Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (12 milliseconds)
English
Persian
gal
واحد شتاب برابر یک سانتی متر بر مجذور ثانیه دختر
gals
واحد شتاب برابر یک سانتی متر بر مجذور ثانیه دختر
Other Matches
sthene
واحد نیرو در سیستم غیرمتریک معادل نیرویی که به جرمی برابر یک تن شتاب یک متر بر مجذور ثانیه
per second per second
مجذور ثانیه
hertz
واحد فرکانس SI که به صورت تعداد سیکل ها در ثانیه نشان داده می شوند
fathoming
واحد عمق پیمایی برابر با 6 پا
fathomed
واحد عمق پیمایی برابر با 6 پا
ton
واحد وزنی برابر با 0001کیلوگرم
tons
واحد وزنی برابر با 0001کیلوگرم
fathom
واحد عمق پیمایی برابر با 6 پا
fathoms
واحد عمق پیمایی برابر با 6 پا
meter kilogram second
مربوط به سیستمی که در ان واحد طول متر وواحد وزن کیلو وواحدزمان ثانیه است
metric hundredweight
واحد وزنی برابر 05 کیلو گرم
cable
واحد طول دریایی برابر 022 یارد
verst
واحد درازا در روسیه برابر 6701 متر
cabled
واحد طول دریایی برابر 022 یارد
footcandle
واحد روشنایی برابر تابش نور در یک فوت مربع
fluid dram
واحد سنجش مایعات برابر با8/1 اونس مایع
inches
واحد طول در سیستم غیرمتریک برابر 045/2سانتیمتر
inched
واحد طول در سیستم غیرمتریک برابر 045/2سانتیمتر
inch
واحد طول در سیستم غیرمتریک برابر 045/2سانتیمتر
inching
واحد طول در سیستم غیرمتریک برابر 045/2سانتیمتر
millibar
واحد فشار جو برابر یک هزارم " بار" یاهزار "دین "در هر سانتیمتر مربع
lumen
واحد تشعشع برابر مقدارنوری که از یک شمع معمولی بین المللی ساطع میگردد
FDDI
استانداردن ن لاANSI برای شبکههای با سرعت بالا که از کابل با فیبر نوری در توپولوژی حلقه دو سویه استفاده میکند. داده در واحد مگابایت در ثانیه منتقل میشود
m
مگابیت در ثانیه . تعداد میلیون بیتهای ارسالی در ثانیه
cwt
واحد ورن برابر 34 کیلوگرم امریکا یا 05 کیلوگرم انگلستان
cwts
واحد ورن برابر 34 کیلوگرم امریکا یا 05 کیلوگرم انگلستان
man hour
واحد زمان کار که برابر یک ساعت کار یک فرد است وبرای پرداخت مزد منظورمیشود
interwed
در یمان هم ازدواج کردن دختر دادن و دختر گرفتن
fractional T
روش تقسیم فرفیت از خط ارتباطی T با نرخ مگابیت در ثانیه به کانالهای کوچکتر کیلوبایت در ثانیه که مناسب تر و ارزانتر برای استفاده مشتری هستند
cousins
پسرعمو یا دختر عمو پسردایی یا دختر دایی
cousin
پسرعمو یا دختر عمو پسردایی یا دختر دایی
absolute system of units
سیستم واحد ها که در آن کمترین تعداد واحد یا یکه بعنوان واحد های اصلی انتخاب شده و سایر واحدها از آنها مشتق شوند
cyclotron
دستگاه شتاب دهندهای که دران ذرات باردار بعد از خروج از منبع توسط میدانهای الکتریکی شتاب میگیرند
mflops
یک میلیون عملیات ممیز شناور در ثانیه یک میلیون عملکرد با ممیزشناور در ثانیه Per Operation FloatingPoint illion
acceleration principle
یعنی سرمایه گذاری مساوی است باحاصلضرب ضریب شتاب میزان سرمایه گذاری لازم برای افزایش یک واحد تولید در تغییرات در تولید
cycle per second
سیکل بر ثانیه تناوب در ثانیه
sluts
دختر بی شرم دختر پیشخدمت
slut
دختر بی شرم دختر پیشخدمت
centi
سانتی
Centigrade
سانتی گراد
centimeter
سانتی متر
centiampere
سانتی امپر
centiliter
یک سانتی مترمکعب
m
مگا عملیات اعشاری در ثانیه . معیار اندازه گیری توان و سرعت معادل یک میلیون عملیات اعشاری در ثانیه
centigrade scale
مقیاس سانتی گراد
squared
مجذور
square
مجذور
quadrate
مجذور
squares
مجذور
squaring
مجذور
howitzer
توپی که طول لوله ان برابر با 02 تا03 برابر کالیبر باشد
root mean square error
جذر میانگین مجذور خطا
root mean square velocity
جذر میانگین مجذور سرعت
squared
بتوان دوم بردن مجذور کردن
squaring
بتوان دوم بردن مجذور کردن
squares
بتوان دوم بردن مجذور کردن
square
بتوان دوم بردن مجذور کردن
fibre distributed data interface II
استاندارد ANSI پیشرفته برای شبکههای سریع که از کابل فیبر نوری استفاده میکند و نرخ ارسال داده مگابایت در ثانیه است . ولی میتواند بخشی از پهنای باند را به کانال آنالوگ کیلو بیت در ثانیه برای داده صوتی یا تصویری اختصاص دهد
humid tropics
مناطقی از کره زمین که حرارت سردترین ماههای ان از 02 درجه سانتی گرادبیشتر باشد
double
سیستمی که فرفیت ذخیره سازی دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهای روی سطح دیسک دو برابر میکند
doubled up
سیستمی که فرفیت ذخیره سازی دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهای روی سطح دیسک دو برابر میکند
doubled
سیستمی که فرفیت ذخیره سازی دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهای روی سطح دیسک دو برابر میکند
powering
واحد انرژی در الکترونیک معادل ضرب ولتاژ و جریان با واحد وات
powered
واحد انرژی در الکترونیک معادل ضرب ولتاژ و جریان با واحد وات
power
واحد انرژی در الکترونیک معادل ضرب ولتاژ و جریان با واحد وات
powers
واحد انرژی در الکترونیک معادل ضرب ولتاژ و جریان با واحد وات
knot
نات
[واحد اندازه گیری]
[واحد سرعت دریایی]
braze welding
جوشکاری در دمایی بالاتر از 054درجه سانتی گراد و پایین تراز نقطه ذوب قطعات
densities
سیستمی که حجم ذخیره سازی درایو دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهایی که روی سطح دیسک می توان گذاشت دو برابر میکند
density
سیستمی که حجم ذخیره سازی درایو دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهایی که روی سطح دیسک می توان گذاشت دو برابر میکند
morpheme
واحد معنی دار لغوی کوچکترین واحد
cpu
واحد محاسبه و منط ق و واحد ورودی / خروجی
isodomun
[بنایی با بلوک های سنگی برابر در طبقاطی با طول های برابر]
isodomon
[بنایی با بلوک های سنگی برابر در طبقاطی با طول های برابر]
functional unit
واحد در حال کار واحد تابعی
sensitive to corrosion
حساس در برابر زنگ زدگی حساس در برابر خوردگی
celsius temperature scale
مقیاس دمای سلسیوس مثیاس دمای سانتی گراد
triplicate
سه برابر سه برابر کردن
knot
گره دریایی
[واحد اندازه گیری]
[واحد سرعت دریایی]
knot
میل دریایی
[واحد اندازه گیری]
[واحد سرعت دریایی]
without recourse
عبارتی که درفهر نویسی اسناد قابل انتقال بکار می رود و به وسیله ان فهر نویس مسئوولیت خودرا در برابر فهر نویسان بعدی نفی میکند و تنها خودرا در برابر کسی که سند رابرایش صادر کرده است مسئول قرار میدهد
seconds
ثانیه
second
ثانیه
seconded
ثانیه
seconding
ثانیه
second
ثانیه
seconds
ثانیه ها
ns
یک بیلیونیم ثانیه
psec
یک تریلیونیم ثانیه
backcourt violation
خطای 01 ثانیه
milisecond
میلی ثانیه
nanoseconde
میلیاردیم ثانیه
second-hand
ثانیه شمار
watt second
وات- ثانیه
revolution per second
دور در ثانیه
usec
یک میلیونیم یک ثانیه
femtosecond
یک کوادریلیوم ثانیه
five second rule
قانون 5 ثانیه
split second
قسمتی از ثانیه
twentyfour second violation
خطای 42 ثانیه
picosecond
تریلیونیم ثانیه
cycles per second
دور در ثانیه
nanosecond
یک میلیاردیوم ثانیه
nanosecond
بیلیونیم ثانیه
msec
هزارم ثانیه
character per second
دخشه در ثانیه
millisecond
یک هزارم ثانیه
millisecond
میلی ثانیه
millisecond
هزارم ثانیه
characters per second
دخشه بر ثانیه
baud
علامت در ثانیه
centisecond
یکصدم ثانیه
cycles per second
چرخه در ثانیه
ampere second
امپر- ثانیه
LPs
تعدادخطوط در ثانیه
microsecond
یک میلیونیم ثانیه
hz
سیکل بر ثانیه
microsecond
میلیونیم ثانیه
microsecond
یک میلیونیوم ثانیه
us
یک میلیونیم یک ثانیه
hertz
چرخه در ثانیه
hertz
یک سیکل در ثانیه
medium speed
بیت در ثانیه
Ms
یک هزارم ثانیه
in 0 seconds
در فرف ده ثانیه
bits per seconds
بیت در ثانیه
inches per second
اینچ بر ثانیه
micro-
یک میلیونیوم ثانیه
microsecond
میکرو ثانیه
splash proof enclosure
حفافت در برابر قطرات اب حفافت در برابر باران حفافت در مقابل ریزش قطرات اب
rag rug
قالیچه چهل تکه
[در بعضی از کشورها نظیر مصر و مکزیک ابتدا نوارهای باریکی به عرض دو یا سه سانتی متر بافته شده و سپس لبه های آن به یکدیگر دوخته می شود که حالت فرش راه راه به آن می بخشد.]
Ms
یک هزارم ثانیه illiSecond
cps
Second Per Characters کاراکتر بر ثانیه
twentyfour second rule
قانون 42 ثانیه در بسکتبال
sweep hand
عقربه ثانیه شمار
million instructions per second
میلیون دستورالعمل در ثانیه
ten second line
خط قانون 01 ثانیه دربسکتبال
kilobaud
هزار بیت در ثانیه
kilomega cycle
یک بیلیون سیکل در ثانیه
kilomegacycle
یک بیلیون چرخه در ثانیه
three second violation
خطای 3 ثانیه در بسکتبال
cusec
یک فوت مکعب در ثانیه
ten second rule
قانون 01 ثانیه در بسکتبال
three second rule
قانون 3 ثانیه در بسکتبال
kilohertz
هزار سیکل در یک ثانیه
cps
دور بر ثانیه هرتز
centigrade temperature scale
مقیاس دمای سانتی گراد مقیاس دمای سلیسوس
girlie
دختر
lass
دختر
quean
دختر
girls
دختر
girl
دختر
sissified
دختر
she
ان دختر یا زن
granddaughters
دختر دختر
lasses
دختر
phoebe
دختر گا
grand daughter
دختر دختر
daughtren
دختر
fille
دختر
maid
دختر
daughters
دختر
daughter
دختر
maids
دختر
granddaughter
دختر دختر
wench
دختر
wenches
دختر
girly
دختر
AT Attachment
مگابایت دار ثانیه دارد
foot pound second system
دستگاه فوت پاوند ثانیه
three
خطای 3 ثانیه یا 3 گام درهندبال
mhz
یک میلیون سیکل در ثانیه egaHertz
threes
خطای 3 ثانیه یا 3 گام درهندبال
Advanced Technology Attachment
مگابایت دار ثانیه دارد
kilo
فرکانس هزار سیکل در ثانیه
centimeter gram second system
دستگاه سانتیمتر گرم ثانیه
kilos
فرکانس هزار سیکل در ثانیه
hastiness
شتاب
speeding
شتاب
speed
شتاب
speeds
شتاب
hie thee
شتاب کن
in a hurry
در شتاب
expedience
شتاب
over hasty
پر شتاب
hustled
شتاب
hustles
شتاب
cursoriness
شتاب
pelts
شتاب
pelted
شتاب
pelt
شتاب
precipitation
شتاب
at full lick
با شتاب
haste
شتاب
unhurriedly
بی شتاب
at leisure
بی شتاب
unhurried
بی شتاب
hustling
شتاب
hustle
شتاب
acceleration lane
خط شتاب
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com