English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
storm window پنجره زمستانی کرکره چوبی بادشکن
Other Matches
Venetian blind پنجره کرکره
winter quarters پادگان زمستانی اقامتگاه زمستانی
carminative بادشکن
breakwind بادشکن
child window پنجره کوچکتر نمیتواند از مرز پنجره بزرگتر خارج شود و وقتی پنجره اصلی بسته است آن هم بسته میشود
window shade کرکره
louvres کرکره
winter crookneck کدوی زمستانی کدوی گردن کج زمستانی
brise-soleil کرکره عمودی
brise-soleil کرکره افقی
deadlight پرده کرکره
ninepins یکجور بازی با نه میله چوبی که انهارابا گوی چوبی می خوابانند
helioscene [نوعی پرده کرکره]
title میله افقی در بالای یک پنجره که نام آن برنامه یا پنجره را بیان میکند
titles میله افقی در بالای یک پنجره که نام آن برنامه یا پنجره را بیان میکند
stakes ستون چوبی یا سنگی تزئینی میخ چوبی
staked ستون چوبی یا سنگی تزئینی میخ چوبی
stake ستون چوبی یا سنگی تزئینی میخ چوبی
picture window پنجره دل باز وخوش منظره پنجره بزرگ
noggins سطل چوبی لیوان چوبی
noggin سطل چوبی لیوان چوبی
naggin سطل چوبی لیوان چوبی
double lancet [پنجره گوتیکی با دو پنجره سر نیزه ای]
horizontal میلهای در پایین پنجره که نشان میدهد صفحه پهن تر از پنجره است . کاربر میتواند به صورت افق در صفحه حرکت کند و این میله را بکشد
trenail میخ بزرگ چوبی با میخ چوبی یا گوه بهم کوبیدن
treenail میخ بزرگ چوبی با میخ چوبی یا گوه بهم کوبیدن
wintery زمستانی
brumous زمستانی
hibernal زمستانی
hiberbal زمستانی
winterish زمستانی
hymal زمستانی
wintry زمستانی
brumal زمستانی
hiemal زمستانی
croquet بازی غیررسمی روی چمن با چوبی شبیه چوب چوگان و گویهای چوبی و 9 دروازه فلزی و 2 میله بصورت دور کردن گوی حریف با ضربه بوسیله تماس با گوی خود
gavel [چکش چوبی قضات] چکش چوبی حراج کنندگان یاروسای انجمن ها چکش حراجی
winter solstice انقلاب زمستانی
winterly زمستانی بی نشاط
winterization زمستانی شدن
winterization زمستانی کردن
winterberry راج زمستانی
jack frost لولوی زمستانی
hibernaculum جایگاه زمستانی
hibernaculum گلخانه گلهای زمستانی
winterization بصورت زمستانی در امدن
winter olympic بازیهای المپیک زمستانی
hibernating بخواب زمستانی رفتن
hibernates بخواب زمستانی رفتن
hibernated بخواب زمستانی رفتن
hibernate بخواب زمستانی رفتن
cascading windows چندین پنجره که روی هم نمایش داده می شوند به طوری که فقط عنوان پنجره رویی نمایش داده میشود
midwinter چله زمستان انقلاب زمستانی
tuque کلاه بافته پشمی زمستانی
windowing 1-عمل تنظیم یک پنجره برای نمایش اطلاعات درصفحه . 2-نمایش یا دستیابی به اطلاعات از طریق پنجره
harmattan بادخشک زمستانی سواحل غربی افریقا
to weather something in winter چیزی را در معرض [ آب و] هوای زمستانی گذاشتن
snow tire لاستیک مخصوص حرکت روی برف تایر زمستانی
transom پنجره بالای در یا بالای پنجره دیگری
winter قشلاق کردن زمستانرا بر گذار کردن زمستانی
winters قشلاق کردن زمستانرا بر گذار کردن زمستانی
xyloid چوبی
wooden چوبی
block-house دژ چوبی
stockades سد چوبی
timber dam سد چوبی
stockade سد چوبی
arboreous چوبی
ligneous چوبی
coach built چوبی
pallet ماله چوبی
pallets ماله چوبی
knurr گوی چوبی
lignify چوبی شدن
lollypop اب نبات چوبی
mantel board طاقچه چوبی
maul or mall چکش چوبی
neutral atmosphere چوبی اثر
parquet floor فرش چوبی
patten کفش چوبی
timbering پوشش چوبی
timber pile پایه چوبی
timber framing استخوانبندی چوبی
xylophones سنتور چوبی
jumping ladder پله چوبی
woodcraft صنایع چوبی
peg میخ چوبی
pegs میخ چوبی
page گوه چوبی
paged گوه چوبی
pages گوه چوبی
wood veneer روکش چوبی
wood separator میانگیر چوبی
fid پاروی چوبی
common block قرقره چوبی
cock horse اسب چوبی
firkin بشکه چوبی
handspike اهرم چوبی
board drop hammer چکش چوبی
hobbyhorse اسب چوبی
timber assembling اتصال چوبی
xylophone سنتور چوبی
spar تیر چوبی
staked میخ چوبی
staked میله چوبی
rubbing strake دفرای چوبی
stakes میخ چوبی
stakes میله چوبی
dowel میخ چوبی
stockade سنگر چوبی
spile میخ چوبی
splicing fid پازور چوبی
stockades سنگر چوبی
corduroy راه چوبی
square dance رقص چوبی
stake میله چوبی
stake میخ چوبی
play club نوک چوبی
quarter staff نیزه چوبی
mallet پتک چوبی
reglet اشبون چوبی
barrack کلبه چوبی
barracked کلبه چوبی
spars تیر چوبی
roller fender دفرای چوبی
sparred تیر چوبی
barracking کلبه چوبی
thumbpiece گیر چوبی
thumbpiece مانع چوبی
mannequin مجسمه چوبی
mannequins مجسمه چوبی
round dance رقص چوبی
stander تیرک چوبی
cleat تسمه چوبی
centering اسکلت چوبی
barrel خمره چوبی
barrels خمره چوبی
boiserie روکوب چوبی
wood جنگل چوبی
cask خمره چوبی
casks خمره چوبی
shore شمع چوبی
shores شمع چوبی
brow پله چوبی
brows پله چوبی
lollipop اب نبات چوبی
lollipops اب نبات چوبی
maul چکش چوبی
maul پتک چوبی
cross-rail اسکلت چوبی
pickets میخ چوبی
kevel میخ چوبی
timber تیر چوبی
picket میخ چوبی
picketed میخ چوبی
mauled چکش چوبی
mauling چکش چوبی
tubs تغار چوبی
tub تغار چوبی
half-timbered نیمه چوبی
woodiness خاصیت چوبی
peg-leg پای چوبی
peg-legs پای چوبی
mauls پتک چوبی
mauls چکش چوبی
mauling پتک چوبی
mauled پتک چوبی
stud پایه چوبی
xylem بافت چوبی
woodcut باسمه چوبی
wooden beam تیر چوبی
wooden pole تیر چوبی
wooden pole دکل چوبی
thirl پنجره
sole plate کف پنجره
biforis دو پنجره
casement پنجره
peeper پنجره
cant bay window کج پنجره
biforus دو پنجره
casements پنجره
inlier پنجره
winnock پنجره
sash پنجره
sashes پنجره
window-sill لب پنجره
window-sills لب پنجره
window پنجره
wood ray شعاع اوندی چوبی
woodiness بافت چوبی وفوردرخت
saddletree بدنه چوبی زین
templates قالب چوبی یا فلزی
chalet کلبه یاالونک چوبی
template قالب چوبی یا فلزی
stalling دکه چوبی کوچک
sentry boxes سایبان چوبی نگهبان
rocking horse اسب چوبی گهوارهای
kiching piece میخ چوبی بزرگ
spile با میخ چوبی مسدودکردن
wooden lattice work شبکه کاری چوبی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com