Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (12 milliseconds)
English
Persian
skateboard
وسیله کوتاهی با 4 قرقره
skateboards
وسیله کوتاهی با 4 قرقره
Other Matches
star drag
وسیله کشیدن نخ روی قرقره ماهیگیری
dragged
ضربهای که گوی بیلیارد پس از برخورد متوقف میشود وسیله کنترل قرقره ماهیگیری
drags
ضربهای که گوی بیلیارد پس از برخورد متوقف میشود وسیله کنترل قرقره ماهیگیری
drag
ضربهای که گوی بیلیارد پس از برخورد متوقف میشود وسیله کنترل قرقره ماهیگیری
pack board
وسیله سیم کشی با گنجایش دو قرقره سیم
chains
باس ارتباطی که یک وسیله را به دیگری متصل میکند. و هر وسیله میتواند دادهای که در خط به سوی وسیله دیگر وجود دارد دریافت یا ارسال یا تغییر بدهد
chain
باس ارتباطی که یک وسیله را به دیگری متصل میکند. و هر وسیله میتواند دادهای که در خط به سوی وسیله دیگر وجود دارد دریافت یا ارسال یا تغییر بدهد
sensor
وسیله اکتشافی وسیله مراقبتی وسیله کشف کننده
fet
وسیله الکترونیکی که به عنوان کنترل جریان متغییر بکار می رود : یک سیگنال خارجی مقاومت وسیله و جریان جاری را تغییر میدهد به وسیله تغییر پهنای کانال هدایت
succinctness
کوتاهی
lowness
کوتاهی
delinquency
کوتاهی
transience
کوتاهی
shortness
کوتاهی
brevity
کوتاهی
transience or cy
کوتاهی
dwarfishness
کوتاهی
defaulted
کوتاهی
default
کوتاهی
abridgement
کوتاهی
defaulting
کوتاهی
defaults
کوتاهی
concise ness
کوتاهی
non feasnce
کوتاهی
brachylogy
کوتاهی
non feasor
کوتاهی کننده
shorrcomer
کوتاهی کننده
failure
کوتاهی قصور
negligence
قصور کوتاهی
failures
کوتاهی قصور
defaulters
کوتاهی کننده
defaulter
کوتاهی کننده
he did his level best
کوتاهی نکرد
compend
کوتاهی اختصار
compendium
مختصر کوتاهی
failing
درصورت کوتاهی از
defult
کوتاهی ورزیدن
failings
درصورت کوتاهی از
in a short time
در یک مدت کوتاهی
curtness
کوتاهی وتندی سخن
for a short time
بری مدت کوتاهی
impulse
پالسی که زمان کوتاهی می ماند
impulses
پالسی که زمان کوتاهی می ماند
to go for a spin
با خودرو گردش کوتاهی کردن
to be in d.
کوتاهی درانجام وفیفه کردن
hard hack
بوته کوتاهی که دراتازونی میروید
initialling
تابع کوتاهی که برنامه را باز میکند
initialing
تابع کوتاهی که برنامه را باز میکند
impulsive
آنچه برای زمان کوتاهی می ماند
initialed
تابع کوتاهی که برنامه را باز میکند
initial
تابع کوتاهی که برنامه را باز میکند
initials
تابع کوتاهی که برنامه را باز میکند
initialled
تابع کوتاهی که برنامه را باز میکند
trunk hose
شلوار کوتاهی که تانیمه ران میرسیده
I have a short trip ahead.
قرار است یک مسافرت کوتاهی بروم
to step out
برای مدت کوتاهی بیرون رفتن
i will do my possible
هر چه از دستم براید کوتاهی نخواهم کرد
asynchronous
داده یا وسیله سریال که نیازی به یکنواخت بودن با وسیله دیگر ندارند
crawler
وسیله نقلیهای که روی زنجیر حرکت میکند وسیله نقلیه خزنده
crawlers
وسیله نقلیهای که روی زنجیر حرکت میکند وسیله نقلیه خزنده
peripheral
مدیر و کنترل کننده وسیله ورودی /خروجی یا وسیله جانبی
contention
وضعیتی که در آن دو یاچند وسیله قصد برقراری ارتباط با یک وسیله را دارند
loops
آزمایشی که سیگنال ارسالی را به وسیله فرستنده پس می فرستد پس از عبور آن از خط یا وسیله
looped
آزمایشی که سیگنال ارسالی را به وسیله فرستنده پس می فرستد پس از عبور آن از خط یا وسیله
loop
آزمایشی که سیگنال ارسالی را به وسیله فرستنده پس می فرستد پس از عبور آن از خط یا وسیله
contentions
وضعیتی که در آن دو یاچند وسیله قصد برقراری ارتباط با یک وسیله را دارند
transient
آنچه برای مدت کوتاهی وجود دارد
transients
آنچه برای مدت کوتاهی وجود دارد
trundle bed
تختخواب چرخکدار کوتاهی که زیرتختخواب بزرگتری جا بگیرد
connectivity
توانایی یک وسیله برای ارتباط برقرار کردن باسایر وسیله ها و ارسال اطلاعات
built-in
نوشتاری که موقتاگ به وسیله یک وسیله جانبی معمولاگ چاپگر ذخیره سازی شده است
device
کنترل وسیله با حروف مختلف یاترکیب خاص آنها برای دستور دادن به وسیله
devices
کنترل وسیله با حروف مختلف یاترکیب خاص آنها برای دستور دادن به وسیله
simulating
کپی کردن رفتار سیستم یا وسیله با دیگر وسیله ها
simulate
کپی کردن رفتار سیستم یا وسیله با دیگر وسیله ها
daisy chain
روش اتصال یک وسیله با یک کابل از یک ماشین یا وسیله به دیگر
tie down
وسیله مهار هواپیما در محوطه پارکینگ وسیله بستن
simulates
کپی کردن رفتار سیستم یا وسیله با دیگر وسیله ها
knickers
شلوارگشاد کوتاهی که نزدیک زانو جمع شده باشد
led line
خط کوتاهی که در بالایاته حامل برای نت هابیرون ازحامل می افزایند
to pause
[برای مدت کوتاهی]
در انجام کاری توقف کردن
interspinalis
ماهیچه کوتاهی که برامدگی مهرههای پشت رابهم می پیوند د
immersion proof
وسیله ضد رطوبت یا نفوذ اب وسیله ضد فرو رفتن در اب
trainer
وسیله اموزش دهنده وسیله کمک اموزشی
trainers
وسیله اموزش دهنده وسیله کمک اموزشی
daisy chain
باسهای ارتباطی که یک وسیله را به دیگری متصل میکند و هر وسیله میتواند داده را که به ماشین دیگر منتقل میشود دریافت
transient
وضعیت یا سیگنالی که برای مدت زمان کوتاهی فاهر شود
laniard
طناب کوتاهی که برای نگاه داشتن چیزی بکار میرود
loader
برنامه کوتاهی که داده را از کارت پانج به حافظه اصلی می برد
local area network
شبکهای که ترمینال ها و قط عات مختلف آن فاصله کوتاهی از یکدیگر دارند.
gradine
[پله های کوتاهی که یکی از آن بالای دیگری قرار می گیرد.]
Gothic Revival
[پله های کوتاهی که یکی از آن بالای دیگری قرار می گیرد.]
herdic
کالسکهای که بدنه کوتاهی دارد واز عقب سوار ان میشوند
transients
وضعیت یا سیگنالی که برای مدت زمان کوتاهی فاهر شود
communication
مجموعه اصلی از برنامه ها که پروتکل ها را رعایت می کنند.کنترل کنندههای فرمت و وسیله و خط برای نوع وسیله یا خط استفاده میشود
groused
با قرقره
pulley
قرقره
pulleys
قرقره
spools
قرقره
grouses
با قرقره
bobbins
قرقره
hasps
قرقره
hasp
قرقره
bobbin
قرقره
grouse
با قرقره
grousing
با قرقره
spool
قرقره
blocked
قرقره
hanks
قرقره
reeled
قرقره
reeling
قرقره
block
قرقره
reels
قرقره
reel
قرقره
blocks
قرقره
hank
قرقره
pully
قرقره
wharve
قرقره
chain block
قرقره
short timer
پرسنلی که عمر خدمتی کوتاهی از انها مانده و به سن بازنشستگی نزدیک هستند
cards
برنامه کوتاهی که داده را از کارت پانچ به حافظه اصلی منتقل میکند
card
برنامه کوتاهی که داده را از کارت پانچ به حافظه اصلی منتقل میکند
laser
وسیله تولید نور با طول موج یکسان در یک اشعه باریک به وسیله برانگیختن یک ماده به حدی که فوتونهای نورانی منتشر کند
lasers
وسیله تولید نور با طول موج یکسان در یک اشعه باریک به وسیله برانگیختن یک ماده به حدی که فوتونهای نورانی منتشر کند
plotters
وسیله ناوبری وسیله رسم کننده
plotter
وسیله ناوبری وسیله رسم کننده
output
اطلاع یا دادهای که از CPU یا حافظه اصلی به وسیله دیگر منتقل شود و مثل صفحه نمایش یا چاپگر و وسیله ذخیره سازی جانبی
outputs
اطلاع یا دادهای که از CPU یا حافظه اصلی به وسیله دیگر منتقل شود و مثل صفحه نمایش یا چاپگر و وسیله ذخیره سازی جانبی
block and tackle
قرقره و زنجیر
tackle
قرقره و طناب
unreel
از قرقره بازکردن
block and tackle
طناب و قرقره
tackles
قرقره قلاب
gantline
طناب قرقره
gorcock
با قرقره قرمز
grooved drum
قرقره شیاردار
tackled
قرقره و طناب
burton
طناب و قرقره
fiddle blocks
قرقره مضاعف
chain pulley
قرقره زنجیر
common block
قرقره چوبی
common block
قرقره عادی
reels
قرقره ماهیگیری
reels
قرقره سیم
driving pulley
قرقره محرکه
cord pulley
قرقره و طناب
reeling
قرقره ماهیگیری
reeling
قرقره سیم
reeled
قرقره ماهیگیری
reeled
قرقره سیم
reel
قرقره سیم
tackle
قرقره قلاب
fiddle blocks
قرقره پلهای
rollers
قرقره نورد
ruhmkorff coil
قرقره رومکورف
tape spool
قرقره نوار
jigger
طناب قرقره
spools
قرقره سیم
block
جعبه قرقره
pulley face
تاج قرقره
blocked
جعبه قرقره
swivel block
قرقره گردان
spool
قرقره سیم
snatch block
قرقره پران
fall
طناب قرقره
pully block
قرقره مرکب
blocks
جعبه قرقره
reel
قرقره ماهیگیری
tackles
قرقره و طناب
idle pulley
قرقره راهنما
inductorium
قرقره القا
idler pulley
قرقره زنجیر
tackled
قرقره قلاب
roller
قرقره نورد
tackling
قرقره قلاب
tackling
قرقره و طناب
devices
فضایی در حافظه که توسط یک وسیله مشخص گرفته شده است . CPU میتواند با قرار دادن دستورات در این محل وسیله را کنترل کند
device
فضایی در حافظه که توسط یک وسیله مشخص گرفته شده است . CPU میتواند با قرار دادن دستورات در این محل وسیله را کنترل کند
allocation
برنامه کوتاهی که منابع حافظه را بین نرم افزار و وسایل جانبی تقسیم میکند
allocations
برنامه کوتاهی که منابع حافظه را بین نرم افزار و وسایل جانبی تقسیم میکند
tackles
قلاب قرقره جرثقیل
squiggle
در دهان قرقره کردن
automatic reel
قرقره خودکار ماهیگیری
bail lock
قفل قرقره ماهیگیری
squiggles
در دهان قرقره کردن
swallow
شیار قرقره تاکل
swallowed
شیار قرقره تاکل
swallows
شیار قرقره تاکل
bay reel
قرقره کوچک ماهیگیری
swallowing
شیار قرقره تاکل
tackling
قلاب قرقره جرثقیل
tackled
قلاب قرقره جرثقیل
tackle
قلاب قرقره جرثقیل
blocks
قرقره طناب خور
spools
قرقره سیم کشی
reel
قرقره سیم کشی
blocked
قرقره طناب خور
turns
پیچ خوردگی قرقره
turn
پیچ خوردگی قرقره
reeled
قرقره سیم کشی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com