Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (6 milliseconds)
English
Persian
marlinespike
وسیله نوک تیزی برای جداکردن رشتههای طناب قایق
Other Matches
local
MAR با سرعت بالا که به جای وسیله سخت افزاری برای ذخیره رشتههای بیتی و الگو به کار می رود
locals
MAR با سرعت بالا که به جای وسیله سخت افزاری برای ذخیره رشتههای بیتی و الگو به کار می رود
mooring line
طناب برای مهار کردن قایق به ساحل
painter
طناب کوتاه وصل به قایق برای بستن به ساحل
painters
طناب کوتاه وصل به قایق برای بستن به ساحل
cable
طناب یا زنجیر کلفت برای مهار کردن یا کشیدن قایق
cabled
طناب یا زنجیر کلفت برای مهار کردن یا کشیدن قایق
mooring penant
طناب کوتاه وصل به گوی شناور برای بستن قایق به ساحل
traveler
میله فلزی عقب قایق با حلقه برای وصل کردن طناب بادبان
twice laid
ساخته شده از انتهای رشتههای طناب
cont line
فاصله میان رشتههای طناب یاچلیک هایی که تنگ هم چیده باشند
fibre optics
وسیله تفکیک ستون نوربه رشتههای نازک
bight
حلقه طناب مضاعف قایق حلقه طناب دوبل
boat painter
طناب قایق
painter
طناب قایق
painters
طناب قایق
sternfast
طناب پاشنه قایق
painters
طناب سینه قایق
boat rope
طناب سینه قایق
stern fast
طناب پاشنه قایق
painter
طناب سینه قایق
bow painter
طناب سینه قایق
bowline on the bight
گره در وسط طناب قایق
surface line
طناب وصل به غواص و قایق
bitt
میله بستن طناب به قایق
boat falls
طناب بالا کشنده قایق
cast off
باز کردن طناب قایق
jam cleat
قلاب نگهدارنده طناب قایق
cleat
بستن طناب به میله قایق
bitter end
انتهای طناب یا زنجیر قایق
seapainter
طناب حفافتی قایق ناو
uncleat
بازکردن طناب مهار قایق ازساحل
sheet bend
گره مخصوص وصل دو طناب قایق
boom vang
طناب کوتاه وصل به پایین تیرتا عرشه قایق
fender
بالشتک حایل بین طناب و محل مهار یا قایق دیگر
backstay
طناب یا کبلی که از نوک دکل به عقب قایق وصل شده
prong
تیزی چنگال تیزی دندان
prongs
تیزی چنگال تیزی دندان
interface
1-تغییر وسیله با افزودن مدار یا اتصال به آن برای ساخت سیستم ارتباطی استاندارد. 2-اتصال دو یا چند وسیله ناسازگار با هم با مدار برای برقراری ارتباط
interfaces
1-تغییر وسیله با افزودن مدار یا اتصال به آن برای ساخت سیستم ارتباطی استاندارد. 2-اتصال دو یا چند وسیله ناسازگار با هم با مدار برای برقراری ارتباط
linstock
چوب نوک تیزی که برای اتش زدن فتیله توپهای قدیمی بکار میرفته
burster
ماشینی که برای جداکردن انبوهی زا صفحات کاغذ به کار می رود
ground tackle
وسیله مهار کردن قایق
sculled
حرکت قایق در اب به وسیله پارو
scull
حرکت قایق در اب به وسیله پارو
sculls
حرکت قایق در اب به وسیله پارو
connectivity
توانایی یک وسیله برای ارتباط برقرار کردن باسایر وسیله ها و ارسال اطلاعات
device
کنترل وسیله با حروف مختلف یاترکیب خاص آنها برای دستور دادن به وسیله
devices
کنترل وسیله با حروف مختلف یاترکیب خاص آنها برای دستور دادن به وسیله
crafts
کشتی وسیله سرگرمی هنر دستی قایق
craft
کشتی وسیله سرگرمی هنر دستی قایق
communication
مجموعه اصلی از برنامه ها که پروتکل ها را رعایت می کنند.کنترل کنندههای فرمت و وسیله و خط برای نوع وسیله یا خط استفاده میشود
joggling
بریدگی اجر و امثال ان برای جلوگیری از لغزش تیزی یا شکاف اجر و چوب وغیره
joggle
بریدگی اجر و امثال ان برای جلوگیری از لغزش تیزی یا شکاف اجر و چوب وغیره
joggles
بریدگی اجر و امثال ان برای جلوگیری از لغزش تیزی یا شکاف اجر و چوب وغیره
joggled
بریدگی اجر و امثال ان برای جلوگیری از لغزش تیزی یا شکاف اجر و چوب وغیره
chamfer
گرفتن تیزی تیزی
aluminum wool
رشتههای تکه تکه الومینوم که برای رفع زنگ زدگی وخوردگی و نیز جلادادن وصیقل دادن خراشهای جزئی روی ورقه ها یا لولههای الومینیومی بکار میرود
astigmatizer
وسیله استیگمات کننده وسیله تقویت کننده مسافت یاب برای دیدن نور کم در شب
handshaking
سیگنال استاندارد بین دو وسیله برای اطمینان از صحت کار سیستم . وسیله سازگار است و ارسال داده صحیح است .
handshake
سیگنال استاندارد بین دو وسیله برای اطمینان از صحت کار سیستم . وسیله سازگار است و ارسال داده صحیح است .
handshakes
سیگنال استاندارد بین دو وسیله برای اطمینان از صحت کار سیستم . وسیله سازگار است و ارسال داده صحیح است .
invitations
عمل پردازنده برای اتصال وسیله دیگر و امکان دادن به آن برای ارسال پیام
invitation
عمل پردازنده برای اتصال وسیله دیگر و امکان دادن به آن برای ارسال پیام
sea anchor
وسیله هرمی شکل یا چتربرزنتی که به دنبال قایق بسته میشود تاباد مانع تغییرمسیرنشود
write
حافظه موقت برای نگهداری داده برای وسیله ذخیره سازی و وقتی که نوشته میشود.
writes
حافظه موقت برای نگهداری داده برای وسیله ذخیره سازی و وقتی که نوشته میشود.
cycles
عمل دستیالی به حافظه توسط یک وسیله جانبی که CPU را برای یک یا چند باس ساعت متوقف میکند تا داده از حافظه به وسیله منتقل شود
cycle
عمل دستیالی به حافظه توسط یک وسیله جانبی که CPU را برای یک یا چند باس ساعت متوقف میکند تا داده از حافظه به وسیله منتقل شود
cycled
عمل دستیالی به حافظه توسط یک وسیله جانبی که CPU را برای یک یا چند باس ساعت متوقف میکند تا داده از حافظه به وسیله منتقل شود
touches
وسیله مسط ح که محل و چیزی که سطح آنرا لمس کرده است احساس میکند برای کنترل محل نشانه گر یا روشن و خاموش کردن وسیله
touch
وسیله مسط ح که محل و چیزی که سطح آنرا لمس کرده است احساس میکند برای کنترل محل نشانه گر یا روشن و خاموش کردن وسیله
busier
1-مشغول انجام کاری 2-سیگنال الکتریکی برای اعلام اینکه وسیله برای دریافت داده آماده نیست
busies
1-مشغول انجام کاری 2-سیگنال الکتریکی برای اعلام اینکه وسیله برای دریافت داده آماده نیست
busied
1-مشغول انجام کاری 2-سیگنال الکتریکی برای اعلام اینکه وسیله برای دریافت داده آماده نیست
busy
1-مشغول انجام کاری 2-سیگنال الکتریکی برای اعلام اینکه وسیله برای دریافت داده آماده نیست
busiest
1-مشغول انجام کاری 2-سیگنال الکتریکی برای اعلام اینکه وسیله برای دریافت داده آماده نیست
busying
1-مشغول انجام کاری 2-سیگنال الکتریکی برای اعلام اینکه وسیله برای دریافت داده آماده نیست
lanyards
طناب کوتاه برای کشیدن چیزی
lanyard
طناب کوتاه برای کشیدن چیزی
clear for running
طناب برای کشیدن ازاد است
device
یک بیت درکلمه وضعیت وسیله برای بیان وضعیت وسیله
devices
یک بیت درکلمه وضعیت وسیله برای بیان وضعیت وسیله
carabiner
قلاب برای وصل طناب به محل اتکا
sneakboat
قایق ته پهن برای شکارمرغابی
sneakbox
قایق ته پهن برای شکارمرغابی
When is there a ferry to ...?
چه وقت قایق برای ... هست؟
sheets
طناب وصل به بادبان برای تنظیم ان در مقابل باد
sheet
طناب وصل به بادبان برای تنظیم ان در مقابل باد
canopies
روکش قایق کروکی قایق سرپوش قایق
canopy
روکش قایق کروکی قایق سرپوش قایق
life raft
قایق چوبی
[برای نجات غریق]
laniard
طناب کوتاهی که برای نگاه داشتن چیزی بکار میرود
topping lift
طناب وصل به دکل برای نگهداری تیر اصلی افقی
burdended
فاصله گرفتن از قایق جلویی برای عبور
sportfisherman
قایق موتوری بزرگ برای ماهیگیری دورازساحل
bailer
سوراخی در عقب قایق برای بیرون ریختن اب
ballast
فلز سنگین کف قایق برای حفظ تعادل
simple
وسیله چند رسانهای که نیاز به فایل داده برای اجرا ندارد مثل درایو cd برای اجرا cdهای صوتی
simplest
وسیله چند رسانهای که نیاز به فایل داده برای اجرا ندارد مثل درایو cd برای اجرا cdهای صوتی
simpler
وسیله چند رسانهای که نیاز به فایل داده برای اجرا ندارد مثل درایو cd برای اجرا cdهای صوتی
registers
ذخیره موقت برای داده دریافتی از حافظ پیش از ارسال به وسیله ورودی وخروجی ذخیره شده در حافظه اصل برای پردازش
register
ذخیره موقت برای داده دریافتی از حافظ پیش از ارسال به وسیله ورودی وخروجی ذخیره شده در حافظه اصل برای پردازش
registering
ذخیره موقت برای داده دریافتی از حافظ پیش از ارسال به وسیله ورودی وخروجی ذخیره شده در حافظه اصل برای پردازش
bollard
تیر عمودی ساحل برای بستن قایق منقاری
daggerboard
تیر یا صفحه متحرک ته قایق برای حفظ تعادل
bollards
تیر عمودی ساحل برای بستن قایق منقاری
hike out
خم شدن یا اویختن به لبه قایق برای ایجاد تعادل
chain plate
صفحه فلزی کنار قایق برای بستن بادبان
Viewdata
سیستم محاورهای برای ارسال متن یا گرافیک ازپایگاه داده به ترمینال کاربر به وسیله خط وط تلفن . که باعث ایجاد امکاناتی برای بازیابی اطلاعات , تراکنش ها , تحصیلات , بازی ها و خلاقیت میشود
spill wind
سست کردن بادبان برای جلوگیری از تمایل قایق به یک سمت
hydroplane
نوعی قایق موتوری برای حرکت روی اب بجای شکافتن اب
hydroplanes
نوعی قایق موتوری برای حرکت روی اب بجای شکافتن اب
hydroplaned
نوعی قایق موتوری برای حرکت روی اب بجای شکافتن اب
hydroplaning
نوعی قایق موتوری برای حرکت روی اب بجای شکافتن اب
outrigger
چوبهای دراز طرفین قایق برای نگاه داشتن تورماهیگیری
yaght club
باشگاه تفریحی قایق داران برای انجام مسابقه بین اعضا
trapoze
سیم وصل به بالای دکل وکمربند سرنشین قایق برای فشار به سمت باد
pay out the rope
طناب را شل کنیدتاباز شود طناب رابدهیدبیاید
amphibian vehicle
وسیله نقلیه برای خشکی و اب
diver's flag
پرچم قرمز با نوار سفید روی قایق برای هشدار به قایقرانان تا از منطقه غواصی دور شوند
pyramidal tracts
رشتههای هرمی
branches of production
رشتههای تولید
throwing events
رشتههای پرتابی
tug of war
مسابقه طناب کشی مسابقه برای برتری یافتن
sub-
کد شناسایی وسیله جانبی برای دستیابی به آن
multi purpose vehicle
وسیله نقلیه برای اهداف گوناگون
leases
واگذاری یا اجاره وسیله برای مدتی
ascender
وسیله مکانیکی برای فرستادن بار
case
پوشش محافظ برای یک وسیله یا مدار
cases
پوشش محافظ برای یک وسیله یا مدار
check out time
زمان لازم برای ازمایش یک وسیله
lease
واگذاری یا اجاره وسیله برای مدتی
lubber's line
علامت روی قطبنمای قایق نشاندهنده قسمت جلو و عقب قایق
backwind
حرکت قایق در وضعی که باداثر نامساعد نسبت به بادبان قایق بعدی داشته باشد
chain
باس ارتباطی که یک وسیله را به دیگری متصل میکند. و هر وسیله میتواند دادهای که در خط به سوی وسیله دیگر وجود دارد دریافت یا ارسال یا تغییر بدهد
chains
باس ارتباطی که یک وسیله را به دیگری متصل میکند. و هر وسیله میتواند دادهای که در خط به سوی وسیله دیگر وجود دارد دریافت یا ارسال یا تغییر بدهد
commissural fibres
رشتههای عصبی رابط
shroud
طناب از دکل به عرشه برای کمک به دکل
shrouded
طناب از دکل به عرشه برای کمک به دکل
dump
1-دادهای که از یک وسیله به دیگری برای ذخیره سازی کپی شده است . 2-انتقال داده به دیسک برای ذخیره سازی . 3-چاپ محتوای کل یابخشی از داده در حافظه
appliance
هر نوع وسیله برای بکارندازی یا کنترل هواپیما
arithmetic
توانایی یک وسیله برای انجام توابع ریاضی
appliances
هر نوع وسیله برای بکارندازی یا کنترل هواپیما
accept
سیگنالی که یک وسیله میفرستد برای پذیرش داده
accepting
سیگنالی که یک وسیله میفرستد برای پذیرش داده
proms
وسیله الکترونیکی برای برنامه نویسی PROM
accepts
سیگنالی که یک وسیله میفرستد برای پذیرش داده
horn socket
[وسیله ای که از آن برای صید ماهی استفاده می شود]
coupler
وسیله مکانیکی برای اتصال دو یا چند هادی
reliability
توانایی یک وسیله برای کارکردن بسیارموثروبدون خطا
verifier
وسیله مخصوص برای تشخیص داده ورودی
prom
وسیله الکترونیکی برای برنامه نویسی PROM
flocculate
بصورت رشتههای انبوه و کرکداردراوردن
rice
بصورت رشتههای برنج ماننددراوردن
interdisciplinary
مربوط به رشتههای مختلف علمی
fibrillation
انقباض بی نظم رشتههای عضلانی
capacitance bridge
نوعی وسیله اندازه گیری خنثی برای فرفیت
sleds
وسیله فلزی و پارچهای برای تمرین مانور سد کردن
time charter
اجاره کردن وسیله نقلیه برای مدت معین
communication
وسیله کنترل خط برای بررسی سیگنالهای متقاضی داده
device
لیستی از تقاضاهای کاربران یا برنامه ها برای استفاده از یک وسیله
devices
لیستی از تقاضاهای کاربران یا برنامه ها برای استفاده از یک وسیله
interoperability
توانایی دو وسیله یا کامپیوتر برای رد و بدل کردن اطلاعات
device
مشخصه یکتا و کد انتخاب شده برای هر وسیله جانبی
sled
وسیله فلزی و پارچهای برای تمرین مانور سد کردن
devices
مشخصه یکتا و کد انتخاب شده برای هر وسیله جانبی
microprogram
وسیله ذخیره سازی برای نگهداری ریز کامپیوتر
radar danning
ناوبری به وسیله رادار برای احتراز از برخورد به مین
lanyards
طناب کوتاه طناب کمر
lanyard
طناب کوتاه طناب کمر
sensor
وسیله اکتشافی وسیله مراقبتی وسیله کشف کننده
cargo sling
طناب بستن محمولات به زیرهلی کوپتر طناب باربندی هلی کوپتر یا خودرو
asbestos
سنگ معدنی دارای رشتههای بلند
abiston
سنگ معدنی دارای رشتههای بلند
input/output
استفاده از برچسب برای مراجعه به وسیله ورودی /خروجی خاص
flow diagram
نشانههای مخصوص برای معرفی وسیله تصحیات و عملیات در فلوچارت
generating
استفاده از سخت افزار یا وسیله برای تولید خودکار کد و برنامه
generates
استفاده از سخت افزار یا وسیله برای تولید خودکار کد و برنامه
generated
استفاده از سخت افزار یا وسیله برای تولید خودکار کد و برنامه
golf car
وسیله باطری دار برای حرکت دو بازیگر در زمین گلف
generate
استفاده از سخت افزار یا وسیله برای تولید خودکار کد و برنامه
delays
وسیله ایکه برای سیگنالی طول می کشد تا ارسال شود
delaying
وسیله ایکه برای سیگنالی طول می کشد تا ارسال شود
reliability
[توانایی یک وسیله برای کارکردن بسیار موثر و بدون خطا]
test
اجرای آزمایش یک وسیله یا برنامه برای اطمینان از صحت کار آن
cone penetrometer
وسیله تعیین مقاومت خاک برای عبور و مرور خودروها
failure safety
[توانایی یک وسیله برای کارکردن بسیار موثر و بدون خطا]
tested
اجرای آزمایش یک وسیله یا برنامه برای اطمینان از صحت کار آن
fosdic
وسیله ذخیره سازی برای داده کامپیوتری با استفاده از میکروفیلم
delay
وسیله ایکه برای سیگنالی طول می کشد تا ارسال شود
tests
اجرای آزمایش یک وسیله یا برنامه برای اطمینان از صحت کار آن
adjustable split die
وسیله ای برای در آوردن دنده یا روزه در سطح خارجی اجسام
flowchart
نشانههای مخصوص برای معرفی وسیله تصحیات و عملیات در فلوچارت
grids
رشتههای درهم و برهم راه اهن و مانند ان
fascicle
دستهای از رشتههای عضلانی که عضله را تشکیل میدهند
grid
رشتههای درهم و برهم راه اهن و مانند ان
verjuice
تیزی
sharpness
تیزی
acuteness
تیزی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com