Total search result: 202 (21 milliseconds) |
|
|
|
English |
Persian |
bodies |
نوشتار و اندازه پیش فرض برای بیشتر متن ها |
body |
نوشتار و اندازه پیش فرض برای بیشتر متن ها |
|
|
Other Matches |
|
typeface |
اندازه نوشتار که در واحد نقط ه اندازه گیری میشود |
typefaces |
اندازه نوشتار که در واحد نقط ه اندازه گیری میشود |
drive |
چنیدن درایو دیسک متصل بهم با یک کنترولی هوشمند که ازدرایوها برای ذخیره چندین کپی ازدادههای هر درایو برای اطمینان بیشتر تهیه می کنند یا بخش از هر داده روی هر درایو برای سرعت بیشتر |
drives |
چنیدن درایو دیسک متصل بهم با یک کنترولی هوشمند که ازدرایوها برای ذخیره چندین کپی ازدادههای هر درایو برای اطمینان بیشتر تهیه می کنند یا بخش از هر داده روی هر درایو برای سرعت بیشتر |
style |
فاهر , نوشتار, اندازه قلم , رنگ , فضا و حاشیههای متن در نوشته فرمت شده |
styling |
فاهر , نوشتار, اندازه قلم , رنگ , فضا و حاشیههای متن در نوشته فرمت شده |
styled |
فاهر , نوشتار, اندازه قلم , رنگ , فضا و حاشیههای متن در نوشته فرمت شده |
styles |
فاهر , نوشتار, اندازه قلم , رنگ , فضا و حاشیههای متن در نوشته فرمت شده |
zahn cup |
محفظهای با سوراخی به اندازه معین و دقیق برای اندازه گیری ویسکوزیته سیال |
adobe type manager |
استاندارد برای نوشتارهایی که اندازه شان قابل تغییر است که توسط System Apple و Windows Microsoft برای تقریبا تمام اندازه ها و قابل چاپ روی تمام چاپگرها ایجاد شده است |
soft |
نوشتار ذخیره شده روی دیسک که قابل بارشدن یا ارسال به چاپگر برای ذخیره در حافظه موقت یا RAM است |
softest |
نوشتار ذخیره شده روی دیسک که قابل بارشدن یا ارسال به چاپگر برای ذخیره در حافظه موقت یا RAM است |
softer |
نوشتار ذخیره شده روی دیسک که قابل بارشدن یا ارسال به چاپگر برای ذخیره در حافظه موقت یا RAM است |
catch up |
تحرک بیشتر برای جبران عقب ماندگی |
to offshore something |
چیزی را [برای سود بیشتر] به خارج [از کشور] بردن [اقتصاد] |
power 0 |
تلاش برای سرعت بیشتر ضمن مسابقه با 02 پاروزن پی درپی |
nursed |
حفظ یک گوی یا بیشتر در یک نقطه برای کسب امتیاز پی درپی |
nurse |
حفظ یک گوی یا بیشتر در یک نقطه برای کسب امتیاز پی درپی |
nurses |
حفظ یک گوی یا بیشتر در یک نقطه برای کسب امتیاز پی درپی |
motherboard |
که حاوی بیشتر قط عات و اتصالات برای تختههای دیگر است |
constants |
ROM-DC که با سرعت مشخصی می چرخد اندازه هر یک از فریمهای داده روی دیسک برای بدست آوردن یک داده با قاعده برای خارج شدن یک فریم در ثانیه تغییر میکند |
constant |
ROM-DC که با سرعت مشخصی می چرخد اندازه هر یک از فریمهای داده روی دیسک برای بدست آوردن یک داده با قاعده برای خارج شدن یک فریم در ثانیه تغییر میکند |
double |
استفاده از دو کلمه داده برای ذخیره سازی یک عدد با دقت بیشتر |
doubled up |
استفاده از دو کلمه داده برای ذخیره سازی یک عدد با دقت بیشتر |
doubled |
استفاده از دو کلمه داده برای ذخیره سازی یک عدد با دقت بیشتر |
precision |
استفاده از دو کلمه داده برای ذخیره سازی عدد و ایجاد دقت بیشتر |
to ask somebody out for dinner |
کسی را برای شام به رستوران دعوت کرن [بیشتر دوست دختر و پسر] |
lotus |
شرکت نرم افزاری که بیشتر برای برنامههای صفحه گسترده اش معروف است |
lotuses |
شرکت نرم افزاری که بیشتر برای برنامههای صفحه گسترده اش معروف است |
nitro |
مایع قابل اشتعال مورداستفاده در اتومبیل بصورت خالص یا مخلوط برای نیروی بیشتر |
You have to watch your diet more [carefully] and get more exercise. |
شما باید بیشتر به تغذیه خود توجه و بیشتر ورزش بکنید. |
microcomputer |
تخته مدار چاپی اصی سیستم که بیشتر قط عات و اتصالات برای تختههای جانبی و... را دارد |
to fit a dress on somebody |
جامه ای را برای کسی اندازه کردن |
point size |
برای اندازه گیری نوع یا متن |
to set measures to anything |
برای چیزی اندازه یا حد معین کردن |
viscosimeter |
وسیلهای برای اندازه گیری ویسکوزیته |
allocations |
یک یا تعدادی بیشتر شیار روی دیسک سخت که برای ذخیره سازی فایل یا بخشی از آن به کار می رود |
allocation |
یک یا تعدادی بیشتر شیار روی دیسک سخت که برای ذخیره سازی فایل یا بخشی از آن به کار می رود |
reed |
شانه [وسیله ای که جهت کوبیدن و محکم کردن نخ پود در چله استفاده می شود و بیشتر در دارهای مکانیکی مورد استفاده قرار می گیرد. اندازه اینگونه شانه به پهنای عرض بافت است.] |
transylvania |
فرش ترانسیلوانیا [ریشه اصلی آن مربوط به ترکیه می باشد که بیشتر برای کلیساهای رومانی و مجارستان بافته شده.] |
at least [no less than] [not less than] <adv.> |
کم کمش [حداقل] [برای آگاهی اندازه یا شماره] |
densitometer |
وسیلهای برای اندازه گیری دانسیته اپتیکی |
at a [the] minimum <adv.> |
کم کمش [حداقل] [برای آگاهی اندازه یا شماره] |
chains |
زنجیر 09 متری برای اندازه گیری خط پیشروی |
chain |
زنجیر 09 متری برای اندازه گیری خط پیشروی |
plaiting |
[نوعی گیس بافی برای اتمام ریشه ها، در این روش که برای اتمام ریشه های فرش بکار می رود، جای آزاد گذاشتن نخ های چله آنرا بصورت اریبی دوتا دوتا یا بیشتر از لابلای یکدیگر رد کرده و نخ ها بسته به نظر آید.] |
bandwidth |
صفحه تصویرهای با resolution بیشتر پیکسل در فضای بیشتری نمایش میدهد و به ورودی سریع و پهنای بلند بیشتر نیاز دارند |
area |
اندازه گیری فضای گرفته شده برای کاری |
capacitance bridge |
نوعی وسیله اندازه گیری خنثی برای فرفیت |
areas |
اندازه گیری فضای گرفته شده برای کاری |
engineering units |
واحدهای اندازه گیری بکارگرفته شده برای یک متغیرپردازشی |
tape line |
تسمه فلزی وباریک که برای اندازه گیری بکارمیرود |
instrument for absolute measurement |
دستگاه اندازه گیری برای سنجش مقادیر مطلق |
component efficiency |
میزانی برای اندازه گیری بازده یک قسمت از یک ماشین |
decibel |
واحدی برای اندازه گیری شدت وضعف صدا |
decibels |
واحدی برای اندازه گیری شدت وضعف صدا |
text |
کاهش فضای لازم در متن انتخابی , استفاده از یک کد برای نمایش بیشتر از یک حرف و حذف فضا بین علامتهای نقل قول و... |
texts |
کاهش فضای لازم در متن انتخابی , استفاده از یک کد برای نمایش بیشتر از یک حرف و حذف فضا بین علامتهای نقل قول و... |
theodolite |
دوربین اپتیکی برای اندازه گیری زوایای قائم یا افقی |
lips |
واحد اندازه گیری سرعت برای کامپیوترهای نسل پنجم |
skiascope |
اسبابی برای اندازه گیری قدرت انکسار نور در شبکیه |
hygrograph |
دستگاه خود کاری برای اندازه گیری رطوبت جوی |
Dhrystone benchmark |
سیستمی آماری برای اندازه گیری و مقایسه کارایی کامپیوتر |
theodolites |
دوربین اپتیکی برای اندازه گیری زوایای قائم یا افقی |
wing |
بال شبیه به بال هواپیماوصل به اتومبیل برای کشش بیشتر |
winging |
بال شبیه به بال هواپیماوصل به اتومبیل برای کشش بیشتر |
unix |
سیستم عامل چند کاربره عمومی سافت AT Tbell Laboraforien برای اجرا روی بیشتر کامپیوترها از PC تامین کامپیوتر و meninframe بزرگ |
smalltalk |
یک سیستم زبان و نرم افزارکه برای هر چه بیشتر اسان نمودن استفاده از کامپیوترتوسط افراد عامی طراحی شده است اسمال تاک |
perspective |
روش تغییر اندازه و شکل اشیا برای تاثیرگذاری عمق و فاصله |
batches |
اندازه گیری و وزن کردن شن ماسه سیمان و اب برای مخلوط بتن |
perspectives |
روش تغییر اندازه و شکل اشیا برای تاثیرگذاری عمق و فاصله |
grey scale |
سایههای خاکستری برای اندازه گیری دقیق هنگالم فیلم برداری |
dipstick |
میله یا چوبی که برای اندازه گیری عمق چیزی بکار می رود |
dipsticks |
میله یا چوبی که برای اندازه گیری عمق چیزی بکار می رود |
calliper |
نوعی پرگار که برای اندازه گیری ضخامت یا قطراجسام بکار میرود |
batcher |
دستگاهی که شن ماسه سیمان و اب را برای ساختن بتن را اندازه گیری میکند |
compensator |
ابزاری برای اندازه گیری اختلاف فار بین اجزاء یک نورپلاریزه |
batch |
اندازه گیری و وزن کردن شن ماسه سیمان و اب برای مخلوط بتن |
caliper |
نوعی پرگار که برای اندازه گیری ضخامت یا قطراجسام بکار میرود |
boarded |
تخته مدار چاپ شده اصلی یک سیستم حاوی بیشتر اجزا و اتصالات برای سایر تخته ها |
board |
تخته مدار چاپ شده اصلی یک سیستم حاوی بیشتر اجزا و اتصالات برای سایر تخته ها |
loop |
بخشی از برنامه که تکرار میشود تا عملی را متوقف کند بیشتر برای وقتی که منتظر پاسخ از صفحه کلید یا وسیله است به کار می رود |
keypad |
مجموعه ده کلید با طرح . شامل شده در بیشتر صفحه کلیدها به صورت کلیدهای جداگانه برای وارد کردن حجم زیاد داده عددی |
looped |
بخشی از برنامه که تکرار میشود تا عملی را متوقف کند بیشتر برای وقتی که منتظر پاسخ از صفحه کلید یا وسیله است به کار می رود |
loops |
بخشی از برنامه که تکرار میشود تا عملی را متوقف کند بیشتر برای وقتی که منتظر پاسخ از صفحه کلید یا وسیله است به کار می رود |
bottoming reamer |
وسیلهای برای میزان و بزرگ ردن سوراخ به اندازه دلخواه بدون کج کردن لبه ها |
resolving power |
اندازه گیری توانایی سیستم نوری برای تشخیص خط وط سیاه روی صفحه سفید. |
gauging rod |
میل سنجش) میلی است که مامور رسومات برای اندازه گرفتن عمق نوشاب |
in black and white <idiom> |
بصورت نوشتار |
receipt notification |
خصوصیتی در بیشتر برنامههای پست الکترونیکی که یک پیام خودکار را ارسال میکند برای تایید اینکه پیام دریافت شده است |
extend |
در یک IBM PC روش استاندار معروف برای افزودن حافظه زیادی بیشتر از مگا بایت که توسط چندین سیستم عامل یا برنامه قابل استفاده مستقیم است |
extending |
در یک IBM PC روش استاندار معروف برای افزودن حافظه زیادی بیشتر از مگا بایت که توسط چندین سیستم عامل یا برنامه قابل استفاده مستقیم است |
extends |
در یک IBM PC روش استاندار معروف برای افزودن حافظه زیادی بیشتر از مگا بایت که توسط چندین سیستم عامل یا برنامه قابل استفاده مستقیم است |
wrap around type |
گونه نوشتار محیطی |
bold face |
حالت ضخیم تر و تیره تر نوشتار |
special |
حرف غیر عادی در یک نوشتار |
conventional memory |
این فضای حافظه مستقیماگ توسط DOS-MS قابل کنترل است و محلی است که بیشتر برنامههای بار شده برای اجرا آنجا هستند |
Hamming code |
سیستم کدگذتاری که از بیتهای بررسی برای تشخیص و تصحیح خطاها در داده ارسالی استفاده میکند که بیشتر در سیستمهای متن راه دور استفاده میشود |
conventional RAM |
این فضای حافظه مستقیماگ توسط DOS-MS قابل کنترل است و محلی است که بیشتر برنامههای بار شده برای اجرا آنجا هستند |
descriptions |
زبان برنامه سازی که دستوراتی را برای معرفی اندازه موقعیت ونوع متن گرافیک روی صفحه می پذیرد |
description |
زبان برنامه سازی که دستوراتی را برای معرفی اندازه موقعیت ونوع متن گرافیک روی صفحه می پذیرد |
z scale |
نوعی مقیاس خطی روی عکس هوایی مورب که برای اندازه گیری ارتفاع اشیاء به کار می رود |
gyro |
برای نشان دادن یا اندازه گیری حرکت زاویهای پایه خودحول یک یا دو محور عمود برمحور دوران بهره میگیرد |
typeface |
وزن و زاویه نوشتار مثل bold یا italik |
italic |
نوعی نوشتار حروف به راست خم شده اند |
typefaces |
وزن و زاویه نوشتار مثل bold یا italik |
trellis coding |
روش تقسیم سیگنال که از تقسیم فرکانس و فاز استفاده میکند تا خروجی بیشتر و نرخ خطای کمتر برای سرعت ارسال داده بر حسب بیت در ثانیه ایجاد کند |
aircraft arresting hook |
مجموعه قطعاتی که برای گرفتن سرعت یا کاهش اندازه حرکت یا گشتاور هواپیما درفرود معمولی یا اضطراری باان درگیر میشوند |
module |
اطاقک نمونه پیش ساخته واحد نمونه برای اندازه گیری |
barns |
واحد سطح برای اندازه گیری سطح مقطع هسته اتم ها |
modules |
اطاقک نمونه پیش ساخته واحد نمونه برای اندازه گیری |
barn |
واحد سطح برای اندازه گیری سطح مقطع هسته اتم ها |
vector |
شکل حروف در یک نوشتار رسم شده با کمک منحنی و خط وط. |
vectors |
شکل حروف در یک نوشتار رسم شده با کمک منحنی و خط وط. |
angles |
اندازه تغییرات در جهت که معمولا اندازه گردش از یک محور میباشد |
angle |
اندازه تغییرات در جهت که معمولا اندازه گردش از یک محور میباشد |
If the cap fit,wear it. <proverb> |
اگر کلاه به اندازه سرت هست به سر بگذار !(لقمه به اندازه دهن بردار). |
couriers |
نوشتاری تک فضایی که مشابه نوشتار ماشین تحریر شرکتها است |
checking |
نرم افزاری که در برنامه یا نوشتار داده یا کد آن خطایی را پیدا میکند |
courier |
نوشتاری تک فضایی که مشابه نوشتار ماشین تحریر شرکتها است |
penetrometer |
وسیلهای برای اندازه گیری قدرت نفود اشعه ایکس واشعههای نافد دیگر توسط مقایسه عبور و نفوذ انها درموارد مختلف |
spellcheck |
بررسی صحت نوشتار کلمه با مقایسه آن با لغت نامه موجود در کامپیوتر |
prima facie evidence |
مدرک محمول بر صحت مدرکی که در صورت تکذیب یا توضیح طرف برای روشن کردن قضیه کافی باشد مدرکی که در نظر اول و پیش از بررسی بیشتر قاطع به نظر می اید |
ieee |
که فقط داده و سیگنالهای تصدیق استفاده می شوند و در آزمایشگاهها برای اتصال کامپیوتر به قط عات اندازه گیری استفاده میشود |
analogues |
نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر ممتد و متغیر فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی |
analogue |
نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر ممتد و متغیر فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی |
analog |
نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر متغیر ممتد فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی |
orifice meter |
روش اندازه گیری جریان سیال با گرفتن اندازه دقیق فشار قبل و بعد از یک صفحه عرضی با یک سوراخ |
saddle cover |
رو زینی [اینگونه بافته ها بصورت قالیچه یا پتو در قدیم بیشتر رواج داشت و اکنون نیز در بعضی عشایر جهت استفاده شخصی بافته شده و برای تزئین روی اسب و پوشش زین بکار می رود.] |
scalable font |
روش شرح نوشتار طوری که میتواند حروف با اندازههای مختلف ایجاد کند |
MTA |
نرم افزاری که پیام پستی جدید را متوقتا ذخیره میکند و پس به مقصد صحیح می فرستد. در بیشتر برنامههای کاربردی پست الکترونیکی عوامل ارسال پیام مقصدی وجود دارند. هر یک برای یک نوع روش ارسال . |
Symbol font |
نوع نوشتار Trve Type در ویندوز که حاوی تمام نشانه ها و حروف یونانی است |
resident |
داده نوشتار که همیشه در چاپگر یا وسیلهای که نیاز به بار کردن ندارد وجود دارد |
residents |
داده نوشتار که همیشه در چاپگر یا وسیلهای که نیاز به بار کردن ندارد وجود دارد |
suitcase |
نشانهای که حاوی نوشتار صفحه نمایش است و امکان نصب راحت نوشتارها روی سیستم را می دهند |
suitcases |
نشانهای که حاوی نوشتار صفحه نمایش است و امکان نصب راحت نوشتارها روی سیستم را می دهند |
worded |
موضوع زبان مجزا که با بقیه استفاده میشود تا نوشتار یا سخنی را ایجاد کند که قابل فهم است |
word |
موضوع زبان مجزا که با بقیه استفاده میشود تا نوشتار یا سخنی را ایجاد کند که قابل فهم است |
page |
انتخابی که به کاربر امکان نحوه تنظیم صفحه برای چاپ بدهد. با تنظیم حاشیه " اندازه کاغذ و سایز کاغذ |
paged |
انتخابی که به کاربر امکان نحوه تنظیم صفحه برای چاپ بدهد. با تنظیم حاشیه " اندازه کاغذ و سایز کاغذ |
references |
نقط های در زمان که به عنوان مبدا برای زمان بندی هادی دیگر یا اندازه گیریهای دیگر به کار می رود |
reference |
نقط های در زمان که به عنوان مبدا برای زمان بندی هادی دیگر یا اندازه گیریهای دیگر به کار می رود |
pages |
انتخابی که به کاربر امکان نحوه تنظیم صفحه برای چاپ بدهد. با تنظیم حاشیه " اندازه کاغذ و سایز کاغذ |
ruler |
میله نمایش داده شده روی صفحه نمایش که واحد اندازه گیری را مشخص میکند. اغلب در DTP یا نرم افزار کلمه پرداز برای طراحی به کار می رود |
rulers |
میله نمایش داده شده روی صفحه نمایش که واحد اندازه گیری را مشخص میکند. اغلب در DTP یا نرم افزار کلمه پرداز برای طراحی به کار می رود |
processor |
ساخت CPU با اندازه کلمه بزرگ با وصل کردن پلاکهای با اندازه کلمه کوچکتر به هم |
gage |
اندازه وسیله اندازه گیری |
gage |
اندازه گیر اندازه گرفتن |
letter quality printing |
چاپ با چاپگر matrix-dot که نوشتار با کیفیت بهتر دارد به خوبی ماشین تایپ با افزایش فاصله بین نقاط |
redliner |
خصوصیتی در گروه کاری یا نرم افزای کلمه پرداز که امکان رنگی کردن نوشتار متن در جاهای مختلف میدهد |
rich text format |
روش ذخیره سازی متن که حاوی توضیحات اضافی است و شرحی بر صفحات , نوع و نوشتار و فرمت آنها دارد |
sizes |
1-تعداد حروفی که کامپیوتر به صورت افقی و عمودی میتواند نمایش دهد. 2-اندازه صفحه نمایش بر پایه اندازه بین المللی کاغذ |
size |
1-تعداد حروفی که کامپیوتر به صورت افقی و عمودی میتواند نمایش دهد. 2-اندازه صفحه نمایش بر پایه اندازه بین المللی کاغذ |
room-sized rug |
فرش های ایرانی [فرش های درباری] [بافت این فرش ها که برای مفروش کردن تالارها و سالن های بزرگ استفاده می شود در ایران در اواخر قرن دوازدهم رواج یافت. بیشتر مشتریان کشورهای حوزه خلیج فارس و اروپایی اند.] |
measure |
1-یافتن اندازه یا کمیت چیزی . 2-از اندازه یا کمیت خاص بودن |
rug names |
اسامی فرش [بدلیل پراکندگی زیاد بافت ها و اختلاف سلیقه بافندگان، طراحان و کارشناسان یک سیستم نامگذاری تعریف شده برای فرش وجود ندارد.بدین جهت از مکان، قبیله، قوم، اندازه، طرح و انگیزه استفاده می شود.] |
gauges |
اندازه اندازه گیر |
gauge |
اندازه اندازه گیر |
gauged |
اندازه اندازه گیر |
kiosk |
فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم |
kiosks |
فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم |
moment of momentum |
اندازه حرکت زاویهای گشتاور اندازه حرکت |
angular momentum |
اندازه حرکت زاویهای گشتاور اندازه حرکت |
stream gaging |
اندازه گیری ابراهه ها اندازه گیری رودخانه |
measuring converter |
مبدل اندازه گیری ترانسفورماتور اندازه گیری |
download |
1-بارکردن برنامه یا بخشی از داده ازمحدودهای ازکامپیوتر ها توسط خط تلفن . 2-بار کردن داده از CPU به کامپیوتر کوچک 3-ارسال نوشتار چاپگر ذخیره شده روی دیسک به چاپگر |
badminton |
بازی انفرادی یا دو نفره در زمین به طول 04/31 متر و عرض 01/6متر برای دونفره و 81/5متر در 01/6 متر برای انفرادی و شامل سه گیم وهر گیم 51 امتیاز برای مردان و 11 امتیاز برای زنان |
the more better the best |
هر چه بیشتر |
the more |
بیشتر |
more |
بیشتر |
it is mostly iron |
بیشتر |
large adv |
بیشتر |
furthers |
بیشتر |
rather |
بیشتر |
principally |
بیشتر |
further |
بیشتر |
for the most part |
بیشتر |
as early aspossible |
هر چه بیشتر |
furthered |
بیشتر |
furthering |
بیشتر |
mostly |
بیشتر |
as much as possible |
هر چه بیشتر |
mainly |
بیشتر |
more and more |
هی بیشتر |
more than |
بیشتر از |
outshone |
بیشتر درخشیدن |
more and more |
بیشتر ازبیشتر |
the many |
بیشتر مردم |
most of them |
بیشتر انها |
most people |
بیشتر مردم |
the most that i can do |
بیشتر انها |
multichannel |
با بیشتر از یک کانال |
no more |
نه دیگر [بیشتر] |
in the main |
بیشتر اصلا |
no longer |
نه بیشتر [زمانی] |
not any more |
دیگر نه [بیشتر نه] |
further information |
آگاهی بیشتر |
above average <adj.> |
بیشتر از حد متوسط |
to overcomein number |
بیشتر بودن از |
by superir wisdom |
با خرد بیشتر |