English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 207 (10 milliseconds)
English Persian
snub نگهداشتن طناب
snubbed نگهداشتن طناب
snubbing نگهداشتن طناب
snubs نگهداشتن طناب
Search result with all words
lie نگهداشتن ناو بدون استفاده ازلنگر یا طناب مهار
lied نگهداشتن ناو بدون استفاده ازلنگر یا طناب مهار
lies نگهداشتن ناو بدون استفاده ازلنگر یا طناب مهار
Other Matches
sustain پایدار نگهداشتن نگهداشتن ادامه دادن
sustained پایدار نگهداشتن نگهداشتن ادامه دادن
sustains پایدار نگهداشتن نگهداشتن ادامه دادن
pay out the rope طناب را شل کنیدتاباز شود طناب رابدهیدبیاید
lanyards طناب کوتاه طناب کمر
lanyard طناب کوتاه طناب کمر
cargo sling طناب بستن محمولات به زیرهلی کوپتر طناب باربندی هلی کوپتر یا خودرو
how long is the rope درازی طناب چقدر است طناب چند متر است
bight حلقه طناب مضاعف قایق حلقه طناب دوبل
non rotating wire rope طناب سیمی یک سو با مغزی طناب سیمی نپیچ
retention نگهداشتن
imprison نگهداشتن
retains نگهداشتن
imprisons نگهداشتن
to keep in d. نگهداشتن
to take into custody نگهداشتن
reserving نگهداشتن
reserve نگهداشتن
save نگهداشتن
holds نگهداشتن
saved نگهداشتن
imprisoning نگهداشتن
saves نگهداشتن
to hold in restraint نگهداشتن
bate نگهداشتن
retain نگهداشتن
preserving نگهداشتن
preserves نگهداشتن
preserve نگهداشتن
reserves نگهداشتن
sustained نگهداشتن
sustains نگهداشتن
hold نگهداشتن
hold on نگهداشتن
retained نگهداشتن
retaining نگهداشتن
sustain نگهداشتن
count out <idiom> بیرون نگهداشتن
secures محکم نگهداشتن
secure محکم نگهداشتن
hold over <idiom> طولانی نگهداشتن
locks محکم نگهداشتن
preserve باقی نگهداشتن
fid بامیله نگهداشتن
retraining نگهداشتن در ندامتگاه
chins زیرچانه نگهداشتن
preserving باقی نگهداشتن
chin زیرچانه نگهداشتن
preserves باقی نگهداشتن
sabbattize سبت نگهداشتن
station keeping در خط نگهداشتن ناو
lock محکم نگهداشتن
tong باانبر نگهداشتن
have custody of امانت نگهداشتن
grabbing گرفتن چیزی و نگهداشتن آن
grabbed گرفتن چیزی و نگهداشتن آن
grab گرفتن چیزی و نگهداشتن آن
grabs گرفتن چیزی و نگهداشتن آن
maintain نگهداشتن برقرار داشتن
maintains نگهداشتن برقرار داشتن
maintained نگهداشتن برقرار داشتن
to choke down بزحمت دردل نگهداشتن
wage freeze ثابت نگهداشتن دستمزد
hold نگهداشتن پناهگاه گرفتن
holds نگهداشتن پناهگاه گرفتن
locked up زیر قفل نگهداشتن
restrain نگهداشتن مهار کردن
restraining نگهداشتن مهار کردن
desiccate در جای خشک نگهداشتن
to block a ball نگهداشتن توپ در بازی
l support نگهداشتن بصورت زاویه
restrains نگهداشتن مهار کردن
keep up <idiom> درشرایط عالی نگهداشتن
surged تحت کشش نگهداشتن
To hold (keep) a secret close to ones chest. رازی درسینه نگهداشتن
propping نگهداشتن پشتیبانی کردن
propped نگهداشتن پشتیبانی کردن
prop نگهداشتن پشتیبانی کردن
surge تحت کشش نگهداشتن
float روی اب نگهداشتن شناور
floated روی اب نگهداشتن شناور
floats روی اب نگهداشتن شناور
surges تحت کشش نگهداشتن
tally تطبیق کردن حساب نگهداشتن
tallies تطبیق کردن حساب نگهداشتن
tallied تطبیق کردن حساب نگهداشتن
tallying تطبیق کردن حساب نگهداشتن
cross support نگهداشتن بدن بحالت صلیب
to safeguard [against] امن نگهداشتن [علیه] [در برابر]
card up one's sleeve <idiom> برای روز مبادا نگهداشتن
safeguard تامین کردن امن نگهداشتن
safeguards تامین کردن امن نگهداشتن
safeguarding تامین کردن امن نگهداشتن
safeguarded تامین کردن امن نگهداشتن
stay سیم وصل به دکل برای نگهداشتن ان
stall feed در طویله برای پروار شدن نگهداشتن
stayed سیم وصل به دکل برای نگهداشتن ان
keep (someone) up <idiom> باعث بیخوابی شدن ،بیدار نگهداشتن
preserving حفظ یا محافظت کردن باقی نگهداشتن
preserves حفظ یا محافظت کردن باقی نگهداشتن
preserve حفظ یا محافظت کردن باقی نگهداشتن
acquisition پذیرفتن یا نگهداشتن یا جمع آوری اطلاعات
acquisitions پذیرفتن یا نگهداشتن یا جمع آوری اطلاعات
To keep onesface ruddy by the slap it has receive. <proverb> با سیلى صورت خود را سرخ نگهداشتن .
heading hold روش ثابت نگهداشتن سمت پرواز
carry light نورافکن روشن نگهداشتن هدف برای تعقیب
boost control سیستم کنترلی برای نگهداشتن فشار بوستر
lay to قایق را درمسیر باد اوردن وثابت نگهداشتن
eat one's cake and have it too <idiom> هم استفاده کردن وهم برای مبادا نگهداشتن
screening, screenings ایجاد سد بااستفاده از بدن ضربه را ازحریف مخفی نگهداشتن
screened ایجاد سد بااستفاده از بدن ضربه را ازحریف مخفی نگهداشتن
nothing to the right دستور به سکانی برای نگهداشتن سکان به سمت راست
screen ایجاد سد بااستفاده از بدن ضربه را ازحریف مخفی نگهداشتن
battens قطعه چوب صاف برای نگهداشتن حالت بادبان
batten قطعه چوب صاف برای نگهداشتن حالت بادبان
drag bunt ضربه با ثابت نگهداشتن چوب برای دویدن به پایگاه
watch guard زنجیر یا طنابی که برای نگهداشتن و پاییدن کسی بکارمیبرند
bolsters تیری که بطورعمودی زیرپایه گذارده شود بابالش نگهداشتن
bolstered تیری که بطورعمودی زیرپایه گذارده شود بابالش نگهداشتن
bolster تیری که بطورعمودی زیرپایه گذارده شود بابالش نگهداشتن
screens ایجاد سد بااستفاده از بدن ضربه را ازحریف مخفی نگهداشتن
still fishing ماهیگیری با روش ثابت نگهداشتن نخ و قلاب تا ماهی بسراغ ان بیاید
beechive spring فلزی از جنس فولاد سخت برای نگهداشتن محل پرچ
capturing کنترل مسیر حرکت برای نگهداشتن الات دقیق روی میزان مطلوب
teed منطقه شروع هر بخش بازی گلف نگهداشتن توپ بطورعمودی برای ضربه با پا
tee منطقه شروع هر بخش بازی گلف نگهداشتن توپ بطورعمودی برای ضربه با پا
tees منطقه شروع هر بخش بازی گلف نگهداشتن توپ بطورعمودی برای ضربه با پا
captures کنترل مسیر حرکت برای نگهداشتن الات دقیق روی میزان مطلوب
capture کنترل مسیر حرکت برای نگهداشتن الات دقیق روی میزان مطلوب
teeing منطقه شروع هر بخش بازی گلف نگهداشتن توپ بطورعمودی برای ضربه با پا
subsidy حقوق گمرکی اشیا وارداتی و صادراتی معافیت مالیاتی تولیدکنندگان به منظور پایین نگهداشتن قیمتها
demurrage بیکار و معطل نگهداشتن کشتی بیش از مدتی که جهت بارگیری یا تخلیه یا طی مسافت مبداء به مقصد لازم است
tackline طناب تک
roped طناب
line طناب خط
tows طناب
cords طناب
footrope طناب پا
guys طناب
cord طناب
hawse laid rope طناب سه لا
rope طناب
guy طناب
headlines طناب
running end سر طناب
headline طناب
lines طناب خط
fag ends ته طناب
upper end of the rope سر طناب
guide rope طناب
towline طناب
tow طناب
ropes طناب
fag end ته طناب
ropeway طناب نقاله
ropery طناب بازی
ropiness طناب نمائی
hawsers طناب سیمی
round line طناب گرد
seizing stuff نخ طناب پیچی
slack شل کردن طناب
slacks شل کردن طناب
slackest شل کردن طناب
hawser طناب سیمی
rope stopper طناب نگهدار
roper طناب باف
tow با طناب کشیدن
hawsers طناب کلفت
tows با طناب کشیدن
ropery طناب بافی
hawser طناب کلفت
hawser bend گره طناب
hawse laid rope طناب سه بند
flexible steel wire rope طناب فولادی خم شو
hoisting rope طناب بالابر
fibre rope طناب الیافی
hook rope طناب قلابدار
elevator rope طناب بالابر
edge rope طناب کناری
easing out line طناب شل کننده
dressing line طناب پرچم
jack ketch طناب انداز
jigger طناب قرقره
lang's lay wire rope طناب سیمی یک سو
lead line طناب بولت
left handed rope طناب چپ گرد
cox combing طناب پیچی
cox combing تزیینات با طناب
hoisting cable طناب بالابر
forward breast طناب شماره دو
hauling rop طناب بالابر
hauling rop طناب کشش
head rope طناب شماره یک
halyard طناب پرچم
head rope طناب سینه
halliard طناب پرچم
hair line طناب مویی
gun cotton طناب ماشه
grab rope طناب اویز
gantline طناب بالابر
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com