English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 132 (7 milliseconds)
English Persian
loading participation in profits هزینههای مشارکت در سود
Other Matches
tangible costs هزینههای محسوس هزینههای مرئی هزینههای عینی
differential cost analysis تحلیل هزینههای تفاضلی سیستمی که در ان هزینههای روشهای مختلف برسی میگردد
business expenses هزینههای کار و کسب هزینههای شرکت
production overheads هزینههای بالاسری تولید هزینههای سربار تولید هزینههای غیرمستقیم تولید
capital outlays هزینههای تاسیساتی هزینههای سرمایهای
ordering costs هزینههای سفارش هزینههای مربوط به سفارش
ventures مشارکت
venturing مشارکت
venture مشارکت
participation مشارکت
ventured مشارکت
partnerships مشارکت
communion مشارکت
incorporation مشارکت
partnership مشارکت
profit-sharing مشارکت در سود
commoners مشارکت کردن
incorporative الحاقی مشارکت
anent در مشارکت با مربوط به
participation rate نرخ مشارکت
parcenary هم میراثی مشارکت
deed of partnership قرارداد مشارکت
join مشارکت کردن
joined مشارکت کردن
commonest مشارکت کردن
profit sharing مشارکت در سود
joins مشارکت کردن
disaffiliation عدم مشارکت
equity investment مشارکت در سرمایه
common مشارکت کردن
participant observation مشاهده توام با مشارکت
female participation rate نرخ مشارکت زنان
throwin مشارکت کردن افزودن بر
in cahoots with <idiom> مشارکت مخفیانه با کسی
kick in مشارکت کردن در سهم دادن در
participates سهیم شدن در مشارکت کردن
participated سهیم شدن در مشارکت کردن
participate سهیم شدن در مشارکت کردن
consortiums ائتلاف بنگاههای اقتصادی مشارکت
consortium ائتلاف بنگاههای اقتصادی مشارکت
consortia ائتلاف بنگاههای اقتصادی مشارکت
labor participation rate نرخ مشارکت نیروی کار
Participation rates are low compared to international standards. میزان مشارکت در مقایسه با استانداردهای بین المللی کم است .
aggregate expenditures هزینههای کل
increasing cost هزینههای فزاینده
on costs هزینههای غیرمستقیم
implicit costs هزینههای ضمنی
national expenditures هزینههای ملی
material costs هزینههای مواد
implicit costs هزینههای نامرئی
standard costs هزینههای نرمال
incidental expenses هزینههای واقعی
joint costs هزینههای مشترک
spillover costs هزینههای خارجی
operational costs هزینههای عملیاتی
overhead costs هزینههای بالاسری
selling costs هزینههای فروش
real costs هزینههای واقعی
storage costs هزینههای انبارداری
prime costs هزینههای اولیه
sunk cost هزینههای اضافی
preliminary expenses هزینههای ابتدائی
preliminary expenses هزینههای مقدماتی
pilot charges هزینههای راهنما
personal outlays هزینههای شخصی
supplementary costs هزینههای مکمل
supplementary costs هزینههای اضافی
overhead costs هزینههای عمومی
overhead costs هزینههای حاشیهای
overhead costs هزینههای اضافی
transaction costs هزینههای معاملاتی
government expenditures هزینههای دولت
freight charges هزینههای حمل
competition cost هزینههای رقابتی
design costs هزینههای طراحی
bank charge هزینههای بانکی
bank charges هزینههای بانکی
building costs هزینههای ساختمان
deferred charges هزینههای انتقالی
capital charges هزینههای سرمایه
capital expenditure هزینههای سرمایهای
capital expenditures هزینههای سرمایهای
capital outlays هزینههای تاسیساتی
increasing cost هزینههای صعودی
consumption expenditures هزینههای مصرفی
comparative costs هزینههای نسبی
overheads هزینههای عمومی
anchor dues هزینههای لنگر
fixed costs هزینههای سرمایهای
fixed costs هزینههای ثابت
financial expenses هزینههای مالی
overheads هزینههای بالاسری
standard costs هزینههای استاندارد
dock dues هزینههای لنگرگاه
unliquidated obligation هزینههای پرداخت نشده
surcharges درصد هزینههای اضافی
outlays هزینههای سرمایهای مخارج
surcharge درصد هزینههای اضافی
taxation of costs ارزیابی هزینههای دعوی
recurring costs هزینههای تکرار شونده
selling costs هزینههای فروش کالا
stevedoring charges هزینههای بارگیری وباراندازی
constant cost industry صنعت هزینههای ثابت
avoidable costs هزینههای قابل اجتناب
increasing cost industry صنایع با هزینههای افزایشی
handling charges هزینههای جابجایی کالا
opportunity cost هزینههای کالای تولیدی
cost category هزینههای انجام شده
privy purse اعتبارمخصوص هزینههای خصوصی پادشاه
cost analysis تجزیه تحلیل هزینههای کار
unforeseen expenses هزینههای پیش بینی نشده
contango هزینههای دیرکرد خرید سهم
pad the bill <idiom> اضافه شدن هزینههای کاذب
ordering costs هزینههای مربوط به سفارش کالا
analysis یات هزینههای محصول جدید
secondary costs هزینههای غیر مستقیم یاثانوی
life cycle costs هزینههای دوره عمر یک محصول
average cost میانگین هزینههای تولیدی هر واحد
discounted cash flow ارزش فعلی پرداختها و هزینههای اتی
fixed costs هزینههای که وابسته به حجم تولید نمیباشد
dock charges هزینههای حوض dock-dues : syn
correlation جدول نسبت بین هزینههای متغیر تولید
contingent fund اعتبار هزینههای پیش بینی نشده ذخیره احتیاطی
loading for contingencies کارمزدی که بابت هزینههای احتمالی به حق بیمه اضافه میشود
docl pass گواهی که پس از پرداخت هزینههای لنگرگاه به صاحب کشتی داده میشود
direct materials costs هزینههای مواد اولیهای که مستقیما در کالا بکار برده میشود
deferred expense هزینههای پیش بینی شدهای که هنوز موعد پرداختشان نرسیده است
crowding out effect نرخ بهره را بالامیبرد و سبب کاهش هزینههای سرمایه گذاری خصوصی در اقتصاد میشود
demurrage هزینه معطلی در حمل با قطار یا کشتی هزینههای معطلی
engels law ارتباط بین درامدو هزینههای مصرفی که اولین بار بوسیله امارشناس المانی قرن نوزدهم ارنست انگل مورد بررسی قرار گرفت
cost fraction نتیجه مستقیم هزینههای مستقیم تولید یا خدمت به تعداد واحدهای تولید شده یاکمیت خدمات
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com