English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English Persian
jacamar پرندگان منقار درازبرزیلی و مکزیکی که ازحشرات تغذیه می کنند
Other Matches
hard bill پرندگان سخت منقار
Birds of a feather flock together . <proverb> پرندگان مشابه با یکدیگر پرواز مى کنند .
dystrohpy تغذیه معیوب یاناقص نقص تغذیه
mexican مکزیکی
greaser مکزیکی یااسپانیولی امریکایی
tortillas نان ذرت مکزیکی
wetback مهاجر فراری مکزیکی
tortilla نان ذرت مکزیکی
charreada سواری مکزیکی اسب وحشی
pulque عرق صبر زرد مکزیکی
Chicano شهروند امریکایی مکزیکی تبار
Chicanos شهروند امریکایی مکزیکی تبار
Mexican food is hot 9spicy). غذاهای مکزیکی تند است
to provoke somebody until a row breaks out <idiom> کسی را اینقدر اذیت کنند که شروع کنند به دعوی و پرخاش
jacal کلبه سقف پوشالی مکزیکی چپر
noncompatibility دو یا چند سخت افزار که نمیتوانند داده رد و بدل کنند یا از وسیله جانبی یکسان استفاده کنند
multiprocessor تعداد واحدهای پردازش که با هم یا جداگانه کار می کنند ولی یک فضای حافظه را اشتراکی استفاده می کنند
multiprocessing system سیستمی که چندین واحد پردازنده به هم کار می کنند ولی یک فضای حافظه را اشتراکی استفاده می کنند
When brothers quarrel, only fools believe. <proverb> برادران جنگ کنند ابلهان باور کنند.
modes حالتی که در آن کامپیوتر به کاربران اجازه میدهد دستورات یا برنامه ها یا داده را وارد کنند و به سرعت پاسخ دریافت کنند
mode حالتی که در آن کامپیوتر به کاربران اجازه میدهد دستورات یا برنامه ها یا داده را وارد کنند و به سرعت پاسخ دریافت کنند
jacana پرنده پا دراز و پنجه بزرگ مکزیکی که در اب راه میرود
friction feed تغذیه کاغذ توسط گیر دادن یک ورقه کاغذ میان دو غلطک تغذیه کاغذ تک
keilo منقار
beaks منقار
curvirostrate کج منقار
beak منقار
nid منقار
bills منقار
gouges منقار
gouge منقار
gouging منقار
bill منقار
neb منقار
gouged منقار
latirostral پهن منقار
rostra منقار پوزه
aquiline دارای منقار کج
rostrum منقار پوزه
pecker منقار خورنده
rostrums منقار پوزه
collision detection پروتکل ارتباطات شبکهای که مانع ارسال همزمان از دو منبع میشود به این ترتیب که باید صبر کنند و سپس ارسال کنند
hook bill منقار نوک برگشته
tooth billed دارای منقار مضرس
cusp نوک تیز منقار
razorbill پنگوئن منقار تیغی
rostellum منقار مکنده شپش
sicklebill مرغان منقار خمیده
hawks bill لاک پشت منقار دار
secretary bird مرغ پا بلند قوی منقار ودراز دم
soft bill پرنده منقار نازک حشره خوار
haw finch سهره منقار بزرگ وگردن کوتاه
ornithic fossils سنگوارههای پرندگان
schools گروه پرندگان
birdseed غذای پرندگان
ornithography شرح پرندگان
air sac بادکنک پرندگان
birds of prey پرندگان شکاری
fowler شکارچی پرندگان
aviary محل پرندگان
school گروه پرندگان
aviaries محل پرندگان
flocks جمعیت دسته پرندگان
the proper instinct of birds غریزه ویژه پرندگان
flock جمعیت دسته پرندگان
flocking جمعیت دسته پرندگان
wildfowler شکارچی پرندگان ابی
flocked جمعیت دسته پرندگان
patagium پرده پای پرندگان
woodnote نغعه پرندگان جنگلی
saury ماهی باریک اندام ودراز منقار اقیانوس اطلس
CSMA CD پروتکل ارتباط شبکهای که مانع ارسال همزمان دو منبع میشود به این ترتیب که باید صبر کنند و در زمان مناسب ارسال کنند برای ارسال داده در اینترنت به کار می رود
MMU مدارهای منط قی الکترونیکی که سیگنالهای تنظیم حافظه تولید می کنند و تط بیق آدرس حافظه مجازی به محلهای حافظه فیزیکی را کنترل می کنند. MMU در قطعه پردازنده مجتمع شده است
acropodium سطح فوقانی پای پرندگان
small game پرندگان وپستانداران شکاری کوچک
nestlings بچه پرندگان اشیان گیری
nestling بچه پرندگان اشیان گیری
flyway راه هوایی پرندگان مهاجر
ani پرندگان سیاهی ازخانوادهء فاخته
rookeries زادگاه زاغ ها و پرندگان مشابه
rookery زادگاه زاغ ها و پرندگان مشابه
oology بررسی و جمع اوری تخم پرندگان
guan جنسی از پرندگان بزرگ ازراسته ماکیان
avifauna کلیه مرغان یک سرزمین پرندگان یک ناحیه
upland game پرندگان و حیوانات کوچم شکاری در ارتفاعات
tertial مربوط به سومین شاهپر بال پرندگان
popinjay shooting کمانگیری با تیرهای نوک کندبه پرندگان مصنوعی
loral وابسته به فاصله میان چشم ومنقار پرندگان
glede انواع پرندگان یامرغان شکاری مخصوصازغن یا چالاقان
small game پرندگان و حیوانات کوچک که برای تفریح شکار می شوند
serinette ارغنوان کوچک دستی که برای سروداموزی به پرندگان بکار میرود
down پر دراوردن جوجه پرندگان پرهای ریزی که برای متکابکار میرود
longspur انواع پرندگان پنجه بلند نواحی قطبی وشمال امریکا
companding دو فرآیندی که داده را پیش از ارسال یا ذخیره فشرده می کنند و سپس داده فشرده را به صورت اولیه ذخیره می کنند
Biomimicry تقلید از الگوهای طبیعی برای حل مشکلات بشر، مانند گرفتن ایده هواپیما از پرندگان و غیره.
rictus گشادی دهان چاک دهان پرندگان
nutriments تغذیه
recharges تغذیه
nourishes تغذیه
nourished تغذیه
nourish تغذیه
alimentation تغذیه
nourishment تغذیه
recharge تغذیه
feeding تغذیه
nutriment تغذیه
nutrition تغذیه
recharging تغذیه
diet تغذیه
recharged تغذیه
sustenance تغذیه
feedings تغذیه
nurtures تغذیه
nurtured تغذیه
feeders خط تغذیه
feeder خط تغذیه
nurture تغذیه
nurturing تغذیه
line feed تغذیه خط
feeding problem مشکل تغذیه
recharge basin حوضچه تغذیه
feedway تغذیه کننده
downfeed تغذیه رو به پایین
undernourished سوء تغذیه
artificial recharge تغذیه مصنوعی
injection well چاه تغذیه
nutritionists ویژه گر تغذیه
nutritionist ویژه گر تغذیه
power supply منبع تغذیه
power supplay منبع تغذیه
power pack جعبه تغذیه
undernourished گرفتارسوء تغذیه
pouring gate تغذیه قالب
power transformer مبدل تغذیه
recharge well چاه تغذیه
anti parallel feeding تغذیه مخالف
feeder panel تابلوی تغذیه
feed mechanism مکانیزم تغذیه
feed pipe لوله تغذیه
feed pump پمپ تغذیه
anode supply تغذیه صفحه
aliment تغذیه کردن
natural recharge تغذیه طبیعی
nourish تغذیه کردن
mulnutrition سوء تغذیه
innutrition عدم تغذیه
plate supply تغذیه صفحه
bottle-feeding تغذیه با بطری
bottle feeding تغذیه با بطری
dystrophic nutrition تغذیه دش بار
dystrophy سوء تغذیه
pasturage تغذیه کردن
anthophagous تغذیه شده با گل
alimentiveness قوه تغذیه
paper feer تغذیه کاغذ
malnutrition سوء تغذیه
unhealthy diet تغذیه ناسالم
feeding center مرکز تغذیه
feeder سیم تغذیه
cross feed تغذیه عرضی
noise منبع تغذیه
pasture تغذیه کردن
pastures تغذیه کردن
ff تغذیه کاغذ
supply cable کابل تغذیه
undernourishment گرفتارسوء تغذیه
main supply line خط تغذیه اصلی
main feed تغذیه اصلی
breast-feeding تغذیه پستانی
magazine feed تغذیه مخزن
undernourishment سوء تغذیه
feeder canal کانال تغذیه
food program رژیم تغذیه
breast feeding تغذیه پستانی
feeders سیم تغذیه
form feed تغذیه کاغذ
cutler feed تغذیه کاتلر
noises منبع تغذیه
fed تغذیه شده
ad lib feeding تغذیه ازاد
feed تغذیه کردن
feeds تغذیه کردن
support [nourish, feed] تغذیه کردن
feeds تغذیه گردن
reverse bias تغذیه معکوس
bacteriophagy تغذیه ازباکتری
ab power pack جعبه تغذیه ا.ب
malnourished بد تغذیه شده
malnourished دچارسوء تغذیه
serial feeding تغذیه نوبتی
feed تغذیه گردن
gate راه تغذیه لشعلث
predator تغذیه کننده از شکار
negative feeder سیم تغذیه منفی
loop feeder سیم تغذیه حلقوی
long distance supply تغذیه مسافت دور
myrmecophagous تغذیه کننده ازمورچه
form feed character کاراکتر تغذیه فرم
gates راه تغذیه لشعلث
predators تغذیه کننده از شکار
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com