Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
retreating blade stall
واماندگی تیغه پس رونده هلیکوپتر
Other Matches
retreating blade
تیغه پس رونده
coning angle
زاویه بین محور طولی تیغه ها و سطح مار بر نوک تیغه ها صرفنظر از خمش تیغه ها
collective pitch control
کنترلی در رتورگرافی که زاویه تیغه یا پیچ همه تیغه ها را بطور یکسان و مستقل از وضعیت سمتی انها تغییرمیدهد
lagged
واماندگی
lags
واماندگی
lag
واماندگی
stalling
واماندگی
stall
واماندگی
failures
واماندگی
failure
واماندگی
nervous breakdown
واماندگی روانی
[پزشکی]
reingestion stall
واماندگی کمپرسور درتوربینهای گاز
attack helicopter
هلیکوپتر تک ور
whirlybird
هلیکوپتر
helicopters
هلیکوپتر
helicopter
هلیکوپتر
copter
هلیکوپتر
attack helicopter
هلیکوپتر تک
whirlybird
[American E]
هلیکوپتر
eggbeater
[American E]
هلیکوپتر
compressor bleed air
هوایی که از قسمت کمپرسورموتور توربینی برای جلوگیری از واماندگی و یابرای بکار اندازی بعضی متعلقات گرفته میشود
heliports
فرودگاه هلیکوپتر
gunship
هلیکوپتر مسلح
helicopter carrier
ناو هلیکوپتر بر
heliport
فرودگاه هلیکوپتر
helistat
رتورهای هلیکوپتر
gunship
هلیکوپتر آتشبار
helipad
سکوی فرود هلیکوپتر
helicopter rescue strop
کمربند نجات هلیکوپتر
helicopter rescue net
تور نجات هلیکوپتر
ready position
وضعیت حاضربه حرکت هلیکوپتر
helicopter double rescue harness
کمربند نجات دو نفره هلیکوپتر
autorotation
روش فرود اضطراری هلیکوپتر
chopper
هواپیمایی با بال گردنده بویژه هلیکوپتر
choppers
هواپیمایی با بال گردنده بویژه هلیکوپتر
army helicopter
هلیکوپتر ارتشی
[نظامی]
[حمل و نقل هوایی]
helicopter pilot
خلبان هلیکوپتر
[شغل]
[حمل و نقل هوایی]
disc loading
نسبت وزن هلیکوپتر به مساحت دیسک رتوراصلی
blade flapping
حرکت تیغههای گردنده هلیکوپتر حول لولای افقی
vortex breakdown/brust
جدایی ناگهانی جریانهای حلقوی از لبه حمله بالهای دلتا در زاویه حمله معین که واماندگی این نوع بالها رانشان میدهد
sailing
گردش ناخواسته رتورهای هلیکوپتر یا ملخ هواپیما درباد شدید
suspension strap
نوار تعلیق بار به هلیکوپتر نوارهای اتصال طناب بارهلیکوپتر
gyroplane
نوعی هواپیما که حد فاصل میان هلیکوپتر و طیارههای معمولی است
input
در رونده
agoing
رونده
abstracter
کش رونده
scroungers
کش رونده
goer
رونده
scrounger
کش رونده
inputted
در رونده
passenger
رونده
passengers
رونده
sea bat
نوعی هلیکوپتر ضد زیردریایی که دارای سونار اکتشافی واژدر صوتی است
outgoing
بیرون رونده
marcher
رژه رونده
live load
بار رونده
traveling wave
موج رونده
conveyor belts
بند رونده
conveyor belt
بند رونده
progressive
پیش رونده
upriser
بالا رونده
moving staircase
پله رونده
escalator
پله رونده
inward
داخل رونده
sleeper
خواب رونده
mountant
بالا رونده
on the down grade
پایین رونده
passer
رونده شطرنج
slides
پس وپیش رونده
slide
پس وپیش رونده
walking
راه رونده
ascending
بالا رونده
oncoming
جلو رونده
moving stairway
پله رونده
ascendent
بالا رونده
running part
قسمت رونده
ascensive
بالا رونده
crossing
رژه رونده
scandent
بالا رونده
ascensive
پیش رونده
prevenient
پیش رونده
sleepers
خواب رونده
vacationer
مرخصی رونده
escalators
پله رونده
go ahead
پیش رونده
gressorial
راه رونده
peripatetic
راه رونده
habitue
رونده همیشگی
galloping
چهارنعل رونده
escalator
پله رونده
jerky
نامنظم رونده
wader
راه رونده در اب
vacationist
مرخصی رونده
plantigrade
راه رونده روی کف پا
saltigrade
با جست راه رونده
moving staircases
پله های رونده
headlong
بی پروا شیرجه رونده
slouchy
دولا دولاراه رونده
belt conveyor
نوار یا بند رونده
gray
روبه سفیدی رونده
mortals
از بین رونده مردنی
mortal
از بین رونده مردنی
moving stairs
{pl}
پله های رونده
excursionist
گردش رونده سیاح
encyclic
بدست چندنفر رونده
grovelling
سینه مال رونده
reptiles
سینه مال رونده
reptile
سینه مال رونده
escalators
پله های رونده
yo-yos
بالا و پایین رونده
connected passes pawns
پیادههای رونده متصل
groveling
سینه مال رونده
progressive
تصاعدی جلو رونده
yo-yo
بالا و پایین رونده
moving stairways
پله های رونده
passed pawn
پیاده رونده یا پاسه شطرنج
walks
گردش کننده راه رونده
protected passed pawn
پیاده رونده محافظت شده
digitigrade
باپنجه راه رونده جانورپنجه رو
travelling crane
جرثقیل رونده بارانگیز خودرو
walked
گردش کننده راه رونده
walk
گردش کننده راه رونده
united pressed pawns
پیادههای رونده متصل شطرنج
naeryo jireugi
ضربه دست پایین رونده
gradual
قدم بقدم پیش رونده
somnambular
خوابگرد در خواب راه رونده
somnambulant
خوابگرد در خواب راه رونده
land sick
کند رونده بواسطه نزدیکی بخشکی
intrusive
بزور داخل شونده فرو رونده
orthograde
راه رونده با بدنی راست وعمودی
decoy
پیاده رونده دور شطرنج مرغ دام
decoying
پیاده رونده دور شطرنج مرغ دام
decoys
پیاده رونده دور شطرنج مرغ دام
decoyed
پیاده رونده دور شطرنج مرغ دام
sarmentose
دارای شاخههای نازک وخیمده بالا رونده
helicopter lane
کریدور پرواز هلیکوپتر کریدور ازاد عبور هلیکوپترها
baffles
تیغه
baffled
تیغه
baffle
تیغه
baffling
تیغه
lamella
تیغه
curtain wall
تیغه
partition wall
تیغه
partition
تیغه
partitions
تیغه
boffle
تیغه
lamina
تیغه
boom
تیغه
wedging
تیغه
rib
تیغه
wedges
تیغه
knife
تیغه
knifed
تیغه
knifes
تیغه
blade
تیغه
tail fin
تیغه دم
knife edge
تیغه در
knife-edge
تیغه در
boomed
تیغه
booming
تیغه
booms
تیغه
fins
تیغه
vanes
تیغه
vane
تیغه
curtain-wall
تیغه
fin
تیغه
knife-edges
تیغه در
bulkhead
تیغه
bulkheads
تیغه
cutting edge
تیغه
septum
تیغه
screening, screenings
تیغه
screen
تیغه
screened
تیغه
screens
تیغه
wedged
تیغه
wedge
تیغه
turbine blade
تیغه توربین
boom
تیغه
[کشتی]
propulsor
فن چند تیغه
saw blade
تیغه اره
guide vane
تیغه هادی
frame partition
تیغه تیرپایهای
guide vane
تیغه راهنما
cutting blade
تیغه برش
frame partition
تیغه قالبی
stator blade
تیغه استاتور
load-bearing partition
تیغه بابر
mould boar
تیغه نهرکن
plane iron
تیغه نجاری
transverse bulkhead
تیغه عرضی
plain rib
تیغه ساده
non bearing wall
دیوار تیغه
non load bearing wall
دیوار تیغه
three bladed knife
چاقوی سه تیغه
partition wall
دیوار تیغه
plane knife
تیغه رنده
load bearing partition
تیغه باربر
turbine vane
تیغه توربین
knived
تیغه دار
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com