English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
English Persian
victualling bill پروانه حمل کالائی که درانبار گمرکی موجود باشد
Other Matches
on hand وسایل موجود درانبار
effective demand تقاضای موثرعبارت است از مقدار کالائی که خریداران در قیمتهای موجود مایل و قادر به خریدان هستند
abc analysis طبقه بندی مخصوص کالاهای موجود درانبار که معمولابراساس قیمت موجودی هریک از اقلام تنظیم میگردد
polymorph عضو یا موجود چند شکلی موجود زنده ایکه چندین مرحله تغییر ودگردیسی داشته باشد
butterfly saddle rug قالیچه نقش پروانه ای [این نوع از قالیچه زین اسبی بیشتر در شمال هند و تبت رواج داشته و حالت ذوزنقه ای آن شبیه پروانه می باشد]
out of bond کالاهایی که پس از پرداخت حقوق گمرکی ازمحوطه گمرک خارج شده باشد
protective tariffs تعرفه گمرکی که هدف از وضع ان محصولات داخلی و جلوگیری از ورود فراوردههای خارجی باشد
double coincidence of wants زیرا هرطرف مبادله باید کالائی را به بازار عرضه کند که طرف دیگر مبادله به ان نیاز دارد ونیز شرایط مبادله باید موردتوافق طرفین مبادله باشد
subject to being unsold فروخته نشده باشد درصورت موجود بودن کالا
advalorem duty حقوق گمرکی براساس ارزش کالا حقوق گمرکی از روی قیمت
systems analysis 1-بررسی فرایند یا سیسیتم برای مشاهده اینکه آیا میتواند در حین اجرا کاراتر باشد. 2-بررسی سیستم موجود با هدف بهبود یا جایگزینی آن
To place an order for some goods. کالائی را سفارش دادن
stocked درانبار
stock درانبار
virtual حافظه اصلی خیالی بزرگ که با بارکردن صفخات کوچک تر از حافظه پشتیبان به حافظه موجود ایجاد میشود فقط وقتی که نیاز باشد
consumption history شرح حال مصرف کالائی خاص
wage good کالائی که نقش مزد را ایفا میکند
warehouse refusal اعلام عدم وجود درانبار
location survey بازرسی در جای اجناس درانبار
caveat emptor یعنی خریدارخود مسئول بازرسی کالائی که می خرد میباشد
current ratio نسبت دارایی موجود به بدهی موجود
carnet اسنادی که در حمل بین المللی بکار برده میشود وموقع عبور محموله توسط کامیون از مرزهای متعددمحموله را از پرداخت حقوق گمرکی بین راه معاف می داردومحموله درمقصد باز وحقوق گمرکی مربوطه پرداخت می گردد
warehouse refusal اعلام عدم موجودی کالا درانبار
lot integrity دسته بندی مهمات به حسب نوبه یا جدا کردن انها درانبار
implied malice سوء نیتی است که به موجب نشانههای موجود در قانون درصورت سرزدن اعمال خاص از فرد و یا به وجود امدن شرایط خاص در موضوع موجود فرض میشود
location audit تصدیق دقت تعیین محل هدف به وسیله رادار تصدیق محل سکنی پرسنل یامحل اجناس درانبار
a closed mouth catches no flies <proverb> تا مرد سخن نگفته باشد عیب و هنرش نهفته باشد
torsionmeter وسیله اندازه گیری دور پروانه ناو وسیله اندازه گیری نیروی چرخش پروانه ناو
moored mine مینی که باسیم یا طناب به محل اتصال خود وصل شده باشد یا در اب معلق باشد
hottest شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
hot شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
hotter شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
escutcheon سپری که دارای نشانهای نجابت خانوادگی باشد صفحهای که روی ان اسم چیزی نقش شده باشد سپرارم دار
treaty duty حق متعارف گمرکی
customs duties حقوق گمرکی
customs dutios حقوق گمرکی
clearance ترخیص گمرکی
debenture گواهینامه گمرکی
bonded ware house انبار گمرکی
customs tariff حقوق گمرکی
bonded good کالای گمرکی
customs union اتحادیه گمرکی
customs tariff تعرفه گمرکی
customs entry form افهارنامه گمرکی
custom union اتحادیه گمرکی
custom duties حقوق گمرکی
tariff تعرفه گمرکی
customs duty عوارض گمرکی
customs agent نماینده گمرکی
customs duty تعرفه گمرکی
customs duty حقوق گمرکی
custom tariff تعرفه گمرکی
tariffs تعرفه گمرکی
customs duties عوارض گمرکی
hotbeds بستر خاکی چمن که در اثر تخمیر ویابوسیله دیگری گرم شده باشد محل یا محیطی که دران رویش وپیشرفت سریع باشد
hotbed بستر خاکی چمن که در اثر تخمیر ویابوسیله دیگری گرم شده باشد محل یا محیطی که دران رویش وپیشرفت سریع باشد
free of charge معاف از حقوق گمرکی
free of duty معاف از عوارض گمرکی
duty free بخشوده از حقوق گمرکی
custom حقوق گمرکی گمرک
import surcharge حقوق گمرکی اضافه
customs agent واسطه کارهای گمرکی
tariff عوارض تعرفه گمرکی
tariffs عوارض تعرفه گمرکی
brussels nomenclature تعرفه گمرکی بروکسل
duty free معاف از عوارض گمرکی
quayage عوارض گمرکی و دریایی
customs broker واسطه امور گمرکی
duties free معاف از حقوق گمرکی
drawback استرداد حقوق گمرکی
countervailing duties حقوق گمرکی جبرانی
duty free فاقد حقوق گمرکی
drawbacks برگشت حقوق گمرکی
drawback برگشت حقوق گمرکی
customs declaration افهار نامه گمرکی
dutiable مشمول حقوق گمرکی
countervailing duty حقوق گمرکی جبرانی
customs declaration اظهار نامه گمرکی
duty free معاف ازحقوق گمرکی
preferential duties حقوق گمرکی امتیازی
drawbacks استرداد حقوق گمرکی
imperfect competition حالتی است که در بازار عرضه بیش از یک فروشنده وجود نداشته باشد ووی بتواند روی قیمت کالای خود کنترل داشته باشد
duties on buyer's account حقوق گمرکی به عهده خریداراست
duties paid حقوق گمرکی پرداخت شده
prohibitive tariff حقوق گمرکی منع کننده
Goods to declare همراه داشتن کالاهای گمرکی
Nothing to declare همراه نداشتن کالاهای گمرکی
I have nothing to declare. کالای گمرکی همراه ندارم.
Customs and Excise اداره حقوق و عوارض گمرکی
Do you have nothing to declare? آیا کالای گمرکی همراه دارید؟
to bear any customs duties هر گونه عوارض گمرکی را به عهده گرفتن
ad valorem duty حقوق گمرکی به نسبت ارزش کالا
ad valorem duty حقوق گمرکی براساس قیمت کالا
free zone منطقهای که ازحقوق گمرکی معاف میباشد
specific duties عوارض گمرکی براساس مشخصات کالا
open back [نوعی فرش تخت باف که پود آن از پشت فرش کاملا مشخص باشد و بصورت حلقوی اطراف تار را در بر گرفته باشد.]
to bear all customs duties and taxes تمام عوارض گمرکی و مالیات را به عهده گرفتن
Personal effects are duty-free. لوازم شخصی معاف از حقوق گمرکی است
ddp paid duty delivered تحویل پس از پرداخت حقوق گمرکی
discriminating tariff شیوهای که در ان حقوق گمرکی کالاهای وارداتی متفاوت بایکدیگرست
You will have to pay duty on this. شما برای این باید گمرکی پرداخت کنید.
dutiable goods کالایی که حقوق گمرکی یاعوارض دیگربدان تعلق می گیرد
tonnage حقوق گمرکی که از کشتیها به نسبت بارشان دریافت میشود
lapheld کامپیوتر سبکی که قابل حمل باشد ولی نه آن قدر کوچک که به صورت جیبی باشد معمولا حاوی صفحه نمایش صفحه کلید و درایو دیسک است
laptop کامپیوتر سبکی که قابل حمل باشد ولی نه آن قدر کوچک که به صورت جیبی باشد معمولا حاوی صفحه نمایش صفحه کلید و درایو دیسک است
passed پروانه
passes پروانه
propeller پروانه
butterfly پروانه
moth پروانه
pass پروانه
moths پروانه
licensing پروانه
indult پروانه
butterflies پروانه
licensure پروانه
license پروانه
purple emperor پروانه
fanning پروانه
licence پروانه
licences پروانه
micros پروانه
micro پروانه
licenses پروانه
fans پروانه
fan پروانه
fanned پروانه
residence permit پروانه اقامت
flyer پروانه موتور
hawk moth پروانه بید
licenses پروانه جواز
permission to reside پروانه اقامت
flyers پروانه موتور
permission to stay پروانه اقامت
fliers پروانه موتور
screwpropeller پروانه کشتی
licencee دارنده پروانه
fanning پروانه اتومبیل
license پروانه جواز
placard پروانه رسمی
fanned پروانه اتومبیل
impeller پروانه موتور
fan پروانه اتومبیل
ship propeller پروانه کشتی
placards پروانه رسمی
licence fee مخارج پروانه
permit of residence پروانه اقامت
tetrapod پروانه چهار پا
licence پروانه جواز
butterfly شنای پروانه
fan belt تسمه پروانه
butterfly plan طرح پروانه ای
fan belts تسمه پروانه
propeller پروانه کشتی
butterfly بشکل پروانه
propeller پروانه ناو
permission دستور پروانه
papilionidae تبره پروانه
laissez passer پروانه عبور
licence number شماره پروانه
breaststroke شنای پروانه
transit bill پروانه عبور
butterflies بشکل پروانه
butterflies شنای پروانه
licences پروانه جواز
licentiate دارنده پروانه
permits پروانه جواز
permit پروانه پته
permitting پروانه جواز
papilionaceous پروانه وار
butterfly knot گره پروانه
permit پروانه جواز
licensees دارنده پروانه
papered جواز پروانه
licensees پروانه دار
papering جواز پروانه
painted lady پروانه رنگارنگ
building permit پروانه ساختمان
radiator fan پروانه رادیاتور
licensor پروانه دهنده
licenser پروانه دهنده
exhaust fan پروانه خروجی
permitting پروانه پته
propeller blade تیغه پروانه
papers جواز پروانه
permits پروانه پته
licensee دارنده پروانه
paper جواز پروانه
lutestring نوعی پروانه
lustring نوعی پروانه
f.for practising medicine پروانه پزشکی
fan blade تیغه پروانه
fans پروانه اتومبیل
flier پروانه موتور
licensing پروانه جواز
export licence پروانه صدور
licensee پروانه دار
licensable پروانه دار
propeller fan پروانه گردان
export licence پروانه صادرات
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com