعبه نوار که شامل نوار مغناطیسی است
identities
الگوی بیتها پیش از اولین بلاک داده در نوار مغناطیسی که قالب نوار استفاه شده را مشخص میکند
identity
الگوی بیتها پیش از اولین بلاک داده در نوار مغناطیسی که قالب نوار استفاه شده را مشخص میکند
volley ball
والیبال
volleyball
والیبال
reel to reel
ماشین ضبط نور مغناطیسی که از دستگاه گیرنده نوار برای یک چرخ استفاده میکند و آنرا به یک نوار دیگر می فرستد
deceleration time
زمان لازم برای متوقف ساختن یک نوار مغناطیسی پس از خواندن یا ضبط اخرین قطعه داده از یک رکورد روی ان نوار
reel-to-reel
ماشین ضبط نور مغناطیسی که از دستگاه گیرنده نوار برای یک چرخ استفاده میکند و آنرا به یک نوار دیگر می فرستد
power volleyball
والیبال قدرتی
widest
خط کناری والیبال
wider
خط کناری والیبال
wide
خط کناری والیبال
volleyball
بازی والیبال
volleyball net
تور والیبال
volleyball court
زمین والیبال
hook service
سرویس برگردان والیبال
change of service
تعویض سرویس والیبال
baseline
خط انتهای زمین والیبال
height of the volleyball net
بلندای تور والیبال
back line player
بازیگر خط عقب والیبال
rolls
چرخش توپ والیبال
rolled
چرخش توپ والیبال
roll
چرخش توپ والیبال
baselines
خط انتهای زمین والیبال
attack block
دفاع روی تور والیبال
forwards
سه بازیگر جلوی تور والیبال
blocker
مدافع روی تور والیبال
back zone
منطقه عقب زمین والیبال
boundry lines
خطوط اطراف زمین والیبال
contact with the net
خطای تماس با تور والیبال
reader
ماشینی که سوراخهای پانچ شده را روی نوار کاغذی یا سیگنالهای روی نوار مغناطیسی را می خواند
readers
ماشینی که سوراخهای پانچ شده را روی نوار کاغذی یا سیگنالهای روی نوار مغناطیسی را می خواند
drop shot
ضربه اهسته روی تور والیبال
He plays a beautiful game of volleyball.
مثل ماه والیبال بازی می کند
leader
قسمت خالی نوار در ابتدای حلقه یک نوار مغناطیسی نقطه چین یا خط چین راهنما
leaders
قسمت خالی نوار در ابتدای حلقه یک نوار مغناطیسی نقطه چین یا خط چین راهنما
tape drives
نوار چرخان نوار ران
tape drive
نوار چرخان نوار ران
toss a coin for choice of service of cou
شیریاخط اول بازی جهت تعیین سرویس والیبال
net antena
انتن روی تور والیبال به بلندی 76 تا 101 سانتیمتر
center forward
نوک حمله بازیگر میانی جلو تور والیبال
scrimmages
بازی تمرینی بین دو گروه ازیک تیم تمرین والیبال
scrimmage
بازی تمرینی بین دو گروه ازیک تیم تمرین والیبال
fly
فرستادن توپ والیبال به ارتفاع زیاد پارچه سقف چادر
video cassettes
نوار کاست سمعی و بصری نوار کاست صوتی وتلویزیونی
video cassette
نوار کاست سمعی و بصری نوار کاست صوتی وتلویزیونی
rotation
چرخش بازیگران والیبال به شکل عقربه ساعت از محل سرو زدن
netball
بازی شبیه به والیبال با گرفتن و انداختن توپ بجای ضربه زدن
transom
پنجره بالای در یا بالای پنجره دیگری
floater
هواپیمای بدون موتور سرویس ارام والیبال توپ باحرکت کند در هوا
holding
گرفتن بازیگر ماندن غیرمجاز توپ والیبال در دست صیقلی بودن مسیرگوی بولینگ
dat
سیستم ضبط صورت به صورت اطلاعات دیجیتال روی نوار مغناطیسی که تولید مجدد با کیفیت بالا دارد ونیز نوار با فرفیت بالا برای سیستم پشتیبانی
filmstrip
نوار فیلم اسلایدهای بشکل نوار فیلم
fives
هندبال انگلیسی انفرادی یا دونفره با سه یاچهار دیوار که هر گیم 51امتیاز دارد که مانند والیبال اگردو تیم درامتیاز 41مساوی شوند بازی به 61ختم میشود
inside
ناحیه نزدیک سبد بسکتبال نزدیک به تور والیبال قسمتی از بدن اسکیت باز که بسمت پیچ است منطقه دورخیز
insides
ناحیه نزدیک سبد بسکتبال نزدیک به تور والیبال قسمتی از بدن اسکیت باز که بسمت پیچ است منطقه دورخیز
above
بالای
above
بالای سر
atop of
در بالای
oer
بالای
outreach
بالای سر
at the top of
در بالای
over-
بالای سر
upping
بالای
up
بالای
upped
بالای
over
بالای
over-
بالای
overhead
در بالای سر
into the bargain
بالای ان
atop of
بالای
over
بالای سر
overhead
بالای سر
knap
بالای تپه
crow's nest
بالای بلندی
plunging fire
اتش بالای سر
aloft
در بالای زمین
pressure above the atmosphere
فشار بالای جو
ridge piece
کش بالای شیروانی
ridge tree
کش بالای شیروانی
ridge pole
کش بالای شیروانی
roof tree
کش بالای شیروانی
upstream
بالای رودخانه
mean high water
اب بالای میانگین
crown
بالای هرچیزی
mantel board
در بالای بخاری
on
بالای در باره
uptown
بالای شهر
in
بالای روی
fanlight
پنجره بالای در
fanlights
پنجره بالای در
oer
بالای سر روی سر
over the horizon
از بالای افق
over the horizon
بالای افق
overhead backhand
بک هند از بالای سر
overhead cover
حفاظ بالای سر
above the earth
بالای زمین
overhead forehand
فورهند از بالای سر
overhead stroke
ضربه از بالای سر
crowns
بالای هرچیزی
fan light
پنجره بالای در
run over
<idiom>
حرکت از بالای
It passed over my head.
از بالای سرم رد شد
rooftop
بالای بام
rooftops
بالای بام
up the street
بالای خیابان
in-
بالای روی
headlines
در بالای صفحه ریسمان
trucked
کلاهک بالای دکل
headline
در بالای صفحه ریسمان
pulpit
بالای منبر رفتن
pulpits
بالای منبر رفتن
truck
کلاهک بالای دکل
penthouses
اطاقک بالای بام
trucking
کلاهک بالای دکل
tree house
خانه بالای درخت
penthouse
اطاقک بالای بام
trucks
کلاهک بالای دکل
aloft
سطوح بالا در بالای
aerospace projection operations
بالای منطقه عملیات
intercepting ditch
ابرو بالای خاکبرداری
head water
بالای رودخانه بالارود
superlunary
واقع بر بالای ماه
high rate of interest
نرخ بالای بهره
spike over the block
ابشار از بالای دفاع
exoatmosphere
ترکش اتمی بالای جو
the sky is above us
آسمان بالای سر ماست
chimney-head
[بالای دودکش کوره ای]
flews
قسمت اویخته لب بالای سگ
on station
پروازهواپیما بالای هدف
bed moulding
گچبری بالای کتیبه
bartizan
کنگره بالای برج
aboveground
در بالای سطح زمین
rain water head
طشتک بالای ناودان
overwrite
بالای محلی نوشتن
overhead pass
پاس با دو دست از بالای سر
on station
اماده باش بالای هدف
upstages
وابسته به عقب یا بالای صحنه
epigastrium
فوق المعده بالای شکم
upstaged
وابسته به عقب یا بالای صحنه
headers
کلمات در بالای صفحه متن
dome light
چراغ بالای طاق خودرو
Hertfordshire spike
[میل بالای مناره مارپیچ]
fleche
میل بالای مناره مارپیچ
head
دستشویی قایق بالای بادبان
ascender
قسمت بالای حروف کوچک
parhelic circle
هاله روشن بالای افق
to crset a hill
به بالای تپه ایی رسیدن
upstaging
وابسته به عقب یا بالای صحنه
crossbars
چوب افقی بالای مانع
roof garden
تفریح گاه بالای بام
high frequency region of a spectrum
ناحیه ی فرکانس بالای یک طیف
up stream
بالارود در قسمت بالای نهر
eyebrow
گچ بری هلالی بالای پنجره
stratopause
لایه اتمسفری در بالای استراتوسفر
cimborio
[برجک نورگیر بالای بام]
choir-loft
[بالکنی بالای جایگاه همسرایان]
eyebrows
گچ بری هلالی بالای پنجره
bars
چوب افقی بالای مانع
space above property
فضای قسمت بالای ملک
foretoppsail
بادبان بالای شراع صدر
letterhead
عنوان چاپی بالای کاغذ
gatehouse
اطاق یازندان بالای دروازه
black will take no other hue
بالای سیاهی رنگی نیست
gatehouses
اطاق یازندان بالای دروازه
crossbar
چوب افقی بالای مانع
top
ضربه به بالای توپ بیلیارد
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com