Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (19 milliseconds)
English
Persian
modernism
نو گرایی سازش دادن عقاید قدیم باافکار جدید
Other Matches
exchange
دادن محصول قدیم به عنوان بخشی از پرداخت محصول جدید
exchanged
دادن محصول قدیم به عنوان بخشی از پرداخت محصول جدید
exchanges
دادن محصول قدیم به عنوان بخشی از پرداخت محصول جدید
exchanging
دادن محصول قدیم به عنوان بخشی از پرداخت محصول جدید
Hungarian Activism
[جنبشی مربوط به عقاید سازندگی گرایی، کوبیستم و غیره]
acclimation
اعتیاد به اب و هوای جدید سازش
staged
تغییر بین سیستم قدیم و جدید در یک سری طبقات
brainwashed
تلقین عقاید ومسلک تازهای شستشوی مغزی دادن
brainwash
تلقین عقاید ومسلک تازهای شستشوی مغزی دادن
brainwashes
تلقین عقاید ومسلک تازهای شستشوی مغزی دادن
think piece
مقاله خبری امیخته باافکار وتفسیرات نویسنده
teutonic
از نژاد قدیم المانی زبان قدیم توتنی
reseated
صندلی جدید دادن
reseating
صندلی جدید دادن
reseat
صندلی جدید دادن
reseats
صندلی جدید دادن
adaptable organism
موجود زنده سازش پذیر زیستمند سازش پذیر
renaming
دادن نام جدید به فایل
renames
دادن نام جدید به فایل
rename
دادن نام جدید به فایل
renamed
دادن نام جدید به فایل
launching
قرار دادن محصول جدید در بازار
launched
قرار دادن محصول جدید در بازار
launches
قرار دادن محصول جدید در بازار
launch
قرار دادن محصول جدید در بازار
technology
قرار دادن یک قطعه الکترونیکی جدید در تجارت یا صنعت
technologies
قرار دادن یک قطعه الکترونیکی جدید در تجارت یا صنعت
rehyphenation
تغییرنوشتاروکد گزاری کلمات متن پس ازقرارگرفتن در قالب صفحه جدید یا درخط جدید
hydrotropism
اب گرایی یا هیدروتربیسم رطوبت گرایی
constitute
تشکیل دادن بنیاد نهادن مجوز برای تاسیس یک یکان جدید
constituted
تشکیل دادن بنیاد نهادن مجوز برای تاسیس یک یکان جدید
mock-ups
مدل محصول جدید برای آزمایش یا نشان دادن به مشتریان موجود
constituting
تشکیل دادن بنیاد نهادن مجوز برای تاسیس یک یکان جدید
constitutes
تشکیل دادن بنیاد نهادن مجوز برای تاسیس یک یکان جدید
mock-up
مدل محصول جدید برای آزمایش یا نشان دادن به مشتریان موجود
page
2-نشانه گر در پردازش کلمه برای نشان دادن محل شروع صفحه جدید
adjusts
تغییر دادن چیزی تا با موقعیت جدید مط ابق شود یا بهتر کار کند
adjusting
تغییر دادن چیزی تا با موقعیت جدید مط ابق شود یا بهتر کار کند
paged
2-نشانه گر در پردازش کلمه برای نشان دادن محل شروع صفحه جدید
adjust
تغییر دادن چیزی تا با موقعیت جدید مط ابق شود یا بهتر کار کند
pages
2-نشانه گر در پردازش کلمه برای نشان دادن محل شروع صفحه جدید
refinancing
تشکیلات جدید بکار تجاری خود دادن سرمایه اضافه اندوختن یابکار زدن
refinance
تشکیلات جدید بکار تجاری خود دادن سرمایه اضافه اندوختن یابکار زدن
refinanced
تشکیلات جدید بکار تجاری خود دادن سرمایه اضافه اندوختن یابکار زدن
refinances
تشکیلات جدید بکار تجاری خود دادن سرمایه اضافه اندوختن یابکار زدن
imagism
مکتب شعر جدید که قبل ازجنگ اول جهانی رایج شده وپیرو تشبیهات زنده وموضوعات جدید وبکر وازادی از قید سجع وقافیه است
install
تنظیم کامپیوتر جدید طبق نیاز کاربر یا تشخیص برنامه جدید طبق تواناییهای موجود سیستم
installs
تنظیم کامپیوتر جدید طبق نیاز کاربر یا تشخیص برنامه جدید طبق تواناییهای موجود سیستم
installing
تنظیم کامپیوتر جدید طبق نیاز کاربر یا تشخیص برنامه جدید طبق تواناییهای موجود سیستم
renumber
خصوصیت برخی زبانهای کامپیوتری که به برنامه نویس امکان اختصاص دادن مقدار جدید به همه یا برخی از شماره خط های برنامه میدهد
inquisitors
مفتش عقاید
dogmas
اصول عقاید
inquisitor
مفتش عقاید
dogma
اصول عقاید
multiplicity of creeds
تعد د عقاید
religious tenets
عقاید مذهبی
mendelism
عقاید مندل
nihilism
عقاید نهیلیستی
censorship
سانسور عقاید
feet on the ground
<idiom>
عقاید عاقلانه
map compilation
تهیه نقشه جدید یا جمع اوری اطلاعات جدید برای تهیه نقشه
symbolically
مط العه دلایل و عقاید
fascism
اصول عقاید فاشیست
symbolic
مط العه دلایل و عقاید
sounding board
عامل انتشار عقاید
sounding boards
عامل انتشار عقاید
sound off
<idiom>
عقاید را بیان کردن
orientalism
عقاید یا سیاست شرقی
lutheranism
عقاید لوتر وکلیسای او
leninism
عقاید اشتراکی لنین
rationale
توضیح اصول عقاید
soundboard
عامل انتشار عقاید
medievalism
عقاید قرون وسطایی
small-minded opinions
عقاید کوته نظر
neologize
دارای عقاید نوین
paradoxical
مخالف عقاید عمومی
compromise
سازش
compromis
سازش
complot
سازش
agreements
سازش
adaptation
سازش
amicable settlement
سازش
keeping
سازش
compatibility
سازش
adaptations
سازش
agreement
سازش
peaceful settlement
سازش
mise
سازش
compromising
سازش
compromises
سازش
acclimatization
سازش
ultranationalism
عقاید ناسیونالیزم خیلی افراطی
orthodox
مطابق عقاید کلیسای مسیح
syncretism
اعتقاد به توحید عقاید همتایی
syncretic
تلفیق کننده عقاید مختلف
junkerism
عقاید یا قلمرونفوذ اشراف پروسی
Machiavellian
وابسته به عقاید سیاسی "ماکیاولی "
junkerdom
عقاید یا قلمرونفوذ اشراف پروسی
doctrinal
عقیدهای مبنی بر عقاید نظری
collusion
سازش هم نیرنگ
agreeing
سازش کردن
agree
سازش کردن
assimilates
سازش کردن
agrees
سازش کردن
compounds
سازش کردن
assimilate
سازش کردن
assimilated
سازش کردن
assimilating
سازش کردن
adaptability
سازش پذیری
to a oneself to
سازش کردن
meet
سازش کردن
acclimatization
سازش با محیط
meets
سازش کردن
compatibility
سازش پذیری
compound
سازش کردن
comport
سازش کردن
comported
سازش کردن
comporting
سازش کردن
adaptations
توافق سازش
compromis
سازش کردن
comports
سازش کردن
adaptation
توافق سازش
come to terms
سازش کردن
conformation
سازش توافق
unity
سازش سازگاری
coldigor
سازش با سرما
union
اتحاد سازش
unions
اتحاد سازش
adaptableness
سازش مناسبت
adaption
توافق سازش
compounded
سازش کردن
public opinion polling
استخراج عقاید و اراء عمومی رفراندوم
russify
دارای عقاید وتمایلات روسی کردن
presbyterianism
پیروی از عقاید کلیسای مشایخی پروتستان
inquisition
تفتیش عقاید مذهبی از طرف کلیسا
swelled head
دارای عقاید بزرگ خود فروش
inquisitions
تفتیش عقاید مذهبی از طرف کلیسا
to turn round
برگشتن عقاید دیگری پیدا کردن
His political beliefs are old hat now .
عقاید سیاسی اش دیگه کهنه شده
self expression
ابراز وتصریح عقاید وخصوصیات خود
to agree on something
سازش کردن با چیزی
to come to terms
سازش یا موافقت پیداکردن
accommodation
سازش با مقتضیات محیط
accommodations
سازش با مقتضیات محیط
adaptability
قابلیت توافق و سازش
naturism
عریان گری
[پیروی از عقاید جماعت برهنگان]
shavian
پیرو عقاید اجتماعی وسیاسی وادبی برناردشاو
brainwashing
تلقین عقاید و افکارسیاسی ومذهبی واجتماعی درشخص
heterodox
دارای مذهب وعقایدی مخالف عقاید عمومی
romanism
اصول عقاید کلیسای کاتولیک معتقدات کاتولیکی
ideogram
تجسم و نمایش عقاید و افکارو اجسام با تصویر
stalinize
کسی را پیرو عقاید ونظرات استالین کردن
interfaith
شامل اشخاصی دارای عقاید وادیان مختلف
to come to an understanding
پیدا کردن سازش پیداکردن
voluntary partition
افراز با رضایت یا سازش طرفین
fundamentalism
اعتقاد به عقاید نیاکانی مسیحیت واصول دین پروتستان
updated
1-فایل اصلی که با افزودن مواد جدید بهنگام میشود. 2-اطلاع چاپ شده که گونه بهنگام اطلاع است .3-گونه جدید سیستم که به کاربرهای سیستم موجود ارسال میشود
update
1-فایل اصلی که با افزودن مواد جدید بهنگام میشود. 2-اطلاع چاپ شده که گونه بهنگام اطلاع است .3-گونه جدید سیستم که به کاربرهای سیستم موجود ارسال میشود
updates
1-فایل اصلی که با افزودن مواد جدید بهنگام میشود. 2-اطلاع چاپ شده که گونه بهنگام اطلاع است .3-گونه جدید سیستم که به کاربرهای سیستم موجود ارسال میشود
shamanism
پیروی از عقاید جادوگران وکاهنان دوران اولیه تمدن بشر
yore
در قدیم
anciently
در قدیم
primitive
قدیم
the old world
بر قدیم
of old
قدیم
censeur
ممانعت قدرت حاکمه یک کشور ازنشر عقاید مخالفین به هرشکلی که باشد
old world
دنیای قدیم
Aborigine
اهلی قدیم
immensurable
خیلی قدیم
tzar
امپراطورروسیه قدیم
dateless
بسیار قدیم
ancientry
عهد قدیم
In times past . In olden days .
درروزگاران قدیم
pierian
در مقدونیه قدیم
the youth of the world
روزگارخیلی قدیم
the old ways
رسوم قدیم
the old testament
عهد قدیم
f. times
ایام قدیم
conservative
پیرو سنت قدیم
proconsular
وابسته به فرمانداران رم قدیم
proconsulship
مقام فرمانداری در رم قدیم
immemorially
بطور خیلی قدیم
conservatives
پیرو سنت قدیم
iguanodont
سوسماربزرگ گیاهخوار قدیم
babylon
شهر بابل قدیم
land grave
کنت قدیم المانی
from immemorial times
از زمان خیلی قدیم
early
مربوط به قدیم عتیق
unite
سکه قدیم انگلیسی
samaria
سامریه در فلسطین قدیم
italic
وابسته به ایتالیاییهای قدیم
uniting
سکه قدیم انگلیسی
old english
زبان انگلیسی قدیم
conventionality
پیروی از سنت قدیم
Old Testament
پیمان یا وصیت قدیم
kempo
تکنیک قدیم کاراته
satrap
استاندار قدیم ایران
earliest
مربوط به قدیم عتیق
It is an old saying that …
از قدیم گفته اند که ...
carthage
شهر کارتاژ قدیم
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com