Dictiornary-Farsi | هزینه خارجی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (3 milliseconds)

English	Persian
external cost	هزینه خارجی


Other Matches

positive externalities	صرفه جوئیهای خارجی عوارض خارجی مثبت پی امدهای خارجی مثبت
exterior angle	زاویهء خارجی کثیرالاضلاع زوایای خارجی حاصله ازتقاطع یک خط بادوخط موازی
external symbol dictionary	فهرست علائم خارجی فرهنگ لغات نمادهای خارجی
impurity	جزء تشکیل دهنده خارجی ناخالصی ماده خارجی
foreign exchange	پول خارجی ارز خارجی
outwork	استحکامات خارجی دژ سنگرهای خارجی
cost center	قسمت هزینه در یک موسسه واحدی در یک موسسه که وفیفه اش تعیین قیمت کالا ازطریق توزیع و سرشکن کردن هزینه هاست
wilson	پرش از لبه خارجی یک اسکیت و چرخش کامل در هوا وبازگشت روی لبه خارجی اسکیت دیگر
lighterage	هزینه دوبه هزینه بارگیری و تخلیه کشتی توسط دوبه
external diseconomies	عوامل زیان اور خارجی عوامل نامطلوب خارجی
exchanged stabilization fund	مقصودتاسیسی است در ان پول خارجی و داخلی یک کاسه میشود و به این وسیله مظنه ارز خارجی ثابت نگهداشته میشود تا تنزل پول داخلی باعث رکود تجارت و عدم اعتماد نشود
cost contract	قرارداد مربوط به پرداخت هزینه ها قرارداد هزینه
economic of scale	کاهش دادن هزینه ها کاهش یافتن هزینه ها
cost accounts	حساب های هزینه یابی حساب هزینه ای حساب مخارج
marginal cost pricing	قیمت گذاری بر مبنای هزینه نهائی قیمت معادل هزینه نهائی
capacity cost	هزینه تولید وقتی که واحدتولید کننده حداکثر فرفیت خودرا برای تولید به کار برد هزینه تولید با حداکثر فرفیت
back berm	سکوی پایه خارجی خاکریز سکوی شیببر پایه خارجی خاکریز
extras	خارجی
extra-	خارجی
extra	خارجی
outsides	خارجی
outside	خارجی
peripheral	خارجی
alien	خارجی
aliens	خارجی
outsider	خارجی
outsiders	خارجی
exotic	خارجی
gringo	خارجی
gringos	خارجی
extraneous	خارجی
oversea	خارجی
abextra	خارجی
external	خارجی
externals	خارجی
international line	خط خارجی
outboard	خارجی
exteriors	خارجی
exoteric	خارجی
exosphere	خارجی
exogenous	خارجی
outer	خارجی
exterior	خارجی
outward	خارجی
extern	خارجی
foreign	خارجی
outer wall	دیوار خارجی
outwork	سنگر خارجی
externalities	پی امدهای خارجی
foreign aid	کمک خارجی
foreign bill	برات خارجی
landfall	بویه خارجی
extrinsic	بیرونی خارجی
foreign currencies	پولهای خارجی
incarnation	صورت خارجی
incarnations	صورت خارجی
facade	نمای خارجی
outward opening	دهانه خارجی
ectoparasite	انگل خارجی
extrinsic factor	عامل خارجی
concrete object	عین خارجی
outside view	منظره خارجی
exteroceptive	محرک خارجی
outside view	نمای خارجی
outside power	جریان خارجی
exosphere	قسمت خارجی جو
outboard profile	نیمرخ خارجی
externalization	خارجی کردن
externalities	اثرات خارجی
overseas agent	نماینده خارجی
acrotic	بیرونی خارجی
renvoi	تبعیدشخص خارجی
outer connection	اتصال خارجی
immission	انتشار خارجی
imbody	صورت خارجی
impurity	اتم خارجی
spillover benefits	منافع خارجی
actine	قسمت خارجی
outer planets	سیارات خارجی
guest	انگل خارجی
load curve	خم بار خارجی
alien enemy	دشمن خارجی
angle of emergence	زاویه خارجی
arris	زاویه خارجی
adventitious	خارجی الحاقی
outer fix	رمپ خارجی
inflow of foreign funds	ورودسرمایههای خارجی
spillover costs	هزینههای خارجی
spillover effects	اثرات خارجی
load	بار خارجی
foreign loan	وام خارجی
foreign law	حقوق خارجی
overseas trade	معاملات خارجی
landfalls	بویه خارجی
foreign deposit	سپرده خارجی
foreign currency	ارز خارجی
loads	بار خارجی
foreign particle	جسم خارجی
foreign trade	تجارت خارجی
foreign trade	بازرگانی خارجی
foreign reserves	ذخائر خارجی
superior conjunction	مقارنه خارجی
superior planets	سیارههای خارجی
slough	پوسته خارجی
foreign policy	سیاست خارجی
guests	انگل خارجی
foreign exchange	پول خارجی
externalizing	خارجی کردن
foreign national	تبعه خارجی
external force	نیروی خارجی
external armature	ارمیچر خارجی
outness	کیفیت خارجی
outside caliper	کولیس خارجی
outside cause	علت خارجی
external interrupt	وقفه خارجی
external label	برچسب خارجی
foreign exchange	ارز خارجی
external load	بار خارجی
external docuhentation	مستندات خارجی
externalizes	خارجی کردن
external circuit	مدار خارجی
foreign exchange	مبادله خارجی
foreign exchange	تعویض خارجی
external benefits	فواید خارجی
external combustion	احتراق خارجی
externalised	خارجی کردن
external command	فرمان خارجی
externalises	خارجی کردن
external control	کنترل خارجی
externalising	خارجی کردن
foreign national	ملیت خارجی
exterior varnish	جلای خارجی
externalize	خارجی کردن
external delay	تاخیر خارجی
externalized	خارجی کردن
outside diameter	قطر خارجی
external variable	متغیر خارجی
apothesis	منحنی خارجی
negative externalities	زیانهای خارجی
external storage	حافظه خارجی
strangest	خارجی غریبه
strange	خارجی غریبه
external storage	انباره خارجی
external sort	جورکردن خارجی
face	نمای خارجی
external store	انباره خارجی
exterior ballistics	بالیستیک خارجی
fanades	نمای خارجی
facade	نمای خارجی
facades	نمای خارجی
external transaction	معاملات خارجی
external thread	دنده خارجی
external symbol	علامت خارجی
faces	نمای خارجی
apophyge	منحنی خارجی
apophysis	منحنی خارجی
exterior varnish	لاک خارجی
external reperence	ارجاع خارجی
external reference	ارجاع خارجی
external reference	مرجع خارجی
external pressure	فشار خارجی
external operation	عملیات خارجی
external menory	حافظه خارجی
external memory	حافظه خارجی
external security	امنیت خارجی
outboard	سمت خارجی کشتی
load test	ازمایش با بار خارجی
load factor	ضریب بار خارجی
adscititious	مشتق از عامل خارجی
load current	جریان بار خارجی
non reactive load	بار خارجی ناخودالقا
unadulterated	بدون مواد خارجی
pecuniary externalities	پی امدهای خارجی پولی
outside influence	نفوذ بیرونی یا خارجی
foreign exchange	پول کشور خارجی
adscititious	دارای منبع خارجی
import	بازیگر خارجی تیم
nominal load	بار خارجی اسمی
outfield	قسمت خارجی میدان
imported	بازیگر خارجی تیم
outward application	استعمال برونی یا خارجی
pericardium	غشاء خارجی قلب
pericranium	قسمت خارجی جمجمه
peak load	بار خارجی بیشینه
peak power	بار خارجی بیشینه
non inductive load	بار خارجی ناخودالقا
importing	بازیگر خارجی تیم
negative externalities	پی امدهای نامطلوب خارجی
accredited officer	افسر خبرنگار خارجی
alveary	سوراخ خارجی گوش
halt	معمولا با روشهای خارجی
halted	معمولا با روشهای خارجی
halts	معمولا با روشهای خارجی
visitors from abroad	بازدید کنندگان خارجی
passive	دستخوش عامل خارجی
passives	دستخوش عامل خارجی
objective	دارای وجود خارجی
objectives	دارای وجود خارجی
external gear	تاج دندانه خارجی
external magnetic circuit	مدار مغناطیسی خارجی