Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (19 milliseconds)
English
Persian
lure
وسیلهای برای ماهیگیری باچند قلاب
lured
وسیلهای برای ماهیگیری باچند قلاب
lures
وسیلهای برای ماهیگیری باچند قلاب
luring
وسیلهای برای ماهیگیری باچند قلاب
Other Matches
surfcasting rod
چوب ماهیگیری برای قلاب اندازی در موج
dipsey sinker
نوعی وزنه برای فرو بردن قلاب ماهیگیری
fish hook
قلاب ماهیگیری
angles
قلاب ماهیگیری
angle
قلاب ماهیگیری
fishhook
قلاب ماهیگیری
double hook
قلاب ماهیگیری دو طرفه
treble hook
قلاب ماهیگیری سه طرفه
barb
انحنای قلاب ماهیگیری
barbs
انحنای قلاب ماهیگیری
squids
قلاب سنگین ماهیگیری
squid
قلاب سنگین ماهیگیری
false cast
پرتاب تمرینی قلاب ماهیگیری
gang hook
دو یا سه قلاب ماهیگیری متصل بهم
sportfishing
ورزش ماهیگیری با قلاب ونخ
snell
وصل کردن نخ به قلاب ماهیگیری
backhand cast
انداختن قلاب ماهیگیری ازپشت دست
belly
کلفت ترین قسمت قلاب ماهیگیری
curvecast
پرتاب قوسی شکل قلاب ماهیگیری
bellies
کلفت ترین قسمت قلاب ماهیگیری
jigs
نوعی طعمه ماهیگیری مرکب از قلاب و پر
spin casting
پرتاب قلاب ماهیگیری باوسایل چرخان
spinning
پرتاب نخ و قلاب ماهیگیری باوسایل چرخان
jig
نوعی طعمه ماهیگیری مرکب از قلاب و پر
live lining
ماهیگیری در رودخانه که نخ و قلاب با جریان اب حرکت می کنند
leader
قطعه ریسمان بین نخ اصلی و قلاب ماهیگیری
troll
بستن نخ و قلاب ماهیگیری به پشت قایق متحرک
bottom bouncing
ماهیگیری با قایق و تکان دادن پی درپی قلاب
fly tying
گره زدن طعمه مصنوعی به قلاب ماهیگیری
trolls
بستن نخ و قلاب ماهیگیری به پشت قایق متحرک
leaders
قطعه ریسمان بین نخ اصلی و قلاب ماهیگیری
trace
علامت باقیمانده روی یخ اسکیت راهنمای قلاب ماهیگیری
baits
خوراک دادن طعمه رابه قلاب ماهیگیری بستن
traces
علامت باقیمانده روی یخ اسکیت راهنمای قلاب ماهیگیری
bait
خوراک دادن طعمه رابه قلاب ماهیگیری بستن
traced
علامت باقیمانده روی یخ اسکیت راهنمای قلاب ماهیگیری
baited
خوراک دادن طعمه رابه قلاب ماهیگیری بستن
still fishing
ماهیگیری با روش ثابت نگهداشتن نخ و قلاب تا ماهی بسراغ ان بیاید
plug
اسب مسابقه از نوع پست ونامناسب نوعی طعمه ماهیگیری با چند قلاب
plugging
اسب مسابقه از نوع پست ونامناسب نوعی طعمه ماهیگیری با چند قلاب
plugs
اسب مسابقه از نوع پست ونامناسب نوعی طعمه ماهیگیری با چند قلاب
amalgams
الیاژ جیوه باچند فلز دیگرکه برای پرکردن دندان و ایینه سازی بکار میرود ترکیب مخلوط
amalgam
الیاژ جیوه باچند فلز دیگرکه برای پرکردن دندان و ایینه سازی بکار میرود ترکیب مخلوط
droppers
قطعه ریسمان اضافی قلاب ونخ اصلی ماهیگیری با طعمه اضافی
dropper
قطعه ریسمان اضافی قلاب ونخ اصلی ماهیگیری با طعمه اضافی
offensive weapon
در CL به هر نوع وسیلهای اطلاق میشود که برای ازار بدنی ساخته یاتغییر داده شده باشد یا حامل ان را برای این منظور حمل کند
fishable
مناسب یا مجاز برای ماهیگیری
spools
قرقره استوانهای برای پیچیدن نخ ماهیگیری
spool
قرقره استوانهای برای پیچیدن نخ ماهیگیری
sportfisherman
قایق موتوری بزرگ برای ماهیگیری دورازساحل
fly dope
ماده اغشته به طعمه ماهیگیری برای شناورشدن
jump fishing
ماهیگیری سیار برای کشف محل ماهیها
bail
فلزی بشکل لا وصل به قرقره ماهیگیری برای پیچیدن نخ
put and take fishing
انداختن ذخیره ماهی به اب برای امادگی ماهیگیری درفصل
boomeranged
وسیلهای برای رسیدن بهدفی یا
boomeranging
وسیلهای برای رسیدن بهدفی یا
boomerang
وسیلهای برای رسیدن بهدفی یا
compensator
وسیلهای برای کاستن لگداسلحه
boomerangs
وسیلهای برای رسیدن بهدفی یا
enclosures
پوشش محافظ برای وسیلهای
enclosure
پوشش محافظ برای وسیلهای
shank
ضربه زدن به توپ با قوزک یاکنار پا ضربه زدن به گوی باعقب چوب گلف یا بدنه ان قسمتی از لنگر که طناب به ان وصل شود قسمتی از قلاب ماهیگیری بین سوراخ وانحنا
telescope
وسیلهای برای گرفتن تابشهای الکترومگنتیک
telescopes
وسیلهای برای گرفتن تابشهای الکترومگنتیک
viscosimeter
وسیلهای برای اندازه گیری ویسکوزیته
carabiner
قلاب برای وصل طناب به محل اتکا
backing
کمان نوارپیچی شده برای ازدیادمقاومت نخ دخیره دور قرقره ماهیگیری
snap swivel
حلقه گردان با گیره فلزی برای وصل کردن طعمه ماهیگیری به ان
aerodynamic blockage thrust reverser
وسیلهای برای معکوس کردن نیروی جلوبر
densitometer
وسیلهای برای اندازه گیری دانسیته اپتیکی
burners
وسیلهای برای ترکیب سوخت با جریان هوا
burner
وسیلهای برای ترکیب سوخت با جریان هوا
bottoming tap
وسیلهای برای دراوردن دندانه در یک سوراخ کور
tag
جسمی براق در انتهای قلاب برای جلب ماهی
tags
جسمی براق در انتهای قلاب برای جلب ماهی
punch down block
وسیلهای که در شبکه محلی برای اتصال کابل UTP
starter
وسیلهای برای گرداندن محرک اصلی در طول مدت استارت
starters
وسیلهای برای گرداندن محرک اصلی در طول مدت استارت
degausser
وسیلهای برای پاک کردن اطلاعات از دستگاه ضبط مغناطیسی
fly casting
مسابقه پرتاب طعمه مصنوعی بدون قلاب برای سنجش دقت
multilateral trade
تجارت باچند کشور در ان واحد
dtr
سیگنال از وسیلهای که آمادگی خود را برای ارسال داده بیان میکند
tack weld
وسیلهای برای سنجش ونمایش سرعت شفت گردنده جوش موقتی
brouter
وسیلهای که توابع bridge , router را برای اتصال به شبکه ترکیب میکند
configured in
وسیلهای که مشخصات آن بیان کننده آماده بودن آن برای استفاده است
configured out
وسیلهای که مشخصات آن بیان کننده عدم آمادگی آن برای استفاده است
capacitor
وسیلهای از که فرفیت یک ماده برای ذخیره سازی داده استفاده میکند
configured off
وسیلهای که مشخصات آن بیان کننده عدم آمادگی آن برای استفاده است
hopple
وسیلهای به پای اسب برای وادار کردن او به گامهای معین در ارابه رانی
hobbled
وسیلهای به پای اسب برای وادار کردن او به گامهای معین در ارابه رانی
hobbles
وسیلهای به پای اسب برای وادار کردن او به گامهای معین در ارابه رانی
capacitor
وسیلهای با فرفیت خیلی بالا و کوچک که میتواند برای قط عات RAM فرار
hobbling
وسیلهای به پای اسب برای وادار کردن او به گامهای معین در ارابه رانی
hobble
وسیلهای به پای اسب برای وادار کردن او به گامهای معین در ارابه رانی
radiation shield
وسیلهای برای جلوگیری ازتابشهای ناخواسته که دراندازه گیری کمیت موردنظرتاثیر میگدارند
spooling device
وسیلهای که نوار را نگه می دارد و اطلاعات را از دیسک برای ذخیره سازی دریافت میکند
converter
وسیلهای که سیگنال آنالوگ را به دیجیتال تبدیل میکند تا قابل فهم برای کامپیوتر شود
spooler
وسیلهای که نوار را نگه می دارد و اطلاعات را از دیسک برای ذخیره سازی دریافت میکند
bottoming reamer
وسیلهای برای میزان و بزرگ ردن سوراخ به اندازه دلخواه بدون کج کردن لبه ها
devices
کد مخصوص ارسال شده به وسیلهای برای مشخص کردن انجام یک سری توابع خاص
device
کد مخصوص ارسال شده به وسیلهای برای مشخص کردن انجام یک سری توابع خاص
convertor
وسیلهای که سیگنال آنالوگ را به دیجیتال تبدیل میکند تا قابل فهم برای کامپیوتر شود
cartridge actuated device
وسیلهای که با فشار گازفشنگ کار میکند وسیله فشنگی برای پرتاب صندلی خلبان
baud
وسیلهای که سیگنالهای زمانی متفاوت برای یکسان کردن دادههای با نرخ مختلف را تولید میکند
card
وسیلهای که داده کارت پانچ را به حالتی کا قابل دریافت برای کامپیوتر باشد تبدیل میکند
baud rate
وسیلهای که سیگنالهای زمانی متفاوت برای یکسان کردن دادههای با نرخ مختلف را تولید میکند
cleco fastener
وسیلهای مانند فنر برای محکم کردن صفحات فلزی به یکدیگر تا اتمام مراحل پرچکاری
invited
حرف خاص ارسالی برای بیان به وسیلهای که کامپیوتر میزبان آماده دریافت پیام است
invites
حرف خاص ارسالی برای بیان به وسیلهای که کامپیوتر میزبان آماده دریافت پیام است
analog
وسیلهای که سیگنال ورودی آنالوگ را به دیجیتال تبدیل میکند تا قابل فهم برای کامپیوتر شود
cards
وسیلهای که داده کارت پانچ را به حالتی کا قابل دریافت برای کامپیوتر باشد تبدیل میکند
stroboscope
وسیلهای برای بی حرکت کردن فاهری جسم دوار یانوسان دار توسط پرتوافکنی متناوب
invite
حرف خاص ارسالی برای بیان به وسیلهای که کامپیوتر میزبان آماده دریافت پیام است
control lock
وسیلهای برای قفل کردن سطوح فرامین و جلوگیری ازحرکت انها وقتیکه هواپیمامتوقف است
roller bearing
یاتاقانی که میله ان باچند غلتک دیگر بگردش اید
practice plug
وسیله کوچک پلاستیکی یالاستیکی شبیه طعمه ولی بدون قلاب برای تمرین یامسابقه نخ اندازی
jacklight
ماهیگیری غیرمجاز در شب بکمک نورافکن نورافکن برای شکار غیر مجاز در شب
styli
وسیلهای مشابه قلم که در سیستمهای گرافیک کامپیوتری برای بیان محل نشانه گر در صفحه به کار می رود
stylus
وسیلهای مشابه قلم که در سیستمهای گرافیک کامپیوتری برای بیان محل نشانه گر در صفحه به کار می رود
buffer
فضای ذخیره سازی موقت برای وسیلهای که دادهای دریافت کرده ولی آماده پردازش نیست
styluses
وسیلهای مشابه قلم که در سیستمهای گرافیک کامپیوتری برای بیان محل نشانه گر در صفحه به کار می رود
carbon seal
وسیلهای مقاوم در برابرگرما که در موتورهای توربینی برای جلوگیری ازخروج یا نشت روغن ازمحفظه یاتاقان بکار میرود
pooler
وسیلهای برای یکپارچه کردن و یا تبدیل داده کلیدی ورودی به صورتی که قابل قبول کامپیوتر اصلی باشد
recorder
وسیلهای همراه موتور, نوک خواندن / نوشتن ومدار برای ضبط سیگنالهای الکتریکی روی نوار مغناطیسی
recorders
وسیلهای همراه موتور, نوک خواندن / نوشتن ومدار برای ضبط سیگنالهای الکتریکی روی نوار مغناطیسی
load call
وسیلهای مملو از سیال برای ایجاد نیروهای زیاد با دقت زیاد
conceptual tool
وسیلهای برای کار با نظریه ها بجای کار با اشیاء
delay line storage
یک دستگاه ذخیره که شامل یک خط تاخیری و وسیلهای برای درج مجدد اطلاعات بدرون خط تاخیری میباشد
degausser
وسیلهای برای پاک کردن فیلدها مغناطیسی زیادی از دیسک یا نوار یا نوک ضبط کردن
plotter
وسیلهای که در رسام استفاده میشود برای علامت گذاری کاغذ با چجوهر با حرکت آن روی کاغذ
plotters
وسیلهای که در رسام استفاده میشود برای علامت گذاری کاغذ با چجوهر با حرکت آن روی کاغذ
trackball
وسیلهای برای حرکت نشانه گر روی صفحه که با حرکت دادن توپ موجود در محفظه کنترل می شوند
penetrometer
وسیلهای برای اندازه گیری قدرت نفود اشعه ایکس واشعههای نافد دیگر توسط مقایسه عبور و نفوذ انها درموارد مختلف
document
وسیلهای که اطلاع نوشته شده یا چاپ شده رابه حالتی که قابل فهم برای کامپیوتر باشد تبدیل میکند
documented
وسیلهای که اطلاع نوشته شده یا چاپ شده رابه حالتی که قابل فهم برای کامپیوتر باشد تبدیل میکند
documenting
وسیلهای که اطلاع نوشته شده یا چاپ شده رابه حالتی که قابل فهم برای کامپیوتر باشد تبدیل میکند
robots
وسیلهای که برای انجام یک سری امور تولیدی که مشابه کارهای انجام شده توسط افراد است برنامه ریزی میشود
regenerator
وسیلهای که در ارتباطات استفاده میشود و سیگنال دریافتی را مرتب میکند و ارسال میکند. و برای گشترش محدوده شبکه به کار می روند
robot
وسیلهای که برای انجام یک سری امور تولیدی که مشابه کارهای انجام شده توسط افراد است برنامه ریزی میشود
chips
وسیلهای که حاوی قط عات کوچک نیمه هادی ها است که روی آنها چندین عنصر مانند تراتریستورها محفظه هاو... برای انجام یک عمل قرار دارند
chip
وسیلهای که حاوی قط عات کوچک نیمه هادی ها است که روی آنها چندین عنصر مانند تراتریستورها محفظه هاو... برای انجام یک عمل قرار دارند
hooked medallion
ترنج قلاب شکل
[در این ترنج سر قلاب ها می تواند به سمت خارج و یا ترکیبی از داخل و خارج طراحی شود.]
inputted
وسیلهای مثل صفحه کلید یا خواننده بار کد که عملیات یا اطلاعات را به صورتی که قابل فهم برای کامپیوتر باشد تبدیل میکند و داده را به پردازنده ارسال میکند
input
وسیلهای مثل صفحه کلید یا خواننده بار کد که عملیات یا اطلاعات را به صورتی که قابل فهم برای کامپیوتر باشد تبدیل میکند و داده را به پردازنده ارسال میکند
crane hook
قلاب سرکابل بالابر جرثقیل قلاب یا چنگک جرثقیل
conversion
وسیلهای که داده را از یک فرمت به فرمت دیگر تبدیل میکند. مناسب برای سیستم دیگر بدون تغییر محتوای
conversions
وسیلهای که داده را از یک فرمت به فرمت دیگر تبدیل میکند. مناسب برای سیستم دیگر بدون تغییر محتوای
optical
وسیلهای که حروف چاپ شده یا نوشته شده را اسکن میکند و تشخیص میدهد و کد قابل خواندن ماشین تبدیل میکند برای پردازش کامپیوتر
ocr
وسیلهای که حرف چاپ شده یا نوشته شده را اسکن میکند و برای پردازش در کامپیوتر به حالت قابل خواندن توسط ماشین تبدیل میکند
scan
وسیلهای در اسکنر, دستگاه فتوکپی و ماشین فکس که از سلولهای نوری- الکتریکی برای تبدیل تصویر به الگویی از پیکسل ها استفاده میکند. این مدل ازنوک اسکن که رنگهای مختلف را تشخیص میدهد استفاده میکند
scans
وسیلهای در اسکنر, دستگاه فتوکپی و ماشین فکس که از سلولهای نوری- الکتریکی برای تبدیل تصویر به الگویی از پیکسل ها استفاده میکند. این مدل ازنوک اسکن که رنگهای مختلف را تشخیص میدهد استفاده میکند
scanned
وسیلهای در اسکنر, دستگاه فتوکپی و ماشین فکس که از سلولهای نوری- الکتریکی برای تبدیل تصویر به الگویی از پیکسل ها استفاده میکند. این مدل ازنوک اسکن که رنگهای مختلف را تشخیص میدهد استفاده میکند
repeater
وسیلهای درارتباطات که سیگنال دریافتی را مجدداگ تولید میکند وسپس ارسال میکند.که برای گسترش محدوده شبکه به کارمی رود.این دستگاه درلایه فیزیکی مدل شبکه DSI کار میکند
fishing
ماهیگیری حق ماهیگیری
angles
ماهیگیری
fishing
ماهیگیری
angle
ماهیگیری
piscary
حق ماهیگیری
angling
ماهیگیری
handline
ماهیگیری با نخ
fishery
شیلات ماهیگیری
fishing rod
چوب ماهیگیری
bait
طعمه ماهیگیری
foulest
نخ ماهیگیری اشفته
fouls
نخ ماهیگیری اشفته
fishing gear
اسباب ماهیگیری
trawler
کرجی ماهیگیری
fishline
ریسمان ماهیگیری
casting rod
چوب ماهیگیری
reels
قرقره ماهیگیری
baited
طعمه ماهیگیری
baits
طعمه ماهیگیری
fishing
ورزش ماهیگیری
jug fishing
ماهیگیری با بطری
ice fishing
ماهیگیری از سوراخهای یخ
fouler
نخ ماهیگیری اشفته
fishing rods
چوب ماهیگیری
sport fish
ماهیگیری تفریحی
fisherman's bend
گره ماهیگیری
piscatory
وابسته به ماهیگیری
angling
ورزش ماهیگیری
fishery
محل ماهیگیری
fishable
قابل ماهیگیری
fisheries
شیلات ماهیگیری
fisheries
محل ماهیگیری
reeling
قرقره ماهیگیری
reeled
قرقره ماهیگیری
foul
نخ ماهیگیری اشفته
fouled
نخ ماهیگیری اشفته
trawlers
کرجی ماهیگیری
forward cast
پرتاب نخ ماهیگیری
chums
طعمه ماهیگیری
piscary
محل ماهیگیری
monofilament
نخ نایلونی ماهیگیری
chum
طعمه ماهیگیری
fishing tackle
ابزار ماهیگیری
surf fishing
ماهیگیری در موج
piscatorial
وابسته به ماهیگیری
reel
قرقره ماهیگیری
snell
بندقلاب ماهیگیری
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com