English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (14 milliseconds)
English Persian
pseudepigrapha نوشته هاوکتابهای مشکوک الاعتباری که تالیف انهارابنویسندگان نسبت میدهد
Other Matches
piracy هرعملی که کارگران یا سرنشینان کشتی علیه کشتی خود انجام دهند استفاده غیر قانونی از تالیف دیگری برای تالیف کتاب یارساله و غیره
isometric view رسمی که سه بعد شی را به نسبت متعادل نشان میدهد
neper واحدی که نسبت اسکالر دوجریان را نشان میدهد
look زمانی که مدار مین نسبت به عامل انفجار حساسیت نشان میدهد
looks زمانی که مدار مین نسبت به عامل انفجار حساسیت نشان میدهد
looked زمانی که مدار مین نسبت به عامل انفجار حساسیت نشان میدهد
flash card ورقهای که روی ان کلمات یااعداد یا تصاویری نوشته شده و معلم انرا برای زمان کوتاهی بشگردان نشان میدهد
recognition فرایندی که امکان تشخیص نوری حروف چاپ شده یا نوشته شده را میدهد.
artificial horizon یکی از الات اصلی کابین خلبان که وضعیت هواپیما را نسبت به افق نشان میدهد
shared سیستم عامل شبکه که به منابع کلمه رمز نسبت میدهد به جای اینکه شماره کاربران را تنظیم کند تا دستیابی محدود شود
shares سیستم عامل شبکه که به منابع کلمه رمز نسبت میدهد به جای اینکه شماره کاربران را تنظیم کند تا دستیابی محدود شود
share سیستم عامل شبکه که به منابع کلمه رمز نسبت میدهد به جای اینکه شماره کاربران را تنظیم کند تا دستیابی محدود شود
optical وسیلهای که حروف چاپ شده یا نوشته شده را اسکن میکند و تشخیص میدهد و کد قابل خواندن ماشین تبدیل میکند برای پردازش کامپیوتر
contraction ratio نسبت مساحت سطح مقطع بیشنه تونل باد مادون صوت به مساحت سطح مقطعی که کار انجام میدهد
optical فرآیندی که اجازه میدهد حروف چاپی یا نوشته شده به صورت نوری تشخیص داده شوند و به کد قابل خواندن توسط ماشین تبدیل شوند که وارد کامپیوتر می شوند به کمک حرف خوان نوری
leverage نسبت بدهی به دارائی خالص تغییر نسبت غیر معین
ohm's law جریان در یک مدار با ولتاژ نسبت مستقیم وبا مقاومت نسبت عکس دارد
lift fan توربوفنی که با نسبت کنارگذارزیاد تنها بمنظور افزایش نسبت برا به تراست بکاررود
liftjet توربوفن یا توربوجتی بسیارسبک وزنی با نسبت کنارگذرکم که تنها بمنظور افزایش نسبت برا به تراست بکارمیرود
literary property حق تالیف
copyrights حق تالیف
compilation تالیف
copyright حق تالیف
compilations تالیف
literary work تالیف
the profession of letters تالیف
conflation تالیف
prorata برحسب نسبت معین بهمان نسبت
attributable قابل نسبت دادن نسبت دادنی
authorship تالیف و تصنیف
writes تالیف کردن
write تالیف کردن
syncretism تالیف عقایدمختلف
compiling تالیف کردن
copyright حق تالیف و تصنیف
copyrights حق تالیف و تصنیف
synthetism تالیف گرایی
compile تالیف کردن
compiles تالیف کردن
compiled تالیف کردن
map compilation تالیف نقشه
essays تالیف مقاله نویسی
compile گرداوردن تالیف کردن
compiles گرداوردن تالیف کردن
coauthor شریک در تالیف ونگارش
compiled گرداوردن تالیف کردن
compiling گرداوردن تالیف کردن
essay تالیف مقاله نویسی
aliterary production فراورده یا محصول ادبی تالیف
nationallism مکتب ملیت اعتقاد به برتری یک ملت نسبت به ملل دیگر و لزوم وفاداری مطلق هر تابع نسبت به ملیت خود
scissors and paste تالیف کتابی با برشهای کتابهای دیگر
royalties حق تالیف امتیازات و مزایای مخصوص پادشاه
royalty حق تالیف امتیازات و مزایای مخصوص پادشاه
pirating از تالیف دیگری استفاده غیر قانونی کردن
pirated از تالیف دیگری استفاده غیر قانونی کردن
pirate از تالیف دیگری استفاده غیر قانونی کردن
pirates از تالیف دیگری استفاده غیر قانونی کردن
suspicious مشکوک
fishy مشکوک
obscurest مشکوک
uncertainly مشکوک
uncertain مشکوک
obscure مشکوک
questionable مشکوک
obscured مشکوک
obscurer مشکوک
obscures مشکوک
obscuring مشکوک
precarious <adj.> مشکوک
esoteric مشکوک
doubtful مشکوک
dubitable مشکوک
skeptic مشکوک
in dispute مشکوک
open to question <adj.> مشکوک
impeachable مشکوک
unsuspected نا مشکوک
touch and go مشکوک
logical حرف یا کلمهای که عمل منط قی که انجام میدهد را شرح میدهد.
suspected مشکوک مظنون
toss up مسئله مشکوک
toss-up مسئله مشکوک
questionable results نتایج مشکوک
left-handed دورو مشکوک
ambiguity سخن مشکوک
problematically بطور مشکوک
doutful category کشتی مشکوک
vacillatory مردد مشکوک
ambiguities سخن مشکوک
dubiously بطور مشکوک
dubious مورد شک مشکوک
dubitable مورد شک مشکوک
obscuring مشکوک ساختن
to admit of d مشکوک بودن
obscurest مشکوک ساختن
obscures مشکوک ساختن
obscurer مشکوک ساختن
obscured مشکوک ساختن
obscure مشکوک ساختن
suspecta مشکوک شدن
orphan خط اول پاراگراف یا متن که جداگانه در پایین ستون نوشته شود و بقیه پاراگراف در بالای ستون بعدی نوشته شود. باعث می شوند و متن نامناسب دیده شود
orphaned خط اول پاراگراف یا متن که جداگانه در پایین ستون نوشته شود و بقیه پاراگراف در بالای ستون بعدی نوشته شود. باعث می شوند و متن نامناسب دیده شود
orphans خط اول پاراگراف یا متن که جداگانه در پایین ستون نوشته شود و بقیه پاراگراف در بالای ستون بعدی نوشته شود. باعث می شوند و متن نامناسب دیده شود
doubtful account طلب مشکوک الوصول
to become suspected مشکوک [مظنون] شدن
shady سایه افکن مشکوک
questionable سوال برانگیز مشکوک
suspect battery اتشبار مشکوک دشمن
bad dept طلب مشکوک الوصول
it is of doubtful proveance مبدا ان مشکوک است
inquest بازجویی و تحقیق در موردمرگهای مشکوک
inquests بازجویی و تحقیق در موردمرگهای مشکوک
doubtful ترکش مشکوک مورد تردید
apocryphal دارای اعتبار مشکوک ساختگی
brassage هزینه مشکوک نمودن شمش
dma UPC ای که به کنترولی DMA اجازه ارسال داده روی باس در حین دورههای ساعت میدهد وقتی که دستورات داخلی یا NOP را انجام میدهد
The suspected offender [perpetrator] is a previously respectable father. پدری تا به حال محترم مشکوک به جرم است .
graphics پردازنده جانبی که سرعت نمایش را افزایش میدهد. محل پیکس ها را محاسبه میکند که خط c شکل را می سازند و آنها را نمایش میدهد
support CI مخصوص که با cpu کار میکند و یک تابع جمع یا عملیات استاندارد را به سرعت انجام میدهد و سرعت پردازش را افزایش میدهد
ToolTips برنامهای که تحت ویندوز کار میکند و یک خط از متن را زیر یک نشانه نشان میدهد وقتی که کاربر نشانه را روی آن قرار میدهد
precarious عاریهای بسته بمیل دیگری مشروط بشرایط معینی مشکوک
piracy چاپ کردن تالیف دیگری بدون اجازه تقلید غیر قانونی اثر دیگری privateer
purple در رهگیری هوایی یعنی یکان یا هواپیمای تعیین شده مشکوک به حمل جنگ افزاراتمی است
author language زبان برنامه نویسی که به منظور طراحی برنامههای اموزشی برای سیستم CAI یافرمان توسط کامپیوتراستفاده میشود زبان تالیف
supervisory 1-سیگنالی که نشان میدهد آیا مدار مشغول است یا خیر. 2-سیگنالی که وضعیت وسیله را نشان میدهد
author : نویسندگی کردن تالیف و تصنیف کردن
HTML مجموعهای از کدهای مخصوص که نحوه و نوعی که برای نمایش متن به کار می رود نشان میدهد و امکان ارتباط از طریق کلمات خاص درون متن به بخشهای دیگر متن یا متنهای دیگر میدهد
inscriptions نوشته
record نوشته
papeteries نوشته
letter نوشته
opuses نوشته
opus نوشته
writs نوشته
writ نوشته
epigraph نوشته
deposition نوشته
inscription نوشته
text نوشته
texts نوشته
depositions نوشته
manuscript نوشته
manuscripts نوشته
letters نوشته
paper work نوشته
scrip نوشته
written نوشته شده
pseudograph نوشته جعلی
hierogram نوشته قدس
it is written that نوشته اندکه
writings نوشته نوشتجات
chirograph دست نوشته
handwriting دست نوشته
hand writing دست نوشته
manuscript دست نوشته
ancient manuscript نوشته قدیمی
cryptogram نوشته رمزی
cryptograph نوشته رمزی
petrograph سنگ نوشته
writing نوشته نوشتجات
petroglyph سنگ نوشته
callout نوشته راهنما
opusculum اثریا نوشته بی اهمیت
overwrite نوشته داده در محلی
pornograph نوشته ها و عکسهای رکیک
packaged software بسته پیش نوشته
letter press نوشته وابسته به عکسها
repetitive letter نوشته شده است
it is written that نوشته شده است که
poison pen نوشته غرض الود
psychogram پیام نوشته روح
pornography نوشته شهوت انگیز
cryptanalysis کشف نوشته رمزی
application معمولا به صورت نوشته
applications معمولا به صورت نوشته
erotica نوشته ها واصطلاحات عاشقانه
numeral عدد نوشته شده و..
number عدد نوشته شده
numbers عدد نوشته شده
numerals عدد نوشته شده و..
inscription نقش نوشته خطی
scrolls نوشته یافهرست طولانی
cartouche لوح نوشته مزین
imperscriptible فاقد اجازه نوشته
graphically بطور نوشته یا منقوش
triglot به سه زبان نوشته شده
scroll نوشته یافهرست طولانی
inscriptions نقش نوشته خطی
legends نوشته روی سکه ومدال
superscription عنوان نوشته روی چیزی
numerals اعداد نوشته شده IV, III, II , I و...
purple passage نوشته اراسته به صنایع بدیعی
blasphemous نوشته وگفته کفر امیز
hyphenated نوشته شده با فضای خالی
bilingual بدو زبان نوشته شده
jotting چیزیکه با عجله نوشته شده
accounting package بسته پیش نوشته حسابداری
purple patch نوشته اراسته به صنایع بدیعی
writing چیزی که نوشته شده است
ad-lib بدون نوشته صحبت کردن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com