English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (33 milliseconds)
English Persian
mill نورد کردن فرز کردن اسیاب
mills نورد کردن فرز کردن اسیاب
Other Matches
to grind into flour اسیاب کردن
mill اسیاب کردن
mills اسیاب کردن
mills کارخانه اسیاب کردن
grinds اسیاب کردن خردکردن
gritted اسیاب کردن ازردن
grit اسیاب کردن ازردن
grind اسیاب کردن خردکردن
mill کارخانه اسیاب کردن
gritting اسیاب کردن ازردن
grist عمل اسیاب کردن
milling عمل اسیاب کردن
rolls نورد کردن
rolled نورد کردن
roll نورد کردن
bar work نورد کردن میله
hot roll نورد کردن داغ
wheat germ گیاهک گندم که هنگام اسیاب کردن جدا میشود
cold reduce نورد کردن در حالت سرد
cold roll نورد کردن در حالت سرد
cog down به سمت پایین نورد کردن
millrace اب اسیاب
milldam سر اسیاب
milling اسیاب
water mill اسیاب
mill race اب اسیاب
mill اسیاب
mills اسیاب
to let somebody treat you like a doormat <idiom> با کسی خیلی بد رفتار کردن [اصطلاح] [ مثال تحقیر کردن بی محلی کردن قلدری کردن]
unmew رها کردن ازاد کردن ول کردن مرخص کردن بخشودن صرف نظر کرن
millrace جوی اسیاب
flyers پره اسیاب
ball mill اسیاب ساچمهای
fliers پره اسیاب
milldam بند اسیاب
mill wright اسیاب ساز
sectorial دندان اسیاب
water mill اسیاب ابی
cheek tooth اسیاب کننده
millwright اسیاب ساز
molar tooth دندان اسیاب
flyer پره اسیاب
grinders دندان اسیاب
grinder دندان اسیاب
flier پره اسیاب
jaw tooth دندان اسیاب
windmill اسیاب بادی
triturator اسیاب کننده
headrace تنوره اسیاب
mealmen کارگر اسیاب
grindstones سنگ اسیاب
molar دندان اسیاب
millstones سنگ اسیاب
head race تنوره اسیاب
edge mill اسیاب غلطکی
grindstone سنگ اسیاب
quern اسیاب دستی
hand mill اسیاب دستی
mill dam بند اسیاب
millstone سنگ اسیاب
gristmill اسیاب غلات
mill race جوی اسیاب
windmills اسیاب بادی
mill circle چرخ اسیاب ژیمناستیک
sail arm پره اسیاب بادی
mill wheel چرخ یا پره اسیاب
grinder سنگ رویی اسیاب
paddies برنج اسیاب نکرده
nether millstone سنگ زیرین اسیاب
flume ناودان جوی اسیاب
paddy برنج اسیاب نکرده
premolar دندان اسیاب کوچک
stamp mill اسیاب سنگ کوبی
grinders سنگ رویی اسیاب
stamping mill اسیاب سنگ کوبی
vane of windmill پره اسیاب بادی
tubercle برامدگی دندان اسیاب
discharges اخراج کردن خالی کردن پیاده کردن بار ازاد کردن
discharge اخراج کردن خالی کردن پیاده کردن بار ازاد کردن
grinds اسیاب شدن سخت کارکردن
windmills هر چیزی شبیه اسیاب بادی
grind اسیاب شدن سخت کارکردن
premolar مربوط بدندانهای اسیاب کوچک
windmill هر چیزی شبیه اسیاب بادی
countervial خنثی کردن- برابری کردن با- جبران کردن- تلاقی کردن
captures اسیر کردن گرفتار کردن تصرف کردن دستگیر کردن
capture اسیر کردن گرفتار کردن تصرف کردن دستگیر کردن
capturing اسیر کردن گرفتار کردن تصرف کردن دستگیر کردن
carriages نورد
drum نورد
beam نورد
carriage نورد
beams نورد
rollers نورد
roller نورد
roll نورد
drummed نورد
inking roller نورد
rolled copper strips مس نورد
rolled نورد
rolls نورد
crazing mill اسیاب یا کارخانهای که قلع معدنی رادران خرد میکنند
carriage control کنترل نورد
breaking down roll نورد شکست
break down roll پیش نورد
roughing roll پیش نورد
carriage return بازگشت نورد
blooming train مسافت نورد
cosmonaut کیهان نورد
cosmonauts کیهان نورد
mountaineer کوه نورد
mountaineers کوه نورد
center disc roll نورد دیسکی
blooming roll نورد شمشه
cross roll نورد عرضی
shipman دریا نورد
dummy roll نورد کور
shipper دریا نورد
breast نورد پایین
sheet roll نورد ورق
roll stand مقام نورد
universal roll نورد یونیورسال
rollers قرقره نورد
roll pass رخده نورد
rolling mill دستگاه نورد
seagoer دریا نورد
sailor دریا نورد
sailors دریا نورد
grooved roll نورد شیاردار
rolling نورد زدن
roll pass کالیبر نورد
seagoing دریا نورد
warp beam نورد بالا
sailer دریا نورد
alpinist کوه نورد
continous rolling نورد دائمی
cr بازگشت نورد
cragsman کوه نورد
mills کارخانه نورد
cross country mill نورد چلیپایی
seafarer دریا نورد
mill کارخانه نورد
seafarers دریا نورد
roller قرقره نورد
narrow strip mill نورد نوار باریک
seamanlike مثل دریا نورد
slabbing mill دستگاه نورد لوحه
rolled profile نیمرخ نورد خورده
blooming stand مقام پیش نورد
roughing stand مقام پیش نورد
breaking down stand مقام پیش نورد
wire rolling mill دستگاه نورد سیم
drawing mill دستگاه نورد کششی
tube rolling نورد کاری لوله
wire rod mill کالیبر نورد سیم
muck mill دستگاه نورد فولاد
ingots slab mill دستگاه نورد لوحه
compressed asphalt اسفالت نورد شده
manufactoring tape milling machine دستگاه نورد صنعتی
cogging mill دستگاه نورد شمشه
cogging stand مقام پیش نورد
cogging stand مقام دستگاه نورد
plate roll غستگاه نورد صفحه
plate mill غستگاه نورد صفحه
cold rolling mill دستگاه نورد سرد
single stand mill دستگاه نورد یک مقامه
chilled roll نورد سخت کننده
roll housing پایه دستگاه نورد
rolled iron or steel فولاد نورد خورده
tire mill دستگاه نورد لاستیک
tire rolling mill دستگاه نورد لاستیک
rolled glass شیشه نورد خورده
carriage control tape نوار کنترل نورد
sheet mill stand مقام نورد ورق
hot strip mill مسیر نورد گرم
roll piercing process روش نورد مایل
plug mill دستگاه نورد توپی
beam rolling mill نورد کاری تیر
intermediate roll stand مقام نورد میانی
cogging roll دستگاه نورد اولیه شمش
corrugated rolling mill دستگاه نورد ورق موجدار
smoothing rolls دستگاه نورد نرم کننده
armor plate rolling mill دستگاه نورد ورق زرهی
cogging mill train مسیر دستگاه نورد شمش
continous rod mill دستگاه نورد سیم دائمی
double two high rolling mill دستگاه نورد مضاعف دوبل
bar mill دستگاه نورد میله گرد
wide strip mill دستگاه نورد نوار پهن
hot rolled strip باریکه نورد شده داغ
sheet roller کارخانه نورد ورق فلزی
challengo ادعا کردن دعوت کردن اعلام نشانی اسم عبور خواستن درخواست معرف کردن
verify مقایسه کردن با اصل پیام بررسی کردن ازمایش کردن از نظر صحت و دقت
verified مقایسه کردن با اصل پیام بررسی کردن ازمایش کردن از نظر صحت و دقت
verifies مقایسه کردن با اصل پیام بررسی کردن ازمایش کردن از نظر صحت و دقت
verifying مقایسه کردن با اصل پیام بررسی کردن ازمایش کردن از نظر صحت و دقت
foster تشویق کردن- حمایت کردن-پیشرفت دادن- تقویت کردن- به جلو بردن
shoot جمع کردن پا وپرت کردن انها همراه باراست کردن سریع بدن
shoots جمع کردن پا وپرت کردن انها همراه باراست کردن سریع بدن
zinjanthropus شبه انسان دارای ابروی کوتاه و دندان اسیاب بزرگ دوره پلیستوسن سفلی
cross examination تحقیق چندجانبه بازپرسی کردن روبرو کردن شواهد استنطاق کردن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com