Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (12 milliseconds)
English
Persian
anchor
هرکدام از 8 مربع کوچک روی میز بیلیارد کارامبول
anchoring
هرکدام از 8 مربع کوچک روی میز بیلیارد کارامبول
anchors
هرکدام از 8 مربع کوچک روی میز بیلیارد کارامبول
Other Matches
billiard point
در بازی بیلیارد انگلیسی 2امتیاز برای کارامبول و 3امتیاز برای کیسه انداختن در بازی امریکایی 1 امتیازبرای کارامبول و امتیازهای دیگر برای کیسه انداختن
hazarded
امتیاز با به کیسه انداختن هرکدام از گویهای بیلیارد قسمت بدون چمن زمین گلف
hazards
امتیاز با به کیسه انداختن هرکدام از گویهای بیلیارد قسمت بدون چمن زمین گلف
hazarding
امتیاز با به کیسه انداختن هرکدام از گویهای بیلیارد قسمت بدون چمن زمین گلف
hazard
امتیاز با به کیسه انداختن هرکدام از گویهای بیلیارد قسمت بدون چمن زمین گلف
face off circle
هرکدام از پنج دایره کوچک مخصوص رویارویی
bumper pool billiard
بیلیارد روی میز کوچک با 2سوراخ درانتها
crotch
مربع کوچک در 4 گوشه میزبیلیارد بی کیسه چنگک نگهدارنده تیر افقی بادبان
crotches
مربع کوچک در 4 گوشه میزبیلیارد بی کیسه چنگک نگهدارنده تیر افقی بادبان
shake bottle
بطری حاوی گویهای کوچک نمره دار برای تعیین شماره بازیگر بیلیارد
pill pool billiard
بیلیارد کیسه دار با تعیین شماره گوی برای هر بازیگربا ژتون یا گویهای کوچک مخصوص
measure
مساحت بر حسب فوت مربع یا متر مربع که در اثر ضرب طور در عرض بدست می آید
knot density
چگالی گره
[تراکم تعداد گره در مساحتی مشخص از فرش می باشد که اغلب بصورت متر مربع و یا اینچ مربع محاسبه می گردد.]
kissing
کارامبول
kiss
کارامبول
kissed
کارامبول
kisses
کارامبول
jaw
گوشه میز کارامبول
jaws
گوشه میز کارامبول
pocket
کیسه یاجیبهای 6 گانه میز بیلیارد انداختن گوی به کیسه دربازی بیلیارد فاصله بین میلههای 1 و 3 برای بازیگرراست دست و 1 و 2 برای بازیگر چپ دست بولینگ
pockets
کیسه یاجیبهای 6 گانه میز بیلیارد انداختن گوی به کیسه دربازی بیلیارد فاصله بین میلههای 1 و 3 برای بازیگرراست دست و 1 و 2 برای بازیگر چپ دست بولینگ
apiece
هرکدام
either pron
هرکدام
limb
هرکدام از طرفین کمان
limbs
هرکدام از طرفین کمان
face off spot
هرکدام از 9 نقطه مخصوص رویارویی
prop forward
هرکدام ازدو مهاجم خط جلودرتجمع
paragraph three
هرکدام از حرکات روی یک پاتوام با چرخش
lock forward
هرکدام از دو نفر خط تهاجم در طرفین ردکننده توپ
phonotypy
چاپ با حروفی که هرکدام نماینده یک صدای معینی است
to interlock levers
اهرم هارابهم پیوستن بدانسان که هرکدام راتکان دهندهمه باهم تکان می خورد
check-points
علامتی در نزدیکی خط اغاز هرکدام از نقاط معین توقف در نوعی مسابقه دوصحرانوردی به کمک نقشه وقطبنما
checkpoints
علامتی در نزدیکی خط اغاز هرکدام از نقاط معین توقف در نوعی مسابقه دوصحرانوردی به کمک نقشه وقطبنما
checkpoint
علامتی در نزدیکی خط اغاز هرکدام از نقاط معین توقف در نوعی مسابقه دوصحرانوردی به کمک نقشه وقطبنما
rectangle
مربع
square
مربع
squared
مربع
sq
مربع
chi square
مربع خی
quadrangle
مربع
quadrangular
مربع
foursquare
مربع
squaring
مربع
rectangles
مربع
squares
مربع
quadrangles
مربع
chi square distribution
توزیع مربع خی
whole brick
اجر مربع
mean square
یک مربع حسابی
four-square
کاملا مربع
square inch
اینچ مربع
square knot
گره مربع
square matrix
ماتریس مربع
square metre
متر مربع
square mil
میل مربع
rectangle
مربع مستطیل
square wave
موج مربع
squarish
تقریبا مربع
rectangles
مربع مستطیل
quadrature
مربع سازی
square foot
فوت مربع
billiards
بیلیارد
petty cash
صندوق ویژه وجوه کوچک حساب هزینه های کوچک
diamond charge
خرج مربع شکل
squaring
مربع توان دوم
squares
مربع توان دوم
sieve
الک با سوراخ مربع
pound per square inch
پوند بر اینچ مربع
square pyramid
هرم مربع القاعده
squared
مربع توان دوم
sieved
الک با سوراخ مربع
sieves
الک با سوراخ مربع
square
مربع توان دوم
scow
قایق کف پهن ته مربع
sieving
الک با سوراخ مربع
ship rigged
دارای بادبان مربع
square number
مربع کامل
[ریاضی]
square toed
دارای پنجه مربع
pram
قایق کف پهن ته مربع
prams
قایق کف پهن ته مربع
cosecant squared beam
اشعه با مربع کوسکانت
color square
مربع رنگ نما
hectare
ده هزار متر مربع
box spar
تیرکهای با مقطع مربع
formee
دارای انتهای مربع
hectares
ده هزار متر مربع
weight zone
مربع وزن گلوله
ounce per inch square
اونس اینچ مربع
english billiards
بیلیارد انگلیسی
cueball
گوی بیلیارد
billiard table
میز بیلیارد
billiard
بازی بیلیارد
eight ball billiard
بیلیارد امریکایی
gemmule
یاخته کوچک که ازان جانورتازه پدیدمیاید غنچه کوچک
square pyramidal molecule
مولکول هرمی مربع القاعده
right angled parallelogram
مربع مستطیل چارگوش دراز
abaciscus
قطعه مربع کاشی معرق
filet
توری دارای اشکال مربع
basilica
[کلیسایی با ساختمان مربع شکل]
abaculus
قطعه مربع کاشی معرق
box
مربع روی ورقه محاسبه
boxes
مربع روی ورقه محاسبه
widget
آلت کوچک
[ابزار ]
[اسباب مکانیکی کوچک]
cue
باچوب بیلیارد زدن
balking billiard
بیلیارد فرانسوی با 4 خط محدوده
snooker
بازی شبیه بیلیارد
head
انتهای میز بیلیارد
cues
باچوب بیلیارد زدن
gaff topsail
بادبان سه گوش یا مربع شکل سبک
crotched
گویی که در مربع بالای میزبیلیارد است
diamond
مربع بزرگ زمین بیس بال
box defence
تشکیل یک مربع برای دفاع ازدروازه
beds
سطح هموار کف میز بیلیارد
cannon
ضربه به دو گوی دیگر بیلیارد
bed
سطح هموار کف میز بیلیارد
balkline
خط عرضی روی میز بیلیارد
cannons
ضربه به دو گوی دیگر بیلیارد
carom
ضربه به دو گوی دیگر بیلیارد
striker
بیلیارد بازی که نوبت اوست
top
ضربه به بالای توپ بیلیارد
strikers
بیلیارد بازی که نوبت اوست
center spot
نقطه مرکزی بیلیارد انگلیسی
rotation billiard
بیلیارد امریکایی به ترتیب شماره
English
گردش فرفرهای گوی بیلیارد
increments
فواصل کوچک کیسههای کوچک خرج
increment
فواصل کوچک کیسههای کوچک خرج
pig board
تخته کوچک برای موجهای کوچک
jigger
بادبان کوچک یکجور کرجی کوچک
abacus
گنجه فرف لوحه مربع موزائیک سازی
abacuses
گنجه فرف لوحه مربع موزائیک سازی
lemons
بردن بازی بیلیارد به روش اماتوری
fifteen ball billiard
بیلیارد امریکایی بدون تعیین گوی
lemon
بردن بازی بیلیارد به روش اماتوری
forty one continous billiard
بیلیارد امریکایی با تعیین گوی و کیسه
masse
ضربه عمودی به یک طرف گوی بیلیارد
cribbage billiard
بیلیارد کیسهای با کیسه انداختن هر 2 گوی
nine ball billiard
بیلیارد کیسهای با 9 گوی شماره دار
ring
محوطهای باطناب محصور شده به اندازه 6 متر مربع
kpsi
[واژه مخفف معادل تعداد گره در هر اینچ مربع]
footcandle
واحد روشنایی برابر تابش نور در یک فوت مربع
baulked
قسمت پشت خط عرضی روی میز بیلیارد
break shot
نخستین ضربه برای پراکندن گویهای بیلیارد
balkline spot
نقطه مرکزی خط عرضی روی میز بیلیارد
bank shot
ضربهای که گوی بیلیارد به کناره میز بخورد
baulks
قسمت پشت خط عرضی روی میز بیلیارد
balk
قسمت پشت خط عرضی روی میز بیلیارد
balked
قسمت پشت خط عرضی روی میز بیلیارد
baulking
قسمت پشت خط عرضی روی میز بیلیارد
balking
قسمت پشت خط عرضی روی میز بیلیارد
long string
خط فرضی از وسط طول میزکیسه دار بیلیارد
balks
قسمت پشت خط عرضی روی میز بیلیارد
in hand
گذاشتن گوی بیلیارد در نقطه دلخواه محدوده
follow shot
ضربه با دادن پیچ به بالای گوی بیلیارد
skim board
تخته گرد یا مربع مستطیل برای موج سواری در اب کم عمق
reefknot
گره مربع مخصوص توگذاشتن یا جمع کردن بادبان تو گذاشتن
identity matrix
ماتریسی مربع که در ان کلیه عناصرقطر اصلی یک و سایر عناصرصفر باشند
block
یک دوره مسابقه بیلیارد برای رسیدن به امتیاز معین
blocked
یک دوره مسابقه بیلیارد برای رسیدن به امتیاز معین
billiard spot
نقطه مخصوص گوی قرمزروی میز بیلیارد انگلیسی
blocks
یک دوره مسابقه بیلیارد برای رسیدن به امتیاز معین
head spot
نقطهای بین نقطه وسط وکناره شروع بیلیارد
force
ضربهای که گوی اصلی بیلیارد متوقف میشودیا بر می گردد
forces
ضربهای که گوی اصلی بیلیارد متوقف میشودیا بر می گردد
forcing
ضربهای که گوی اصلی بیلیارد متوقف میشودیا بر می گردد
bottle pocket billiard
بیلیارد کیسه دار با 2 گوی ومهره بطری مانند
forty one billiard
بیلیارد کیسه دار که هربازیگر شماره معینی دارد
acres
واحدی برای مساحت سطح زمین برابر 7404 متر مربع
acre
واحدی برای مساحت سطح زمین برابر 7404 متر مربع
millibar
واحد فشار جو برابر یک هزارم " بار" یاهزار "دین "در هر سانتیمتر مربع
placing
پاس به یار ازاد فرستادن گوی بیلیارد به سمت هدف
places
پاس به یار ازاد فرستادن گوی بیلیارد به سمت هدف
stop shot
ضربه با چرخش که گوی اصلی بیلیارد بعد از تماس می ایستد
stick bridge
پل دراز چوبی و فلزی کمکی برای رسیدن به گوی بیلیارد
cut
فرستادن گوی هدف بیلیارد با ضربه قوسداربه زاویه تند
cuts
فرستادن گوی هدف بیلیارد با ضربه قوسداربه زاویه تند
place
پاس به یار ازاد فرستادن گوی بیلیارد به سمت هدف
one and nine balls billiard
بیلیارد کیسهای بین 4 بازیگرکه گویها به نوبت زده می شوند
mr. and mrs billiards
بیلیارد کیسه دار بین زن ومرد که زن ازادی ضربه دارد
pannikin
لیوان کوچک پیمانه کوچک
knobble
برامدگی کوچک گره کوچک
langley
واحد تشعشع خورشید مساوی یک گرم کالری در هرسانتیمتر مربع از سطح غیرمتشعشع
count
حساب امتیازهای یک ضربه بیلیارد ناتوانی درانداختن تمام میلههای بولینگ
counted
حساب امتیازهای یک ضربه بیلیارد ناتوانی درانداختن تمام میلههای بولینگ
counting
حساب امتیازهای یک ضربه بیلیارد ناتوانی درانداختن تمام میلههای بولینگ
basebal billiard
نوعی بیلیارد کیسه دار با 12گوی شماره گذاری شده از 1تا 12
poker pocket billiards
بیلیارد کیسهای دونفره یابیشتر با گوی اصلی و 61گوی شماره دار
counts
حساب امتیازهای یک ضربه بیلیارد ناتوانی درانداختن تمام میلههای بولینگ
cues
اشارت اشاره برای راهنمایی خواننده یاگوینده یا بازیگر چوب بیلیارد
cue
اشارت اشاره برای راهنمایی خواننده یاگوینده یا بازیگر چوب بیلیارد
pocket billiards
بیلیارد امریکایی با 51 گوی رنگی و 6 کیسه از شماره 1تا 51 بین 2 بازیگر
drags
ضربهای که گوی بیلیارد پس از برخورد متوقف میشود وسیله کنترل قرقره ماهیگیری
three cushion billiards
بیلیارد فرانسوی با ضربه به 2 گوی دیگر بعد از تماس با3 دیواره میز
dragged
ضربهای که گوی بیلیارد پس از برخورد متوقف میشود وسیله کنترل قرقره ماهیگیری
drag
ضربهای که گوی بیلیارد پس از برخورد متوقف میشود وسیله کنترل قرقره ماهیگیری
safety
بازی بیلیارد دفاعی که گویها را در جای نامناسبی برای حریف باقی می گذاردضامن تفنگ
coulomb's law
نیروی بین دوبار الکتریکی یا مغناطیسی باحاصل ضرب بارهای انهانسبت مستقیم و با مربع فاصله انها از هم نسبت عکس دارد
squares
تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
squared
تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
squaring
تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
square
تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com