English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (18 milliseconds)
English Persian
dipsey sinker نوعی وزنه برای فرو بردن قلاب ماهیگیری
Other Matches
jigs نوعی طعمه ماهیگیری مرکب از قلاب و پر
jig نوعی طعمه ماهیگیری مرکب از قلاب و پر
plug اسب مسابقه از نوع پست ونامناسب نوعی طعمه ماهیگیری با چند قلاب
plugging اسب مسابقه از نوع پست ونامناسب نوعی طعمه ماهیگیری با چند قلاب
plugs اسب مسابقه از نوع پست ونامناسب نوعی طعمه ماهیگیری با چند قلاب
lured وسیلهای برای ماهیگیری باچند قلاب
lures وسیلهای برای ماهیگیری باچند قلاب
luring وسیلهای برای ماهیگیری باچند قلاب
lure وسیلهای برای ماهیگیری باچند قلاب
surfcasting rod چوب ماهیگیری برای قلاب اندازی در موج
ledgering ماهیگیری بااستفاده از وزنه
sinker وزنه سربی ماهیگیری
sinkers وزنه سربی ماهیگیری
terminal tackle راهنما و وزنه وصل به انتهای نخ ماهیگیری
terminal rig طعمه راهنما و وزنه وصل به انتهای نخ ماهیگیری
long shot شانس کمی برای برنده شدن دارد نوعی شرط که احتمال بردن ان کم است
fish hook قلاب ماهیگیری
angle قلاب ماهیگیری
angles قلاب ماهیگیری
fishhook قلاب ماهیگیری
double hook قلاب ماهیگیری دو طرفه
treble hook قلاب ماهیگیری سه طرفه
squids قلاب سنگین ماهیگیری
barbs انحنای قلاب ماهیگیری
barb انحنای قلاب ماهیگیری
squid قلاب سنگین ماهیگیری
sportfishing ورزش ماهیگیری با قلاب ونخ
gang hook دو یا سه قلاب ماهیگیری متصل بهم
false cast پرتاب تمرینی قلاب ماهیگیری
snell وصل کردن نخ به قلاب ماهیگیری
curvecast پرتاب قوسی شکل قلاب ماهیگیری
belly کلفت ترین قسمت قلاب ماهیگیری
spin casting پرتاب قلاب ماهیگیری باوسایل چرخان
spinning پرتاب نخ و قلاب ماهیگیری باوسایل چرخان
backhand cast انداختن قلاب ماهیگیری ازپشت دست
bellies کلفت ترین قسمت قلاب ماهیگیری
trolls بستن نخ و قلاب ماهیگیری به پشت قایق متحرک
bottom bouncing ماهیگیری با قایق و تکان دادن پی درپی قلاب
fly tying گره زدن طعمه مصنوعی به قلاب ماهیگیری
leaders قطعه ریسمان بین نخ اصلی و قلاب ماهیگیری
troll بستن نخ و قلاب ماهیگیری به پشت قایق متحرک
live lining ماهیگیری در رودخانه که نخ و قلاب با جریان اب حرکت می کنند
leader قطعه ریسمان بین نخ اصلی و قلاب ماهیگیری
baited خوراک دادن طعمه رابه قلاب ماهیگیری بستن
bait خوراک دادن طعمه رابه قلاب ماهیگیری بستن
trace علامت باقیمانده روی یخ اسکیت راهنمای قلاب ماهیگیری
baits خوراک دادن طعمه رابه قلاب ماهیگیری بستن
traces علامت باقیمانده روی یخ اسکیت راهنمای قلاب ماهیگیری
traced علامت باقیمانده روی یخ اسکیت راهنمای قلاب ماهیگیری
still fishing ماهیگیری با روش ثابت نگهداشتن نخ و قلاب تا ماهی بسراغ ان بیاید
deal lift بلند کردن وزنه تا کمر وپایین بردن
indiana نوعی قرقره ماهیگیری
june bug نوعی قرقره ماهیگیری
spinner نوعی طعمه ماهیگیری چرخان
perfection loop knot نوعی گره قرنیهای در انتهای نخ ماهیگیری
weight belt کمربند با وزنه هایی برای سنگین کردن بدن غواص برای رفتن به عمق موردنظر
bucktail نوعی حشره بعنوان طعمه ماهیگیری در زیر اب
bugging نوعی حشره مصنوعی بعنوان طعمه ماهیگیری روی اب
bug نوعی حشره مصنوعی بعنوان طعمه ماهیگیری روی اب
bugs نوعی حشره مصنوعی بعنوان طعمه ماهیگیری روی اب
dropper قطعه ریسمان اضافی قلاب ونخ اصلی ماهیگیری با طعمه اضافی
droppers قطعه ریسمان اضافی قلاب ونخ اصلی ماهیگیری با طعمه اضافی
multipoundage syatem روش تمرین وزنه برداری باکاستن وزنه هنگام سختی کار
squatted وزنه برداری یکضرب المانی چمباتمه نشستن زیر وزنه
squats وزنه برداری یکضرب المانی چمباتمه نشستن زیر وزنه
squat وزنه برداری یکضرب المانی چمباتمه نشستن زیر وزنه
squatting وزنه برداری یکضرب المانی چمباتمه نشستن زیر وزنه
light and heavy system روش تمرین وزنه برداری بافزونی تدریجی وزنه
fishable مناسب یا مجاز برای ماهیگیری
shot putter شرکت کننده در پرتاب وزنه وزنه پران
shot putters شرکت کننده در پرتاب وزنه وزنه پران
spool قرقره استوانهای برای پیچیدن نخ ماهیگیری
spools قرقره استوانهای برای پیچیدن نخ ماهیگیری
sinkers وزنه ریسمان ماهی گیری وزنه
sinker وزنه ریسمان ماهی گیری وزنه
sportfisherman قایق موتوری بزرگ برای ماهیگیری دورازساحل
fly dope ماده اغشته به طعمه ماهیگیری برای شناورشدن
jump fishing ماهیگیری سیار برای کشف محل ماهیها
foot pound مقدار نیروی لازم برای بلند کردن وزنه یک پوندی بارتفاع یک فوت.
bail فلزی بشکل لا وصل به قرقره ماهیگیری برای پیچیدن نخ
put and take fishing انداختن ذخیره ماهی به اب برای امادگی ماهیگیری درفصل
dapping نوعی صید ماهی با بالا وپایین بردن طعمه تا مماس اب شود
shank ضربه زدن به توپ با قوزک یاکنار پا ضربه زدن به گوی باعقب چوب گلف یا بدنه ان قسمتی از لنگر که طناب به ان وصل شود قسمتی از قلاب ماهیگیری بین سوراخ وانحنا
carabiner قلاب برای وصل طناب به محل اتکا
backing کمان نوارپیچی شده برای ازدیادمقاومت نخ دخیره دور قرقره ماهیگیری
snap swivel حلقه گردان با گیره فلزی برای وصل کردن طعمه ماهیگیری به ان
tags جسمی براق در انتهای قلاب برای جلب ماهی
tag جسمی براق در انتهای قلاب برای جلب ماهی
satyagraha اصطلاح ابداعی گاندی پیشوای نهضت ملی هند برای به کار بردن قدرت روحی به جای خشونت وشدت عمل برای وصول به اهداف سیاسی و اجتماعی
fly casting مسابقه پرتاب طعمه مصنوعی بدون قلاب برای سنجش دقت
shots ساچمه وزنه برای مردان 62/7 کیلوگرم وبرای زنان 520/4 کیلوگرم
shot ساچمه وزنه برای مردان 62/7 کیلوگرم وبرای زنان 520/4 کیلوگرم
toe weight وزنه فلزی وصل به سم جلویی اسب در ارابه رانی برای تنظیم گامهای اسب
practice plug وسیله کوچک پلاستیکی یالاستیکی شبیه طعمه ولی بدون قلاب برای تمرین یامسابقه نخ اندازی
It's to take away. برای بردن است.
jacklight ماهیگیری غیرمجاز در شب بکمک نورافکن نورافکن برای شکار غیر مجاز در شب
laughter مسابقه اسان برای بردن
pantechnicon van یکجوربارکش برای بردن اثاثیه
sinking line نخی برای فرو بردن زیر اب
match points اخرین امتیاز برای بردن مسابقه
laparotomy شکافتن شکم برای پی بردن به بیماری
serves گذراندن به سر بردن صودمند بودن برای
served گذراندن به سر بردن صودمند بودن برای
serve گذراندن به سر بردن صودمند بودن برای
match point اخرین امتیاز برای بردن مسابقه
importing بردن محصولات به کشوری برای فروش
import بردن محصولات به کشوری برای فروش
imported بردن محصولات به کشوری برای فروش
parkas نوعی کت برای محافظت از باد و باران
calking chisel نوعی اسکنه برای فاق دراوردن
pontoar نوعی کرجی برای پل بندی کلک
fins جلو و عقب بردن بازو در اب برای حرکت
fin جلو و عقب بردن بازو در اب برای حرکت
make something out <idiom> ازپیش بردن برای دیدن یا خواندن چیزی
polyonymy بکار بردن چند نام برای یک چیز
tumbrel or bril ارابه دو چرخه برای بردن مهمات و ادوات
polyonging بکار بردن چند نام برای یک چیز
rest and recuperation عقب بردن پرسنل برای استراحت و تجدید قوا
cool out راه بردن اسب برای خشک شدن عرق
herbicides عاملی که برای از بین بردن علف ها وگیاهان بکارمیرود
herbicide عاملی که برای از بین بردن علف ها وگیاهان بکارمیرود
logic نشانه گرافیکی برای نمایش نوعی تابع منط قی
capacitance bridge نوعی وسیله اندازه گیری خنثی برای فرفیت
bow line نوعی گره برای متصل کردن هواپیما به زمین
to offshore something چیزی را [برای سود بیشتر] به خارج [از کشور] بردن [اقتصاد]
hydroplane نوعی قایق موتوری برای حرکت روی اب بجای شکافتن اب
hydroplaned نوعی قایق موتوری برای حرکت روی اب بجای شکافتن اب
hydroplanes نوعی قایق موتوری برای حرکت روی اب بجای شکافتن اب
ark [نوعی قفسه برای آویزان کردن پوشاک کشیشان در کلیسا]
wire roll نوعی سیم خاردار تاشو برای ساختن موانع ضد مکانیزه
hydroplaning نوعی قایق موتوری برای حرکت روی اب بجای شکافتن اب
break out نوعی حمله برای خارج کردن گوی از منطقه دفاعی
symbol نشانه گرافیکی برای نمایش نوعی تابع منط قی در نمودار
bow compass نوعی پرگار که برای رسم دایرههای کوچک بکار میرود
danc solution نوعی محلول شیمیایی برای رفع الودگی عوامل تاول زا
mirror writing shadow reading کامپیوتر میزبان با دو دیسک فیزیکی برای بالا بردن سرعت دسترسی
calliper نوعی پرگار که برای اندازه گیری ضخامت یا قطراجسام بکار میرود
Dizlyk [نوعی قالیچه تزئینی کوچک که برای تزئین به زانوی شتر می بندند.]
caliper نوعی پرگار که برای اندازه گیری ضخامت یا قطراجسام بکار میرود
bomb تابعی در برنامه برای ایجاد خرابی و از بین بردن داده در یک زمان مشخص
lifting بالا بردن انگشت و رها کردن گوی بولینگ برای ایجاد پیچ
lifts بالا بردن انگشت و رها کردن گوی بولینگ برای ایجاد پیچ
bombed out تابعی در برنامه برای ایجاد خرابی و از بین بردن داده در یک زمان مشخص
lift بالا بردن انگشت و رها کردن گوی بولینگ برای ایجاد پیچ
lifted بالا بردن انگشت و رها کردن گوی بولینگ برای ایجاد پیچ
bombed تابعی در برنامه برای ایجاد خرابی و از بین بردن داده در یک زمان مشخص
salomon damper خفه کن دینامیکی برای بالانس میل لنگ و از بین بردن نیرهای نوسانی
bombs تابعی در برنامه برای ایجاد خرابی و از بین بردن داده در یک زمان مشخص
sea marker نوعی رنگ یا پودر رنگی که برای علامت گذاری اب دریا به کار می رود
routing identifier نوعی رمز سه کلمهای که برای شناسایی سیستمهای توزیع و تدارکات به کار می رود
dejagging نوعی فن گرافیک کامپیوتری برای رسم خطوط صاف کاراکترها و چند ضلعی ها
adlib نوعی کارت صدا برای کامپیوترهای شخصی با نوارگردان ابتدایی و توابع MIDI
walking ring پیست بیضی شکل برای راه بردن و گرم کردن اسب پیش از مسابقه
hooked medallion ترنج قلاب شکل [در این ترنج سر قلاب ها می تواند به سمت خارج و یا ترکیبی از داخل و خارج طراحی شود.]
fishnet نوعی تور که برای نگهداری یاکاشتن وسایل استتار در محل خود به کار می رود
typhoons نوعی موشک زمین به هوای دریایی برای هواپیماهای سریع السیر درفواصل کوتاه
typhoon نوعی موشک زمین به هوای دریایی برای هواپیماهای سریع السیر درفواصل کوتاه
crane hook قلاب سرکابل بالابر جرثقیل قلاب یا چنگک جرثقیل
plaiting [نوعی گیس بافی برای اتمام ریشه ها، در این روش که برای اتمام ریشه های فرش بکار می رود، جای آزاد گذاشتن نخ های چله آنرا بصورت اریبی دوتا دوتا یا بیشتر از لابلای یکدیگر رد کرده و نخ ها بسته به نظر آید.]
re entry vehicle نوعی رسانگرهای فضایی که برای ورود به اتمسفر زمین در بخش پایانی مسیر خودطراحی شده اند
z scale نوعی مقیاس خطی روی عکس هوایی مورب که برای اندازه گیری ارتفاع اشیاء به کار می رود
Sound Blaster نوعی کارت صوتی برای PC سازگار ساخت Creative habs که امکان ضبط صدا روی دیسک را میدهد
quails نوعی موشک فریبنده که برای کور کردن رادارها و یاسیستم پدافند هوایی دشمن ازهواپیما پرتاب میشود
means ends analysis نوعی روش استدلال که در یک کوشش برای کاهش تفاوتهااز نقطه شروع تا هدف به عقب و جلو نظر می اندازد
quail نوعی موشک فریبنده که برای کور کردن رادارها و یاسیستم پدافند هوایی دشمن ازهواپیما پرتاب میشود
straddle trench خندق یا نوعی سنگر عمیق خطی کوتاه که معمولا برای تهیه مستراح اردوگاهی مورد استفاده قرار می گیرد
machine address نوعی برنامه زبان اسمبلی که برای تولید کد که فقط از آدرس و مقدار مطلق استفاده میکند تشکیل شده باشد
tacan نوعی سیستم ناوبری الکترونیکی برای ناوبری هواپیماهای تاکتیکی
fibre نوعی اتصال که برای اتصال دو کابل فیبر نوری بهم به کار می رود
fiber نوعی اتصال که برای اتصال دو کابل فیبر نوری بهم به کار می رود
fibres نوعی اتصال که برای اتصال دو کابل فیبر نوری بهم به کار می رود
box beam wing نوعی ساختمان بال با محورطولی اصلی و دیوارهایی برای شکل دادن و استحکام بال
fustic wood [نوعی چوب درخت توت که رنگ زردی از چوب آن برای رنگرزی پشم به دست می آید.]
quick out نوعی پاس که گیرنده به جلومی دود و برای دریافت پاس به کنار تغییر مسیر میدهد
plug [نوعی نخ رفو که در آن تکه ای از فرش دیگر را برای ترمیم پارگی یا سوختگی فرش ترمیمی به آن بافته با می دوزند.]
fire bee نوعی هدف کش کنترل شونده از روی زمین نوعی هواپیمای بی خلبان توربوجتی
blueprints نوعی چاپ عکاسی که زمینه ان ابی ونقش ان سفید است چاپ اوزالیدکه برای کپیه نقشه ورسمهای فنی بکارمیرود
blueprint نوعی چاپ عکاسی که زمینه ان ابی ونقش ان سفید است چاپ اوزالیدکه برای کپیه نقشه ورسمهای فنی بکارمیرود
bittersweet نوعی تاجریزی نوعی سیب تلخ
flexowriter علامت تجارتی نوعی ماشین ابتدایی که برای تولید نوارکاغذی منگنه شده از داده هایی که از یک صفحه کلیدوارد شده اند استفاده می کرده است
air cooled oil cooler نوعی خنک کننده روغن که ازجریان هوا برای خنک کردن روغن استفاده میکند
imbibes تحلیل بردن فرو بردن
imbibing تحلیل بردن فرو بردن
imbibed تحلیل بردن فرو بردن
imbibe تحلیل بردن فرو بردن
to push out پیش بردن جلو بردن
asses' ears نوعی گوشه [نوعی شاخه]
ponderance وزنه
where is the kilogramme weight ? وزنه ....
short weight وزنه کم
paper weight وزنه
masochism لذت بردن از درد لذت بردن از جور وجفای معشوق یا معشوقه
counterweights وزنه تعادل
counterweight وزنه برابر
counterweights وزنه برابر
bobs وزنه قپان
counterweights وزنه مقابل
counterweight وزنه تعادل
lifter وزنه بردار
sinker وزنه نگهدار
Recent search history
Search history is off. Activate
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com