English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English Persian
semi-precious نیمه گرانبها
Other Matches
overlaps نیمه نیمه رویهم افتادن نیمه نیمه پوشاندن
overlap نیمه نیمه رویهم افتادن نیمه نیمه پوشاندن
overlapped نیمه نیمه رویهم افتادن نیمه نیمه پوشاندن
interlap چگونگی چند چیز که نیمه نیمه روی هم قرار میگیرند
seahorses رجوع شود بهwalrus جانور نیمه اسب و نیمه ماهی
seahorse رجوع شود بهwalrus جانور نیمه اسب و نیمه ماهی
inestimable گرانبها
precious :گرانبها
invalued گرانبها
richest گرانبها باشکوه
richer گرانبها باشکوه
preciously بطور گرانبها
rich گرانبها باشکوه
worthful گرانبها قیمتی
valuable گرانبها قیمتی
lief گرانبها مطبوع
precious stones سنگهای گرانبها
jewel سنگ گرانبها زیور
invaluable فوق العاده گرانبها
jewels سنگ گرانبها زیور
alloys ترکیب فلز بافلز گرانبها
alloy ترکیب فلز بافلز گرانبها
cmos روشی برای ساخت تراشههای نیمه هادی نیمه هادی اکسید فلزی تکمیلی osentary
pmos ترانزیستور نیمه هادی اکسید آهن که از طریق ناحیه کوچکی از نیمه هادی P هدایت میشود
splicing نیمه نیمه رویهم گذاشتن
spliced نیمه نیمه رویهم گذاشتن
splice نیمه نیمه رویهم گذاشتن
splices نیمه نیمه رویهم گذاشتن
semilustrous نیمه درخشان نیمه مجلل
semipublic نیمه عمومی نیمه دولتی
imbricate نیمه نیمه روی هم گذاشتن
whited ادم بد باطن و خوش فاهر چیز گرانبها
safe deposit صندوق اهن مخصوص امانت اشیاء گرانبها
semi naufragium نیمه غرق شده گی کشتی نیمه کشتی شکستگی
half life نیمه عمر تشعشعی موادرادیواکتیو نیمه عمر
beneficial occupancy اشغال ساختمان نیمه تمام استفاده از ساختمان نیمه تمام
from mid may to mid june از نیمه ماه تا نیمه ماه جون
semifinal مربوط به دوره نیمه نهایی دوره نیمه نهایی
stiffish نیمه شق
semis نیمه
semi نیمه
part way نیمه
moiety نیمه
in noon of night در نیمه شب
mid- نیمه
mid نیمه
half deck نیمه پل
division line خط نیمه
midnight نیمه شب
semilogarithmic نیمه لگاریتمی
half faced نیمه کاره
semiopaque نیمه شفاف
semiopaque نیمه کدر
semiparasitic نیمه انگلی
foreconscious نیمه هشیاری
semipermanent نیمه جاودان
semigloss نیمه درخشان
semipermeable نیمه تراوا
half loaded سلاح نیمه پر
semigloss نیمه شفاف
semimobile نیمه متحرک
semilate نیمه دیررس
semilog نیمه لگاریتمی
halvers نیمه مشترک
half way نیمه راه
half tracked نیمه شنی
semilustrous نیمه درخشنده
half time نیمه بازی
partial fixing نیمه گیرداری
semihard نیمه محکم
half mast high نیمه افراشته
semihard نیمه سخت
semiliquid نیمه مایع
semiofficial نیمه رسمی
semicinductor نیمه هادی
quasi convex نیمه محدب
quasi concave نیمه مقعر
quasi commercial نیمه بازرگانی
semi literate نیمه نویسا
quasi public نیمه عمومی
quasi public نیمه دولتی
quasi private نیمه خصوصی
semi mechanization نیمه مکانیزه
preconscious نیمه هشیار
second half نیمه دوم
semicolonial نیمه ازاد
semi independent نیمه مستقل
semiautomatic نیمه خودکار
semicinductor نیمه رسانا
semiarid نیمه خشک
semiarboreal نیمه درختی
semiaquatic نیمه ابزی
semiactive نیمه فعال
semi trailer نیمه یدک
semicivilized نیمه متمدن
semi skilled نیمه ماهر
semi conductor نیمه هادی
semi official نیمه رسمی
semicolonial نیمه مستعمره
semicolonialism نیمه مستعمراتی
semierect نیمه ایستاده
midyear نیمه سال
midwatch پاس نیمه شب
semierect نیمه قائم
semicrystalline نیمه بلورین
semifinal نیمه نهایی
megrim درد نیمه سر
semifixed نیمه ثابت
semifluid نیمه ابکی
semiformal نیمه رسمی
semidomesticated نیمه اهلی
middle watch نگهبانی نیمه شب
partially sighted نیمه بینا
partially hearing نیمه شنوا
semiconscious نیمه هوشیار
semiconscious نیمه اگاه
semiconscious نیمه بیهوش
semicrystalline نیمه متبلور
semidetached نیمه مجزا
nocturn عبادت نیمه شب
semidivine نیمه الهی
semidivine نیمه خدا
semidome نیمه گنبد
left heart نیمه چپ قلب
inchoate نیمه تمام
semi-conscious نیمه هشیار
midsummer نیمه تابستان
half-timbered نیمه چوبی
dwarf wall دیوار نیمه
parboil نیمه پختن
parboiled نیمه پختن
parboiling نیمه پختن
parboils نیمه پختن
half-mast نیمه افراشتگی
half-mast نیمه افراشتن
half-bat آجر نیمه
subsaline نیمه شور
subovate نیمه بیضی
part-time نیمه وقت
part time نیمه وقت
subfossil نیمه سنگواره
aileron نیمه لچکی
half نیمه نخست
partial نیمه کامل
subconscious نیمه هشیار
subconscious نیمه اگاه
subconsciously نیمه هشیار
subconsciously نیمه اگاه
aileron نیمه سنتوری
underemployed نیمه کار
drafts نیمه نهایی
sub-tropical نیمه حاره
semi-precious نیمه بهادار
drafted نیمه نهایی
draft نیمه نهایی
semi-final نیمه نهایی
semi-conscious در حال نیمه غش
semi-conscious نیمه بیهوش
half-time نیمه نخست
subarid نیمه خشک
semitropic نیمه گرمسیری
semitranslucent نیمه شفاف
semitranslucent نیمه کدر
backcourt نیمه دفاعی
semiterrestrial نیمه خاکی
semisynthetic نیمه ترکیبی
semisynthetic نیمه مصنوعی
before mid night قبل از نیمه شب
semisolid نیمه جامد
semiskilled نیمه ماهر
semirigid نیمه سخت
semireligious نیمه مذهبی
brow ague درد نیمه سر
semipublic نیمه همگانی
demigod نیمه خدا
semipro نیمه حرفهای
semiprivate نیمه خصوصی
semitransparent نیمه شفاف
halfway نیمه راه
subadult نیمه بالغ
solid state نیمه هادی
translucent نیمه شفاف
first half نیمه نخست
subliminally نیمه خوداگاه
subliminal نیمه خوداگاه
semis نیمه تاحدی
semi نیمه تاحدی
subacute نیمه حاد
midway نیمه راه
semi-finals نیمه نهایی
semi finals نیمه نهایی
half-column نیمه ستون
semivitrified نیمه شیشهای
shaly clay رس نیمه بلوری
demi-metope [نیمه چهارگوش افریز]
semi logarithmic paper کاغذ نیمه لگاریتمی
semi finished goods کالاهای نیمه ساخته
half-timbering ساختمان نیمه چوبی
fair-weather friend رفیق نیمه راهه
semi independent نیمه خود مختار
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com