Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
filbert base
پایگاه دروغین
Other Matches
false
دروغین
pseudo
دروغین
dummy
هدف دروغین
dummies
هدف دروغین
false arch
هلال دروغین
shamateur
اماتور دروغین
queries
زبانی در سیستم مدیریت پایگاه داده ها که امکان جستجو و پرسش و پاسخ در پایگاه داده ها فراهم میکند
roll back
کاریک برنامه کاربردی پایگاه داده ها برای توقف تراکنش و برگشت پایگاه داده ها به وضعیت قبلی
queried
زبانی در سیستم مدیریت پایگاه داده ها که امکان جستجو و پرسش و پاسخ در پایگاه داده ها فراهم میکند
query
زبانی در سیستم مدیریت پایگاه داده ها که امکان جستجو و پرسش و پاسخ در پایگاه داده ها فراهم میکند
querying
زبانی در سیستم مدیریت پایگاه داده ها که امکان جستجو و پرسش و پاسخ در پایگاه داده ها فراهم میکند
aggregate
تابع محاسباتی پایگاه داده که روی فیلد انتخاب شده هر رکورد پایگاه داده اجرا می شود
aggregates
تابع محاسباتی پایگاه داده که روی فیلد انتخاب شده هر رکورد پایگاه داده اجرا می شود
feints
حرکت فریبنده عملیات دروغین
feinting
حرکت فریبنده عملیات دروغین
feint
حرکت فریبنده عملیات دروغین
feinted
حرکت فریبنده عملیات دروغین
feint
حمله فاهری یا دروغین فاهرسازی کردن در عملیات
feinted
حمله فاهری یا دروغین فاهرسازی کردن در عملیات
feinting
حمله فاهری یا دروغین فاهرسازی کردن در عملیات
many valued
دارای دو قیمت یکی حقیقی دیگری دروغین
feints
حمله فاهری یا دروغین فاهرسازی کردن در عملیات
station list
فهرست قسمتهای پایگاه دفترچه راهنمای قسمتهای مختلف پایگاه
deployment operating base
پایگاه پشتیبانی گسترش جنگی پایگاه کمک به گسترش نیروها
privacy
قانونی که کاربران غیر محغاز نمیتوانند درباره افراد خصوصی از پایگاه داده ها داده دریافت کنند یا هر شخص فقط میتواند اطلاعات مربوط به خودش را در پایگاه داده بداند
languages
زبان در سیستم هدایت پایگاه داده ها که امکان میدهد در پایگاه داده ها به راحتی جستجو شود و پرسش شود
language
زبان در سیستم هدایت پایگاه داده ها که امکان میدهد در پایگاه داده ها به راحتی جستجو شود و پرسش شود
sql
زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و معروف استاندارد که برای تولید پرسش هایی برای داده از پایگاه داده ها به کار می رود
structure
زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و متداول که برای تولید پاسخ برای بازیابی داده از پایگاه داده ها استفاده میشود
structures
زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و متداول که برای تولید پاسخ برای بازیابی داده از پایگاه داده ها استفاده میشود
structuring
زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و متداول که برای تولید پاسخ برای بازیابی داده از پایگاه داده ها استفاده میشود
dense index
اندیس پایگاه داده حاوی آدرس یا ورودی برای هر موضوع یا ورودی در پایگاه داده
query
زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود
queries
زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود
queried
زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود
querying
زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود
feints
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feint
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feinting
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feinted
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
QBE
زبان ساده برای بازیابی اطلاعات از سیستم مدیریت پایگاه داده ها توسط وارد کردن درخواست با مقادیر مشخص که سپس با پایگاه داده تط بیق میشود و برای بازیابی داده صحیح استفاده میشود
gull
هدف شناور فریبنده سطحی هدف دروغین شناور
gulls
هدف شناور فریبنده سطحی هدف دروغین شناور
sited
پایگاه
site
پایگاه
status
پایگاه
posts
پایگاه
posted
پایگاه
post
پایگاه
stations
پایگاه
sites
پایگاه
stationed
پایگاه
aboard
در پایگاه
platform
پایگاه
platforms
پایگاه
post-
پایگاه
station
پایگاه
lodgment or lodge
پایگاه
campound
پایگاه
naval base
پایگاه دریایی
naval station
پایگاه دریایی
data banks
پایگاه داده ها
data banks
پایگاه داده
data bank
پایگاه داده ها
space station
پایگاه فضایی
outpost
پایگاه مرزی
landing site
پایگاه فرود
knowledge base
پایگاه اگاهی
knowledge base
پایگاه دانش
outposts
پایگاه مرزی
data bank
پایگاه داده
professional status
پایگاه حرفهای
social status
پایگاه اجتماعی
vacation camp
[American E]
پایگاه تابستانی
spaceport
پایگاه فضایی
base of operations
پایگاه عملیات
space platform
پایگاه فضایی
knowledge base
پایگاه معلومات
space stations
پایگاه فضایی
base defense
پدافند از پایگاه
hardened site
پایگاه مقاوم
filbert base
پایگاه فریبنده
defense base
پایگاه پدافندی
defense base
پایگاه دفاعی
data base
پایگاه داده ها
class status
پایگاه طبقهای
battle station
پایگاه جنگی
battle station
پایگاه رزمی
base map
نقشه پایگاه
base development
ساختن پایگاه
base development
تهیه پایگاه
height of site
ارتفاع پایگاه
home port
پایگاه اصلی
base command
فرماندهی پایگاه
home port
پایگاه مادر
air base
پایگاه هوایی
air bases
پایگاه هوایی
encampment
اردو پایگاه
encampments
اردو پایگاه
achieved status
پایگاه اکتسابی
advance base
پایگاه جلو
air force base
پایگاه هوایی
automatic take
تغییر پایگاه
base camp
پایگاه مبنا
base defense
پدافند پایگاه
database
پایگاه داده ها
databases
پایگاه داده ها
exhaustive search
جستجو هر رکورد در پایگاه
corner
طرفین پایگاه اصلی
fleet operating base
پایگاه عملیاتی ناوگان
active database
پایگاه دادههای فعال
advanced landing field
پایگاه فرود مقدم
advanced landing field
پایگاه هوایی مقدم
air beacon
برج مراقبت پایگاه
bridgeheads
پایگاه درکنار دریا
air force base
پایگاه نیروی هوایی
army base
پایگاه نیروی زمینی
bare base
پایگاه اشغال نشده
bare base
پایگاه اماده نشده
fire support base
پایگاه پشتیبانی اتش
cornering
طرفین پایگاه اصلی
relational database
پایگاه داده رابطهای
foothold
جای ثابت پایگاه
footholds
جای ثابت پایگاه
naval auxiliary
پایگاه لجستیکی دریایی
hardware platform
پایگاه سخت افزار
hard missile base
پایگاه مستحکم موشک
citadels
پایگاه مستحکم ارگ
citadel
پایگاه مستحکم ارگ
floating base
پایگاه شناور دریایی
outpost
پایگاه نفوذی شطرنج
outposts
پایگاه نفوذی شطرنج
corners
طرفین پایگاه اصلی
commodore
فرمانده پایگاه هوایی
commodores
فرمانده پایگاه هوایی
bridgehead
پایگاه درکنار دریا
data base specialist
متخصص پایگاه داده
frameworks
مدیریت پایگاه داده
entry
در پایگاه دادههای یا کتابخانه
circuit clout
یک امتیاز با دویدن به پایگاه
database management
مدیریت پایگاه داده ها
computerized data base
پایگاه دادههای کامپیوتری
database disign
طرح پایگاه داده ها
data base administrator
مسئول پایگاه داده ها
data base analyst
تحلیل گر پایگاه داده
data base environment
محیط پایگاه داده
data base management
مدیریت پایگاه داده ها
data base management
مدیریت پایگاه داده
data base manager
مدیر پایگاه داده
database structure
ساختار پایگاه داده ها
framework
مدیریت پایگاه داده
dinger
دویدن به پایگاه اصلی
station complement
پرسنل ثابت یک پایگاه
station complement
پرسنل خدماتی پایگاه
socioeconomic status
پایگاه اجتماعی- اقتصادی
base running
دویدن بسوی پایگاه
distributed data base
پایگاه داده توزیعی
base loading
بارگیری انجام شده در پایگاه
connect
ضربه موفق در پایگاه دوم
collection
و مرتب کردن در پایگاه داده
data base management system
سیستم مدیریت پایگاه داده ها
collections
و مرتب کردن در پایگاه داده
hits
جستجوی موفق در پایگاه داده
base of operations
پایگاه عملیاتی مبنای عملیات
crowd the plate
نزدیک به پایگاه اصلی قرارگرفتن
database management program
برنامه مدیریت پایگاه داده ها
database management system
سیستم مدیریت پایگاه داده سیستم مدیریت پایگاه داده ها
advance base
پایگاه مقدم صحنه عملیات
batter's box
محوطه مستطیل نزدیک پایگاه
hit
جستجوی موفق در پایگاه داده
connects
ضربه موفق در پایگاه دوم
hitting
جستجوی موفق در پایگاه داده
on line database
پایگاه داده درون خطی
very large data base
پایگاه داده بسیار بزرگ
relational database management
مدیریت پایگاه دادههای رابطهای
bring in
امتیاز بدست اوردن در پایگاه
relational data menagement system
سیستم مدیریت پایگاه داده رابطهای
rdbms
سیستم مدیریت پایگاه دادههای رابطهای
record oriented database management
برنامه مدیریت پایگاه دادههای رکوردی
databases
روش سازماندهی و ایجاد پایگاه داده ها
base runner
توپزنی که در پایگاه است یابسوی ان می رود
alternates
کلید غیراصلی در فایل پایگاه داده ها
table oriented database management progr
برنامه مدیریت پایگاه دادههای جدولی
alternated
کلید غیراصلی در فایل پایگاه داده ها
alternate
کلید غیراصلی در فایل پایگاه داده ها
basic relay post
پایگاه مقدماتی تحویل و تحول بیماران
emplacement
پایگاه مستقر کردن کار گذاشتن
base on halls
گرفتن امتیاز با رسیدن به پایگاه نخست
database driver
برنامه راه انداز پایگاه داده
alternate escort operating base
پایگاه عملیاتی یدکی یگانهای پاسور
flat fuiile database management program
برنامه مدیریت پایگاه دادههای تک فایل
database
روش سازماندهی و ایجاد پایگاه داده ها
beachhead
پایگاه یا اراضی تسخیر شده در ساحل
beachheads
پایگاه یا اراضی تسخیر شده در ساحل
databases
که یک سیستم مدیریت پایگاه داده ایجاد می کنند
databases
تغییر و مدیریت و استفاده از پایگاه داده میدهد.
sea frontiers
مرزبانی دریایی پایگاه فرماندهی دفاع ساحلی
frameworks
ساختار ابتدایی پایگاه داده یا فرآیند یا برنامه
administrator
بخش کنترلی سیستم مدیریت پایگاه داده ها
matches
جستجو در پایگاه داده برای اطلاع مشابه
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com